ایران هسته ای، وضعیت آمریکا را سخت می کند

نویسنده

david_albrait_b.jpg

دیوید آلبرایت، مدیرموسسه علم وامنیت بین المللی، یکی از متخصصان برنامه هسته ای ایران و ازافرادی که پیشتر به راه حل دیپلماتیک برای متوقف کردن برنامه غنی سازای ایران خوشبین بوده است، به صورت فزآینده ای به این روند بدبین شده است. او می گوید متقاعد شده که ایرانی ها به دنبال ساخت سلاح اتمی هستند اما ازسوی دیگر به اینکه جامعه بین المللی هم بتواند یک برنامه تحریم را علیه ایران سامان دهد بدبین است. او می گوید تلاش هایی که برای تحریم ایران در شورای امنیت مطرح می شود مغشوش است و با توجه به اینکه روسیه نمی خواهد با این تلاش ها همراهی کند، هرگونه تحریمی عملا ضعیف وسمبلیک خواهد بود. او اظهار می دارد: “ ما درموقعیت خطرناکی قرار داریم.” آلبرایت درمصاحبه ای با برنارد گردزمن از شورای روابط خارجی آمریکا به برخی سوالات درخصوص برنامه هسته ای ایران پاسخ داده است:

می توانید آخرین اطلاعات درخصوص برنامه هسته ای ایران را برای ما ارائه کنید؟ رییس جمهوری ایران گفته است که تا پایان سال ایرانی یعنی ماه مارس آینده میلادی، به سمت کامل کردن برنامه هسته ای خود می روند وبه همین جهت درحال تدارک جشن بزرگی هستند. آیا آنها به فکر درست کردن آبشارهای سانتریفوژ دیگری هستند؟

برنامه سانتریفوژهای ایران بدون شک به جلو برده می شود اما من فکر نمی کنم کسی اعتقاد داشته باشد که ایران بتواند 3000 دستگاه سانتریفوژ تا مارس 2007 بسازد. ایرانی ها درسطح عمومی چنین ادعایی کرده اند که می خواهند چنین کاری انجام بدهند اما واقعیت کاملا متفاوت است.

و این واقعیت چیست؟

آنها ممکن است به نصب سانتریفوژهای دیگری درتاسیسات زیرزمینی خود اقدام کنند وبعد درطول مدتی بتوانند به تعداد3000 عدد دست پیدا کنند اما من فکر می کنم درحال حاضر ایرانی ها درحال تلاش برای آزمایش آبشارهای موجود وکم خود هستند. بنابراین آبشار های سانتریفوژ درحال حاضر درمقیاس آزمایشگاهی هستند. برای ماه ها ایرانی هاآبشار 164 تایی خود را در عمل به کار گرفته اند. آنها اخیرا شروع کردند به آزمایش آبشار164 تایی دوم ودرحال پیشرفت هستند. آنها اورانیوم بیشتری را در آبشار اول غنی سازی می کنند وانتظار می رود وضع آبشاردوم هم به همین منوال پیش برود. نکته اینجاست که مشکلات فیزیکی وتکنیکی آنها رااز ادامه فعالیت هایشان بازنداشته است. گزارش های مطبوعاتی بوده است که می گوید آبشار اول ایران به دلیل مشکلات فنی کار نمی کند اما این گزارش ها غیردقیق ویا اغراق شده بوده اند. دستگاه P-1 مشکلاتی برای کار کردن دارد، کار سختی است که آبشارP-1s را به کار انداخت. احتمالا شکست هایی اتفاق می افتد، اما ایرانی آنها را جایگزین کرده اند.

