حجتالاسلام علی سعیدی نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران طی سخنانی که دیروز منتشر شد از خطر افتتاح رستوران مکدونالد در ایران “پرده” برداشت.
یه گزارش خبرگزاری ایسنا، سعیدی گفت: “آمریکا مهمترین هدفی که دنبال میکند نفوذ به کشور است و این موضوع از طریق جنگ نرم -که به استحاله فرهنگی یک ملت میانجامد بدون آنکه کسی متوجه این موضوع شود- پیگیری خواهد شد.” او اضافه کرد: “آمریکا با توپ و تانک و حمله نظامی امپراطوری شوروی را ساقط نکرد، بلکه از طریق همین استحاله فرهنگی و تأسیس شعبههای مکدونالد به هدف خود که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باشد، رسید.”
نگرانی از ورود رستورانهای آمریکایی مکدونالد و کیافسی به ایران، درست بعد از نهایی شدن توافق هستهای جمهوری اسلامی و غرب آغاز شد. در روزهای اول گفته میشد که مکدونالد در صفحه رسمیاش برای افتتاح نمایندگی در ایران اعلام آمادگی کرده و همین موجب نگرانی راستگرایان شده بود. اولین بار روز ۲۷ تیرماه گذشته، سایت پارسینه از “موج بازتابهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی” توافق هستهای خبر داده و نوشته بود: “بعد از پخش آگهیهای گوگل که دو روز بعد از توافق، ایران را در لیست کشورهایی که باید به آنها سفر کرد، قرار داد، اینک شرکت مک دونالد -تولید کننده فست فود و ساندویچهای معروف که به نماد آمریکا شهرت دارند- هم رسما اعلام کرد که در تهران نمایندگی میپذیرد و فرم ثبت نام الکترونیک نمایندگیاش در ایران را گشود.”
بعدها سایت امنیتی مشرق طی گزارشی از “نفوذ خاموش سبک زندگی، فرهنگ و اقتصاد آمریکایی در جامعه و بازار ایران” خبر داد و فاش کرد که نمایندگی مکدونالد مدتها پیش در ایران به ثبت رسیده است. مشرق نوشته بود: “اسنادی به دست آمده است که نشان میدهد این شرکت بزرگ صنایع غذایی که به نماد آمریکا شهرت دارد، در تاریخ ۲۴/۵/۱۳۹۱ درخواست ثبت علامت تجاری کرده است و در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۲ به ثبت رسیده است. علامت تجاری شرکت مکدونالد در ایران با نام های تجاری «مکفلری» و «McFLURRY» که نام یکی از محصولات شرکت مکدونالد است، به ثبت رسیده است.”
به این ترتیب گرچه مشخص بود که ثبت شرکت مزبور حداقل به توافق صورت گرفته در دولت روحانی و مساله هستهای ارتباطی ندارد، اما نگرانی از نفوذ دشمن همچنان پابرجا بود.
خبر احتمال ورود مکدونالد به ایران انعکاس گستردهای در رسانههای داخلی داشت. پس از آن بود که روزنامه کیهان طی گزارشی با عنوان “ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده؟!” نوشت:“در حالی که قرار بود توافق هستهای زمینه آزادسازی ۱۵۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران را فراهم کند، یک جریان خاص سعی دارد سقف انتظارات از توافق را به چشیدن طعم سیب زمینی سرخ کرده و همبرگر مک دونالد تقلیل دهد! ” نویسنده کیهان ضمن تاکید بر آنکه “مک دونالد یکی از اصلیترین نمادهای سبک زندگی آمریکایی به شمار میرود.” اضافه کرده بود: “فضاسازی و هیاهوی یک جریان کم تعداد اما پر سر و صدا درباره یک شرکت تولیدکننده همبرگر و سیب زمینی سرخ کرده نشان میدهد موضوع هستهای، تحریمها و پروندههای ملی برای آنان اهمیتی نداشته و سقف انتظارات آنان از توافق به اصطلاح تاریخی و ورق خوردن تاریخ، خوردن سیب زمینی سرخ کرده آمریکایی است!”
هرچند که کیهان مدعی بود روزنامههای هوادار دولت این ماجرا را بزرگ کردهاند، اما با گذشت زمان مشخص شد که “سیب زمینی سرخ کرده آمریکایی” اتفاقا برای “نظام” آنقدر بزرگ بوده که حتی احساس خطر کرده و نگران براندازی هم شده است. ضمن آنکه بیشترین هیاهو دراینباره در رسانههای راستگرایان صورت گرفته بود.
