ایبوک/ آثار الکترونیک - بهاره خسروی: انتشارات الکترونیک، دیگر بخشی از فرهنگ ایران شده است. دو انتشارات بزرگ در پاریس و لندن و چند انتشارات کوچکتر در نقاط مختلف دنیا، کتابهای فارسی را به شیوه نوین منتشر می کنند.
صفحه ای بوک هنر روز، به معرفی هفتگی این کتابها اختصاص دارد. ناشران و پدید آورندگانی که قصد معرفی کتاب خود را در این صفحه دارند، می توانند با این نشانی تماس بگیرند:
honarrooz(at)gmail.com
ارتش غیربشری عدالت
نویسنده: علی نگهبان
ناشر: H&S Media
۳۳۰ صفحه
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
قیمت: $۱۲.۰۰
“بزرگ شورآفرینان” از سرزمینی گمنام وارد شهر میشود. او موفق میشود با همراهی سربازانش که “خردهشورآفرینان” نامیده میشوند، شوری همهگیر بر شهر حاکم کند. شمار اندکی از ساکنان در شور همهگیر شرکت نمیکنند. او فرمان میدهد که کسانی که به “شور همهگیر” نپیوستهاند را دستگیر کنند. بزرگ شورآفرینان دستگاه قضایی نوینی بر پا میکند که در آن هم برای تعیین مجرم بودن فرد و هم برای مجازات او از شیوههایی ابتکاری بهرهگیری میشود. رمان از جایی آغاز میشود که سهراووش نویسنده گم شده و زبان شاعر بریده شده است. مادهی خام اولیه برای ثبت روایت، یادداشتهای سهراووش و نیز واگویههای پرندیش است. راوی و پرندیش، همسر سهراووش، میکوشند که نوشتههای سهراووش را برای انتشار تدوین کنند و در جریان این کار، داستان روایت میشود.
بگذار خودم باشم
نویسنده: مژگان صمدی
ناشر: H&S Media
۶۱۰ صفحه
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
قیمت: $۲۰.۰۰
رمان “بگذارخودم باشم” روایت ده سال زندگی مشترک مرجان، از خانوادهای نسبتاً مرفه است که با محسن، از خانوادهای مذهبی ازدواج می کند. نویسنده با نگاهی عمیق به ساختار فرهنگی جامعه، در سه فصل رمان به رابطه آنها میپردازد.
زندان سکندر، جلد اول
نویسنده: حسین دولتآبادی
ناشر: تنفس
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
۳۷۶ صفحه
قیمت: ۱۲.۹۹€
- ای کاش گرگ، اللهوردی رو خورده بود، ای کاش توی برف و سرما سقط شده بود و ما رو این همه عذاب نمیداد. افسانه گرگ و شب سرد برفی و سگ جانی پدربزرگ را بارها از زبان آنا شنیده بودم، ولی به سختی باور میکردم. - اگه مادرش بند قنداق بچه رو شل نبسته بود… - آنا، آخه بند قنداق چه ربطی به بابابزرگ داره؟ - کاش گرگ اونو میبرد و من این همه عذاب نمیکشیدم. نه، هیچکسی باور نمیکرد که نوزادی لخت و عور چند ساعت توی برف و سرما دوام آورده باشد. گیرم پدربزرگ ما، از کام مرگ جسته بود و به همین خاطر نام “اللهوردی” به او داده بودند. گویا مادرِ اللهوردی کله سحر از خواب بیدار میشود و اثری از طفل شیرخوارهاش نمییابد. سراسیمه از اتاق بیرون میزند و بعد از جستجوی بسیار بچه را نیمهجان میان برفهای باغچه پیدا میکند. معجزه رخ میدهد و سرنوشت تبار ما توی باغچه رقم میخورد. شاید اگر بند قنداق بچه شل بسته نشده بود، از قنداق سُر نمیخورد و مثل یک تکه گوشت لُخم توی باغچه نمیافتاد و گرگ او را میبرد و میخورد. نه، گرگ قنداق را به جای بچه برده بود. - کاش، ای کاش بند قنداق رو یه کمی محکمتر میبست.
سکوت تهمینه
نویسنده: مهری یلفانی
ناشر: ناکجا
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
۱۲۶ صفحه
قیمت: : ۵.۹۹€
تاکسی از خیابان وارد کوچهای شد که در دوطرفش تک و توکی ساختمانهای چند طبقه و تک و توکی هم خانههای دو طبقه بود. از یکی از خانهها درخت سرو بلندی سر از کوچه درآورده بود. از چند ساختمان که رد شدند، راننده ناگهان ترمز کرد و گفت، به گمانم همینجا باشد. و سر کوچهی تنگ و بنبستی نگه داشت. فرز و چابک از تاکسی پیاده شد و دو چمدان را از صندوق عقب بیرون آورد و توی کوچه کنار دیوار گذاشت. شهرزاد هم پیاده شده بود. راننده پولهایی را که شهرزاد به او داد، گرفت و بیآنکه بشمرد، در جیب گذاشت. شهرزاد نگاهی به دور و بر خود کرد. راننده پرسید، همینجاست؟
شهرزاد همانطور که بقیه پول را در کیف میگذاشت، گیج و بی هوا گفت، “امیدوارم.”
کیوسک: گفتگویی بلند با آرش سبحانی
نویسنده: ابراهیم نبوی
ناشر: H&S Media
۳۰۰ صفحه
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
قیمت: $۱۲.۰۰
کتاب شامل مقدمه درباره ویژگیهای گروه کیوسک، گفتگو با آرش سبحانی درباره زندگی شخصی و آغاز کارش و معرفی اعضای کیوسک است. آنگاه در شش فصل، به بررسی بیش از ۶۰ ترانه کیوسک، از آلبوم “آدم معمولی” تا “تشکیلات موازی” در یک گفتگوی یک ماهه با آرش سبحانی پرداخته است.
دیوارهای بلند گورستان شهر ما
نویسنده: جواد عاطفه
ناشر: H&S Media
۱۵۸ صفحه
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
قیمت: $۶.۰۰
آخرین برف زمستان که به زمین نشست، جنها ریختند توی کلات. با قدهای کوتاه، پوست و موی سرخ و چشمهای عمود و خاکستری رنگ. صدای سم پاهای گرد و کوچکشان همهی کلات را پر کرده بود. دسته دسته از دیوارها میگذشتند، روی بامها مینشستند یا آنکه بر روی شانههای مردم سوار میشدند تا از بوی تن آنها سیر شوند. خیلیها که خسته شده بودند از بوکشی همیشگی جنها، ساک و چمدان خود را بستند و رفتند به آنسر دنیا، تا از دست جنها خلاص شوند. بعضیها هم میگفتند: “تا بهار بیشتر دوام نمیآورند.”