عوامل ترور جنگی زهی بازداشت شدند

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

خبر: عوامل ترور شهید جنگی زهی بازداشت شدند.

متن خبر: عوامل ترور جنگی زهی که از عوامل صهیونیست که توسط منافقین هدایت شده و به دست وهابیون ارتش پاکستان از طریق ناوهای آمریکا اداره می شدند، دستگیر شدند. به گزارش وزارت اطلاعات افراد دستگیر شده پانزده نفر بودند که هر پانزده نفر به صورت ناشناس در یک مینی بوس از زاهدان به کرمان می رفتند. از این افراد همچنین یک تن تریاک، بیش از 764 کیلو و 235 گرم هروئین و حدود دو سه تن کوکائین کشف شد. در میان دستگیر شدگان تعدادی از عوامل فتنه و منافقین کوردل و عناصر روشندل نهضت باصطلاح آزادی و تعدادی از عوامل رده بالای گروهک شیطان پرستان “ رپ” دستگیر شده و دویست عکس از عنصر منحرف “ امینم” به دست رزمندگان اسلام افتاد.

خبر هفته بعد: تعداد 764 نفر از عوامل ترور شهید جنگی زهی که در یک هواپیما قصد خروج به دوبی داشتند، دستگیر شده و هفت دقیقه بعد به جرایم خود اعتراف کردند. این افراد همه در یک هواپیمای بوئینگ عازم دوبی بودند که چون هواپیمایی که بتواند این تعداد افراد را جا بدهد هنوز ساخته نشده، وزارت اطلاعات از شرکت بوئینگ درخواست کرد سریعا هواپیمایی با ظرفیت مسافری 800 نفر به سفارش جمهوری اسلامی بسازد و اسم آن را سریعا به این وزارت اطلاع دهد. در اطلاعیه بعدی نام هواپیما و اسامی سایر دستگیر شدگان( چون هنوز در حال گشت در هواپیما می باشند) اعلام خواهد شد.

 

صد شرکت اروپایی در لیست تحریم ایران قرار گرفتند

با اعلام توقف خرید نفت ایران توسط اسپانیا و یونان، ایران صادرات نفت به آلمان را هم متوقف کرد. لازم به یادآوری است که خانم آنگلا مرکل شخصا دیروز به سفارت ایران در آلمان مراجعه کرده و درخواست چهار لیتر نفت برای مصرف شخصی را داشت که دربان سفارت با اخم به وی گفت: “برو گم شو زنیکه….” از محل دادگاه خبری نیست. ایران اعلام کرد قصد دارد تنگه هرمز را بصورت یک طرفه مسدود نموده و از این پس هر کسی می خواهد نفت حمل بکند، می تواند نفت خودش را حمل کند، ولی ایران به هیچ وجه از این تنگه نفت حمل نخواهد کرد. ایران همچنین کلیه کشورهای جهان از جمله چین و روسیه را نیز تهدید کرد که تا دو هفته دیگر ممکن است کل کشورهای جهان را تحریم کند. سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: ما نیاز به صدور نفت نداریم، چون در هفته قبل به دستور رهبری خودکفا شدیم و همه چیز حل می باشد.

 

دانشجو دانشجویان را اخراج می کند

کامران دانشجو و برادران، وزیر علوم و آموزش عالی، نه خجالت کشید، نه گذاشت، نه برداشت، نه شرمی، نه حیایی، کلا هیچ، اظهار داشت: “فعالان حوادث 88 حق ورود به دانشگاه را ندارند.” وی گفت: اینکه احمدی نژاد در کلمبیا گفته بود در ایران دانشجویان آزادی کامل دارند، معنای آن همین است که آنها آزادند که هر جا می خواهند بروند. وی گفت فعالان حوادث سال 88 کسانی هستند که یکی از اعمال زیر را مرتکب شده باشند:

اول: در حوادث 88 جزو طرفداران یکی از دو نامزد فتنه گر بوده باشند.

دوم: کسانی که انتخابات را تحریم کرده اند جزو حامیان موسوی محسوب و اخراج می شوند.

سوم: کلیه کسانی که در حمله نیروی انتظامی به کوی دانشگاه کتک خورده، یا دستگیر شده، یا فرار کرده یا وجود داشته اند. کسانی که کشته شدند فعلا اخراج نمی شوند.

چهارم: کسانی که در کلاس های درس اساتید مساله دار شرکت کرده و آنها را کتک نزده اند.

پنجم: بقیه دانشجویان.

وی تاکید کرد تعیین مورد پنجم به عهده کمیته انضباطی است که هر وقت لازم شد تشکیل می شود.

