راه اندازی صفحه ای با عنوان “بچه پولدارهای ایرونی” در شبکه اجتماعی اینستاگرام و سپس راه اندازی صفحه مشابهی در فیس بوک،واکنش گسترده کاربران این شبکه ها و روزنامه نگاران را در پی داشته است.
در همین حال، سایت ها و روزنامه های رسمی کشور هم نسبت به راه اندازی این صفحه که نحوه زندگی تجمل گرایانه جوانان طبقه نوکیسه را بازتاب می دهد، واکنش نشان داده تا حدی که خواستار مداخله مسئولان شده اند.
در این صفحه، عکس های متعددی از جوانان در ویلاها و پنت هاوس های داخل ایران و نوع زندگی آنان منتشر شده که نشانه های روی کار آمدن یک طبقه اجتماعی جدید نوکیسه را دارد.
سوژه های عکس ها، حتی قیمت برخی از کالاهای تجملی از جمله ساعت مچی های چند میلیارد تومانی و خودروهایی را که حتی در بین مشهورین غربی نیز رواج ندارد،اعلام کرده اند.
آنها از “سوزاندن موتور” خودروی ۵ میلیاردتومانی مازراتی به عنوان مسابقه سرگرمی حرف می زنند و یکی دیگر از آنها عکس ساعت مچی ۱ میلیارد تومانی اش را منتشر کرده است.
از جمله دیگر تفریحات این طبقه نوکیسه، کشیدن سیگار با اسکناس های ۱۰۰ دلاری، نگهداری حیواناتی چون پلنگ، شیر و تمساح در باغ وحش های خصوصی شان است.
یک سایت خبری هم عکس هایی از برخی از خانه های این افراد در اطراف تهران منتشر کرده و از قیمت های ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومانی آنها خبر داده است.
سایت پارسینه هم در گزارشی از سبک زندگی این طبقه نوشته است: “داشتن ثروت باد آورده برای این افراد کافی نبوده و آنها سودای شهرت دارند. به همین منظور میلیون ها تمان پول به موسسات کلیپ سازی در دبی می دهند تا با رپ خوانی، و کلیپ هایی که خودشان خرج آنها را داده اند به شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای موسیقی راه یابند”.
در فیس بوک نیز، واکنش ها نسبت به این طبقه نوکیسه بی شمار بوده. از جمله نادر فتوره چی،روزنامه نگار نوشته است: “نوکیسگان و بچه سردارها و فرزندان پاک نهاد «بخش خصوصی نازنین» و کارآفرینان «مظلوم»، ما را به تماشای زرادخانۀ تسلیحاتِ براّق شان فرا میخوانند. به ما میگویند: «ما این صفحه را ایجاد کردیم تا نشان دهیم زندگی در ایران همیشه هم بد نیست» آنها نمیدانند که پیش از این، بارها گفته شده «وقتی می گوییم “همیشه هم بد نیست”؛ بلافاصله باید بپرسیم برای چه کسی؟».آنان غارت سازمان یافتۀ «لشگر مخلص» و «پدران خدوم» شان را در هیات «سلفی با حمام کریستال» و «ساعت مچی نگین کاری» و «پورشه پلنگ نشان» و انواع و اقسام عملیات جراحی پلاستیک در اقصی نقاط بدن و….، با دیگران به «اشتراک» گذاشته اند.آنها هم میخواهند دیده شوند… میخواهند جبروت پوکِ برساخته از رانت «دولت عدالت گستر و حامی پابرهنگان» را تماشا و تحسین کنیم.آنهم درست در دورانی که سقوط به زیر خط فقر به یک تار مو وصل است: به هزینه یک شیمی درمانی، به جمع کردن یک جهیزیه، به قیام و قعود دلالان و سفته بازان در دفاتر املاک بر سر رشد قیمت اجاره خانه، و حتی به تغییر شبانۀ بهای یک قرص نان”.
او در ادامه به ماجرای اعدام دو جوان به خاطر دزدیدن ۷۰ هزار تومان در دو سال گذشته اشاره کرده و جرم آنها را با رانتخواران غیر قابل مقایسه دانسته است.
محمد آقا زاده، روزنامه نگار باسابقه هم نوشته است: “باید اموال این گروه مصادره شود و باید آنها را فرستاد در معادن و در مشاغل سخت کار کنند تا بدانند زندگی آنگونه که آنطور می پندارند خیلی هم خوب نیست، عدم خشونت با این گروه خشونت با اکثریت ملت است”.
