در این انتخابات نباید باخت

نویسنده

» در نشست دفتر تحکیم وحدت مطرح شد:

نشست دفتر تحکیم وحدت در روزهای ۲۴ و ۲۵ اردیبهشت،در شرایطی که  دبیر سیاسی این تشکل و ۵ عضو آن همچنان درزندان به سر می برند،در تهران برگزار شد. در این نشست که اعضای این تشکل و جمع زیادی از فعالین سیاسی و مدنی در آن حصور داشتند،سخنرانان با وجود طرح عقاید مختلف بر این نکته داشتند که باید با شرکت در انتخابات،از حضوردوباره احمدی نژاد جلوگیری کرد.

روز اول این نشست با حضور عبدالله نوری، عزت الله سحابی، عماد الدین باقی، ابراهیم یزدی، حبیب الله پیمان، رضا علیجانی، تقی رحمانی، هدی صابر، بابک احمدی، عیسی سحر خیز، محمد عطریانفر، هاشم صباغیان، حسین رفیعی، محمد بسته نگار، هرمیداس باوند، عیسی خان حاتمی، احمد زیاد آبادی، یوسف مولایی، محمد ناظری و فعالان حوزه زنان چون شهلا لاهیجی، مینو مرتاضی، نوشین احمدی خراسانی، شادی صدر و نسرین ستوده، رضوی و سخنرانی برخی از آنها و پیام دکتر سروش آغاز شد.

 

 رأی ندهیم امکان تقلب بالا می رود

عزت الله سحابی به عنوان سخنران اول نشست با بحث انتخابات و سلامت آن صحبت های خود را آغاز کردو از جمله گفت: اگر ما رأی ندهیم با کم بودن رأی مخالف امکان تقلب بالا می رود.

وی سپس با تاکید بر اینکه باید« رأی های خاموش» را آگاه کرد، افزود: به هر کس دلتان می خواهد رأی دهید فقط به پای صندوق های رأی بیایید. بر سر موسوی و کروبی بحث نکنید مسئله این است که فقط احمدی نژاد نباشد. با هر کدام از این دو می توان مذاکره کرد.

 

دانشجویان زندانی

مادر عباس حکیم زاده، دبیر سیاسی دفتر تحکیم وحدت و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر سخنران بعدی این نشست بود که با چشمانی گریان که جمعیت را متأثر کرده بود، در خصوص وضعیت فرزندش در ملاقاتی که بعد از 80 روز صورت گرفته بود سخن گفت. وی از این گفت  که وضعیت روحی و جسمی فرزندش بسیار بد بوده و میزان فشار عصبی بر او به حدی بوده که بیماری لکنت زبان او تشدید شده و توانایی سخن گفتن نداشته است. خانم حکیم زاده چنین ادامه داد:به او گفته شده بود که به ما بگوید برایش مصاحبه نکنیم تا روال پرونده طی شود. اما بازجویی از فرزندم همچنان ادامه دارد و بعد از 80 روز هنوز این بازجویی های تمام نشده است.

وی در ادامه از کاندیداهای ریاست جمهوری درخواست کرد که در مورد وضعیت دانشجویان زندانی و فرزند وی موضع گیری کنند: «مگر گناه فرزند من چیست که می خواهند اعتراف تلویزیونی از او پخش کنند؟ هر جایی مراجعه می کنیم جواب درستی به ما نمی دهند.»

 

طلب آزادی

در ادامه این جلسه پیام دکتر سروش به نشست سراسری دفتر تحکیم وحدت قرائت شد که طی آن دکتر سروش از دانشجویان خواسته بود از طلب آزادی کوتاه نیایند.در بخش دیگری از این پیام با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری دهم آمده بود:گریختن از این مسابقه شرط خرد نیست، چرا که کار را به بی خردان وا نهادن است. همه نیک می دانیم که دایره و قاعده بازی را چنان تنگ گرفته اند که جز معدودی توان و مجال بازیگری ندارند….لذا گزینش باید کرد و کسی را باید برگزید که کاری می کند اما نه بهترین یا بزرگ ترین کار را، وعده می دهد اما نه وعده های بزرگ و چراغ می افروزد اما نه چراغ آفتاب. …کسی را برگزینید که …کم می گوید اما راست می گوید، گام کوچک بر می دارد اما استوار بر می دارد.

