حمایت از بشار و کاهش محبوبیت

نویسنده

» گزارش آتلانتیک از وضعیت ایران در منطقه

این روزها ایران به خاطر سیاست خود در ناآرامی‌های داخلی سوریه محبوبیت کمی میان افکار و دولت‌های عرب دارد.

سال‌ها ایران و خصوصا محمود احمدی‌نژاد از حمایت تغییرناپذیر افکار عمومی عرب برخوردار بودند، بویژه پس از جنگ ۲۰۰۶ لبنان. بسیاری ایران را نگهبان جهان اسلام می‌دانستند، کشوری که جرات کوتاه نیامدن در مسئله صلح اعراب و اسرائیل را دارد و از حزب‌الله در مقابل اسرائیل حمایت می‌کند. اما دیگر این‌طور نیست و ایران هم این را می‌داند.

ایران سعی دارد مقداری از نفوذ خود را باز یابد و سفر اخیر وزیرامورخارجه ایران به اردن هم به همین خاطر بوده است. او اخیرا با ناصر جوده، وزیر امورخارجه و ملک عبدالله دوم دیدار کرده است. دولت اردن از این دیدار برای گفتگو در مورد مسئله سوریه استقبال کرد اما مجلس پیام دیگری داد. رئیس کمیته روابط خارجی و دنیای عرب مجلس اردن این سفر را مورد حمایت قرار نداد و از فعالیت‌های مشکوک ایران در منطقه ابراز نگرانی کرد.

اردن ترجیح می‌دهد روابط خود با آمریکا و ثبات با اسرائیل را پیش ببرد و با دوستان خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس تجارت کند.

جنگ داخلی سوریه در حال نزدیک شدن به اردن است و اردن شدیدا سعی دارد از کشیده شدن به این درگیری دوری کند. نقش ایران در سوریه ویژه و مشخص است. ایران با ادامه‌دار کردن درگیری‌های سوریه به وخامت وضعیت اقتصادی اردن کمک می‌کند. بسیاری از پناهندگان سوری به اردن پناه می‌برند و نیازهای آنان باعث افزایش قیمت شدید مسکن در برخی از مناطق اردن شده است.

خطر قدرت گرفتن اسلام‌گراهای افراطی در اردوگاه‌های پناهندگان موجب نگرانی شده و تاثیرات جنگ سوریه باعث شده تمام اقشار اردنی از ایران خوششان نیاید.

جدایی فرقه‌ای شیعه و سنی در منطقه نیز به حساب ایران گذاشته می‌شود. می‌گویند ایران به جنگ‌های فرقه‌ای دامن می‌زند تا از جوامع شیعه برای نفوذ خود در شبکه اجتماعی و سیاسی کشورهای منطقه استفاده کند. این موضوع تاثیر دوگانه دارد: افزایش دلخوری میان موسسات سیاسی منطقه و افزایش تدریجی بیزاری از هر چه مرتبط با دین است.

اردنی‌ها از پیشنهاد ایران برای نفت در مقابل حق سفر به مکان‌های مقدس جنوب اردن دوری کردند. حتی اسلام‌گراها هم سیاست‌های ایران را مورد سئوال قرار می‌دهند و می‌گویند ایران تنها زمانی از گرو‌ه‌های اسلامی حمایت می‌کند که به نفعش باشد.

تنها اردن این وضعیت را ندارد و تمام جامعه عرب این حس پرهیز و دوری نسبت به ایران را دارند. این کاهش علاقه از سال ۲۰۰۹ و سرکوب معترضان ایرانی آغاز شد. آنها از دولتی که مدعی حقوق مردم و مبارزه با شیاطین جهان است چنین توقعی نداشتند.

ایران در مورد قیام‌های عربی آن‌ها را بیداری اسلامی خواند و در حمایت خود استانداردهای دوگانه‌ای را پیش برد. از قیام‌های مصر وبحرین حمایت اما مخالفان داخلی را ساکت کرد. در روابط داخلی کشورهایی مثل عراق دخالت می‌کند. اما حمایت بی‌شائبه از سوریه کاملا توازن را به هم ریخت. ایران که زمانی در منطقه، نماد مقاومت در برابر غرب بود حالا به نظر می‌رسد به دنبال جلب توجه باشد.

ایران قدرت می‌گیرد اما دوستانش را از دست می‌دهد و نکته ترسناک این است که شاید این اهمیتی نداشته باشد. قدرت نظامی ایران در منطقه بسیار بالاست و حتی ائتلاف چند کشور هم توانایی مقابله با تهران را ندارد. سایه ایران در منطقه بسیار وسیع‌تر از شبح بین‌المللی این کشور است. منطقه نگران ضعف ایران نیست؛ آنها نگران قدرت ایران هستند.

منبع: آتلانتیک - 20 مه