بیقراری شاعر آزادی…
شناسه… :
سرود بی قراری
درنگی در هستیشناسی شعر، اندیشه، و بینش احمد شاملو
با اشاراتی به شعر فارسی کهن و معاصر
نویسنده : دکتر علی شریعت کاشانی
ناشر : مؤسسۀ فرهنگی و پژوهشی چاپ و نشر نظر
تهران، 1388، 384 صفحه
نگاه… :
کتاب نتیجۀ یک درنگ و بررسی تحلیلی و نگاهی دیگرگونه بر شعر و اندیشۀ شاعر نامدار ایران احمد شاملو است. ، نویسنده در پیشگفتاری که بر کتاب آورده است به توضیحاتی در پیرامون عنوان اصلی کتاب (سرود بیقراری) و نیز روششناسی خاصی که برگزیده است میپردازد :
« سرود بیقراری» ترجمان توفندگی و خستگیناپذیری ذهنیت شاعرانه و تحرک و ناآرامی شعری است که در درازنای زمان میان درونگرایی و منمحوری، و برونگرایی و انسان و جهاناندیشی، پیوسته در رفت و واگشت است. این سرود، «آواز جان» آن شاعری نیز هست که کلام خودجوش و خیالانگیز و نیز خودآگاه و متعهد او هردم جلوهگاه انفعالات تلخ و شیرین نفسانی و مشغلهها و پرسوجوهای مداوم هستیشناختی میباشد. بهاین لحاظ، «سرود بیقراری» پیامآور یک جنب و جوش وقفهناپذیر در سطوح ذهنی و فکری، روانی و منشی، و اجتماعی و هستیشناختی است.» (ص 12)
در خردهعنوان کتاب واژۀ «هستیشناسی» آمده است (درنگی در هستیشناسی شعر، اندیشه، و بینش احمد شاملو). نویسنده در پیشگفتار کتاب زمینۀ کاربستی و برد معنایی «هستیشناسی» را در کار خود اینچنین توضیح میدهد :
« هستیشناسی در کتاب حاضر در سه معنای متنوع، که متناسب با سه مورد شناختشناسانه خاص میباشد، مد نظر ما قرار گرفته است:
شناخت شرایط وجودی شعر و اندیشهٌ شاملو. بخش نخست کتاب به این امر اختصاص دارد. برخی از موضوعات مورد بررسی در این بخش عبارتند از: بنیاد بومی و فرهنگی شعر شاملو، چگونگی زوایای هستیگرا و انسان و جهاناندیشانهٌ این شعر، تأثیرپذیری شاملو از هستیاندیشی خیام، مولوی، حافظ، نیما و صادق هدایت، و سهم تجربههای رازورانه و انگیزههای وحدتجویانۀ شخصﹺ خودﹺ شاملو در سرایش شعر.
شناخت چگونگی زوایای هستیگرای در شعر و اندیشه و بینش شاملو. این شناخت شامل شماری از درونمایهها، بنمایهها، و چشماندازهای فلسفیوار موجود در متن شاعرانه میشود. نیز این شناخت از چگونگی سلوک شاعر از قلمرو عمومی انسانیـ اجتماعی و سیاسی به حوزۀ محدود و مشخص هستیشناختی و فلسفیوار پرده برمیدارد.
شناخت چگونگی ماهیت احساس و تصور و معرفتی که شاعر از تجربهٌ هستن و زیستن و شدنﹺ خویشتن (و گاه انسان بهطور کل) در عرصه جهان دارد، و این تجربهیی است که به برآمدن زوایای اندیشمندانه و فلسفیوار در شعر او انجامیده است.» (ص 12ـ13)
از دید روششناختی، کوشش و مشغلۀ مداوم نویسنده در سراسر کتاب براین بوده است تا رشته سخن را اغلب به دست خود شاعر بسپارد، تا مگر از نیت و زبانحال متن شاعرانه او و شعور و شناخت و بینشی که در آن نهفته است هرچه بیشتر و بهتر سود جوید. در مواردی نیز که او به چیزی از نوع تأویل و تفسیرگری رو آورده است سعی شده است تا وی به دنیای خاص شاعر و اندیشه برونگرا و اجتماعی و یا خلوت خصوصی و محرمانهٌ شعر او نزدیک بماند. از اینرو، او در روند درنگ و بررسی خود نیازی به این ندیده است تا موضوعات مورد بررسی را با تراز و معیارها و انگاشتهایی که خاص تأویلگریهای مکتبی و نظریههای نقد ادبی خاص باختر زمین است مورد درنگ و ارزیابی قرار دهد. او در توضیح این بیاعتنایی چهار مورد یا علت را خاطرنشان میسازد:
- یکی مقولۀ زبانی (زبان فارسی و روابط دال و مدلولی زبانی ـ فرهنگی) در شعر شاملو است، و این موردی است که قرائت بهنجار متن شاعرانه را مطرح میسازد، و سنجش و دریافت آن را پیشاز هرچیز برپایۀ ذهنیت زبانی و قالبهای زبانی ـ ادراکی پیوسته به فرهنگ و جامعۀ بومی ضروری میگرداند.