سروش در پایان این پیام تاکید کرده بود که: از طلب آزادی کوتاه نیایید که همه فضیلت ها در اوست و از فساد قَضا غافل نشوید که همه مصیبت ها از اوست.

سخنران بعدی این مراسم هرمیداس باوند بود که ضمن سخنانی با اشاره به شرایط بحرانی امروز ایران،تاکید کرد که «اگر تصمیمات صحیح و اجرایی گرفته نشود، استمرار وضع موجود سبب رو به شدت گذاشتن رویدادهای بس نامطلوب خواهد شد.»

 

وی آنگاه با تاکید بر اینکه «باید بین منافع اساسی ایران و رژیم ها تفکیک قائل شد»، اظهار داشت:رژیم ها یدیده های پایداری نیستند ولی خطاهای بزرگ آنها ممکن است فرآیندی بس نامطلوب داشته باشد. اگر این بار هم نتوانیم از فرصت پیش آمده استفاده کنیم با توجه به تحولات منطقه و تلاش های بسیج شده علیه کشورمان در منطقه، اظهار نظر ها و موضع گیری های نادرست اتخاذ شده از درون احتمال دارد فرآیند بس خطرناکی در انتظار جامعه مان باشد.

امیرکبیری هاو ملی مذهبی ها

دکتر مولایی وکیل چند تن از دانشجویان در بند دانشگاه امیرکبیر و عباس حکیم زاده، نفر بعدی بود که پشت تریبون قرار گرفت و در خصوص شرایط بازداشت دانشجویان توضیحاتی داد. وی همچنین گفت: « اتفاقاتی در ایران می افتد که یک چرخه معیوب همواره ادامه دارد و وقایع تکرار می شوند. در انتخابات سال 80 هم دوستان ملی مذهبی گرفتار شدند و وکیل آنها بودم. که در آن زمان تشویق می کردم برای تغییر شرایط پرونده به اصلاح طلبان رأی دهید. بعد از 9 سال دوباره همین شرایط برای دانشجویان امیرکبیر در حال تکرار است که روال پرونده وابسته به شرایط انتخابات آتی است. شاید یکی از علل شرکت در انتخابات باز کردن همین فضای تنفس حداقلی است. در مورد دانشجویان نیز من فقط یک وکیلی هستم که حق دیدار با آنها را در زندان، مطالعه پرونده و حتی اعتراض به قرارهای بازداشت را ندارم. حتی می توانم بگویم وکیلی هستم که نقشی ندارم و هیچ نوع پاسخی متناسب با وضعیت پرونده دریافت نکرده ام.  امیدوارم جامعه مدنی بتواند شرایط را بهتر کند. اما با توجه به اینکه مدت بازداشت بسیار طولانی شده است می توانم حدس بزنم احتمالا دلایل پرونده طوری نیست که قابل قبول باشد برای همین دوره تحقیقات مقدماتی پشت درهای بسته طولانی شده است و وضعیت دانشجویان هم همین طور که مادر عباس حکیم زاده اشاره کرد در شرایط خوبی قرار ندارد.»

 

نطفه های جامعه مدنی

شهلا لاهیجی ناشر و فعال در حوزه زنان از گروه همگرایی زنان در انتخابات دهم، سخنران بعدی بود که بر همیاری گروه های مدنی در انتخابات پیش رو تأکید کرد: « امسال برای اولین بار در تاریخ دموکراسی زنان از هر تشکلی در کنار هم جمع شدند و همگرایی زنان را تشکیل دادند برای اینکه بگوییم ما به اجبار رأی نمی دهیم بلکه ما کاندیداها را مجبور می کنیم که حرفمان را بشنوند. ما از آنان خواستیم مواردی از قانون اساسی تغییر کند و ایران به کنوانسیون رفع تبعیض بپیوندد. کنوانسیون مصوبه مجلس ششم است و پذیرفتن آن پذیرفتن رأی مردم است. ما زنان برای پیوستن به همه حرکت های مدنی همراه دانشجویان، کارگران و معلمان هستیم و شما نیز همراه ما باشید. بگذارید نطفه های جامعه مدنی را با همراهی بکاریم و آبیاری کنیم.»