P-1 به معنای این هست که این مواد طراحی پاکستانی هستند؟

بله. ولی ایرانی ها آن را به این نام نمی نامند. ما آن را اینگونه می نامیم به دلیل اینکه اینها طراحی پاکستان است وپاکستانی ها آن را از مدل اصلی هلندی آنها اندکی بهبود بخشیده اند وعبد القدیر خان آن را ازهلندی ها دزدید، اگر چه بخش های دیگری هلندی بود که نتوانست در اختیار گروه وی قرار بگیرد. وآن قسمت هایی بود که می توانست در حل مشکلات تکنیکی که می توانست برای P-1 به وجود بیاید کمک کند. مشکلاتی که موجب ازکارافتادن آن می شود. بنابراین وقتی پاکستانی ها مدل را کپی کردند، به هیچ وجه کار نکرد. بعد ازآن آنها مجبور شدند که آن قطعات وفیکس ها را پیداکنند وبه صورت موفقیت آمیزی این کار را انجام دادند. من حتی درخصوص چگونگی حل این مساله دریک ژورنال فنی مقاله ای نوشتم.

چه تعدادی آبشار سانتریفوژ نیاز است که به صورت واقعی بتوان اورانیوم غنی شده کافی برای تهیه یک وسیله هسته ای درست کرد؟

ما گمان می کنیم که ایران نیازمند حداقل 1500 ، P-1’sدرحال کارکردن است.

1500؟

بله 1500. آنها محبورند همه اینها را با هم به کار بیاندازند وآبشار ها باید بهبود داده شوند. ایران یک آبشار بدون کارایی ساخته است. بنابراین آنها مجبورند آن را بازطراحی کنند تا بتواند اورانیوم غنی شده با کیفیت بهتری تولید کند. درحال حاضر من فکر می کنم آنها می توانند این کار را انجام دهند اما اگر نتوانند آنگاه آنها بیش از 1500 سانتریفوژنیازمند خواهندبود، بیش از 2 ویا سه هزارتا.

من فکر می کنم خوانندگان من بخواهند جواب این پرسش را بدانند که چه فرقی بین سانتریفوژ وآبشار است؟ آیا یک چیزهستند؟

خیر. یک سانتریفوژ به مانند یک سیلندر می ماندکه حدود 100 میلیمتر عرض دارد. وحدوددومترطول دارد. کاری که شمامی کنید این است که به وسیله لوله ها این ها را به هم قلاب می کنید وسپس این می شود یک آبشار. واحد اولیه درایران یک آبشار 164 تایی سانتریفوژ P-1 است. ووقتی شما 3000 تا سانتریفوژ بسازید،آنها را در واحد های آبشارهای 164 تایی قرار می دهید. سپس این مثلا حدود 18 آبشاربه همراه یکدیگر کار می کنند به عنوان یک واحد با یک اتاق کنترل ویک یک ناحیه مشترک تزریق گاز هگزافلوراید اورانیوم . تاسیسات سانتریفوژ ایران برنامه ریزی شده است که تا 50 هزار دستگاه وبیشتر را درخود جای دهد. کاری که انها بعد ازآن انجام خواهند داد این است که این ها باهم کارکند.

وقتی ایران جواب شورای امنیت را درخصوص درخواست تعلیق اورانیوم در پایان اگوست مطرح کرد، درگفت وگویی با من شما معتقد بودید که ایران ممکن است این کار را بکند. متعاقبا من می بینم که شما منفی شده اید نسبت به این موضوع. آیان این درست است؟

کاملا صحیح است. چرا که علی لاریجانی فرستاده هسته ای ایران، مردی بود که چشم انداز چند ماه تعلیق اراونیوم را به وجود آورده بود وقوی کرده بود. اما هرآنچه که لاریجانی به دنبال آن بود ناگهان متوقف شد. ما بدگمان بودیم که تندروها درایران غنی سازی را متوقف کنند. همزمان محمود احمدی نژاد به سازمان ملل آمد وبا مطبوعات مصاحبه کرد واز صحبت های او می توانستم بفهمم که تلاش های لاریجانی سوخته وازبین رفته است. فکر می کنم هر چقدر که لاریجانی تلاش کرد که انجام بدهد شکست خورد تا گروه هدایت کننده پرونده هسته ای موضع سخت تری بگیرد. ایران متعاقب آن زیر سایه آزمایش هسته ای اوائل ماه اکتبر کره شمالی راه اندازی آبشار دوم را آغاز کرد.

