دردوره پس از واقعه یازده سپتامبر و پس از اشغال عراق توسط ایالات متحده در سال 2003، ایده حمله به کشوری با انگیزه های تروریستی، چندان طرفدار ندارد.
با این حال، کنگره آمریکا، باراک اوباما را به سوی انجام اقدامی سوق می دهد که می تواند به سادگی، اقدام جنگی علیه یک کشور تلقی شود.
مجلس نمایندگان و کنگره به سرعت به سوی تصویب لایحه ای پیش می روند که برای فروش بنزین به جمهوری اسلامی ایران، تحریم هائی قائل می شود. از نظر تئوری، این تمهیدات تنها گریبان شرکت های آمریکائی و خارجی را خواهد گرفت که محصولات پالایشگاهی نفت به ایران صادر می کنند. ایران علیرغم آنکه یک صادر کننده بزرگ نفت است، اما در حوزه فرآورده های پالایشگاهی دچار کاستی است.
در اینجا یک مشکل بزرگ وجود دارد: تنها راه اعمال چنین تحریم سنگینی علیه اقتصاد ایران، استفاده از محاصره دریائی تحت مدیریت ایالات متحده است و این کار بر اساس قوانین بین المللی، یک اقدام جنگی است.
رژیم ایران ظرف روزهای گذشته کاملاً مشخص کرده که خود را آماده مبارزه با چنین محاصره ای می کند. سپاه پاسداران ایران از 22 آوریل دست به اجرای یک رزمایش پنج روزه دریائی- زمینی- هوائی در خلیج فارس و دریای عمان زده است. این رزمایش ممکن است به تنگه هرمز، راه خروجی یک پنجم جریان نفت دنیا نیز کشیده شود که تحت محافظت ایالات متحده قراردارد.
تاریخ در این زمینه می تواند آموزنده باشد: محاصره دریائی ایالات متحده علیه ژاپن به دلیل تهاجم به چین در سال 1941 بود که حمله به پرل هاربر را به دنبال آورد. محاصره دریائی کوبا در سال 1962 توسط ایالات متحده نیز تا آستانه جنگ هسته ای میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا پیش رفت.
مجلس نمایندگان آمریکا در 22 آوریل با 403 رأی موافق دربرابر 11 رأی مخالف، 28 مه را به عنوان ضرب الاجل حصول توافق با سنا بر سر تحریم بنزین ایران تعیین کرده است. خویشتنداری سنا در برابر رویکرد آرام و ساکن اوباما به ایران نیز در حال تمام شدن است.
هری رید رهبر اکثریت سنای آمریکا گفت: “ما به اندازه کافی منتظر ماندیم تا دیپلماسی به نتیجه برسد. ایران یک زخم چرکین در دنیاست.”
ممکن است آقای اوباما در خالی کردن شانه از زیر بار فشار کنگره برای تحریم واردات بنزین ایران موفق شود. اما چنین اتفاقی، به اراده کشورهائی نظیر چین، روسیه و حتی آلمان برای اجرای سایر تمهیدات هدفدارتر علیه اعضای ارشد رژیم و خصوصاً سپاه پاسداران و شرکت های وابسته به آن بستگی دارد. سخت ترین تهمیداتی که از سوی اوباما پیشنهاد شده، بر روی دسترسی ایران به نظام مالی، بیمه و اعتبار انگشت گذاشته است. کاخ سفید امیدوار است شورای امنیت سازمان ملل تا اوائل ماه مه بر روی بسته تحریمی جدید به توافق برسد.
ایالات متحده از سال 2006 و همزمان با خودداری ایران از بازگذاشتن تأسیسات هسته ای خود به روی بازرسان بین المللی، در جلب فشار شورای امنیت موفق عمل کرده است. غرب خصوصاً نگران عجله ایران برای تولید اورانیوم با خلوص بالا است.
همکاری چین بسیار حیاتی است. این کشور اخیراً از آمادگی خود برای حمایت از تحریم های مورد نظر اوباما سخن گفته است. تأمین نفت مورد نیاز چین از سوی صادرکننده های عربی، در ازای توقف صادرات ایران، بسیار مهم است. نشانه دیگر از پشتیبانی چین، به دیدار یکی از مقامات آن کشور از امارات متحده در ماه گذشته مربوط می شود.
تهدید اسرائیل به حمله علیه تأسیسات هسته ای ایران نیز از جمله مسائل نامشخص این رویکرد است. اسرائیل در سال 1981 به نیروگاه هسته ای عراق و در سال 2007 به سوریه حمله کرد.
ایالات متحده با انجام عملیات نظامی از سوی اسرائیل که می تواند سبب بالاگرفتن تشنج در خاورمیانه شود، مخالف است. اما برخی از کارشناسان می گویند اگر اسرائیل تا پیش از انتخابات نوامبر به ایران حمله کند، مهار آن کشور توسط آمریکا بسیار دشوار خواهد بود. در کنگره به شدت از اسرائیل حمایت می شود.
سیاستگذاران آمریکائی باید بدانند هرگونه تحریم یکجانبه آمریکا علیه واردات بنزین به ایران می تواند به یک رویاروئی دریائی منجر شود. چنین تمهیدی تنها باید با پشتیبانی وسیع بین المللی و آنهم تنها زمانیکه ایران آماده استفاده از یک سلاح هسته ای برای بی ثبات کردن منطقه است، به کار گرفته شود. شرایطی که در حال حاضر وجود دارد، در زمان دستور اشغال عراق توسط جورج بوش وجود نداشت.
جنگ پیشگیرانه حتی اگر به شکل یک محاصره دریائی باشد، هرگز نباید بی دلیل انجام شود.
منبع: کریستین ساینس مانیتور- 23 آوریل