مری کینگ علیه الفنون

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

در راستای اینکه دکتر الفنون بعد از سه روز سفر به نیویورک به همه اهدافش از جمله سخنرانی برای انواع صندلی خالی، دیدار با نخبگان دانشگاهی ایرانی که اکثرا آمریکایی بودند، مصاحبه با روزنامه نگاران که لغو شد و تماشای دهها هزار تظاهر کننده ایرانی در خیابان های نیویورک از پشت پنجره نائل شده بود و با لری کینگ و یکی دو شبکه تلویزیونی دیگر نیز مصاحبه کرده بود، و مشت محکمی در این مصاحبه ها خورده بود، دیروز به تهران بازگشت و با استقبال وسیع یکی از اعضای دفترش مواجه شد و برای ادامه خرابکاری به محل کارش رفت. اما این همه ماجرا نبود، وی قبل از بازگشت به ایران با مری کینگ خبرنگار ما نیز مصاحبه کرد و به سووالات وی پاسخ داد. به این مصاحبه توجه کنید.

 

مری کینگ: آقای رئیس جمهور! شما در سخنرانی تان در سازمان ملل گفتید که اکثریت مطلق آرا را به دست آوردید، اما معترضین شما این را قبول ندارند، آیا واقعا معتقدید اکثریت آرا را به دست آوردید؟

الفنون: من از شما سووال می کنم، به نظر شما من اکثریت آرا را به دست نیاوردم؟ به من جواب بدهید؟

 

مری کینگ: اینجا من مصاحبه کننده هستم، و شما باید جواب بدهید.

الفنون: اتفاقا یکی از اشکالات ما به جامعه سرمایه داری مستکبر و زورگوی غرب همین است، چرا من باید به سووال شما جواب بدهم، ولی شما به یک سووال ساده من جواب نمی دهید؟ این دموکراسی آمریکایی است؟

 

مری کینگ: ببینید! شما رئیس جمهور هستید و من خبرنگار هستم، این شما هستید که باید به سووالات ما جواب بدهید، اصلا از قبل در این مورد توافق کردیم، من تکرار می کنم، آیا شما واقعا اکثریت آرا را به دست آوردید؟

الفنون: بله، این نکته واضح است و همه مردم ایران این را می دانند، من حتی سه برگه رای هم برای نمونه آوردم که روی آن به انگلیسی نام من نوشته شده تا شما بتوانید واقعیت را بفهمید( سه برگه رای را به او می دهد) من این سه برگه را به شما و مردم آمریکا هدیه می دهم تا واقعیت انتخابات ایران را خودتان بفهمید.

 

مری کینگ: یکی از سووالاتی که مطرح است این است که شما چگونه 40 میلیون برگه رای را در کمتر از 24 ساعت شمردید؟

الفنون: این کار ساده ای است، من خودم اعداد دو رقمی را در سه رقمی در عرض یک دقیقه حساب می کنم و اکثر ایرانی ها مثل من هستند، ما چهل هزار صندوق داشتیم که در هر کدام هزار رای بود، شمردن هزار رای نیم ساعت بیشتر طول نمی کشد. پس طبیعی است که یک روز بعد نتیجه آرا مشخص باشد.

 

مری کینگ: ولی این کار در دوره های قبل سه تا چهار روز طول می کشید؟ با وجود اینکه تعداد آرا از این بار کمتر بود؟

الفنون: من از شما می پرسم، چرا شمارش آرا در دوره های گذشته سه تا چهار روز طول می کشید؟ در حالی که قاعدتا باید یک روز طول بکشد، با توجه به اینکه دولت های قبلی ایران طرفدار آمریکا بودند، شما باید بتوانید به این سووال پاسخ بدهید. چرا؟

 

مری کینگ: اینجا من سووال می کنم، شما بگوئید چرا؟

الفنون: خوب، این بخاطر این است که شما در جریان مسائل ایران نیستید، در دوره های گذشته، صندوق ها را می شمردند و بعد آنها را به خانه یکی از مسوولان حکومت یعنی آقای هاشمی رفسنجانی می بردند و او هر کدام از آرا را که دوست نداشت پاره می کرد، به همین دلیل اعلام نتایج سه چهار روز طول می کشید. در حالی که ما دستور دادیم که آرا را پاره نکنند. به همین دلیل در همان روز اول شمارش آرا تمام شد.