2. بخش بزرگی از شعر شاملو همگام با رویدادها و تحولات جامعه ایرانی، متناسب با مشاهدهها و تجربههای شخص شاعر در دل این جامعه، و سازگار با چگونگی نشو و نمای نگاه و دریافت و اندیشه برونگرا و متعهد او، هستی پذیرفته است. اشغال ایران توسط نیروهای «متحدین» در 1320، توطئه ضدﹺ ایرانیﹺ فرقهٌ دموکرات و فعالیتهای وطنفروشانه آن تا 1324، کودتای 28 مرداد 1332 و پیامدهای ناگوار آن، «انقلاب سفید» شاهنشاهی و مسأله جنجالبرانگیز «اصلاحات» در سالهای 1339ـ1343، و سرانجام اوجگیری استبداد در ایران تا روزگار ما ازجمله مهمترین رخدادهای سیاسیـ اجتماعی است که در شعر شاملو انعکاس برجسته دارند، و پرداخت بسیاری از اشعار سیاسی ـ اجتماعی او را درپی میآورند. بنابراین، این دسته از اشعار شاملو تماشاگه اوضاع و احوال پریشان و نابسامان جامعه ایرانی میباشند، و شاملو در فضای آینهوار آنها بهعنوان شاعری رخ مینماید که به«مردم» و «کوچه» و «خیابان» و «سنگفرش» خونین میاندیشد، و نگران «برهنگان» و «گرسنگان» و «زندانیان» و «قربانیان» است. براین اساس، زوایای سیاسیـ اجتماعی شعر و اندیشه شاملویی، که در هستیشناسی و شناختشناسی جنبههایی از این شعر میباید مورد نظر قرار گیرند، همچنان خواستار یک شیوۀ بررسی بجا و بهنجار و منطقی میباشند. شیوهیی است که میباید ناظر به رخدادها و واقعیات خاص جامعه ایرانی، استمرار آنها در درازنای زمان، و بازتاب آنها در فضای ذهنیت شاعرانه و فعالیت سخنورانه بوده باشد.
تأثیرگیری شاملو از شعر و داستان بیگانه (نظیر اشعار لورکا، الیوت، پل الوار، مایاکوفسکی…، و داستانهای کافکا، کامو، سارتر، آندره ژید، استانکو…) مورد دیگری است که درنگ و تأمل خاص میطلبد. این تأثیرگیری از دفتر قطعنامه تا دفتر هوای تازه و حتا تا بخش میانی دفتر باغ آینه شدت میگیرد، و در اندکمواردی حتی به صورت اقتباس و تقلید درمیآید. اما از بخش دوم باغ آینه بهبعد، که برابر با دوره استقلالجویی هرچه بیشتر شاعر در زمینه سبک و زبان و بهخصوص مضمونگزینی و تصویرپردازی است، تأثیرگیری او از شعر و داستان فرنگی رو بهغروب مینهد. پس نظر به کل آثار شاملو، کوشش در جهت سنجش و دریافت چگونگی شعر و اندیشه او را نمیتوان سراپا در خدمت آن شیوه از کند و کاو و تعبیرگری غیربومی (یا غربی و فرنگی) درآورد که نگاه ما را به موارد جزیی و مقطعی و گذرا معطوف میدارد، و ناگزیر به نتیجهگیریهای ناکامل و حتا نازا و گمراه کننده میکشاند.
همچنین چگونگی زوایای هستیگرا و هستیاندیشانه شعر شاملو و روند پیدایشی و جایگاه وجودی هریک از آنها را با توجه به سلوک توأمان ذهنی، عاطفی و نفسانی، و منشی و اندیشهورانهٌ شخص شاعر میتوان دریافت و سنجید. این سلوک، همانگونه که در متن کتاب از نظر میگذرد، زمانی در برزخی میان جهانبینی و خویشتنمحوری و یا تعهد سیاسیـ اجتماعی و درونگرایی در نوسان است، و زمانی هم، بویژه در دوره پایانی زندگانی شاعر، بیشتر از خویشتنمحوری و چشماندازهای سرنوشتاندیشانه سربرمیآورد. بهاین لحاظ، جنبههای هستیاندیشانه در شعر شاملو و چگونگی تظاهرات کلامی و تصویری آنها از تبارشناسی، شناسنامه و هویت خاص خود برخوردار میباشند، و بنابراین سنجش و دریافت بهنجار آنها بهیاری نظریههای نظری ـ ادبی و انگاشتهای فلسفیوار بیگانه امکانپذیر نمینماید.
کتاب «سرود بیقراری» مشتمل بر هفت بخش، و هربخش از آن متشکل از چند فصل کوتاه و بلند است. این بخشها و فصلها به مواردی چون چگونگی شعر و اندیشه و جهانبینی شاملو و سیر تحولی آنها، بنبست و جبرباوری، شباندیشی و شبانهسرایی، مرگاندیشی، سیاستاندیشی، اسطوره و حماسهاندیشی، و غیره میپردازند.