محمد حسین فیض یک معترض بود

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» بسیجی شهید؛ داستان سازی حکومتی ست

نزدیکان و یک عضو خانواده شهید محمد حسین فیض در گفتگو با “روز” اعلام کردند وی یک معترض بود و برای اعتراض به کشتار مردم در روز 25 خرداد که از سوی پایگاه بسیج مقداد صورت گرفته بود به خیابان رفت و جان خود را از دست داد.

محمد حسین فیض از جان باختگان وقایع بعد از انتخابات مخدوش 22 خرداد 88 است که روز 30 خرداد در خیابان آزادی و بر اثر اصابت گلوله ای به سرش جان باخت و خبرگزاری فارس و رسانه های حکومتی از او به عنوان “بسیجی شهید” یاد کردند که توسط اغتشاشگران به شهادت رسیده است.

غلامرضا فیض، پدر محمد حسین فیض نیز طی مصاحبه هایی، فرزندش را بسیجی معرفی و میرحسین موسوی و “سران فتنه” را مسبب شهادت فرزندش عنوان کرده است.

این در حالیست که یکی از اعضای خانواده این شهید در گفتگو با “روز” که فایل صوتی آن نیز موجود است کشته شدن او به عنوان یک بسیجی و توسط “اغتشاشگران” را تکذیب کرده و گفته بودند که محمد حسین فیض یک معترض بود و همچون سایر جان باختگان روز 30 خرداد و در جریان اعتراض به کودتای انتخاباتی و کشتار مردم در روز 25 خرداد، جان خود را از دست داد.

شواهد و مدارکی که این منبع در اختیار “روز” قرار داد حکایت از این داشت که محمد حسین فیض در حالیکه با موبایل خود از درگیری ها فیلم می گرفته گلوله ای به سر او اصابت کرده و لحظاتی بعد از اصابت گلوله جان باخته است.

او همچنین از اختلافاتی سخن گفت که محمد حسین فیض با پدرش داشته؛اختلافاتی که از دو دیدگاه سیاسی متفاوت نشات می گرفت.

این مصاحبه رابه دلیل خطراتی که متوجه این عضو خانواده فیض بود، منتشر نکردیم و با هماهنگی با این منبع، انتشار مصاحبه به زمانی مساعد موکول شد که خطر و فشاری متوجه او نباشد. اما بعد از انتشار مصاحبه جدیدی از پدر محمد حسین فیض و این بار در سایت های اصلاح طلب، یک عضو دیگر این خانواده، اطلاعات و مدارکی را در اختیار “روز” قرار داد و خواستار روشن شدن قضیه برای افکار عمومی شد. بخش هایی از این مصاحبه را منتشر میکنیم؛ متن کامل این گفتگو هم در اختیار “روز” می ماند تا در شرایط مناسب تری منتشر شود.

 

بسیجی یا معترض

این منبع در مصاحبه با “روز” توضیح می دهد: “خانواده محمدحسین فیض، خانواده ای کاملا مذهبی  و معتقد به ولایت و نظام هستند. محمدحسین نیزهمچون برادرش از دوران نوجوانی عضو پایگاه بسیج محل شده بود و حتی کارت عضویت در بسیج را نیز داشت. اما او به مرور و بخصوص بعد از ازدواج از این مسائل فاصله گرفت. هر چند که پیش از آن هم فعالیت خاصی نداشت اما بعد از اینکه ساکن کرج شد از این بحث ها فاصله گرفت و مثل همه جوانان دیگر به کار و زندگی خود مشغول بود تا زمان انتخابات که او برخلاف انتظار پدر و برخی دیگر از اعضای خانواده، از کاندیدایی دیگر حمایت و حتی آشنایان و نزدیکان را تشویق میکرد به کاندیدای مورد نظر او رای بدهند. همین تفاوت دیدگاه باعث شد فاصله ای بین او و پدرش ایجاد شود و دلخوری هایی نیز به وجود آید به طوریکه در آن اواخر تقریبا هیچ رابطه ای بین محمد حسین و پدرش وجود نداشت هر چند هر دو طرف می گفتند به مرور زمان این دلخوری ها برطرف می شود اما متاسفانه به مرور زمان نرسید و محمد حسین به شهادت رسید.”