 

مری کینگ: یعنی انتخابات قبلی که شما طی آن انتخاب شدید با تقلب صورت گرفت.

الفنون: اسمش را نمی توان تقلب گذاشت، ما اسنادی داریم که میلیونها رای مرا خانواده هاشمی پاره کردند، ولی بعد از سه چهار روز مجبور شدند واقعیت را قبول کنند. در ایران همینطور است، معمولا بعد از سه چهار روز پاره کردن واقعیت را قبول می کنند.

 

مری کینگ: تصاویری وجود دارد که نشان می دهد هزاران رای تا نخورده برای نشان دادن صحت انتخابات جلوی دوربین تلویزیون دولتی ایران شمارش شده است، چطور ممکن است رایی که مردم به صندوق می اندازند، تانخورده باشد.

الفنون: جوابش خیلی ساده است، مردم ما به رای خودشان احترام می گذارند و هیچ وقت آن را تا نمی کنند، ممکن است بعضی از دشمنان ملت و شکست خوردگان سیاسی و ثروتمندان رای شان را تا کنند، ولی مردم عادی و شریف ما رای شان را تا نمی کنند، ممکن است سووال کنید چطور رای را فرو می کنند توی صندوق، این یک سووال خصوصی است، ما هیچ وقت از مردم سووال نمی کنیم چطور فرو می کنند توی صندوق، این بخشی از دموکراسی ایرانی است که شما نمی فهمید.

 

مری کینگ: اگر واقعا شما اکثریت را آوردید چرا وقتی هزاران نفر از مردم برای اعتراض به نتیجه انتخابات به خیابان آمدند، شما با خشونت با آنها برخورد کردید؟

الفنون: مگر پلیس آمریکا با معترضین با خشونت برخورد نمی کند، ما هم مثل پلیس آمریکا رفتار کردیم.

 

مری کینگ: یعنی شما قبول می کنید که با معترضین انتخاباتی با خشونت برخورد کردید؟ فقط به این خاطر که پلیس آمریکا هم با معترضین با خشونت برخورد می کند؟ می خواهم بدانم به چه دلیل مخالفان انتخاباتی خودتان را به زندان انداختید؟

الفنون: زندان طبیعی است، آیا شما می دانید که 3 میلیون و 295 هزار و 356 زندانی همین امروز در زندانهای آمریکا هستند، البته همین الآن به من خبر دادند که دو نفر دیگر را هم سه دقیقه پیش در فلوریدا دستگیر کردند، چرا؟

 

مری کینگ: ولی هیچ کدام از زندانیان آمریکایی سیاسی نیستند و بخاطر اعتراض به انتخابات به زندان نیافتاده اند.

الفنون: در ایران هم کسی بخاطر اعتراض به انتخابات زندانی نشده، تقریبا همه زندانیانی که دستگیر شدند، اعلام کردند که زندان برای آنها مثل هتل است، مثلا یکی از زندانیان ما از زندان به اینترنت دسترسی دارد و یکی از آنها استخر می رود. وقتی خود زندانی اعتراف می کند که زندانی نیست، چطور شما به خودتان حق می دهید به او بگوئید زندانی؟

 

مری کینگ: ولی در هر حال خانواده آنها اعلام می کنند که همسرشان در زندان است و سه ماه ممنوع الملاقات بوده است.

الفنون: متاسفم که منابع خبری شما تا این حد ضعیف است. وقتی خود فرد می گوید من زندانی نیستم، خانواده اش چه حقی دارند بگویند که شوهرشان یا پدرشان زندانی است؟ ما حتی کسانی داریم که رسانه های غربی می گویند که او تحت شکنجه است، و به او تجاوز شده است، مثل آقای اسفندیار رحیم مشائی، در حالی که او هرگز زندانی نشده، و اتفاقا همراه من به نیویورک آمده و من می خواهم او را مسوول نهاد ریاست جمهوری بکنم.

