اساسا آدم ها بر اساس چیزی که می بینند به شش دسته تقسیم می شوند:
یک: آدم هایی که چشم هایشان فقط چیز های نزدیک را می بیند و نزدیک بین هستند. معمولا این آدم ها خانه هایشان طبقه وسط به پایین است. برای همین اگر یارانه ۴۵ هزار تومانی را بگذاری کف دستشان، هم می بینند، هم از ذوق می میرند.ولی اگر قبض آب و برق و گازشان را که قرار بود مجانی بشود، چهار برابر کنی و بیندازی پشت در خانه شان، نمی بینند.
دو: آدم هایی که فقط چیزهای دور را می بینند و دوربین هستند.نه اینکه خودشان دوربین باشند، آدم که دوربین نمی شود، آدم آدم است، چشمشان دوربین است. البته باز هم نه اینکه چشمشان دوربین باشد، چشم که چشم است، ولی همان چشمشان که چشم است، دوربین است. آدم های دوربین چون اساسا خیلی آدم های منظمی هستند، بیشترشان نظامی می شوند و برای همین اگر بغل دستشان یکی از سرما بلرزد و خانه نداشته باشد و خانه اش یک شب روی سرش خراب شده باشد و گفته باشند سه ماهه برایت خانه درست می کنیم، ولی هنوز خرابه خانه اش را هم جمع نکرده باشند، نمی بینند. ولی اگر چهار هزار کیلومتر آن طرف تر یک نفر خمپاره انداز و توپ و تانکش تمام شده باشد، با هواپیمای مسافربری برایش زیر قیمت با اشانتیون می فرستند تا خدای نکرده دست خالی مجبور نشود مردمش را بکشد.
سه: آدم هایی که هروقت دلشان می خواهد می بینند. این آدم ها با اینکه اسم مشخصی دارند، ولی چون نمی خواهند دست زیاد بشود، به کسی نمی گویند.ما هم نمی گوییم، اما یک راهنمایی می کنیم. اسمشان شباهت خیلی زیادی به اسباب کش و لوله کش و سایر موجودات کشدار دارد. این آدم ها مثلا اگر بغل دستشان بزنند یک نفر را وسط خیابان جلوی چشمشان از چهار جهت به قطعات مساوی تقسیم کنند، تصمیم می گیرند نبینند و نمی بینند و به روی خودشان هم نمی آورند. اما یک دفعه هم تصمیم می گیرند از فاصله هشت هزار کیلومتر آن طرف تر یا هزار سال قبل تر یک نفر را در هر وضعیتی که لازم است ببینند و خودشان را از چهار جهت به قطعات مساوی تقسیم کنند.
چهار: آدم هایی که اصلا نمی بینند. به این آدم ها آدم های نابینا گفته می شود که اساسا علاقه ای به دیدن چیزی ندارند. در عالم خودشان سیر می کنند. ما هم از عوالمشان چیز زیادی نمی دانیم.
پنج: آدمهایی که مثل آدم می بینند. این آدم ها که تعدادشان معمولا آن قدرها زیاد نیست، اساسا به حساب نمی آیند. اگر به حساب هم بیایند چنان به حسابشان می رسند، که دوباره به حساب نیایند، کلا این آدم ها خیلی حسابی هستند. فقط حیف که تعدادشان کم است. بیخودی روی اینها حساب نکنید، هر چه بیشتر بشمریدشان کمتر می شوند.
شش: آدم های که پیش پیش می بینند. این آدم ها چیزهای را که قرار است بعدا ببینند، همین الان می بینند. بعد وقتی قرار است چیزهایی را که الان دیده اند، ببینند، باز چیزهایی را می بینند که قرار است خیلی بعد تر ببینند. به این آدم ها هم می گویند پیش بین، چون پیش بینی می کنند. البته من یک پیشنهاد خیلی بهتر هم دارم که … بماند برای بعد.
حالا همه این اطلاعات را در اختیارتان قرار دادم تا با این اطلاعات کمک کنید با هم تشخیص بدهیم آقای حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن نبوی، که اصلا و ابدا هیچ قرابت و رفاقت و شباهتی با ما ندارد، از کدام دسته است؟
این محمدحسن خان نبوی در سلسله نشستهای علمی -ـ پژوهشی با موضوع “آیندهپژوهی و تبلیغ و بررسی چشماندازهای تبلیغات دینی در آینده” که در سالن اجتماعات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شده اظهار کرده: “برای اینکه بتوانیم پنجاه سال آینده را پیشبینی کنیم نیازمند آیندهپژوهی هستیم البته برای آیندهپژوهی منطقی باید پیشنیازهایی را محقق کرد.”
آدم نا خودآگاه یاد این جمله گهربار امام صاحب رحلت می افتد که می گفت: “این انقلاب خون می خواهد. لاکن بریزید خون ها را” و در ادامه اضافه کرده است: “امروز باید برای مقابله با تلاشهای فرقههای انحرافی و شیطانپرستان، آیندهنگری داشته باشیم و بر اساس آن برنامهریزی کنیم.”
خدای نکرده انتظار که نداشتید با آینده پژوهی بخواهد یک کار دیگری بکند که؟ … آفرین. انتظار هم نداشته باشید.
معاون تبلیغ حوزههای علمیه خاطر نشان کرد: “ما نباید تنها بعد از اقدامات دشمن برای پاسخ دادن به آن اقدام کنیم و حالتی مفعولانه داشته باشیم، نباید بگذاریم ماهوارهها و وسایل ارتباطی گسترده دشمن موجب انفعالی شدن افراد شود، بلکه باید با آیندهپژوهی درست و منطقی این هجمهها را پیش از اجرای آن پاسخ دهیم.”
که بر اساس تجربه آینده پژوهی درست و منطقی یعنی قبل از اینکه دشمن موجب انفعالی شدن افراد بشود، باید خودمان پیش دستی کنیم و از در و دیوار خانه افراد بالا رفته و با آنتن ماهواره و دیش و ریسیور افراد را در حالت مفعولی قرار بدهیم.
حالا به نظر شما این مدیر مرکز تخصصی تبلیغ حوزه، جزو کدام دسته از آدمها قرار می گیرد؟ اصلا قرار می گیرد یا آرام و قرار ندارد؟ … بله؟
محض توضیح تعدادی از شیاطین و شیطان پرستان را که باید مورد پژوهش و آینده نگری قرار بگیرند تا از دخول، ورود، نفوذ، ادامه، خروج و سایر اقدامات آنان پس و پیش گیری شود، عرض می کنیم: “کلا هر نوع شلوار تنگ، چکمه، شال، هر نوع آرم حتی آرم مرسدس بنز، هر نوع چیز قرمز، هر نوع چیز مشکی، هر نوع چیزی که برق می زند، هر چیزی که کدر است و برق نمی زند، لامپ نئون، چیزهای دراز، چیزهای گرد، چیزهایی که دیده می شود، چیزهایی که دیده نمی شود، هر چیزی که باعث بیدار شدن شود، هر چیزی که بخواباند، هر چیزی که راست کند، هر چیزی که چپ کند، چیزهای خارجی، و غالبا چیزهای داخلی( ادامه فهرست در 2567 صفحه بعد).