 

یک روز زندان و بیست سال سکوت

عمادالدین باقی، بنیانگذار انجمن دفاع از حقوق زندانیان مهمان بعدی بود که سخنان خود را با نگرانی در مورد بی رنگ شدن ارزش های انقلاب آغاز کرد و ادامه داد: این ارزش را باید زنده نگه داریم که کسانی که برای آرمان دموکراسی، آزادی، جامعه مدنی و حقوق بشر رنج می برند و تلاش می کنند نباید مساوی باشند با کسانی که اهل این تلاش نبودند. امروز هم نگاه می کنم و می بینم دانشجویانی وجود دارند که برای آزادی مبارزه می کنند و مثل خیلی از دانشجویان دیگر به دنبال عافیت نیستند، به اعتقادم  دانشجویانی که با روش های اخلاقی و مدنی و مسالمت آمیز برای پیشرفت آزادی، دموکراسی و حقوق بشر تلاش می کنند یک روز زندان آنها بر بیست سال سکوت ترجیح دارد.

 

فرصت گفتگو و همبستگی

حبیب الله پیمان، دبیر کل جنبش مسلمانان مبارز، دیگر سخنران این جلسه با اشاره به اینکه«به لحاظ حقوق شهروندی و اجتماعی و سیاسی نیز عقب هستیم» به دلایل این مسئله پرداخت و بر لزوم توجه تجربیات تاریخی تاکید کرد. وی همچنین افزود: امروز به دلیل فشار اجتماعی، اقتصادیی و سیاسی نیروهای مدنی متفرق شده اند، به دلیل فشار و یأس واستیصالی که مردم دارند. در طبقه متوسط نیز سرکوب و فشار سازماندهی های اجتماعی را ناممکن می کند یک شرایطی به وجود آمده که انگیزه های جمعی برای اتحاد در جهت خیر عموم را در ما ضعیف کرده است و درگیر دغدغه های شخصی خود شده ایم. ما باید سعی کنیم ارتباطات جمعی را تسریع کنیم و تلاش برای آزادی و عدالت را برای همه جامعه بخواهیم. اگر بتوانیم انگیزه های جمعی، آرمان های عمومی و اخلاق جمعی را تقویت کنیم نیروهای پیشرو نباید پشتشان در شرایط سخت خالی شود و باید همه حضور داشته باشند. باید راهی انتخاب کنیم که نیروهای مردمی فرصت گفتگو و وحدت داشته باشند و متوجه باشند که رنج هایشان مشترک است و رهایی شان به کار مشترک وابسته است.

 

ورود دانشجویان به انتخابات

احمد زید آبادی، دبیر کل سازمان دانش آموختگان ایران بر شرکت در انتخابات با تمام قوا تأکید کرد و افزود: الآن شرایطی است که همه فشارهای ناشی از سرکوب ها، معلق شدن ها و ستاره دار شدن ها و اخراج شدن ها را به انرژی طوفانی تبدیل و جو جامعه را عوض کنیم. اینکه به سمت چه کاندیدایی برویم به لحاظ شخصی موضع ام روشن است. اولویت اصلی نفی احمدی نژاد است و شخصا هم تصور می کردم بین دو کاندیدای اصلاح طلب تفاوت عمده ای نیست اما حس می کنم اختلافی وجود دارد و هر چه پیش می رویم پر رنگ تر می شود. فکر می کنم دانشجویان هم باید وارد انتخابات شوند و توده های خنثی را هم فعال کنند.

 

حمایت از یک کاندیدا

ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی سخنران بعدی بود که گفت:انتخابات در این دوره به مراتب پیچیده تر از هر دوره دیگری است و همین پیچیدگی باعث شده که نیروهای اجتماعی و سیاسی نسبت به موضع گیری های خود دچار سلسله تفاوت هایی شوند.

