درآغاز اسفند که مانند دهسال گذشته در منظر، نه نوید شکفتن گلها، بلکه امید حل مساله اتمی رادارد،درایت رهبر “فرزانه” به اوج می رسد و درگذشت خواهر محمد خاتمی را به مادرش تسلیت می گوید. این مادرو دختر ارجمند در صحنه سیاست نقشی نداشته اند و کسی که “معظم اله” او راکنار زده، هشت سال تمام عنوان رئیس جمهور”نظام”رایدک می کشیده است.
پایوران “حضرت آقا” هم ماکت ناو آمریکایی را درخلیج فارس منفجر کرده اند و با دورزدن کشورهای اروپایی، مذاکرات پنهانی را که از چند سال پیش در خفا با آمریکا آغاز شده بود، علنی ساخته اند.
نمایی دیدنی است. محمدخاتمی که ۶۹ در صد آرا را بدست آورد واحتمال دست دادنش با رئیس جمهورآمریکا هم به بحرانی تبدیل شد، دست به سینه می گرید و شاید دردل خون می گرید. جان کری وزیر خارجه آمریکا که در کنگره آمریکا ازتوافق جامع با جمهوری اسلامی دفاع کرده است، می خندد. شاید هم ته دلش قند آب می کندو عازم دور دیگری ازمذاکره با وزیر خارجه جمهوری اسلامی می شود که رئیس اش حسن روحانی به نوشته صدنماینده مجلس فقط به ۷ دهم درصد آرای اش می نازد.
صدنماینده مذکور در نامه خود به عبارتهایی چون “کمسواد، بیشناسنامه، بزدل، صبیّ یتشیّخ، بروند جهنم، تازه به دوران رسیدهها، نداشتن عقل سالم” اشاره کردهاند که در یک سال و نیم گذشته از سوی روحانی برای توصیف منتقدان دولت یازدهم استفاده شده است و هر خواننده ای را به یاد ادبیات حاکم بر “دوران نکبت” به ریاست محمود احمدی نژاد می اندازد. عکس “دکتر”هم دست دردست ولادیمیر پوتین به رسانه هایی بر می گردد که مصاحبه مهم روزنامه اعتماد در باره “روس گرایان ایرانی” رامنتشر کرده اند. ابراهیم اصغر زاده که از زمان “اشغال لانه جاسوسی آمریکا” به شهرت رسید،می گوید: “احمدینژاد آنقدر به روسها اعتماد داشت که شب قبل از تصویب اولین قطعنامه گفته بود حتم دارد قطعنامهای علیه ایران در شورای امنیت تصویب نخواهد شد! ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمانملل بزرگترین خطای محاسبه و بدترین دستاورد سیاست نگاه او و دوستان اصولگرا به شرق بود. در چشمانداز وسیعتری از سیاست غربستیزی احمدینژاد و محافظهکاران حامیاش، اقتصاد ایران آسیب دید و کشورهای روسیه، ترکیه و امارات اقتصاد خود را با بهرهبرداری از این آسیب آباد کردند. اگر دولت احمدینژاد نتوانست به رویای کودکانه مدیریت دنیا برسد،در عوض اما ترکیه و امارات جایگزین بازار ایران شدند”.
روزنامه اعتماد تازه منتشر شده که آفتاب آمد دلیل آفتاب، خبر جدیدی منتشر می شود: “روسیه پیشنهاد کرده که به ایران موشکهای زمین به هوا از نوع «آنتی ۲۵۰۰» تحویل دهد. قرار است این موشکها به جای قرارداد تسلیحاتی ۸۰۰ میلیون دلاری باموشکهای “اس ۳۰۰” به ایران داده شود”.
“رهبرفرزانه”ظاهرا از ارقام دیگری باخبر شده اندکه فرمایش می فرمایند: “ارقام واردات قاچاق به ایران بسیار عجیب است”. البته کسی نمی فهمد این “ارقام بسیار عجیب” چند تا صفر دارند، اما در همین هفته ارقام بسیار عجیب تری منتشر می شود که نوری بر ایران تحت غارت بی امان می گشاید:
محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت حسن روحانی: “ ۷۰۰ میلیارد دلار از داراییهای کشور طی پنج تا شش سال «خورده و قورت» داده شده است. اگر طبق قانون برنامه عمل میشد اکنون باید ۳۰۰ میلیارد دلار در صندوق توسعه ارز داشتیم”.
ابوذر ندیمی، نماینده مجلس: “ ۲۳ هزار میلیارد تومان فرار و معافیت مالیاتی بر نظام پولی ایران فشار سنگینی واردمی کند”.
اسحاق جهانگیری معاون روحانی از کسری ۱۶ هزار میلیارد تومانی درآمد یارانهها خبر می دهد.
توکلی: “بودجه سال آینده ایران ۴۱ درصد کسری خواهد داشت”.
