مصباح‌یزدی، محور اختلاف یا وحدت؟

نویسنده
جلال یعقوبی

» افزایش نشانه‌های تفرقه در میان راستگرایان

حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی‌مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، طی گفتگویی از اختلاف‌های راستگرایان در انتخابات آینده و بحران رهبری در میان آنان سخن گفت.

به گزارش سایت خبرآنلاین، مصباحی‌مقدم اعلام کرد: “محوریت جامعتین با سابقه و تاریخی است. هر وقت مجموعه اصولگرایان این محوریت را مبنا قرار داده اند و تا آخر به آن پایبند بوده‌اند نتیجه بخش بوده و هر وقت از این محور عدول کرده‌اند دچار تشتت شده‌اند و نتوانسته‌اند در انتخابات ریاست جمهوری به کاندیدای واحد و در انتخابات مجلس به لیست واحد برسند.” او اضافه کرد: “البته برخی نظرات متفاوتی دارند اما اکثر قریب به اتفاق گروه‌های اصولگرا بر این مسئله تاکید دارند.”

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در توضیح این نظرات متفاوت به اختلاف نظر نزدیکان آیت‌الله مصباح‌یزدی با دیگر اصولگرایان اشاره کرد و گفت: “ببینید هنوز چیزی به نام ۲+۱ شکل نگرفته است. بعضی‌ها پیشنهاد می‌کنند اما بهتر است از دیدگاه خود آیت‌الله مصباح موضوع را دنبال کنیم. وقتی که بعد از پیگیری‌های زیاد جلسه سه جانبه‌ای شکل گرفت آیت‌الله مصباح گفته بود چرا مرا دعوت کردید. اگر به حساب این است که من یک حزب دارم که خوب من حزبی ندارم. ایشان گفته بود اگر می‌بینید دوستان پایداری می‌آیند و از من سوالاتی می‌کنند و من پاسخ می‌دهم به این معنا نیست که من لیدر این جریان هستم.” او تاکید داشت: “بنابراین اینطور به نظر می‌رسد که ایشان بر محوریت جامعتین تاکید می‌کنند. با این حال و با وجود اینکه چنین مسئله‌ای از جانب ایشان مطرح می‌شود اما ما شاهد اصرار دوستان پایداری هستیم که می‌گویند باید نشست سه جانبه‌ای یک بار شکل گرفته تکرار شود. پایداری‌ها می‌گویند برویم اصرار کنیم آیت‌الله مصباح تشریف بیاورند. معلوم می‌شود خود ایشان راضی نیستند.”

گرچه در ماه‌های گذشته تلاش می‌شد که از شدت اختلاف‌ها در میان راستگرایان کاسته شود، اما در هفته‌های اخیر اخباری نشان داد که همان اختلافات سال ۱۳۹۲ همچنان پابرجا است.

 چندی پیش محمد رضا باهنر در گفتگو با روزنامه اعتماد از جزئیات اختلافات درونی راستگرایان خبر داده و فاش کرده بود: “برخی‌ها می‌گویند بعد از جامعتین، آیت‌الله مصباح و موسسه امام خمینی چه می‌شود؟ آیا راس سوم است یا نه؟ موضع ما معلوم است. ما با جامعتین همراه هستیم و جامعتین را مجبور نمی‌کنیم که با آیت‌الله مصباح همراه باشد یا نه. در اصولگراها سه گروه و نظریه قابل تصور است. از افراط تا وسط و تا تفریط است. یک گروه می‌گویند ما جامعتین را قبول داریم به شرط اینکه آیت‌الله مصباح ضلع سوم باشد. یک عده می‌گویند ما جامعتین را قبول داریم و شرط هم برای جامعتین نمی‌گذاریم. خودتان تصمیم بگیرید. عده‌ای هم می‌گویند ما جامعتین را قبول داریم به شرط اینکه آیت‌الله مصباح نباشد.” او اضافه کرده بود: “ما گروه وسط هستیم. جبهه پیروان خط امام و رهبری و موتلفه و جامعه مهندسی گروه وسط هستیم. ما می‌گوییم جامعتین را قبول داریم. لا به شرطیم. به شرط لا نیستیم.”