من مشکوک بودم به دلایلی که ایرانی ها آبشار دوم خود را شروع نکرده بودند. آنها می خواستند شورای امنیت روند تحریم را متوقف کند. به نظر من بعد از آزامیش هسته ای کره شمالی آنها تصمیم گرتند که آبشار دوم را هم آغاز کنند. چون کسی به آن توجهی نمی کرد وآنها همچنین، به اعتقاد من، از برخی جهات که می نمی فهمم به این تصمیم گیری رسیده اند که به سمت ساختن تاسیسات غنی سازی بروند.

از نظر شما آیا شما شک دارید که ایران به دنبال این هستند که به صورت بالقوه به سمت سلاح هسته ای برود؟

من فکر می کنم ایران می خواهد این کار را انجام دهدو همچنین خیلی بدبین هستیم که جامعه بین المللی بتواند یک تحریمی را علیه ایران سازمان دهد. تلاش های شورای امنیت بسیار مغشوش است. شما با روسیه مواجه هستید که از همراهی کشورهای دیگر سرباز می زند وهمین موضوع تحریم را بسیار سمبیک وضعیف می کند. روسیه همچنین نمی خواهد فعالیت های هسته ای در نیروگاه بوشهر را متوقف کند که قرار است به دست آنها به پایان برسد وبنابراین خیلی سخت است که شورای امنیت بتواند به قطعنامه ای برسد که بتواند فشار قابل توجهی را به ایران اعمال کند. از سوی دیگر ایران هم درحال سخت کردم موقعیت خود وگفتن این نکته است که “ما می خواهیم موضوع پرونده هسته ای به آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA بازگردد. ودربین شورای حکام آژانس مورد بررسی قرار گیرد.” از همین حالا آنها شروع کرده اند به گفتن اینکه حاضر نیستند که با بازرسان هسته ای تا زمانی که پرونده به آ ژانس بین المللی انرژی اتمی بازگردد همکاری کنند.

براساس آخرین گزارش های آژانس که تنها چند روز پیش درآمد، ایران از حل مسائل اصلی خود با آنها که سوالاتی مختلفی رابرای بازرسان به همراه آورده است خود داری کرده است.بنابراین آژانس قادر نبوده است که بگوید ایران دارای برنامه نظامی نیست. ایران هم می گوید ما به این سوالات پاسخ نمی دهیم تا شما پرونده را به آژانس بازنگردانید. درخصوص نظارت براینکه چه مقدار اورانیوم غنی سازی وتولید می شود، یا دنبال کردن موادی که درسایت های شناخته شده مورد استفاده قرار می گیرد، نظارت های قدیمی غیر قابل استفاده وناکارا است و نمی تواند تخمین بزند که چیزی را درگذشته مخفی کرده یا اینکه برخی فعالیت های هسته ای اش را اعلام نکرده است. بنابراین ما درموقعیت خطرناکی هستیم. چرا که آژانس اطلاعات زیادی را در خصوص برنامه سانتریفوژ های ایران از دست می دهد. برای مثال آژانس در مدت زمان نه چندان طولانی ای نخواهد دانست که ایران چه تعداد دستگاه سانترفوژ ساخته است. ایران مجبورنیست درخصوص این موضوع اطلاعاتی بدهد تا زمانی که می خواهد یک آبشار دیگر راه اندازی کند. بنابراین ما درموقعیتی هستیم که ایران می تواند به جلو حرکت کند وبه سمت تهیه وساخت تاسیسات سانتریفوژ اعلام نشده برود که آژانس شانس کمی برای یافتن انها دارد.