دکتر یزدی ادامه داد:این افسانه است که تصور کنید در یک جامعه بسته می توان انتخابات آزاد برگزار کرد. این انتخابات آزاد نیست، عادلانه هم نیست اما می تواند یک انتخابات سالمی باشد و همه فشار ما باید روی این مسئله باشد که برگزاری آن سالم باشد. در برگزاری انتخابات البته یک نیروی پادگانی وجود دارد. شما کشوری را سراغ ندارید که در آن حکومت نظامیان به نفع مصالح ملی باشد. با توجه به این پیچیدگی ها چگونه باید عمل کرد. اول این است که وضع باید تغییر پیدا کند و ادامه آن به ضرر تمامیت ارضی و وحدت ملی و نظام جمهوری اسلامی است. اما یک هدف سلبی نمی تواند فی النفسه موثر باشد. یک بار در نسل ما گفتند و گفتیم که شاه برود هر کس بیاید از وضع موجود بهتر است. نباید بگوییم این دولت برود هر کس بیاید بهتر است و باید ملاحظات دیگر را هم در نظر بگیریم.

یزدی ادامه داد:برای اینکه انتخابات سالم برگزار شود صیانت از آراء ملت بسیار مهم است. هدف ما هم باید مشارکت حداکثری است و باید همه مردم را به انتخابات دعوت کنیم. بدون مشارکت مردم جریان ویژه ای که می خواهد قدرت را یکپارچه داشته باشد با آراء کمتری برنده می شود. که مثال آن انتخابات دور دوم شورای شهر تهران است. باید به عنوان یک راهکار استراتژیک به این موضوع اصرار بورزیم که مردم در انتخابات شرکت کنند. اینکه ما نیروها از چه کسی باید حمایت کنیم موضوع دیگر است؛ توصیه من به شما این است که از هیچ کاندیدایی حمایت نکنید و دفتر تحکیم وحدت مردم را به انتخابات دعوت کند. اگر خود اصلاح طلبان اجماع می کردند ما هم از همان یک نفر حمایت می کردیم ولی الآن این اتفاق نیفتاده و چون نشده باید بگوییم هر کدام مزایایی دارند و نقاط ضعف و پیشنهادم این است که دفتر تحکیم وحدت به دلیل حفظ انسجام درونی و تشکیلاتی از کاندیدای خاصی حمایت نکند.

 

اتفاق کیفی در فردا

هدی صابر،سخنران بعدی بود که گفت: اگر به فکر فردا نباشیم از دولت هم کوتاه قدتر خواهیم شد.

در نشست دوم دفتر تحکیم وحدت، تقی رحمانی، بابک احمدی و رضا علیجانی سخن گفتند.

رحمانی با اشاره به نقش و جایگاه دانشگاه در جامعه مدنی خواستار بازتعریف نگاه روشنفکران به سیاست شد. وی از جمله گفت: تا روشنفکران ما نتوانند زندگی صنفی ومدنی رابرای فعالان سیاسی و اجتماعی جا بیندازند دوره هایی از آزادی های برگشت پذیر و سرکوب را مشاهده خواهیم کرد. در فقدان چنین دیدگاهی که اکثریت بدنه دانشجویان با تشکل های پیش رو دانشجویی همراهی نمی کنند، همه فعالان دانشجویی نمی توانند مصدق، شریعتی، حنیف نژاد یا سحابی بشوند. ما به مهندسین خوب، وکلای خوب، معلمین با شرافت، پزشکان متعهد برای تقویت نهادهای مدنی و صنفی نیاز ضروری داریم.

 

بابک احمدی،سخنران دیگر این نشست،به سه مشکل غیر قابل حل در کشور اشاره کرد ودر توضیح سخن خود به اقتصاد 80 درصد دولتی،تناقض آزادی های سیاسی با ولایت فقیه وفرهنگ مستبدانه اشاره کرد و افزود:در این انتخابات نیروهای ارتجاعی آشکار هستند و رأی احمدی نژاد خطر مهمی است. گرچه فکر می کنم با وجود این دو کاندیدا زبان ملت درازتر و شمشیر حکومت کوتاهتر خواهد شد.