توصیف باهنر از وضعیت راستگرایان به این معنی است که هم در صورت حضور مصباح‌یزدی و هم در صورت عدم حضور او، شکاف در میان آن‌ها قطعی خواهد بود. بخشی از راستگرایان ـ از جمله نزدیکان علی لاریجانی رئیس مجلس ـ حاضر به اتحاد با جریان‌های نزدیک به مصباح‌یزدی نیستند. سابقه برخورد لاریجانی با هواداران مصباح یزدی که حتی موجب برهم زدن سخنرانی او در قم و پرتاب کفش به سمت او شد، زمینه‌ای برای اتحاد دوباره نگذاشته است.

اواخر سال گذشته، حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی از اعضای جامعه روحانیت مبارز، صریحا اعلام کرد که مصباح یزدی محور وحدت اصولگرایان نخواهد بود. او گفته بود: “آقای مصباح یزدی برای ما شخصیت محترمی است که می‌تواند در بحث وحدت اصولگرایان تاثیرگذار باشد، اما اینگونه نیست که همه اصولگرایان دور یک نفر جمع شوند. گروه‌های اصولگرا تنها حول محور جامعتین بحث وحدت و همگرایی خود را دنبال می‌کنند.”

در مقابل حجت‌الاسلام مرتضی آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری و از نزدیکان آیت‌الله مصباح یزدی هم معتقد بود: “باید برروی ولایت بعنوان ستون خیمه انقلاب تمرکز کرد چراکه هرکس از آنجایی راه کج رفت و خراب شد که با ولی امر زاویه پیدا کرد و نقطه وحدت اصولگرایان باید تمرکز روی پیروی از مقام ولایت باشد. ممکن است اختلاف سلیقه بین ما اصولگرایان پیش بیاید اما باید بیان رهبر معظم انقلاب برای همه ما فصل‌الخطاب باشد و همه باید پشت سرمقام ولایت حرکت کنیم.”

به این ترتیب، محور وحدت در میان اصولگرایان، یا در واقع سودای رهبری و ریاست در میان آنان زمینه اصلی اختلاف‌ها شده بود. گفته می‌شود مصباح‌یزدی و هواداران او مدعی‌اند که در انتخابات تنها از کسانی حمایت خواهند کرد که اصلح (و نه صالح) باشند و بهترین فرد موجود شناخته شوند. این استراتژی به معنی حذف تعداد زیادی از چهره‌های نزدیک به راستگرایان از لیست های انتخاباتی است. با همین سیاست بود که در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته، آیت‌الله مصباح‌یزدی اعلام کرد کامران باقری‌لنکرانی، “صالح‌ترین فرد روی زمین و زیر این آسمان” است و وقتی که صالح‌ترین فرد روی زمین رد صلاحیت شد، آنها به حمایت از سعید جلیلی پرداختند که او هم شکستی سخت را متحمل شد.

بعدها محمدرضا باهنر در انتقاد از این سیاست گفته بود: “یک حرف خیلی ساده‌ای است اگر یک لحظه به این جمله من دقت بشود، درستی آن تائید خواهد شد. بنده می‌گویم ما صالح مقبول را به اصلح غیر مقبول ترجیح می‌دهیم، یعنی چه؟ یعنی اگر صلاحیت یک نفر در حد عالی و ۲۰ است، اما مقبولیتش به اندازه کسی نیست که صلاحیتش کمتر از او و مثلا ۱۸ است، ما آن که صلاحیتش کمتر ولی مقبول‌تر است را انتخاب می‌کنیم؛ چون احتمال رای‌آوری‌اش بیشتر است. فرض کنید ۲۹۰ نفر آدم اصلح علامه دهر معرفی کردیم و رای نیاوردند، معلوم است که نتیجه انتخابات برای ما موفق نخواهد بود. ما آدمی را باید معرفی بکنیم که رای می‌آورد.”

او کنایه زده بود: “برخی ایده‌آل فکر می‌کنند می‌گویند ما فقط از نمره بیست‌ها حمایت می‌کنیم، این اشکال ندارد، شما همیشه از نمره ۲۰ ها حمایت کنید، ولی تجربه نشان می‌دهد که در انتخابات موفق نمی‌شویم. من معتقدم اگر این منطق را برای حضرت آیت‌الله مصباح‌یزدی بیان کنند، ایشان هم حتما این حرف منطقی را می‌پذیرند. نماینده شدن مشروط به رای مردم است. بدون رای مردم کسی نمی‌تواند نماینده بشود، هرقدر هم آدم خوبی باشد.”