این عضو خانواده شهید فیض می افزاید: “پدر محمد حسین، کادر رسمی سپاه است و اعتقادات خاص خود را دارد. او وقتی آقای احمدی نژاد در دور اول رئیس جمهور شد، به عنوان فرماندار شیروان انتخاب شد و تا همین اواخر هم فرماندار شیروان بود اما بعد از شهادت محمد، از نظر روحی خیلی ضربه خورد و تقاضای بازنشستگی کرد و حدودا اواخر دی ماه سال گذشته بود که بازنشسته شد. او فردی معتقد به نظام و ولایت است و نزدیکی خاصی به آقای احمدی نژاد دارد. پدر محمد هنوز شهادت فرزندش را باور نمی کند و بخصوص اینکه فرزندش معترض بوده باشد. او فکر میکند اگر بپذیرد که محمد معترض بوده و توسط حکومت به شهادت رسیده، باعث شرمندگی او در پیشگاه ولایت و در برابر مردم خواهد بود، بخصوص اینکه خب محمد میدانست که حق تیر دارند و آگاهانه به خیابان رفت. لذا به همه اعضای خانواده نیز هشدار داده غیر از آنچه او می گوید را نگویند. ما نیز از سویی به هر حال او را درک می کنیم و از سوی دیگر به هر حال محمد شهید شده و خونش به ناحق ریخته شده است و میخواهیم قاتل واقعی او مجازات شود و سوء استفاده سیاسی از خون او نشود.”

بهره برداری سیاسی

پدر محمد حسین فیض در مصاحبه هایش اعلام کرده که از میرحسین موسوی به عنوان مسبب قتل فرزندش شکایت کرده است، اما این عضو خانواده شهید فیض توضیح میدهد: “بله روزی که ایشان برای شکایت از قاتل محمد به دادگاه رفتند، این خیلی جای تامل دارد که در دادگاه و قبل از اینکه ایشان حرفی بزنند، به ایشان گفته بودند که آمده اید از میر حسین موسوی شکایت کنید. ایشان نیز دو شکایت مطرح کرده یکی از قاتل و ضارب محمد و دیگری از مسبب این قضیه که اعتقاد دارد میرحسین موسوی بوده است. صحبت در این زمینه هم با ایشان فایده ای ندارد. حتی می گوید که قاتل ندا آقا سلطان و قاتل محمد حسین، هر دو ضد انقلاب هستند و واقعا بر این اعتقاد هم هست. حتی برخی از آشنایان آمدند صحبت کردند و گفتند بهتر است قضیه قتل را بدون سیاسی کردن قضایا  و وارد نشدن به این مسائل پی گیری کنید اما خب، پدر محمد قبول نکرد. او واقعا معتقد است اگر میر حسین موسوی اعتراض نمی کرد این اتفاقات هم نمی افتاد. در اصل او اعتقادات سیاسی خود را بیان میکند، اما این را هم بگویم که من به شخصه امیدوارم و فکر میکنم که چنین شکایتی هم فقط استفاده سیاسی ـ نه برای پدر محمد ـ بلکه برای کسانی دارد که از او خواستند مطرح کند و فکر نمیکنم به این هم رسیدگی هم شود. شما ببینید در روز روشن محمد را با گلوله کشتند و دادگاه بعد از یک سال می گوید از اسلحه غیر سازمانی شلیک شده، یکبار نیز گفته است که تفنگ شکاری بوده و….. یعنی میخواهم بگویم محمد بسیجی بوده باشد یا نباشد، توسط بسیج کشته شده باشد یا نه، فرقی در نتیجه نمی کند. او از دست رفت و هیچ وقت هم قاتلی معرفی نخواهد شد و من امیدوارم بیش از این از خون او و سایر شهدا سوءاستفاده سیاسی نشود و بگذارند روح بچه ها در آرامش باشد.”

 

شهادت در حین فیلم گرفتن

او نیز همچون عضو دیگر این خانواده که پیشتر با “روز” سخن گفته بود تاکید میکند که: “روز 30 خرداد تنها محمد نبود که شهید شد، خیلی ها بودند و قاتل محمد هم همان کسانی هستند که بقیه بچه ها را به شهادت رساندند. خدا خود بهتر از هر کسی میداند و ما به این اعتقاد داریم که خون هیچ بی گناهی زمین نمی ماند و سپرده ایم به عدل الهی.”

او می افزاید: “من اخبار مربوط به شهدا را پی گیری میکنم بخصوص شهدای روز 30 خرداد را و برای من این سئوال است که چرا بچه ها را در روز 30 خرداد اکثرا از ناحیه سر هدف قرار داده اند و تاکنون به شکایت هیچ کدام هم پاسخ درستی نداده اند. در نهایت به همه می گویند که اسلحه شکاری بوده و…. محمد از ناحیه سر و از پشت سر گلوله خورده است و من با دوستان محمد و دو تن از شاهدان عینی شهادت او صحبت کرده ام آنطور که آنها می گویند محمد داشته با موبایل خود از درگیری ها فیلم می گرفته که گلوله ای به سر او اصابت می کند و او می افتد، لحظاتی بعد هم به شهادت می رسد.”

