در تمام دوران احمدینژاد باندازه سال ۱۳۹۳ شمشیر بر روی اهالی موسیقی کشیده شد، در دورههای گذشته چنین چیزی را شاهد نبودیم. این را نوربخش رئیس خانهی موسیقی در تجمع اعتراضیای گفت که اهالی موسیقی در اعتراض به بلاتکلیفی و نا بسامانی در عرصهی مجوزهای موسیقی برگزار کردند.
امسال هم همچنان نمایش ساز در تلویزیون رسمی حکومتی ممنوع بود و به این محدودیت یک تصبره هم اضافه شد، نشان دادن زنان موسیقی هم به مخاطب ممنوع شد! در هفتههای پایانی سال، نهادهای قضایی در استانهای مختلف، مانع از برگزاری کنسرتهای موسیقی شماری از هنرمندان شدند. حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی ایران، از منع حضور زنان خواننده و نوازنده در نزدیک به ۱۲ استان ایران خبر داده و گفت: مگر میشود در یک مملکت، اجازه تحصیل موسیقی به بانوان داده شود، اما اجازه اجرای موسیقی داده نشود؟ همچنین، امام جمعه شهر ارومیه ۱۶ اسفندماه اعلام کرد که ترویج موسیقی هرچند موسیقی حلال، با اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی سازگار نیست و بهتر است جوانان وقت خود را صرف یادگیری علوم و فنون لازم بکنند. از سوی دیگر، گزارش شده است که دادستان عمومی و انقلاب شهرستان چناران، دو هفته پس از لغو کنسرت علیرضا قربانی و بازتابهای فراوان این اتفاق در رسانههای داخلی و خارجی در نخستین گفتگوی رسمی خود درباره این موضوع مصاحبهای انجام داده و تاکید کرده که برگزاری کنسرت طبق دستوراتی که ما گرفتهایم فعلا به طور کل در استان خراسان منتفی است.
اینگونه که در یک اقدام هماهنگ بسیاری از شهرستانهای ایران به بهانهی این که شهرهای مذهبی هستند، به زنان به هیچ بهانهای اجازهی روی سن رفتن ندادند. در یک مورد همسر سالار عقیلی را هنگامی که مشغول نوازدگی پیانو بود در مشهد از روی سن پایین آورده و او را روانهی بیرون از سالن کردند!
به این ترتیب به محدودیت صدای زنان این بار ممنوعیت دیده شدن روی سن نیز اضافه شد. و این بار دیگر صدای اعتراض اهالی موسیقی را بلند کرد.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران روز گذشته گفت که برخوردهای قضایی و برخوردهای دیگری را که مانع برگزاری کنسرتها شوند، مناسب نمیداند. جنتی پیشتر هم گفته بود این وزارتخانه با قدرت پای مجوزهای خود ایستاده؛ اما آنچه که در عمل اتفاق میافتد نشان میدهد که وزارت ارشاد خیلی هم نمیتواند محکم پای مجوزهای خود بایستد. این در حالی است که مقاومت اداره ارشاد در برابر دخالت قوه قضائیه تا کنون نافرجام بوده است. لغو کنسرتهای موسیقی در دو سال اخیر افزایش یافته است. گزارشها نشان میدهند که در یک سال گذشته ۲۰ کنسرت موسیقی در ایران لغو شد.
وقتی مرادخانی به عنوان معاونت هنری وزارت ارشاد و پیروز ارجمند به عنوان رییس دفتر موسیقی انتخاب شدند، اهالی موسیقی خوشحال بودند که اوضاع سر و سامانی خواهد گرفت. خیلی زود هم اقداماتی صورت گرفت. از جمله اینکه وزارت ارشاد با نیروی انتظامی وارد مذاکره شد و شیوهنامهای تهیه کردند تا مشکل لغو کنسرتهای از طرف نیروی انتظامی حل شود. از این شیوهنامه البته حدود یک ماه بیشتر نمیگذرد و هنوز قضاوت دربارهاش زود است. اما چیزی که میشود گفت این است که روند لغو کنسرتها در دولت جدید حتی بیشتر از قبل شده و حتی حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی هم از این ماجرا گلایه کرد.
