کبوتر با کبوتر، باز با باز

نویسنده

» مقاله ای از فوربس

ایلان برمان

 

هفته گذشته، ایران برای یک مقام عالیرتبه غیرمعمول، فرش قرمز انداخت. این مهمان، شیخ حسن نصر الله رهبر حزب الله لبنان نبود که  گروه نظامی شیعه است که ایران در اوایل دهه هشتاد ایجاد کرد. این مهمان نوری المالکی نخست وزیر دوباره تایید شده عراق هم نبود که در انتخابات اخیر موفق نشد رای موافق سیاستمداران قابل انعطاف بیشتری را بدست بیاورد و حالا ایران به شکلی فعال از او دلجویی می کند. این مهمان کسی نبود بجز رئیس جمهوری کشوری که ایران پرخرج ترین پذیرایی های دیپلماتیک را از او می کند، هوگو چاوز، مرد قدرتمند ونزوئلا که در سال های گذشته یکی از وفادارترین متحدان بین المللی ایران بوده است.

شراکت ایران و ونزوئلا به بهار سال 2001 بر می گردد، زمانی که رئیس جمهور ونزوئلا که در آن دوران هنوز اعتقادات سفت و سخت ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی داشت و برای “آماده سازی جاده صلح و عدالت و ثبات و پیشرفت بسوی قرن بیست و یکم” به ایران آمد. از آن زمان به بعد همکاری بین دو کشور شکوفا شد و به یکی از اصول اساسی سیاست خارجی ونزوئلا بدل گشت. چاوز در نهمین دیدارش از ایران ، از ادامه همکاری با آیت الله های ایران که در مقابل فشار های بین المللی قرار گرفته اند حمایت کرد و آن را “هدف مقدس” دولت خود نامید.

ونزوئلا با اقدامات مختلف نشان داده است که بر سر عهد خود باقی است. بعنوان بخشی از تفاهم نامه نوامبر سال 2008، ایران به ونزوئلا کمک می کند تا  معادن اورانیوم کشف کنند و در این کار موفق هم شده اند. برت استفنز، از روزنامه وال استریت ژورنال گزارش می دهد که ایران در مرز ونزوئلا و گویان در حال حفاری معدن است، این همان جایی است که یک شرکت کانادایی مدعی شده است، کی از بزرگترین معادن اورانیوم جهان آن جاست.

چنین همکاری این توانایی را دارد که همه محاسبات بر سر مسئله اتمی ایران را تغییر بدهد. ایران با همه هیاهویی که در مورد برنامه اتمی اش می کند، مواد اولیه لازم برای تبدیل شدن به قدرت اتمی را ندارد. غرب این موضوع را بخوبی می داند و در گذشته هم تلاش کرده است که معاملات اورانیوم ایران را متوقف کند و برای این کار تلاش کرده است تا کشورهایی مانند قزاقستان را  که احتمال می دهد با ایران وارد معامله بشوند، متقاعد کند که دست از این کار بردارند. با این حال چاوز،چنین درخواست هایی را رد کرده است و همکاری با ایران را به همکاری با آمریکا و متحدانش ترجیح داده است.

این همزیستی مسالمت آمیز در همین جا ختم نمی شود. مرد قدرتمند ونزوئلا به دلیل افزایش فشار های بین المللی روی ایران پیشنهاد کمک برای مقابله با تحریم ها را داده است. در اوج تحریم های انرژی از سوی کنگره آمریکا در تابستان امسال، ونزوئلا باردیگر بر پیشنهاد سال گذشته اش مبنی بر فرستادن روزانه 20 هزار بشکه بنزین به ایران، تاکیید کرد. لازم به گفتن نیست که چنین تعهدی  تلاش های آمریکا را برای ایجاد فشار اقتصادی روی ایران که پاشنه آشیل این کشور محسوب می شود و همان نیاز به نفت تصفیه شده خارجی است،برباد می دهد.

