آقای پوتین، آقای هو، ممنون

نویسنده

» مقاله ای از اکونومیست

ایران موقعیت های زیادی دارد تا قصد های خوبش را نشان بدهد. راه های زیادی برای نه گفتن دارد. آخرین تهدید ایران ده برابر کردن توان غنی سازی اورانیوم اش است که بعنوان سوخت اتمی بکار می رود. اگرچه این تهدید توخالی است. اما قصد آنها از مطرح کردن تهدید اشتباه نیست: شکست دادن قطعنامه های شورای امنیت که از ایران خواسته است غنی سازی اورانیوم را متوقف کند. به همان اندازه این اقدام نیز اشتباه نیست که ایران دست دراز شده آمریما را به طرفش کنار می زند، دستی که ممکن بود منجر به نشستن پشت میز مذاکره بشود. با شکست خوردن دیپلماسی، راه حل های سختگیرانه تری باقی می ماند.

آمریکا، انگلستان،فرانسه، آلمان، روسیه و چین شش کشوری هستند که در چهار سال گذشته تلاش می کردند تا ایران سر سخت را پای میز مذاکره بنشانند، توافق کردند تا پایان امسال، شانس دیگری به ایران بدهند تا تمایلش را به حل شدن مسائل از طریق دیپلماتیک نشان بدهد. اما آنچه ازاین صبر نصیبشان شد، کشف یک سایت اتمی جدید در تزدیکی شهر قم بود و ممانعت ایران از ورود بازرسان آژانس بین المللی سازمان ملل به ایران بود. بازرسان از اطلاعاتی که از منابع اطلاعاتی به دستشان رسیده است، بیم آن دارند که برنامه های اتمی همانطور که مقامات رسمی این کشور می گویند، برای روشن نگه داشتن چراغ خانه ها طراحی نشده باشد بلکه منجر به ساخت دستکم یک بمب در کوتاه مدت باشد.

دیپلماسی ارزش امتحان کردنش را داشت. اما ایران نشان داد که در هر حال قصد دارد به غنی سازی اورانیوم ادامه بدهد. حالا چه باید کرد؟

برای برخی از کشورها از جمله روسیه و چین، تنها پاسخ به لجاجت ایران،گفتگوی بیشتر است. راه حل تحریم های سخت تر که آنها پیشنهاد کرده اند بعید است که تاثیر زیادی داشته باشد. حتی اگر تحریم کارساز باشد، این خطر وجود دارد که مردم ایران پشت سر حکومتی متحد کند که از بعد از ربوده شدن رایشان در انتخابات ماه ژوئن، و سرکوب اعتراضات، از آن بیزارند. و این سووال هم مطرح است که مناقشه بیشتر منجر به حمله نظامی دیگری در منطقه خاورمیانه می شود که هیچ کس خواستار آن نیست؟

اگر یک راه ساده بی خطر برای پایان دادن به بحران اتمی ایران وجود داشت، حتما این شش کشور به آن رسیده بودند. با گذشت ماه ها ایران به توانایی اتمی بیشتری دست پیدا می کند و گزینه های شش کشور کمتر می شود. یک راه منع تولید سلاح هسته ای در منطقه است که از هم اکنون موجب رقابت شده است. اولین خطر این راه حل این است که اسرائیل که مورد تهدید رئیس جمهور تندرو ایران، محمود احمدی نژاد، قرار گرفته است احساس می کند که ممکن است مورد حمله متقابل قرار بگیرد. به همین دلیل آنها تحریم شدید تر را بر آغاز جنگ ترجیح می دهند.

با وجود اینکه روسیه و چین پذیرفته بودند که بجای محدود کردن تجارتشان با ایران در زمینه تکنولوژی اتمی و نفت و گاز، ایران را تحریم کنند، حالا وضعیت در ایران تغییر کرده است. تحریم های شدیدتر ممکن است آنقدر هزینه اقتصادی و سیاسی را بالا ببرد که ایران به این نتیجه برسد که اجرا کردن قسمت تسلیحاتی برنامه اتمی چندان ارزش ندارد. چنین تنبیهی به ایران نشان خواهد داد که حالا که روسیه و چین تحریم را در شورای امینت پذیرفته اند، دیگر نمی تواند قانون شکنی کند.

اگرچه هزینه متوقف کردن  ایران بالا رفته است، اما این فرصت همچنان وجود دارد. حتی تحریم های محدودی که تا بحال اعمال شده است اعتراض های تجار را نسبت به رئیس جمهور تندور ایران بالا برده است. هزینه سرمایه گزاری در ایران آنقدر بالا رفته است که شرکت ها و موسسات مالی، خودشان را کنار شیده اند. تحریم واردات بنزین، که اقتصاد ایران به آن وابسته است، بعنوان اولین قدم، مناسب نبود. زیرا  رئیس جمهور ولخرج ایران، برای تنظیم کردن حساب هایش  دچار مشکل شده است، می تواند همه تقصیر ها را به گردن غرب بیاندازد. اما تحریم سرمایه گزاری در صنایعنفت و گاز ایران که از سوی سازمان ملل حمایت بشود، ضربه شدید و کارسازی است. همچنین تحریم واردات اسلحه هم ضربه کاری است. و مسلما نقض قانون استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی که ایران مدام آن را تکرار کرده است، به پایان خواهد رسید.

طنز قضیه در اینجاست، روسیه و چین که موقعیت خوبی در این اوضاع برای خودشان بوجود آورده بودند، از چنین زاه حل های سختگیرانه ای، بیشترین ضرر را می کنند. اما  تنها راه حل، سخت ترین راه است. اینکه هیچ کاری نکنیم تا در برنامه های اتمی اش وقفه ایجاد کند یا مانع آن بشود، در واقع ثبات خاورمیانه را برهم می زند. با بررسی همه گزینه ها، به این نتیجه می رسیم که تحریمی که کارساز باشد، از بقیه راه حل ها کم ضرر تر است.

 

منبع: اکونومیست 3 دسامبر