در همین رابطه از بهزاد رئیسی خواننده و آهنگساز اهوازی در مورد وضعیت اجرای موسیقی نواحی در سالی که گذشت پرسیدم :” گاهی مسائل عجیب و حتی مضحکی پیش میآید؛ مثلا سالهاست که اجرای کنسرت موسیقی بوشهری، در خود بوشهر عملا ممنوع است! در واقع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بارها مجوز صادر کرده، اما دقیقا دو سه روز (و گاهی حتی دو سه ساعت!) پیش از برگزاری کنسرت، با فشار افراطیهای مذهبی (که بعضا صاحب قدرت هستند)، توقیف شده است!
خوشبختانه با سر کار آمدن دولت روحانی، این مسائل کمتر شده، و اگر هم اتفاق افتاده، با برخورد و موضع گیری جدی و پیگیری شخص وزیر (علی جنتی) مواجه شده. به عنوان مثال بلاخره پس از سالها یک گروه موسیقی بوشهری توانست در بوشهر یک سانس کنسرت اجرا کنه! که علی رغم مخالفتها و حتی حضور عدهای از افراطیهای مذهبی جلوی سالن، به دستور شورای تامین و برخورد موثر نیروی انتظامی افرادی ک قصد ایجاد اغتشاش داشتند، متفرق شده و کنسرت برگزار شد. تغییر رویکرد دولت جدید به مسائل فرهنگی بسیار امیدوار کننده س. بخصوص اگه یادمون بیاد که در دولت قبل، وزارت ارشاد، علنا ازین سیاست یک بام و دو هوا (که چیزی در تهران و اصفهان مجاز باشد، و در بسیاری شهرستانها غیرمجاز)، حمایت میکرد! هرچند چنین برخوردهای تاسف آوری همچنان ادامه دارد”.
در آغاز اسفند خبرگزاری ایرنا از لغو حدود بیست کنسرت در سال گذشته خبر داده بود و در مقابل حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد گفته بود که نمیتوانند در برابر لغو کنسرتها کاری انجام دهند. کنسرتهای موسیقی لیان در شیراز، کنسرت سیروان خسروی در بوشهر، کنسرت عماد طالبزاده در اراک، کنسرت شهرام ناظری در نیشابور، کنسرت گروه آرون در مشهد، کنسرت گروه عرفان در اصفهان، کنسرت وحید تاج در یزد و کنسرت محسن یگانه در ارومیه تنها تعدادی از کنسرتهای لغو شده در طول یک سال گذشته هستند. کنسرتهایی که همگی مجوز وزارت ارشاد را هم داشتند اما به خصوص در شهرستانها به دلایل کاملا سلیقهای جلوی برگزاری آنها گرفته شد. البته چند جایی هم با مداخله نیروی انتظامی ماجرا ختم به خیر شد از جمله شب اول کنسرت گروه لیان در بوشهر که با وجود تجمع اعتراضآمیز جلوی در سالن و چند ساعت تاخیر بالاخره با حضور نیروی انتظامی برگزار شد. البته این نکته را هم باید ذکر کنیم که اجراهای بعدیشان کنسل شد. به نظر میرسد موضوع فراتر از تفاهمنامه ارشاد و نیروی انتظامی است چون در بعضی شهرستانها اصلا کسی برای مجوز ارشاد احترام قائل نیست.
نکته بعدی کنسرتهایی بود که برگزار شدند اما با هزار دردسر. نمونه مهمشان کنسرت سالار عقیلی در طرقبه مشهد بود و کنسرت قاسم عالیماف، هنرمند بزرگ آذربایجانی در تهران. در میانه کنسرت عقیلی، حریر شریعتزاده همسر او را که نوازنده دف و پیانو است از روی صحنه پایین آوردند. البته که عقیلی به خاطر مردمی که پول بلیط داده بودند به اجرایش ادامه داد ولی جو ناخوشایندی که بر این کنسرت حاکم شد، تا آخر احساس میشد. کنسرت عقیلی در مشهد بود که همیشه برای اجرای موسیقی در آن حاشیههایی وجود دارد اما برای اجرای آخر کنسرت قاسم عالیماف در تهران واقعا نمیشود توجیهی آورد. در حالی که شب قبلتر بدون دردسر کنسرت عالیماف اجرا شده بود، شب آخر مانع حضور دخترش که همه جا پدر را به عنوان همخوان همراهی میکند و خودش هم موزیسین مشهوری است، روی سن شدند. اتفاقی که باعث پریشانی قاسماف شد که مهمان ماست. ماجرای مشکلات کنسرتهایی که نوازندگان زن دارند هنوز هم ادامه دارد.