برای نمونه روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران در ماههای گذشته دهها خبر و گزارش دراینباره منتشر کرد که حداقل پنج مورد آن در آبان ماه گذشته بود: سوم آبان، خبری با عنوان “پاسخ یک مقام آگاه به ثبت علامت مکدونالد“، چهارم آبان “از ایجاد شعبات مکدونالد در کشور جلوگیری کنید“، پنجم آبان خبری دیگر با عنوان “تایید ثبت برند «مک دونالد» در ایران“، سیزدهم آبان یادداشتی با عنوان “مشکل اصلی ما با مکدونالد و KFC چیست؟” و بالاخره پانزدهم این ماه نیز گزارشی دیگر با عنوان “از مکدونالد تا خودروسازان آلمانی“
در یادداشت “تحلیلی” این روزنامه که درباره خطر سیبزمینی سرخ کرده منتشر شد، آمده است: “در مسئله مکدونالد نیز مسئله و مشکل اساسی “معنا”ی حضور مک دونالد و کیافسی در ایران است. مکدونالد و کیافسی اولاً به دلیل شرایط خاصی که در آن قرار گرفتهایم و به آن ذیلاً اشاره خواهد شد و ثانیاً به دلیل “ماهیت” مک دونالد و کیافسی، “معانی” خاصی خود را با خود حمل میکند. حضور مکدونالد و کیافسی در ایران نه به معنای حضور یک فستفود و سبکزندگی فستفودی در کشورمان، بلکه به معنای “حضور آمریکا در ایران” است و البته معنای مضاعفی نیز با خود دارد و آن “فائق آمدن آمریکا بر ایران” بعد از 36 سال مقاومت ایران در برابر این رژیم است.”
در همان روزها بود که رستوران تقلبی کیافسی در تهران افتتاح شد و یک روز بعد هم پلمپ گردید! به نظر میرسید که “نظام” با تمام قدرت در حال مبارزه با خطر سیبزمینی سرخ کرده است و بر خلاف تصورات حسین شریعتمداری، این سیبزمینیها چندان هم بیاهمیت نبودهاند.
هجدهم آبان ماه گذشته هم سایت رجانیوز وابسته به جبهه پایداری در گزارشی با عنوان “«مکدونالد» سیاست آشپزخانهای آمریکا” تاکید کرد که این رستوران نماد سبک زندگی آمریکایی است: “مکدونالد در طی این سالیان که از تاسیسش در سال ۱۹۵۵ توسط ری کراک می گذرد تا به امروز، به نمادی از “سبک زندگی آمریکایی” (American Way of Life) تبدیل شده و در جهانی که به دو بلوک غرب و شرق تقسیم شده بود، بدون تردید جایی در بلوک شرق سوسیالیستی و “ضد امپریالیسم آمریکا” نداشت. تاثیر بنگاهی چون مک دونالد در تغییر سبک زندگی یک جامعه، تنها در این چارچوب خلاصه نمی شود، بلکه امروزه مک دونالد و امثال آن فارغ از یک سیستم فعال تجاری در واقع تبدیل به نمادهای فرهنگی و سیاسی شده اند که با ورودشان به هر کشور و احتزار تابلوها و پوسترهای تبلیغاتیشان در شهرها به نوعی استیلای فرهنگ آمریکایی و غربی بر آن جامعه را تداعی میکنند.”
البته این اولین باری نیست که جریانهای تندرو در ایران نگران “سیبزمینی سرخکرده” شدهاند. زمانی انصار حزبالله تهران از اینکه در تهران “پیتزافروشی” تاسیس شود خشمگین و با برگزاری تجمعهای اعتراضی خواستار تعطیلی آن به عنوان یکی از نمادهای غربی شده بودند.
چند سال پیش هم یکی از نمایندگان راستگرای مجلس از تهاجم فرهنگی غرب به “فرهنگ دیزی” خبر داده و گفته بود: “سفره ایرانی حول محور دیزی و نان سنگک، کباب و ریحان، نان و پنیر و سبزی و… میگردد، اما امروزه برای عدهای خرده بورژوا مصرف ساندویچ و پیتزا نه تنها افتخار بلکه فرهنگ شده و بیانگر آن است که تهاجم فرهنگی با ابزاری به نام فستفود علیه دیزی صورت میگیرد.”
سال گذشته نیز مدرس حراست کل استانداری خراسان رضوی طی سخنانی خبرساز با اشاره به “طراحی و تأسیس اتاق فکر آمریکاییها در کشور امارات برای بررسی ذائقه ایرانی” گفته بود: “در این اتاق فکر به این نتیجه رسیدند که ایرانی ها از آب گوشت بیزارند لذا پیتزا را وارد و جایگزین آب گوشت کردند که نیازی به سفره نداشت تا ایرانی سرسفره با هم درد دل نکنند، ضمن این که محتوای پیتزا پر از میکرو فیلمهایی شد تا اطلاعات را از ایرانیها بگیرند.”
اکنون با انتشار سخنان نماینده سیدعلی خامنهای در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مشخص شده که ماجرا خطرناکتر از میکروفیلمهای درون پیتزا بوده و گویا سیبزمینیهای سرخکرده، دنبال براندازی نظام هستند.