صفحه “ژانر” که یک صفحه پر مخاطب میان کاربران ایرانی است هم می نویسد: “پولدارایی که سرریز سرمایهشون جای ایران میره سمتِ دوبی و ترکیه. میرن اونجا ویلا میخرن و خرید میکنن، آخه میدونی «جنس اونا بهتره! اصله!» پولدارای خروج ارز با هزار تا کلک از کشور و فرار از مالیات. پولدارای خپل شده از بیعرضگیِ دولت. پولدارای دولتی. کسایی که میخندن کنار استخر و با هم سلفی میگیرن و درندگی از چهرههاشون میریزه. هیچوقت هم از خودشون نمیپرسن الان که ما اینجاییم، چند نفر رو دارن با لگد میندازن از خونهشون بیرون؟ چند نفر برای ۷۰ هزار تومن پول اعدام شدن؟ پولدارایی که کارآفرین نیستن، انگلن! از این دست به اون دست میدن و ده برابر سود میکنن. پولدارایی که به اینجا رسیدنشون مساویه با سرویس شدنِ صدها خانواده. بوی گندشون زده بالا. داریم خفه میشیم”.
صفحه “سپیده دم” هم می نویسد: “شاید پاسخ این پرسش که چگونه گروهی از جوانان میتوانند تصاویر خود را آزادانه در صفحه «بچه پولدارهای تهران» منتشر نمایند، در کامنت یکی از کاربران فیسبوک به نام منصور نهفته باشد که نوشته است: اینها همون بچه های حاجی ها و روسای حکومتی این مملکتند که با پول بابا همچین زندگی هایی ساخته اند! نمونه های زیادی میشناسم! اکثرا رو پیشونی باباشون جای مهر داره! اکثرشونم از نظر فکر و شخصیت آدمهای پایینی هستند! بنازم بابای خدابیامرز خودمو که اگه کم گذاشت ولی مال مردم نذاشت! این چیزا مفت نمی ارزه! بحث فقط پول نیست. بحث آسایش روانی، آزادی به معنای واقعی، زندگی بی دغدغه است. بحث شادی یی است که رایگان است برای ان ها وجود دارد و از ما دریغ شده. بحث اعدام ها و شلاق هایی است که ما می خوریم برای اینکه آن ها راحت باشند!”
به نوشته این صفحه، مینا خانی هنرمند و از فعالان اجتماعی چپ مقیم آلمان در صفحه فیسبوک خود نوشته است: “کثافت از مرحلهی فاصلهی طبقاتیِ دهشتناکِ موجود در تهران گذشته. کثافت به مرحلهای رسیده که بچه پولدارهای تهران «پیجِ رسمی» بزنند. پیجِ رسمی بزنند و هلب هلب از کثافت موجود در زندگیشان در کشوری که کمر طبقهی فرودستش از تحریم و سیاستهای اقتصادی حکومتش شکسته عکس «آپ» کنند. که چی مثلن؟ که عقدههای حقارت خودشان به تیراژهای چند صدهزاری را بزنند توی صورت کسانی که هشتشان گروی نهِ گردنشکستهشان است. بله بله! شما هم در قلب تهرانِ عاصی جکوزی و فیلان دارید و بقیه ندارند. آفرین! تهوع عبارتیست عاجز؛ از بیان آنچه در گلوی آدم بعد از دیدن این عکسها بالا و پایین میرود”.