اما عجیبترین لغو کنسرتهای سال گذشته مربوط به خود خوانندگان بود. کنسرت فرزاد فرزین در ایلام از طرف خود این خواننده لغو شد. مسئول برگزاری این کنسرت میگفت که فرزین صبح روز اجرا موبایلاش را از دسترس خارج کرده و طبق برنامه هم به ایلام سفر نکرده است اما مدیربرنامههای فرزین گفت که آنها به دلیل مشکل حنجره فرزین مجبور شدهاند کنسرت همان روز را لغو کنند و تازه دلخور هم بودند که چرا اجرای شبهای بعد بدون اطلاع آنها حذف شده است. بعد از فرزین هم نوبت بنیامین بود که به دلیل بیماری کنسرتاش در آبیک را حذف کند.
این سه مدل لغو کنسرت در سال گذشته بود: عوامل خودسر و مشکلات در شهرستانها، نوازندگان و همخوانان زن و بیماری خوانندگان. و وزارت ارشاد در مقابل هیچکدام از این حملهها مقاومتی نکرد و درنهایت کنسرتها لغو شدند و مخاطبانشان سرگردان.
ممنوعالکارهای موسیقی
سال ۱۳۹۳ در حالی آغاز شد که به لیست ممنوعالکارهای موسیقی (حسین زمان و آریا آرامنژاد) یک نام غیر سیاسی نیز افزوده شد مجید درخشانی. مجید درخشانی، آهنگساز مطرح ایرانی که با تصمیم نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ممنوعالخروج شده، با انتقاد از روند اعطای مجوز و سانسور گسترده در شعر و ترانه میگوید حکومت ایران در حال حاضر، موارد جدید، غیرقانونی و بیسابقهای از سختگیری در عرصه موسیقی را اعمال میکند.
آقای درخشانی در گفتگویی با وبسایت موسیقی ما، از لغو دو برنامهاش در شهرستانهای شیراز و سیرجان در هفته گذشته خبر داد و افزود: وقتی دلیل آن را پرسیدیم، گفتند چون آقای درخشانی ممنوعالخروج است، امکان اجرای این برنامه وجود ندارد… در صورتی که من تنها ممنوعالخروج هستم و نه ممنوع از کار.
به گفتهی او، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز به همین بهانه از پخش جدیدترین آلبوم موسیقیاش با عنوان حریر شبنم جلوگیری کرده است. این آهنگساز و نوازندهٔ شناختهشده تار ایران با بیان اینکه مشکلات کنونی همچون لغو متعدد کنسرتها همواره وجود داشته به لغو کنسرتهای محمدرضا لطفی، استاد فقید تار ایران در شهرهای جنوبی کشور، کمی پیش از مرگش اشاره کرد و گفت: تمرکز کردن بر اتفاقاتی از این دست و توجه بیش از اندازه به لغو کنسرتها، سبب شده تا کسی به این مسأله توجه نکند که مسالهی اصلی در موسیقی، تولید آثار است که متأسفانه اهالی موسیقی همچنان با مسألهی مجوزها روبهرو هستند.
درخشانی با تاکید بر اینکه شرایط سخت، سبب شده تا دیگر اثری که بتوان تمامقد از آن دفاع کرد، کمتر به انتشار در آید اضافه کرد: هماکنون کسانی مجوز انتشار اثر را میدهند که خودشان شاگردان اساتیدی بودهاند که حالا باید در مورد آثارشان تصمیم بگیرند. ای کاش این رویا که مدتهاست وجود دارد، روزی محقق میشد و لااقل آلبوم تعدادی از چهرههای شاخص موسیقی همچون محمدرضا شجریان و حسین علیزاده از فرایند مجوز خارج میشد.