وی ادامه داد: به نظرم خطر پیش رو مستقیما احمدی نژاد نیست بلکه سپاه است. روحانیان به خاطر دوری از مردم پایگاه خود را از دست داده اند و فاصله ای که ایجاد شده مثل فاصله شاه و مردم است. احتمالا بر سر ملت همان می آید که در 1332 آمد و این با قدرت گرفتن اصولگرایان محقق می شود که قبلا قابل کنترل بودند اما اکنون امکانش نیست.

احمدی افزود:اگر احمدی نژاد ببرد باید بایستیم و تحمل کنیم و جدی تر به دنبال ساختن جامعه مدنی باشیم اما نباید تحریم دائم کنیم چون عمل درست سیاسی نیست. دور قبل بیست میلیون شرکت نکردند احمدی نژاد رأی آورد و عرصه را تنگ کرد.

رضا علیجانی،سخنانش را  با یاد دانشجویان و کارگران در بند آغاز کرد و گفت: فضای انتخاباتی دانشجویی در دوره پیش عدم شرکت بود اما الآن «سرطان» جامعه هر چه بوده فراگیر شده و بوی بد آن در آمده است….یکی از دلایل شرکت و گرفتن مطالبات به خاطر همین فراگیری بوی تعفن است.

وی ادامه داد:ما نباید منتظر باشیم گذار به دموکراسی صورت گیرد و بعد وارد انتخابات شویم چون بخشی از این فرآیند هستیم و باید فعالانه در آن مداخله کنیم که از درس های این چهار سال است.

 

مناظره حامیان موسوی و کروبی

در روز دوم نمایندگان انجمن های عضو این اتحادیه که در هفته گذشته با صدور بیانیه ای که به امضا ۵۴ انجمن اسلامی رسیده بود بر لزوم کنار گذاشتن احمدی نژاد تاکید کرده بودند، با دعوت از حامیان میرحسین موسوی و کروبی از آنها خواستند به بیان نظرات خود بپردازند. بر این اساس عباس عبدی و غلامحسین کرباسچی از حامیان کروبی و مصطفی تاج زاده و محمدرضا تاجیک از حامیان میر حسین موسوی در این نشست حاضر شدند. دکتر حاضری و دکتر نجفقلی حبیبی به نمایندگی از ستاد میر حسین موسوی از دیگر حاضرین این جلسه بودند. در نهایت در دو جلسه جداگانه نخست عبدی و تاجزاده به مناظره پرداختند و سپس تاجیک و کرباسچی در میزگرد دوم شرکت کردند. در پایان این بخش نیز مهدی کروبی با حضور در نشست دفتر تحکیم،ضمن یاد کردن از دانشجویان زندانی به ایراد سخنرانی پرداخت.

 

رقابت بین کروبی و موسوی مثبت است

عباس عبدی، سخنان خود رابا بحث در مورد وظیفه جنبش دانشجویی آغاز کرد ودر آن دو گزاره کلی را مورد تاکید قرار داد: ۱) دفاع از حقوق بشر و دموکراسی و بعد هم دفاع از دانشگاه و حقوق صنفی.