آیا شما خیلی نگران هستید که ایران به سمت تهیه سلاح هسته ای برود؟

بله، نگران خواهم بود. من فکر می کنم که خیلی خطرناک خواهد بود. این کار زندگی برای آمریکا را درمنطقه خاورمیانه بسیار سخت ترخواهد کرد. ایران قدرت منطقه ای قدرتمند تری خواهد شد وممکن است سیاست های تندتری درعرصه سیاست خارجی درپیش بگیرد. کشورهای دیگر منطقه نیز ممکن است با گزینه های سخت تری مواجه باشند. آیا آنها هم سلاح هسته ای به دست خواهند آورد؟ یا آیا آنها تنها به اسراییل وایران اجازه خواهند داد که سلاح هسته ای داشته باشند وخود به عنوان قدرت های کوچک درمنطقه باقی بمانند؟ چه اتفاقی برسرعربستان سعودی خواهد افتاد؟ آنها چه خواهند کرد؟ یک ایران با سلاح اتمی به شدت خاورمیانه را ناپایدار خواهد کرد وخیلی مهم است که این روند متوقف شود. من فکر می کنم دولت بوش از اینکه ایران را با تهدید نظامی ترساند، تهدیدی که می تواند ازطریق اسراییل ویا آمریکا عملی شود. موضوعاتی که با روزنامه نگاران به صورت غیررسمی مطرح شده بود. این موضوع این حس را ایجادکرده است که یک جنگ ممکن است رخ بدهد. با توجه به انچه برای عراق اتفاق افتاد، من فکر نمی کنم که هیچ انسان عاقلی بنشیند وبگوید “ما باید برویم به جنگ با ایران”. “یک جنگ” می تواندشامل یک حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران باشد. اما ایران هم می تواند مقابله به مثل کند. با توجه به نگاه منفی ای که به گزینه حمله نظامی به ایران وجود دارد وبا توجه به آنچه درعراق اتفاق افتاد، ایران خود را درموقعیتی می بیند که می تواند از خود را از این مهلکه برهاند.

به عبارت دیگر، ایالات متحده ایران را واقعا نترسانده است؟

فکر نمی کنم این کار را کرده باشد. اگرچه اجازه بدهید بگویم که ایالات متحده ایران را به اندازه کافی ترسانده است که ایران در ظرف چند سال قدم های بیشتری را دربرنامه هسته ای خود برای حفاظت از دارایی های هسته ای خود بردارد، بنابراین اگر ایران اگر بمباران شود، برنامه سلاح های هسته ای احتمالا زیاد صدمه نمی خورد. ممکن است زیرساختارهای هسته ای نطنز واصفهان نابود شود اما یک برنامه سانتریفوژ معطوف به سلاح هسته ای مخفی نمی تواند آنچنان با حملات آمریکا صدمه ببیند.

و فکر نمی کنم دراین مقطع این زیادی هم به دیپلماسی واقعی دراین مقطع زمانی وجود داشته باشد؟

برای آن امیدوار هستم. من فقط نمی بینیم شواهدی که وقوع آن را محتمل کند. ایران به ارامی به سوی سلاح های هسته ای حرکت می کند. آنها درعرض دوسه سال به سلاح های هسته ای دست پیدا نخواهند کرد. بنابراین من امیدوار هستم که دولت بوش به سیاست واقع بینانه ترین درخصوص ایران دست پیدا کند. شاید آمریکا می تواند مسائلی را که با ایران دارد وخواهان حل آن است را به صورت گسترده تری مورد بررسی قرار دهد یا اینکه ما تنها منتظر بمانیم تا رییس جمهوری بعدی بیاید، چه دموکرات وچه جمهوری خواه، که سیاست های واقع بینانه وموثرتری را بتواند اتخاذ کند.


آیا مذاکرات جهانی بر سر همه این مسائل با ایران خواهد بود؟

به صورت سنتی نه. فکر می کنم باید درابتدا محدود به مساله هسته ای باشد ، اما به دلیل آنکه آمریکا سعی می کند مشکلات خود را درعراق ولبنان حل کند،ممکن است که این حس را بدهد که بخواهد موضوعات بیشتری را برای گفت وگو داشته باشند. من به معامله بزرگ با ایران باور ندارم. نمی دانم چگونه می توان با انها مذاکره کرد وچه رویکردهایی می تواند به حل بیش از یک مساله کمک بکند.