سرپرست گروه ماهبانو در ادامه سختگیریهای کنونی در حوزهی موسیقی را بیسابقه توصیف کرد و با اشاره به اینکه پیشتر مواردی چون تکخوانی زنان و انتشار آلبوم بدون مجوز، جرم محسوب میشد، خاطرنشان کرد که امروزه بدون اینکه قانونی مشخص باشد، چیزهای جدیدی به عنوان جرم گریبان اهالی موسیقی را گرفته است.
وی در ادامه به مورد پیش آمده برای گروه ماهبانو که به احضار، بازجویی و تشکیل پرونده برای اعضای این گروه منجر شده اشاره کرد و گفت: تا به حال این قانون وجود نداشت که ضبط یک کلیپ که قرار است در شبکههای اجتماعی منتشر شود، نیاز به دریافت مجوز دارد، اما این موضوع عنوان یک جرم برای گروه ما شناخته شد.
گفتنی است آقای درخشانی روز ۱۴ دی ماه امسال، هنگامی که قصد داشت برای سفری چندروزه ایران را به سوی دبی ترک کند، مطلع شد که اجازه خروج از کشور را ندارد. وی در گفتگویی با روزآنلاین به تشریح این ماجرا پرداخت: ماموران بعد از ضبط پاسپورتش، از او خواستند تا برای پیگیری به اداره گذرنامه مراجعه کند. این هنرمند همچنین محور سوالهای مطرحشده از خود و دیگر اعضای گروه ماهبانو در بازجوییها را استفاده از خواننده زن و انتشار گسترده کلیپهای موسیقی این گروه در اینترنت و شبکههای ماهوارهای عنوان کرده بود.
به این بهانه همچنین به سراغ زمان رفتم و از او در مورد حال و روزش در این روزهای پایانی سال و محرومیتاش پرسیدم:
چرا به شما اجازه ی فعالیت داده نمی شود؟
دلیل واقعی اش را خودم هم نمیدانم ولی آخرین حرفی که وزارت ارشاد به من زد این بود که نامه هایی از بالا روی پرونده شما هست که دست ما را برای دادن مجوز بسته. من هنوز نمیدانم این بالا کجاست و اصولا چقدر بالاست و چرا این بالایی با من و دادن مجوز به من مخالف است.
آیا ممنوعیت از کار به شما رسما ابلاغ شده؟
بله وزارت ارشاد رسما اعلام کرده. هم معاون هنری وزارت ارشاد و هم مدیر کل مرکز موسیقی وزارت ارشاد.
ممنوعیت از کار از سوی چه نهادی صورت گرفته؟ شما می دانید؟
خیر، اشاره کردم که گویا از بالا به ارشاد دستور داده شده. نمیدانم کدام بالا و چقدر بالا.
وقتی اجازه ی کار رسمی ندارید، آیا برای دل خودتان کار می کنید؟
نه فقط دل خودم بلکه به عشق مردم و برای هموطنان عزیزم. بله همین سال گذشته چهار ترانه آماده کردم و از طریق شبکه های مجازی و تلویزیون های برون مرزی به مردم خوب وطنم تقدیم نمودم و در حال حاضر نیز مشغول تهیه چند ترانه هستم.
سانسور موسیقی پاپ در ایران چگونه است؟
بسیار زیاد و آزار دهنده. در سایه چنین سانسور و ممیزی نمیتوان به تعهدات هنری عمل کرد و بایستی در چارچوب و قالب تحمیلی مراجع دولتی کار ارائه نمود.
آیا ممیزی روی آهنگ، ملودی، تم و سبک موسیقی و یا آلت موسیقی خاصی هم اعمال شده یا می شود؟
البته در گذشته خیلی بیشتر بود ولی الان هم بعضا روی برخی ملودی ها و یا اجراهای سولو ساز اعمال نظر میشود ولی ممیزی و سانسور بیشتر متوجه کلام است و با مفاهیم مشکل دارند.
ممیزی شعر چگونه است؟ خاطره ای دارید؟
بله بطور کامل. مثلا به خود من گفتند یکی از ترانه های شما مجاز نیست چون از کلمات آغوش و بوسیدن در آنها استفاده شده. یا مثلا به ترانه کی دنیاتو خط خطی کرد ایراد وارد کردند چون در یک مصرع میگوید چی شد که دنیامون پر از جرم و پر از جنازه شد ؟. شاید تصورشان این است که این عبارت باعث تشویش اذهان عمومی میشود.