جمعی از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته باستانشناسی در مورد وضعیت نگران کننده میراث فرهنگی کشور و مشخصا مناطق باستانی پاسارگاد که با آبگیری سد سیوند مورد تهدید قرار گرفته اند بیانیه ای صادر کردند.
صادرکنندگان “بیانیه شماره یک اتحادیه انجمن¬های علمی دانشجویان باستان¬شناسی سراسر کشور”، با تاکید بر این که “به عنوان فرزندان این سرزمین با توجه به وظیفه دانشجویی خود و رشته و تخصص¬مان لازم دانستیم تا گوشه ای ازدغدغه¬های خود را با ملت ایران، مسوولان و مدیران کشور در میان گذاریم” آورده اند: “اکنون روند غارت، ویران¬سازی و جعل میراث فرهنگی این مرز و بوم -در کنار دستبرد به تاریخ و دستاوردهای معنوی نیاکان ما- صورت دیگری به خود گرفته و پر شتاب¬تر از گذشته پیش می¬رود. از یک سو، نابود شدن و در خطر قرار گرفتن محوطه¬ها و مجموعه¬های ثبت شده در فهرست میراث ملی و جهانی، محوطه های پیش از تاریخ، محوطه های تاریخی، محوطه های اسلامی، بافت های تاریخی شهرها و حراج میراث فرهنگی ایران را هر روز در خبرها می¬شنویم، و از دیگر سو بی¬توجهی به میراث معنوی (همچون عدم توفیق در برگزاری سال مولانا عارف بزرگ پارسی گوی ایرانی، و ثبت میراث معنوی برجای مانده از او به نام ایران و نیز کوتاهی در ثبت “نوروز” و “تعزیه” به نام ایران در فهرست میراث معنوی جهان) همچنین تهاجم برنامه¬ریزی شده به ریشه¬های تاریخ ایران چه در سطح جهانی و چه متاسفانه در درون کشور از جمله مصادیق تخریب و جعل تاریخ و ناتوانی ما در دفاع از میراث مادی و معنوی¬مان است.”
صادرکنندگان بیانیه با خاطرنشان کردن این که: “عدم هماهنگی وزارتخانه¬ها و دستگاه¬ها اجرایی کشور با سازمان میراث فرهنگی، آسیب های هولناکی را به تاریخ و تمدن ایرانی و اسلامی ما وارد آورده و خواهد آورد” نوشته اند: “به عنوان نمونه هم اکنون وزارت نیرو برنامه احداث نزدیک به 400 سد را در نقاط گوناگون ایران در دست دارد که در حال طراحی، ساخت و آبگیری اند. بیندیشیم آیا با وضع موجود تمام این نقاط مورد بررسی باستان شناسانه قرار گرفته اند؟ آیا مسوولین باستان شناس ما از اجرای طرح های مختلف وزارت راه با خبر بوده اند و یا از طرح های جدید مطلع می شوند. در مقام کارشناسان و دانشجویان باستان¬شناسی و میراث فرهنگی این سرزمین اعلام می کنیم برنامه های عمرانی به شکلی که هم اکنون در کشور اجرا می شود، لطمات جبران ناپذیری به میراث فرهنگی ما وارد آورده است.”
دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته باستانشناسی آورده اند: “یکی از مهمترین موضوعاتی که در این روزها دوستداران میراث فرهنگی را نگران ساخته موضوع آبگیری سد سیوند است. مسوولان وزارت نیرو به گواه مصاحبه¬های متعدد خود آبگیری سد سیوند را مشروط به ارایه نظر باستان¬شناسان کرده اند و اکنون با موافقت “سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری”، سد سیوند واقع در شمال شهر شیراز در منطقه تنگِ بُلاغی -میان دو دشت مُرغاب (پاسارگاد) و مرودشت- افتتاح شده است. در مقام کارشناسان و دانشجویان باستان شناسی این مرز و بوم اعلام می کنیم، به خلاف مسوولیتهای سنگین که در ماههای اخیر به شانه باستان¬شناسی کشور نهاده شد، مطالعات تنگ بلاغی منحصر به فعالیتهای باستان¬شناسی نمی¬تواند باشد. هر چند باستان شناسان که در نجات بخشی آثار تنگ بلاغی بودند، به بهترین شکلی وظایف شان را به انجام رسانده اند. اما متاسفانه هنوز سندی مبنی بر انجام مطالعات حفاظتی، زمین¬شناسی، ژئومورفولوژی، مردم¬شناسی، مطالعات اجتماعی، اقتصادی و بویژه زیست محیطی در اختیار متخصصان و پژوهشگران قرار نگرفته است. دستور آبگیری سد سیوند در حالی صادر شده است که “پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی” هیچ مطالعه ای درباب تبعات منفی آبگیری این سد بر مجموعه آثار پاسارگاد انجام نداده و سکوت غیرمسوولانه ای در پیش گرفته است. آیا طرح این موضوع که در صورت بروز آسیبهای رطوبتی بر مجموعه آثار پاسارگاد، دریاچه سد سیوند خشکانده می شود، پاسخ قابل قبولی است؟”