 

غنی سازی متوقف می شود

فریدون عباسی، ماه، مامان، باحال! اعلام کرد ایران غنی سازی 20 درصد را در حد مصرف نیروگاه تهران و نیروگاه احتمالی دیگری که خواهد ساخت انجام می دهد و بیش از آن غنی سازی انجام نخواهد شد. بدین ترتیب ایران از برنامه غنی سازی عقب نشینی کرد، ولی فعلا در مورد آن بهتر است حرف نزنیم. دشمنی که نداریم. الهم بیر بیر!

 

زور، فشار، توهین

محمود احمدی نژاد، منظور یک محمود احمدی نژاد دیگر نیست، منظور همین آقایی است که با کودتا و زور سر کار آمد و یک سال هزاران نفر بخاطر اعتراض به او به زور به زندان رفتند، به زور بطری و این چیزها و شکنجه و مننژیت گرفتند و دندان شان خورد شد و کمی به شهادت رسیدند و همان آقایی که به مخالفانش توهین کرد و گفت بزغاله و خس و خاشاک و ممه را لولو برد و آب بریز اونجات خنک بشه و یکی از کسانی که به طرفش کفش پرتاب کرده بود، سه ماه به زور تحت فشار و توهین بود، همین آقای احمدی نژاد که آقای مرتضوی را که مصداق بارز زور و فشار و توهین است، به عنوان مسوول سازمان تامین اجتماعی منصوب کرد، چرا نمی فهمید، منظورم یک محمود احمدی نژاد دیگر نیست، همین محمود احمدی نژاد امروز در دیدار با کوفی عنان گفت: “زور، فشار و توهین هرگز جواب نداده است.” مهندس همین است، تجربه می کند، درس می گیرد.

 

کلیات بودجه به زور تصویب شد

هر چه می خواهید به من بد و بیراه بگوئید، من هم نفرین تان می کنم به زمین گرم بخورید. حالا شما آن طرف جوب من این طرف جوب. طرف دروغ می گوید، بگوید. بی سواد است باشد، مملکت را به باد داده، بالاخره نمی خواست بدهد، دستپاچه شد داد. بگوئید رفیق اش را به پوست پیازی فروخت، فروخت. بگوئید رفیق شخصی اش احمدی نژاد است، باشد، اصلا همه عیب ها روی این آدم، فرض کن موسولینی، فرض کن استالین، فرض کن هیتلر، بدتر از آنها که نیست، من رسما اعلام می کنم دلم برای این بدبخت می سوزد. دو سال زور زده یکی را کرده رئیس جمهور اینهمه مصرف گوشت خانواده بالا رفته و ملت صبح تا شب برایش حواله صادر می کنند، به یک طرف، پسرش را صبح تا شب خجسته خانم گلدسته میون گلها نشسته اسفند دود می کند نکند مجتبی بمیرد رهبری را نبیند، آن هم بخاطر آن مردک بی ریخت منحرف. حالا که بالاخره با زور و ضرب دگنک و  بگیر و ببند کشور دارای آرامش تخیلی شده و فعلا خبری نیست، تمام دنیا ریختند سرش، صلح بکند یک بدبختی، جنگ بکند یک بدبختی. سردارش می آید و می گوید شخم می زنیم و اسرائیل را نابود می کنیم، آخر لامصب! تو اگر شخم زن بودی پشت خانه تان در ملارد را شخم می زدی که 42 تا فرمانده ات یکهو به اف اف خدا گرفتار نشود. نگاه می کند به دور شکم سردار می گوید اگر توانستی یک کلنگ زمین بزنی، من قبول دارم. بالاخره آدم چاق نه سرلشگر می شود نه شاعر. بدبختی یکی دو تا نیست که. شد آخر فروردین، لایحه بودجه یازده هزار تا ایراد دارد، به زور باید تلفن بزند که تصویب بشود. می خواهد با آمریکا صلح کند، ده تا دست می رود بالا، آقا من آقا من آقا من، بگو آخر لامروت ها شما که همه تان می گفتید بجنگیم. فردا دوباره احمدی نژاد می رود مجلس، پنج تا سووال شده شش سووال، سووال شده استیضاح، باید بگوید نکن آقا نکن، هی شب خوب می بیند می گویند دودو دودو، ما را ببین شدیم رهبر، صدام شد رهبر ما هم شدیم رهبر، شب ها هم هی التماس می کند مهدی بیا مهدی بیا، عوضی خبر می رسد یک مهدی دیگر می خواهد بیاید. می گوید مهدی نیا مهدی نیا، عوضی به گوش آن یکی می رسد می رود جزیره برمودا، مگر برود حالا حالاها برمی گردد؟