این عضو خانواده شهید فیض، از ساعت هایی می گوید که دنبال نشانی از این شهید بیمارستان ها را زیر پا می گذاشتند: “دو روز تمام بی خبر بودیم و خانواده محمد همه جا را گشتند. بیمارستان ها، آگاهی، کلانتری ها و هر جایی که تصور میکردند سر زدند اما هیچ خبری نبود تا اینکه پدر محمد از طریق روابطی که داشت توانست پیکر محمد را پیدا کند. پیکر او را از پزشکی قانونی کهریزک گرفتند  و دفن کردند. موقع تحویل پیکر هم فرم آماده ای را در پزشکی قانونی پر کردند و نوشتند که از کسی شکایتی نداریم.”

محمد حسین فیض به چه چیزی اعتراض داشت که با وجود آگاهی از حق تیر داشتن نیروهای نظامی به خیابان رفت؟ این سئوالی است که می پرسم و در پاسخ می شنوم: “محمد ابتدا به نتیجه انتخابات اعتراض داشت مثل بقیه مردمی که اعتراض داشتند.بعد به خیابان رفت و خب آن روزها فرق میکرد تا روز 25 خرداد که تعدادی کشته شدند واین برای محمد اصلا قابل هضم نبود. خب او فردی در داخل نظام بود، به نظام اعتقاد داشت و اصلا باور نمیکرد چنین اتفاقی افتاده باشد. بعد از آن دیگر اصلا آرام و قرار نداشت، با خودش درگیر بود و روزهای بعد در اعتراض به کشتن مردم به خیابان رفت و حتی از درگیریها کلی عکس و فیلم گرفته بود که می نشست و آنها را ناباورانه می دید. او قبل از 25 خرداد همراه با مردم بود، اما بعد از این روز پارچه ای سبز به دستش بست و کمتر حرف میزد و بیشتر توی خودش بود. دور نهم انتخابات، برادر محمد در ستاد آقای احمدی نژاد کار میکرد و خب محمد واقعا نمی توانست بپذیرد این اتفاقات را.نمی توانست هضم کند. سن و سال زیادی نداشت اما خانواده ای متفاوت داشت که ازبچگی در چارچوب ولایت بزرگ شده بود و همیشه هم دنبال همان چیزی می رفت که پدرش می گفت. احترام خاصی برای پدرش قائل بود. او یک بچه دو ساله داشت و سرش به کودک و همسرش و کار و زندگی اش گرم بود، فعالیت سیاسی نداشت اما این دوره از انتخابات به کسی رای داد که الان پدرش به عنوان مسبب قتل او معرفی میکند و بعد هم آن اتفاقات را دید و….”

این عضو خانواده شهید فیض تاکید میکند: “متاسفانه فضای غبارآلودی حاکم است و اینقدر فشار وجود دارد که نمی توانیم رسما و علنا خیلی حرف ها را مطرح کنیم. من شنیده ام خانواده های شهدا از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار هستند اما وضعیت خانواده محمد حسین خیلی متفاوت است. خیلی حرف ها است که باید زده شود اما در فضایی مناسب تر قطعا خواهیم زد تا کسی از خون محمد حسین که به ناحق ریخته شده بهره برداری جناحی و سیاسی نکند. محمد یک معترض بود، خوب یا بد، درست یا نادرست و اینکه خانواده موافق بوده باشند یا نه، فرقی در اصل قضیه نمی کند و قاتل او همان کسی است که در روز 30 خرداد بهزاد مهاجر، اشکان سهرابی و خیلی از جوانان دیگر را کشت.”

او می افزاید: “بعد از شهادت محمد حسین، خانم ابتکار و تعدادی دیگر از شورای شهر آمدند تا با خانواده محمد همدردی کنند اما آنها را به خانه راه ندادند و برخورد خیلی بدی هم با آنها کردند و کاش با کسانی که از جناح های دیگر آمدند هم همین برخورد را میکردند اما ناچاریم به احترام پدر محمد که واقعا هنوز هم داعدار است و شهادت فرزندش را باور نمی کند خیلی مسائل را مراعات کنیم و سکوت کنیم؛ اما لازم باشد این سکوت را رسما خواهیم شکست و امیدواریم ما را ناچار از بازگویی خیلی مسائل نکنند که به نفع هیچ کسی نیست.”