 

مری کینگ: ولی من خبری در مورد زندانی شدن آقای مشائی نشنیده ام، ولی در مورد آقای ابطحی خبر زندانی شدنش را شنیده ام.

الفنون: این متن خبری است که در روزنامه فیتزجرالد ایونینگ چاپ شده و ما ترجمه کردیم که نوشته است مشائی دو ماه زیر شکنجه و تجاوز بوده است، این آقای مشائی است( مشائی از کنار دوربین سر تکان می دهد.) در مورد آقای ابطحی هم ایشان اصولا زندانی نیست، ماموران او را برای افطار به خانه بردند تا آزادش کنند، ولی خودش گفت چون وضع اینترنت در زندان بهتر است، برمی گردم، الآن آقای ابطحی کاملا و مطلقا آزاد است.

 

مری کینگ: ما در آمریکا روزنامه ای به نام فیتزجرالد ایونینگ نداریم، شما می توانید یک نسخه از این روزنامه را به من نشان بدهید.

الفنون: ما هم نسخه آن را نداریم، این روزنامه یکی از پرفروش ترین روزنامه های جنوب دنور است که آقای مولانا مطالب آن را ترجمه می کند و به ما می دهد، چطور شما به عنوان یک آمریکایی روزنامه های خودتان را نمی شناسید؟

 

مری کینگ: در اعتراضات انتخاباتی ندا آقاسلطان کشته شد، علت کشته شدن او چه بود؟

الفنون: من اطلاع دقیق ندارم، ندا اصلا بچه محله ما نبود، ضمنا من اصلا اهل تهران نیستم. من هم مثل شما چیزهایی شنیدم، وقتی خبر مرگ این خانم را شنیدم خیلی ناراحت شدم و حتی چند بار به صورتم چنگ زدم، این هم گزارش پزشکی قانونی که نوشته که زمان چنگ زدن به صورتم دقیقا یک ساعت بعد از کشته شدن ندا بود، ولی مطمئنیم که ایرانی ها او را نکشتند.

 

مری کینگ: ولی تصویر کشته شدن ندا در تمام جهان پخش شد، و حتی کارت شناسائی قاتل او هم در اینترنت گذاشته شد.

الفنون: کلا کشته شدن ندا آقاسلطان بسیار مشکوک بود، ببینید، دوربین او را تعقیب کرده و بعد یک دوربین دیگر هم در همانجا بوده، شما که خودتان متخصص هستید می فهمید که وقتی دو دوربین از یک صحنه فیلمبرداری می کنند، یعنی اینکه این اقدام برنامه ریزی شده است. اطلاعاتی که ما داریم این است که انگلیسی ها و آمریکایی ها او را کشتند تا شیرینی پیروزی مرا به کام مردم تلخ کنند. ما حتی فیلمبردارش را هم گرفتیم و اعتراف هم کرده است.

 

مری کینگ: ولی مرگ ندا از دهها زاویه فیلمبرداری شده بود، فیلمها را ما دیدیم، همه مردم در آن روز با موبایل و دوربین فیلمبرداری می کردند. من نتیجه می گیرم که شما می خواهید بگوئید که نیروهای شما ندا را نکشتند؟

الفنون: من از شما می پرسم، اصلا به من می آید که یک نفر را بکشم؟ من دلم برای مورچه ها هم می سوزد، چه برسد به یک زن که من اصلا تا به حال هیچ زنی را نکشتم، به نظر شما من می توانم آدم بکشم؟

 

مری کینگ( به چهره احمدی نژاد دقت می کند): به نظر من که می توانید، چون اکثر کسانی که ترور می کنند، شبیه شما هستند….

الفنون( لب ور می چیند): مری خانم! از شما انتظار نداشتم، خیلی نامردی! وقتی من چنین سووالی می کنم، باید جواب بدهی نه.