در ادامه این بیانیه آمده است: “تاکنون ادله چندی از سوی پژوهشگران در باب نادرست بودن آبگیری سد سیوند بیان شده است: مواردی همچون رطوبت و تهدید پاسارگاد، بحث منابع طبیعی بلاغی، مباحث زمین شناسی اما با توجه به فعالیت های جدید باستان شناسانه صورت گرفته، تنگ بلاغی جزئی از یک مجموعه بزرگ هخامنشی است. کاوشهای باستان¬شناسی منجر به کشف یک روستایی هخامنشی و یک کاخی هخامنشی (مربوط به دوره داریوش اول) شده است. بررسیهای اخیر باستان شناسی نیز حاکی از آن است که سد سیوند بر روی یک “بند” دوره هخامنشی احداث شده است. این یافته ها نشان می دهند که تنگ بلاغی زنجیره ناگسستنی دو مجموعه جهانی تخت جمشید و پاسارگاد است. تنگ بلاغی همچنین شاهراه باستانی دو مرکز عمده دوره هخامنشی یعنی پاسارگاد و تخت¬جمشید است. مدفون کردن این محوطه در زیر خروارها آب و رسوب در واقع وارد آوردن آسیب جدی به “منظر فرهنگی” آن دو مجموعه جهانی است. متاسفانه مسوولان وزارت نیرو بدون آنکه منتظر انتشار نتایج پژوهشها باشند، بلافاصله شروع به آبگیری این سد نموده اند. در اولویت نخست باید به مساله “حریم منظری” و “منظر فرهنگی” تنگ بلاغی اندیشید، و بعد درباره آسیبهای رطوبتی مجموعه آثار پاسارگاد -که البته بسیار هم مهم و جدی است- بحث کرد. مسوولان وزارت نیرو بر این امر که کاخ هخامنشی تنگ بُلاغی در 100 متری دریاچه سد قرار دارد و زیر آب نمی رود، اصرار می کنند. اما آیا سازندگان این اثر تنها تا صد متری آن رفت و آمد داشته اند؟ تنگ بُلاغی میراثی پایان¬ناپذیر است، اما کارکرد سد سیوند بیش از چهل سال نمی¬تواند باشد. سازمان میراث فرهنگی می تواند از تنگ بلاغی به عنوان نقطه درخشان کارنامه خود سود جوید و این منطقه مهم تاریخی، زیبا و خوش آب و هوا را به یکی از مهمترین محوطه های گردشگری ایران مبدل کند. یافته شدن آثاری از هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح، وجود یک روستای هخامنشی که به اعتقاد کاوشگران اهمیت زیادی برای اطلاع از وضع زندگی توده مردم این دوره دارد، فرضیه “شکارگاه” و “پردیس” بودن تنگ بلاغی، یافته شدن چند ساختار مهم معماری از دوره هخامنشی، یافته شدن سازه¬های متعددی از تولید نوعی اشربه و موارد دیگر بر غنای مدارک باستان شناسی این منطقه تاکید می نماید. می توان با مطالعه گسترده تر و با بازسازی برخی از آنها، علاوه بر تکمیل مطالعات باستان شناسی در فرصت مناسب، رونق گردشگری این منطقه را تضمین کرد. در مقام کارشناسان و دانشجویان باستان¬شناسی و میراث فرهنگی این سرزمین، آبگیری سد سیوند را کاری غیرکارشناسی می دانیم که با منافع ملی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ما در تضاد است.”
بیانیه با این تاکید پایان می یابد که: “در سالی که ضربات سنگینی به فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی ما وارد شده و مسوولان کشور نیز اعتراض و نگرانی خود را اعلام داشته اند، در سالی که مقام معظم رهبری، آن را “سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی” نام داده¬اند، نابود کردن بخش مهمی از تاریخ و میراث فرهنگی این مرز و بوم گناهی نابخشودنی و ناشی از بی¬خبری از تاریخ ملتی بزرگ است. سیوند هنوز یک سد است تا فرصت هست از تبدیل آن به لکه ننگی در تاریخ مان جلوگیری کنیم.”