اخیرا، ایران و ونزوئلا اعلام کرده اند که می خواهند یک شرکت صادرات نفتی ایجاد کنند و در مورد احتمال سرمایه گذاری ونزوئلا در میدان گاز طبیعی پارس جنوبی، گفتگو هایی شده است. آگاهان معتقدند که هر دو قدم برای آسان کردن تحریم ها برای ایران، طراحی شده است.

ایران هم این محبت ها را جبران می کند. منابع اطلاعاتی معتقدند که ارتش ایدئولوژیک اسلامی، سپاه پاسداران، از سال 2006، سرویس های اطلاعاتی و پلیس ونزوئلا را تعلیم می دهد. ونزوئلا با کمک ایران به پیشرفت های اتمی دست یافته است که این روند بصورت پنهانی اما اصولی پیش می رود و این امکان را به حکومت چاوز می دهد که به شکلی ناگهانی تبدیل به یکی از قدرت های اتمی بشود.

در زیر این همکاری، یک لایه عمیق ضد آمریکایی و یک رویای مشترک برای برتری یافتن در منطقه ای است که هر دو کشور در آن قرار گرفته اند. لوئیز فلیشمن، کارشناس آمریکای لاتین، توضیح می دهد: “رئیس جمهور ونزوئلا مثل منبع الهامش، سیمون بولیوار انقلابی است و  آرزو دارد آمریکای لاتین را تحت یک حکومت متحد کند. برای رسیدن به این آرزو چاوز فعالانه تلاش می کند که بدنه سیاسی آمریکای لاتین جدید را کنار هم بچیند بطوریکه ونزوئلا در مرکز آن قرار بگیرد.” در نتیجه ، چاوز در سال های اخیر تلاش کرده است که نفوذ اقتصادی آمریکا را در منطقه کاهش بدهد و یک شبکه تلویزیونی برای اتحاد کشورهای آمریکای لاتین ایجاد کرده است تا از این طریق پیام های تندورانه اش را پخش کند و کشورهای همسایه اش مثل بولیوی و برزیل را بیشتر به ضدیت با آمریکا تشویق کند.

 

اگر همه آنچه گفته شد برایتان آشناست، تعجبی ندارد. احمدی نژاد در سخنرانی اخیرش در نیویورک و در نشست سالانه سازمان ملل، در روز 23 سپتامبر، گفت: “مردم ایران و اکثریت ملت ها و دولت های جهان با مدیریت تبعیض آمیز جهان، مخالفند.” این پیام کاملا مشخص است: ایران به دنبال ایجاد جهانی نو است که در آن قدرت آمریکا کمرنگ باشد.

کشورهای آمریکای لاتین درصدر فهرست احمدی نژاد از کشور هایی که می توانند شرکای احتمالی اقتصادی ایران باشند، قرار دارند و به همین دلیل است که در پنج سال گذشته، روابط اقتصادی ایران و آمریکای لاتین بشدت توسعه یافته است.اواخر سال گذشته، سازمان جهانی پول اعلام کرد که معاملات ایران با آمریکای لاتین نسبت به چند سال گذشته سه برابر شده است و به 2.9 میلیارد دلار رسیده است. این درحالی است که با وجود اینکه ونزوئلا مهم ترین شریک اقتصادی در منطقه نیست، اما همکاری اتمی اش با ایران و تعهدش در مخالفت آمریکا، این کشور را بدل به مهم ترین سرمایه استراتژیک ایران در آن منطقه کرده است. شاید روشن ترین نشانه این روند را بتوان در سال 2006 و زمانی که رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد، عالی ترین نشان کشورش را به رئیس جمهور ونزوئلا تقدیم کرد، پیدا کرد. او هنگام دادن این نشان، چاوز را چنین معرفی کرد: “حامی مواضع ایران در عرصه بین المللی.”

پاسخ چاوز در آن مناسبت، چنین بود: “بیایید بشریت را نجات بدهیم، بیایید به امپراطوری آمریکا پایان بدهیم.” این پیام که در آخرین سفر رئیس جمهور ونزوئلا به ایران گفته شده، کاملا نشان می دهد که چرا آیت الله های ایران او را متحد خود می دانند و چرا ما باید او را دشمن خود بدانیم.

 

فوربس، 25 اکتبر