صحنه

نویسنده
پیام رهنما

نگاهی به نمایش “آنتوان و مسافر کوچولو” نوشته وکارگردانی حسن باستانی

تحلیل و تطبیق کم رمق

 

 

نمایش “آنتوان و مسافر کوچولو” نوشته وکارگردانی حسن باستانی در سالن چهارسوی مجموعه تئاتر شهر بر صحنه است.نگاهی داریم به متن و اجرای این اثر در تهران…

 

خلاصه نمایش: آنتوان در نمایش خلبانی است که هواپیمایش سقوط کرده و ناگهان با کودکی ناشناس و عجیب و غریب در دل صحرا روبرو می شود.

در هر نمایشی عناصر تکمیلی جهت کمک به فراز و فرود، احساسات و درک درام تمهید شده و در بدنه اثر حل می شوند و گاه حتی کارکردی فراتر از حضوری تکمیلی می یابند و بر سبک زیباشناسی اثر غالب می شوند.

نمایش “آنتوان و مسافر کوچولو” نوشته وکارگردانی حسن باستانی که اقتباسی است ازداستان مشهور آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده شهیر فرانسوی ،اگرچه سعی دارد به اندیشه خالق داستان اصلی وفادار بماند، اما متعهد به تعمق نگاه اگزوپری نمی‌ماند. در واقع یک اثر مولف محور با استعاره‌ها و نشانه‌های آشکار در متن به نفع تکنیک‌ها و سویه‌های نمایشنامه نویسی و کارگردانی نادیده گرفته شده است.

اما آنچه که سبب می‌شود نگارنده این مطلب قضاوتی در مورد چالش صورت گرفته بین مفهوم و تصویر در اقتباس از متن اگزوپری نداشته باشد اجرای تئاتریکال و مبتنی بر تصویری است که حسن باستانی از داستان “شازده کوچولو” داشته است. کارگردان بنیان نمایش خود را در بستری از سیالیت قرار می‌دهد که شاخصه‌های خاص خود را دارد. استفاده از تمامی فضای صحنه حتی معماری و امکانات سالن برای شکل دادن به یک رویداد خاص که در لحظه رویداد تصویری بدیع را برای مخاطب خلق کند. این ثابت نمی‌ماند و در جریان است. همین سیالیت مخاطب را متوجه امکان تازه ای برای خلق رویدادی دیگری می‌کند که کارگردان در ورای یک بی‌منطقی بدان رسیده است. بی منطقی‌ای که در نهایت و در طول تمرین‌ها به منطق خاص خود می‌رسد.

نمایش در روند رو به جلو ازعنصر “روایت”تبعیت دارد.آنچه در سبک روایی نمایش مورد نظر است، البته استفاده از روایت جهت بعد بخشیدن به آن است، اما محصول نهایی که دیده می‌شود به این سبب بُعد تازه‌ای پیدا نمی‌کند. به نظر می‌رسد این تمهید از ابتدا چیزی جز تزئینی بر پیکره عادی کار نبوده است. استفاده از روایت در نمایش “آنتوان و مسافر کوچولو” بیشتر از آنکه شناخت تازه‌ای به ما دهد یا موقعیت را برای مخاطب تازه کند و بازیگر را خودآگاه، صدای ذهنی شخصیت‌ها و توضیح بی‌دلیل آن چیزی است که نمایش خود به روشنی آشکار می‌کند. درون شخصیت‌ها با تیپ سازی‌ها و داستان سرراستش کاملاً قابل فهم است؛ هر چند که پیچیدگی و چند گانگی ندارد، اما سرراست و قابل پیگیری است.

کارگردان نمایش بیشتر از آنکه روی داستان خود و روند طبیعی اجرا تمرکز کند و با اعتماد به نفس قصه آشنای نمایش را تعریف کند، تلاش کرده که با برخی اضافات، موضوع و همچنین ساختار درونی نمایشنامه را کوچک کرده و مانند نقاشی بی‌اعتماد به نفس، مدام رنگ‌های بی‌ربطی را به تابلوی خود اضافه کند. این جلوه فروشی در میزانسن به شدت حضور دارد. اغلب طرح‌های حرکتی کار با وجود چیده شدن توسط کارگردان اضافی اند و در شاکله اجرا روان نمی‌شوند؛ به طوری که تصمیم و ایده کارگردان از درون حرکت سخت بازیگران در میزانسن قابل تشخیص است و این نقص، جایگزین روابط و حس درونی صحنه می‌شود و ارتباط کاراکترها را با هم تحت تأثیر قرار می‌دهد.
صحنه نمایش، موقعیت، فضا، نوع مطرح کردن داستان هم در نمایشنامه و هم در صحنه پردازی و اجرای نقش ها نشانی از خلاقیت و ایده ندارد.

اجرا البته آغاز و ورود بسیار خوبی به داستان دارد ولی آنچه به کار لطمه زده، روند و بستار کلی آن است. نمایش در رشد لحظه های مختلف با احساسات متنوع به دلیل عدم موازنه بین کمدی و معمای اصلی سردرگم است. عصبیت و تلخی توجیه و منطق نمی یابد، چرا که لحظه ای کمیک بدون سیر لازم به لحظه ای تلخ یا عصبی قطع می شود و انسجام لازم را ندارد.

موقعیت و فضا، روابط و نسبت ها در ابتدا بسیار خوب چیده شده و سرعت انتقال موقعیت نمایش به مخاطب بسیار درست است. اما در ادامه فضاسازی و واقع نمایی آدم ها از فضای فانتزی اثر حدود زیادی محقق نشده و قابل باور نیست.

آنچه در نهایت باقی می ماند عدم درک تحلیل درست و انطباق آن ها با رویدادهای صحنه ای است که باعث می شود، مساله نمایش تبدیل به مساله مخاطب نشود و موضوع به او انتقال نیابد. همین عدم تحلیل و تطبیق باعث عدم نگاه جدی مخاطب و در نهایت گذرایی نمایش می شود. درست است که سرگرمی و ایجاد لحظه های سرگرم کننده برای یک اثر نمایشی خود ارزش محسوب می شود، اما ایده آل، میزان عمق و بعد اثر است که کیفیت خود سرگرمی را افزایش داده و احساس رضایت و لذت را بیشتر می کند.

بازیگران: سیاوش چراغی پور، باران چراغی پور
دستیار کارگردان: ملیحه زمانی، محمد قدس
طراح صحنه: حسن باستانی
طراح لباس، پوستر و بروشور: فرنوش فرجندی
منشی صحنه: سوسن گودرزی
مدیر تولید : محمد قدس
تبلیغات: گروه تبلیغات پارکینگ
دستیاران: رضا محمودی،ایمان قطبی و نوید صادقی فر
مدیران صحنه : رضا رهام،بهزاد اسحاقی،شهاب عباسیان

شروع اجرا: ۱۹ تیرماه

ساعت اجرا: ۲۰

محل اجرا: سالن چهارسو/تئا‌تر شهر

تلفن رزرو: ۰۹۳۷۴۶۷۲۶۴۱