 

مری کینگ: به هر حال پاسخ ندادید، ندا چگونه کشته شد؟

الفنون: ماجرایی دقیقا شبیه قتل ندا در ونزوئلا پیش آمد که دوست من چاوز برایم نقل کرد. دخترخانمی به اسم مری سانچز که او هم 24 ساله بود و نوازنده موسیقی بود، مثل ندا، در یک هواپیما که از کاراکاس به ماناگوآ می رفت سقوط کرد و اتفاقا معلم موسیقی اش هم همراهش بود و همه مسافران کشته شدند، آیا این شباهت عجیب نیست؟

 

مری کینگ: ولی این دو واقعه به هم شباهت ندارند، به نظر شما شبیهند؟

الفنون: این تفاوت شما آمریکایی ها با ما ایرانی هاست، از نظر شما ممکن است شباهت نداشته باشند، در حالی که آن دختر هم گفته می شد مخالف چاوز بوده است.

 

مری کینگ: وقتی به زندانی ها تجاوز شد و آیت الله کروبی به این تجاوز اعتراض کرد، شما چه برخوردی کردید؟

الفنون: کسی که به این تجاوز اعتراض کرده بود، بعدا اعلام کرد که چون عصبی بوده این حرف را زده و گفت که اشتباه کرده و عذرخواهی هم کرد و الآن هم جزو طرفداران دولت است و من پیشنهاد کردم وزیر کشور بشود.

 

مری کینگ: ولی تا آنجایی که ما می دانیم آقای کروبی هیچ وقت حرفش را پس نگرفت و کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته بودند، از ایران خارج شدند و با رسانه های مختلف مصاحبه کردند و مصاحبه های آنها موجود است.

الفنون: اگر راست می گوئید شما جواب بدهید اسم کسی که تجاوز کرد چی بود؟

 

مری کینگ: اسم یکی شان اصغر بود و اسم یکی شان قلی بود.

الفنون( پوزخندی می زند): یعنی همه اطلاعاتی که شما دارید در همین حد است؟ ما در ایران کسی به اسم قلی نداریم، اصغر هم دو تا داریم که در زمان تجاوز هر دو اصغر در فرانسه بودند. البته من باید توضیح بدهم که این موارد در حوزه کاری من نیست، چون قوه قضائیه ما مستقل است.

 

مری کینگ: ولی شما قبلا در مورد ملوانان انگلیسی به قوه قضائیه گفتید که آنها را آزاد کنند.

الفنون: بله، من وقتی شنیدم در برخورد با زندانیان تخلفاتی صورت گرفته، دستور دادم همه چیز را بررسی کنند و با تخلفاتی که در زندانها صورت گرفته است برخورد کنند.

 

مری کینگ: اگر قوه قضائیه مستقل است، شما چطور به آنها دستور دادید؟

الفنون: استقلال در قوا در ایران به همین معنی است، یعنی وقتی ما در داخل کشور هستیم و می خواهند بگیرند، آنها از ما مستقل هستند، ولی وقتی می آئیم خارج و می خواهیم آزاد بشوند ممکن است یکی دو روزی مستقل نباشند.

 

مری کینگ: شما در سخنرانی تان در روز قدس مجددا تاکید کردید که هولوکاست واقعیت ندارد، آیا در مورد کشته شدن یهودیان در جنگ دوم جهانی تردید دارید؟

الفنون: من از شما سووال می کنم، آیا من حق ندارم در این مورد سووال کنم؟

 

مری کینگ: ببینید، آقای احمدی نژاد! من مجددا تاکید می کنم، من مصاحبه کننده ام و شما رئیس جمهور، اگر دوست دارید، من می توانم رئیس جمهور ایران بشوم و شما مصاحبه کننده شوید، تا قبل از آن من از شما سووال می کنم. حالا پاسخ بدهید که آیا در مورد هولوکاست تردید دارید؟

الفنون: من سووال می کنم…..

 

مری کینگ: ولی شما سووال کننده نیستید…..

الفنون: فقط یک سووال می کنم، یکی…..

 

مری کینگ: برویم سر سووال بعدی، در هنگام سخنرانی شما در سازمان ملل عده ای سالن را ترک کردند، فکر می کنید چرا سالن را ترک کردند؟

الفنون: البته در ایران آزادی مطلق وجود دارد، ممکن است کسی بخواهد در سالن بماند که خوب می ماند و شما دیدید که اکثریت کشورها که بالغ بر چهل و پنج کشور بودند، سخنرانی من را گوش دادند و فقط صد و چند کشور قلیل سالن را ترک کردند، این اتفاقات طبیعی است.

