شدنی است؟

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی

جمعه شب گذشته در اخبار ساعت21 شبکه یک، گوینده محترم در حالی که لحنی حماسی به خود داده بود، در ‏لید خبرها اعلام کرد که محمد البرادعی دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش خود، برنامه ‏هسته‌ای ایران را کاملا صلح آمیز و بدون هر گونه انحرافی دانست و با مختومه اعلام کردن آن، خواستار ‏بازگشت پرونده صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی از شورای امنیت سازمان ملل به آژانس شد.‏

نیازی به نبوغ نداشت تا آدمی بفهمد که خبر فوق نمی‌تواند دقیق باشد، بنابراین وقتی که جمعی از دوستان ‏حاضر، نظر مرا در باره آن پرسیدند، گفتم تردیدی ندارم که برادعی چنین گزارشی نداده است.‏

یکی از حاضران گفت: دارند نقل قول مستقیم می‌کنند، مگر می‌شود که در نقل خبر هم دروغ بگویند؟

خوشبختانه در این روزگار، اینترنت برای فیصله دادن به این نوع اختلاف‌ها معجزه می‌کند. آنلاین شدیم و ‏اخبار را مرور کردیم.‏

تیتر رسانه‌های خارجی نشان می‌داد که آقای برادعی طبق معمول گزارش خود را دو پهلو تنظیم کرده است، ‏اما از آنجا که گوینده تلویزیون و همینطور آقای وعیدی تاکید کرده بودند که رسانه‌های خارجی در اقدامی ‏هماهنگ، گزارش دبیر کل آژانس را بایکوت کرده‌اند، تیتر آن رسانه‌ها مورد اعتراض یکی از حاضران قرار ‏گرفت. به ناچار به خبرگزاری‌های داخلی مراجعه کردیم بخصوص به خبرگزاری فارس که متن گزارش را ‏ترجمه کرده بود.‏

گزارش کاملا دو پهلو و تقریبا به زیان ایران بود، اما مساله مهم این بود که در هیچ جای گزارش اشاره‌ای به ‏مختومه شدن پرونده هسته‌ای ایران، احراز صلح آمیز بودن قطعی آن و لزوم بازگشت پرونده از شورای ‏امنیت به آژانس نشده بود.‏

یکی از حاضران گفت: مگه میشه؟ یعنی چیزهای کاملا جعلی را به گزارش برادعی نسبت دادند؟

ظاهرا در روزگار دولت نهم همه چیز شدنی است و از جمله تغییر دادن فکت‌ها!‏

من آموخته‌ام که فکت‌ها مقدس‌اند و باید حریم آنان را در گیومه نگاه داشت بدون ذره‌ای تغییر، اما ظاهرا دنیا ‏عوض شده است.‏

در طول عمر روزنامه‌نگاری خود به یاد دارم که بسیاری اوقات از سوی برخی از مدیران و گردانندگان ‏نشریات در فکت‌ها دست برده شده و متاسفاه آب از آب هم تکان نخوره است! یک روز یکی از مدیران ‏مطبوعات اصرار داشت که جمله‌ای از مارکس را که در متن یک مقاله نقل قول شده بود، عوض کند و هر چه ‏گفته شد که این کار نمی‌شود، او گفت که اتفاقا خیلی هم خوب می‌شود! نقل قول مارکس را تغییر داد و هیچ ‏اتفاقی هم نیفتاد.‏

یک روز یکی از بچه‌ها به من که سخت معترض دست بردن در فکت‌ها بودم گفت: زیاد سخت نگیر! در همه ‏جای دنیا از این کارها می‌کنند. مگر گزارش‌هایی که نشریات اروپایی و آمریکایی منتشر می‌کنند عین واقعیت ‏است؟ آنها هم تحریف می‌کنند! توضیح دادم که آنها هم ممکن است گزارشی را طبق میل خود تنظیم و واقعیتی ‏را بر مبنای گرایش‌های خود تفسیر کنند، اما در فکت‌ها دست نمی‌برند و اگر هم ببرند قابل پیگیری است و ‏مهمتر از آن اعتبار خود را به سرعت از دست می‌دهند.‏

به هر حال، من در این باره خاطرات بسیار جالبی دارم که بعضا آنها را در برخی از سخنرانی‌ها و مقالاتم ‏نقل کرده‌ام.‏

هر آدم عاقلی می‌داند که اگر در هر نوع ارتباط انسانی فکت‌ها تحریف و دگرگون شود، امکان تفاهم بین ‏آدمیزادگان از بین خواهد رفت و سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.‏

خوشبختانه جامعه رسانه‌ای بین‌المللی حساسیت خود را نسبت به ارائه دقیق فکت‌ها حفظ کرده است، اما در ‏بسیاری از محافل رسانه‌ای بخصوص رسانه‌های حکومتی در ایران، متاسفانه نه فقط فکت‌ها تقدس خود را از ‏دست داده‌اند، بلکه به بی‌اعتبارترین موجودات تبدیل شده‌اند.‏

همین مساله، جامعه ما را در وجه تفاهمی به کلی از هم گسیخته است و در واقع نمی‌توان در فضای کنونی ‏ایران، فکت را از غیر فکت تشخیص داد.‏

ورود رسمی دولت و رسانه دولتی به عرصه تحریف آشکار فکت‌ها اما از هز جهت فاجعه بار تر است.‏

البته از آغاز نیز دولت‌های ایران به ارائه دقیق فکت‌ها اعتنایی نداشته‌اند، اما همواره ملاحظاتی را در این باره ‏رعایت می‌کرده‌اند.‏

دولت نهم اما در این مورد ظاهرا هیچ ملاحظه‌ای ندارد و برای دستبابی به اهداف یک روزه، حاضر است ‏برای مثال به گزارش آقای برادعی چیزی را نسبت دهد که در آن نمی‌توان یافت.‏

این مساله یک فاجعه تمام عیار است و بدون شک دولت ایران را با بحران کامل اعتبار و اعتماد روبرو خواهد ‏کرد.‏

اگر نمایندگان اروپا و آمریکا، چیزهای نسبت داده شده به گزارش آقای برادعی از سوی دولتمردان ایران را ‏جلو وی بگذارند و به او بگویند: وقتی که مقام‌های جمهوری اسلامی یک گزارش علنی و رسمی را تا بدین پایه ‏متفاوت جلوه می‌دهند، چطور می‌توان نسبت به اظهارات آنها در باره برنامه هسته‌ای شان اعتماد کرد، او چه ‏پاسخی خواهد داشت؟

همین موضوع در باره سایر مسائل نیز می‌تواند مصداق داشته باشد.‏

برای نمونه، از این پس چگونه می‌توان حداقلی از اعتبار برای گزارش‌های دولتی در باره نرخ بیکاری، ‏تورم، فقر، فساد و سایر ناهنجاری‌های اجتماعی و یا ادعاهای مربوط به پیشرفت‌های علمی و غیره، قائل شد؟

وقتی که یک دولت، گزارشی علنی و رسمی را کاملا متفاوت از اصل آن معرفی می‌کند، چگونه ممکن است ‏در باره مسائلی که از انظار عمومی دور است، به فکت ها وفادار بماند؟

به هر حال، شاید گاهی اوقات ممکن باشد که گنجشکی را رنگ کرد و به جای قناری فروخت، کاری که شاید ‏خیلی از دولت‌های دنیا انجام دهند، اما واقعا ممکن نیست که خری را رنگ کرد و به جای قناری فروخت، ‏کاری که گویا برای دولت نهم شدنی است!‏