اوباما و روحانی در یک قایق نشسته اند

نویسنده
لوپوئن

» تحلیل لوپوئن از نقش ایران و آمریکا

رؤسای جمهور آمریکا و ایران هر دو از رسیدن به توافق سود می برند. همه چیز در دست تهران و واشنگتن است و اروپایی ها نیز برای خالی نبودن عریضه حضور دارند.

“اوباما تلاش های بسیاری کرد تا کنگره به تحریم های جدید نفتی علیه ایران رأی ندهد.” این قدردانی از رییس جمهور آمریکا توسط یک منبع دیپلماتیک در وزارت خارجه آمریکا بیان نشده، بلکه یک دیپلمات عالی رتبه ایرانی آن را بر زبان آورده است. این اظهارات نشان دهنده یک واقعیت ژئوپلیتیک جدید است: اوباما و همتای ایرانی اش، حسن روحانی، هر دو در رسیدن به توافق اتمی ذینفع اند. ولی وقت تنگ است و پرونده پیچیده. موانع هولناک نیز کم نیستند.

شمارش معکوس از هم اکنون آغاز شده. از امروز تا ۲۴ نوامبر، مذاکره کنندگان ژنو باید شیوه ای بیابند و این معادله چند مجهولی را حل کنند: به وجود آوردن امکان توسعه یک برنامه اتمی صلح آمیز برای ایران و تعیین چارچوبی محدودکننده که این کشور روزی به سوی دستیابی به سلاح اتمی گام برندارد. این رویکردها باید به شیوه ای اتخاذ گردد که وجهه کسی نیز خراب نشود.

در یک طرف، گروه شش کشور متشکل از پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان قرار دارند و در طرف دیگر ایران. ولی درواقع، بازی در دست ایران و آمریکاست و توپ توسط آنها رد و بدل می شود.

 

اوباما در مهلکه کنگره

به دست آوردن یک موفقیت در مذاکرات برای باراک اوباما برگ برنده ای در صحنه سیاست خارجی است؛ به ویژه اینکه او تاکنون از این حوزه صرفاً شکست و تحقیر درو کرده. ولی رییس جمهور آمریکا قبل از انتخابات ۴ نوامبر [تجدید ۴۳۵ عضو اتاق نمایندگان و ۳۳ تن از ۱۰۰ سناتور]، به دلیل مخالفت اش با کنگره باید وارد مهلکه ای شود. اگر سنا به سمت و سوی جمهوریخواهان پیش رود [که احتمال آن نیز وجود دارد]، رسیدن به توافق درخصوص برنامه هسته ای ایران بسیار پیچیده خواهد شد. این درحالی است که کنگره جدید از تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۵ فعالیت خود را آغاز خواهد کرد.

حسن روحانی نیز به نوبه خود در شرایط حساسی قرار دارد: اصولگراترین جناح حاکمیت جمهوری اسلامی این آرزو را در سر می پروراند که او را سکه یک پول کند و بالاخره انتقام انتخابات ژوئن ۲۰۱۳ را بگیرد. به علاوه، چندین کشور منطقه از عادی شدن احتمالی روابط میان تهران و واشنگتن چندان خشنود نیستند و با دید بدی به آن می نگرند. اسراییل، عربستان سعودی و ترکیه از جمله کشورهایی هستند که از بازگشت ایران به جایگاه ابرقدرت مسلط بر منطقه بیم دارند.

به لحاظ فنی، مذاکرات همچنان روی یک مشکل می چرخد: توان غنی سازی اورانیوم که قرار است به ایران داده شود تا چه میزانی خواهد بود؟ این همان مسأله کلیدی است که مانع از آن می شود ایران در فرصتی اندک بتواند به سلاح اتمی دست یابد. سران ایرانی که اطمینان می دهند قصد دستیابی به سلاح اتمی را ندارند، خاطرنشان ساخته اند که ۹۴۰۰ سانتریفوژ عملیاتی دراختیار دارند و می خواهند این تعداد را حفظ کنند. آنها آماده اند تا تحت نظارت بین المللی این میزان سانتریفوژ را نگاه دارند. کشورهای غربی براین عقیده اند که این تعداد بسیار زیاد است و حداکثر ۱۵۰۰ سانتریفوژ را پیشنهاد می دهند.

 

 متحد علیه خلافت اسلامی

سران ایرانی درخصوص مرکز آب سنگین اراک اعلام کرده اند که آماده اند تا ذخیره پلوتونیوم تولید شده در گذشته را تحت نظارت آژانس اتمی قرار دهند.

ایران به موازات این مسأله براین عقیده است که نیل به یک توافق باید موجب لغو تحریم ها شود، درحالی که گروه شش کشور بیشتر به لغو تدریجی تحریم ها تمایل دارد. ولی به نظر می رسد که مشکل زمان لاینحل نیست. همان دیپلمات ایرانی می گوید: “اگر آنها یک گام کوچک بردارند، ما نیز یک گام کوچک برمی داریم. اگر آنها یک گام بزرگ بردارند، ما نیز یک گام بزرگ برخواهیم داشت.”

ولی مذاکرات هسته ای نمی تواند به طور کامل از مسایل منطقه ای جدا شود: مقامات آمریکایی و ایرانی در نبرد علیه گروه خلافت اسلامی به متحدان هدفمندی تبدیل شده اند. سران ایرانی از این استدلال برای توجیه حضور و مداخلات خود در سوریه به نفع بشار اسد استفاده می کنند. نتیجه گیری مخاطب ایرانی ما این است که: “بدون ما، خلافت اسلامی، دمشق را نیز تسخیر خواهد کرد و به کنترل خود درمی آورد.”

و این عاملی مهم در معادله ای است که  پیچیده به نظر می رسد.

نویسنده: پی یر بلو

لوپوئن، ۵ سپتامبر