 

مری کینگ: این اتفاق اصلا طبیعی نیست، چون هرگز در گذشته اتفاق نیافتاده است.

الفنون: از نظر من طبیعی است، ما با هم فرق داریم. از نظر شما یک سالن خالی ممکن است نشان دهنده این باشد که کسی در سالن نیست، در حالی که از نظر ما یک سالن خالی می تواند پر از جمعیت باشد، فرق اکثریت و اقلیت میان ما و شما هم همین است.

 

مری کینگ: دیروز در تهران پدر داماد شما گفته است که اگر معترضین شما در روز قدس هر کدام یک چوب دست شان بود، ارتش هم نمی توانست جلوی آنها را بگیرد، آیا شما پدر دامادتان را هم نمی توانید قانع کنید؟

الفنون: این هم یک شایعه دیگر است. من اصلا دختر ندارم که داماد داشته باشم، مثلا شما قبلا هم گفته اید که من داماد آیت الله جنتی هستم، در حالی که آیت الله جنتی هم دختر ندارد. شما نباید براساس اطلاعات غلط سووال کنید.

 

مری کینگ: ولی ما می دانیم شما دختر دارید و پدر داماد شما نامش سردار خورشیدی است.

الفنون: آهان! سردار خورشیدی را می گوئید. بله، من فراموش کرده بودم. ما اینقدر صمیمی هستیم که من گاهی یادم می رود فامیلیم. ایشان البته حق دارد نظرش مخالف من باشد، ما مثل شما آمریکایی ها نیستیم که همه خانواده مثل هم فکر می کنند. آیا چنین آزادی در آمریکا وجود دارد؟

 

مری کینگ: شما بارها گفته اید که مردم ایران طرفدار فلسطین هستند و از مردم خواسته بودید که در روز قدس علیه اسرائیل شعار بدهند، در حالی که تصاویر متعددی که وجود دارد و گفته های مسوولان کشور نشان می دهد که اکثریت مردم شعار می دادند، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، اگر مردم تان با نظر شما موافق نیستند، چرا اینهمه روی آن تاکید می کنید؟

الفنون: در روز قدس حدود نه تا یازده نفر چنین شعاری می دادند، در حالی که سه میلیون نفر شعار حمایت از فلسطین می دادند، ما فیلم های مردم را داریم.

 

مری کینگ: ولی ما هم فیلمهای مردم را داریم.

الفنون: ولی فیلمهای ما کیفیت بهتری دارد و از هر کدام سی چهل نسخه هم داریم.

 

مری کینگ: دهها هزار ایرانی دیروز و امروز علیه شما در نیویورک تظاهرات کردند، در حالی که در میهمانی خصوصی که شما برگزار کردید و تصویر آن منتشر شد، صد تا دویست دانشجوی آمریکایی از یوتا و مینه سوتا هستند که خیلی از آنها نه شما را می شناختند و نه با مسائل ایران آشنایی داشتند، فقط یک ایرانی معترض در میان آن جمع بود که او را هم بیرون کردید. چرا؟

الفنون: ببینید، فرق دیدگاه ما و شما همین است. ما برای آشنایی با نخبگان و دانشمندان آمریکایی آمده بودیم، و می خواستیم ایران و رئیس جمهور آن را بشناسند، به همین دلیل کسانی را انتخاب کردیم که ما را نمی شناختند، ما نمی خواهیم با کسی آشنا شویم که او را می شناسیم.

 

مری کینگ: ولی این دانشجویان جزو نخبگان و دانشمندان آمریکایی نیستند.

الفنون: تفاوت ما و شما همین است، ممکن است از نظر شما یک دانشجوی ساده دانشمند نباشد، و برای دانشمند و نخبه بودن به نظر شما هر فردی باید دهها سال تحقیق و تحصیل کند، در حالی که این دیدگاه استعماری است. از نظر ما همین دانشجویان ساده نخبه اند و باید به شما بگویم، با وجود اینکه در ایران این همه دانشمند داریم، ما برای تشکیل کابینه از همین دانشجویان که همه دوستان قدیمی خودم بودند استفاده کردیم. امیدوارم شما هم یاد بگیرید.