در داخل ایران سایت فردا هم نوشته است: “موضوعی که این روزها بسیار جنجالی شده است و باعث شده کاربران این شبکه اجتماعی از ان انتقاد کنند. صفحه ای به نام «بچه پولدارهای تهران» در اینستاگرام است. صفحه ای که در آن کاربران اجتماعی که البته از قشر ثروتمند هستند را تشویق می کند تا تصاویری از خوشگذرانیهایشان را در این صفحه به اشتراک بگذارند. در این صفحه تماما تجملات موج میزند. ساعتهای لوکس، استخر و جکوزی، ماشینهای گران قیمت پلاک موقت و البته خاطراتی از خوشگذرانی ها در اکس پارتی و….تازه به دوران رسیدهها یا نوکیسهها اغلب عناوینی است که کاربران این شبکه اجتماعی برای کسانی که عکسهای خود را در این صفحه به اشتراک گذاشتهاند به کار بردهاند. صفحه «بچهپولدارهای تهران» در سایت اینستاگرام با واکنشهای مختلف و اغلب تندی از سوی کاربران ایرانی مواجه شده است. اغلب سوالها و انتقاداتی که از این صفحه میشود این است که این جوانان از چه راهی ثروتمند شدهاند که به آن افتخار میکنند. برخی از کاربران نیز نسبت به برخی از تصاویر و همچنین روایتها از پارتیهای شبانه و… که برخی از انان نیز حالت اغراق آمیز دارد گله کردهاند.یکی از کاربران شبکه اجتماعی به این صفحه در فیسبوک واکنش نشان داده و گفته است: پولدارهای تهران» پیجِ رسمی بزنند. بزنند که چی مثلن؟ که عقدههای حقارت خودشان و ماشینهای میلیاردی و… را بزنند توی صورت کسانی که هشتشان گروی نهِشان است. بله بله! شما هم در قلب تهرانِ عاصی جکوزی و فیلان دارید و بقیه ندارند. آفرین! تهوع عبارتیست عاجز؛ از بیان آنچه در گلوی آدم بعد از دیدن این عکسها بالا و پایین میرود”.
کاربر اجتماعی دیگری نوشته است: “آخه لعنتی توی کشوری که بیشتر مردمش مشکل اقتصادی دارند تو جوجه از کجا پول میاری که با ماشین چند میلیاردیت عکس میزاری ژستم میگیری…”.
سایت تابناک هم با توجه به اعتراض بسیار وسیع کاربران شبکه های اجتماعی به صفحه “بچه پولدارهای ایرون”، به برخورد متناقض پلیس با جوانان موسوم به “گروه هپی” و این افراد اشاره کرده و نوشته است: “هر کسی صرف نظر از این که چه نگاهی به وضعیت حقوقی پرونده هپیها و خصوصی یا عمومی بودن محتوای منتشر شده در فضای مجازی داشته باشد، ترجیح میدهد که برخوردها در مورد پروندههای مشابه یکسان باشد.اگر چه این ادعا ممکن است کمی گزنده باشد ولی به هر حال و بنا به روایت طرح شده در صدا و سیما، هپیها چند جوان اغفال شده بودند که برای رسیدن به موقعیتی در جامعه هنری و دنیای بازیگری، اشتباهاتی مستوجب مجازات از آنها سر زده است. بنابراین روایت، میتوان هپیها را چند جوان مستضعف از نوع مالی یا فکری تصور کرد!در چنین فضایی و در شرایطی که تنها چند روز از اعلام حکم هپیها میگذشت، این بار فعالیت گروهی دیگر از جوانان ایرانی در فضای مجازی مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفته است.صرفنظر از هر نوع نگاهی به ماهیت قضایی و حقوقی این قضیه، این را نمیتوان انکار کرد که این گروه جدید که وضعیت و رفتارشان از نگاه رسانههای غربی نتیجه به ضعف کشیده شدن عموم مردم ایران در دوران تحریم و در کنار آن بزرگ شدن سرمایه و امکان کسب رانت عدهای دیگر است، در قیاس با هپیهای مستضعف محتوای به مراتب مجرمانهتری در فضای مجازی منتشر کردهاند.حال سوال این است که اگر پلیس خود را مسئول برخورد با محتوای مجرمانه در فضای مجرمانه با تفسیری که منجر به دستگیری و محاکمه هپیها شد میداند، چه نظری در باره محتوای منتشر شده توسط «بچه مایهدارهای تهران» دارد؟ آیا پلیس پذیرفته است که روز به روز امکان کمتری برای برخورد با محتوای منتشره در فضای مجازی دارد یا این که میشود با هپیهای مستضعف برخورد کرد ولی برخورد با بچههای طبقه فرادست وجود ندارد؟!”
گفتنیست؛ اخیرا اعلام شد در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد ۷ هزار میلیارد دلار از درآمد های ایران طی ۸ سال ناپدید شده و در اختیار افراد و گروه های رانتخوار وابسته به حکومت و به ویژه سپاه قرار گرفته است. به نظر می رسد اکنون فرزندان این افراد، مایل به پیدا کردن هویت اجتماعی ای به نام “بچه پولدار” هستند؛ هویتی که با شعارهای حمایت از مستضعفان و ادعای عدالت گستری جمهوری اسلامی همخوانی ندارد.