شهرداری اعلام می کند که در مورد توافق ۲۰ هزار میلیاردی با سپاه پاسخگو نیست.
رقم های نجومی، هفته اول اسفند رابه “هفته آمار” تبدیل می کند. ولی اله سیف، رییس بانک مرکزی،تلویحا “خروج چمدانی ارز” از ایران را تایید می کند. به اعتراف عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور:“بخشی از پولهای مربوط به قاچاق مواد مخدر در حوزه سیاست وارد میشود و در قالب کمک در انتخابات و تصمیمسازیها مصرف میشود”.
وزیر بهداشت می گوید: “۸۵۰ هزار نفر در حومه تهران حتی یک بیمارستان هم ندارند”. مهرداد بائوج لاهوتی، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس، خبر می دهد: “در تهران سالیانه حدود چهار تا پنج هزار نفر بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند”.
مصطفی معین،آمار حیرت انگیزی را ارائه می کند: “۸۰درصد ایرانیان بههم بیاعتماد هستند. براساس یک پژوهش انجام شده در کشور ۸۰درصدی مردم به یکدیگر سوءظن داشته و بیاعتماد هستند. ایران در زمینه سرمایه اجتماعی جزو ۱۰کشور آخر دنیا قرار دارد. سرمایه اجتماعی ما بسیار پایین بوده، جامعهای از همگسیخته و در معرض آسیبهای اجتماعی داریم”.
دکتر هوشنگ امیر احمدی که در آمریکا زندگی می کند و معمولا سازش با جمهوری اسلامی کوک است، چشم اندازی بروضعیت اقتصادی امروز و فردای ایران می گشاید که نفس رااز ترس بند می آورد و به زحمت می توان در چند خط خلاصه اش کرد:“این تفکر مدیریت اقتصادی] دولت روحانی[ به ویژه برای ایران مضحک به نظر میرسد که ۷۰ درصد از جمعیت ۸۰ میلیونی آن زیر ۴۰ سال هستند، ۵۰ درصد از فقر مطلق یا فقر نسبی رنج میبرند و افراد با استعداد جوان، یکی از اساسی ترین داراییهای ملی، به شدت کماستفاده ماندهاند”.
بلندپایگان “نظام” هم آمار دلخواه خودشان را می دهند. محمدعلی موحدی کرمانی، امام جمعه تهران، خواستار این می شود تا افرادی به مجلس خبرگان رهبری راه پیدا کنند که “۱۰۰ درصد تمام وجودشان تابع ولی امر باشد”.
حسن روحانی در آخرین روز هفته،آخرین رقم هفته را اعلام می کند: “۸۰ درصد مردم ایران از رویکرد هسته ای دولت حمایت می کنند”.
وروزهای اسفند باز روی ریل مساله اتمی می افتد که همچنان پنهان از مردم ایران در جریان است. در فاصله کوتاه تا زمان تعیین شده برای توافق نهایی- چهارم فروردین- جنگ لفظی و نبرد رسانه ای بالا می گیرد. باراک اوباما اعلام می کند: “اینکه غرب در جنگ با اسلام است یک «دروغ زشت» است. ایالات متحده در حال جنگ با اسلام نیست، بلکه این کشور در حال مقابله با کسانی است که اسلام را دستکاری و تحریف کرده اند”.
و مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان که احتمالا شناخت بیشتری از اسلام دارد تا رئیس جمهورآمریکا، درفرودگاه تهران می فهمد که ممنوع الخروج شده است ونمی تواند برای شرکت در کنفرانس سالانه انجمن جهان اسلام به مکه برود.
خانم ها! آقایان!
هفته اول اسفند است. شعر این هفته از نزار قبانی ، شاعر بزرگ سوری است که میهنش در آتش جنگ مذاهب می سوزد:
عشق پشت چراغ قرمز نمیماند!
اندیشیدن ممنوع!
چراغ، قرمز است..
سخن گفتن ممنوع!
چراغ، قرمز است..
بحث پیرامون علم دین و
صرف و نحو و
شعر و نثر، ممنوع!
اندیشه منفور است و زشت و ناپسند!
از لانهی مهر و موم شدهات
پا فراتر نگذار
چراغ، قرمز است..
زنی را.. یا که موشی را مشو عاشق!
عشق ورزیدن، چراغش قرمز است
مرموز و سرّی باش..
تصمیم خود را با مگس هم در میان مگذار
بیسواد و بیخبر باقی بمان!
شرکت مکن در جرم فحشا یا نوشتن!
زیرا که در دوران ما،
جرم فحشا، از نوشتن کمتر است!
اندیشیدن دربارهی گنجشکان وطن
و درختان و رودها و اخبار آن، ممنوع!
اندیشیدن به آنان که به خورشید وطن تجاوز کردند
ممنوع!