وی در این ارتباط ادامه داد:منظورم از دفاع از حقوق بشر این است که اگر در جامعه ای بودیم که به صورت نسبی حقوق بشر رعایت شود و یا دمکراسی حاکم شود جنبش دانشجویی فعال نمی شود و همه در احزاب و گروه ها فعالیت می کنند. و منظورم از جنبش دانشجویی صفت حقوقی قضیه است نه صفت حقیقی وگرنه هر دانشجویی می تواند گرایش خاص خود را داشته باشد. بنابراین اگر دموکراسی و حقوق بشر محقق شود چیزی به نام جنبش دانشجویی نخواهیم داشت. اما در انتخابات چه کار باید بکنیم که اول باید بین انتخابات و رأی گیری تفکیک قائل شویم. انتخابات فضا و شرایطی را وجود می آورد که فضای بحث و گفتگو را فراهم می آورد و تبعات و آثاری دارد. فضایی باز می شود برای کنش جمعی سیاسی و طرح مطالبات و ایده ها. چون در نظام های بسته امکان فعالیت سیاسی به صورت عادی وجود ندارد در زمان انتخابات متمرکز می شود. انتخابات بهترین فرصت است که جنبش دانشجویی برای تحقق دو هدفش فعال شود اما اینکه در رأی گیری شرکت کنیم یانه بستگی دارد به اهدافی که داریم. اگر انتخاباتی باشد که نهاد دمکراسی را خطری تهدید نکرده باشد جنبش دانشجویی نباید به صفت جنبشی شرکت کند. اما حالتی است که دموکراسی و حقوق بشر تحت خطر هستند اما مجموعه ای که رقابت می کنند رقابتشان ربطی به این موضوع ندارد و تأثیری ندارد و در آن صورت هم دلیلی ندارد که به صورت حقوقی جنبش دانشجویی حمایت کند. اما حالتی که جنبش دانشجویی باید در آن دخالت کند دو شرط است که یکی این است که بنیان های دموکراسی در خطر باشد که باید آنها را بازسازی کرد و دوم اینکه انتخابات و خود رأی گیری نتیجه اش به صورت روشن در این هدف تأثیر داشته باشد. در آن صورت به صفت همان وظیفه نه سهم خواهی در رأی گیری شرکت کند. در انتخابات موجود به دلیل وجود آقای احمدی نژاد بنیان دموکراسی به خطر افتاده باید از نفی احمدی نژاد وارد شد. مثل همین بیانیه ای که اخیرا صادر کرده اید. گام اول سلبی است که در رأی گیری به این شکل است اما در انتخابات باید روی امور ایجابی دست گذاشت، روی طرح مطالبات و پاسخگو کردن افراد.

عبدی ادامه داد: در مورد اصل رأی آوری و اینکه چگونه می توانیم به عنوان دانشجو بین انتخابات و رأی گیری تلفیق ایجاد کنیم. اگر چنانچه یک طرف آقای احمدی نژاد بود و طرف دیگر شخص دیگری باید بدون توجه به طرف دیگر فعالیت انتخاباتی کرد و دفاع کرد از رأی گیری به طرف مقابل و منطق هم سلب فرد حاکم است. اما وقتی کاندیداها چند نفر می شوند قضیه فرق می کند. نتیجه این انتخابات هم از چند فرض خارج نیست اول اینکه آقای احمدی نژاد فارغ از خواست من و شما قادر است که بیش از پنجاه درصد آراء را بیاورد و بالا برودکه در این صورت در رأی گیری باختیم. اما باید کاری کرد که در انتخابات بازنده نشوید و آن هم مشروط به این است که در بین کاندیداها طرح مطالبات را جدی بگیرید. اینکه کدام یک رفتارشان متناسب تر با بنیان دموکراتیک و حقوق بشر است. حالت دیگر هم این است که یکی از این دو نفر پنجاه درصد آراء را می آورد و آقای احمدی نژآد حذف می شود. در اینجا هم مثلا آقای موسوی رأی می آورد که در این صورت هم شما نقشی در رأی گیری ندارید و باید انتخابات را پیش ببرید. اینجا باید ببینید کدام یک با این ایده های شما نزدیک تر هستند. اما می بینیم که امکان دارد هیچ کدام دور اول بالا نروند و به دور دوم کشیده می شود که در اینجا هم دو حالت است؛ یکی اینکه احمدی نژاد هست و می رود دور دوم و حالت دیگر هم اینکه احمدی نژآد نیست. اگر چنانچه حالت اول شود باز هم مشخص می شود که شما نقشی در رأی گیری در دور اول ندارید چون می روید از کسی حمایت می کنید که غیر احمدی نژآد است اما در دور اول باید مبنا روی همان انتخابات و کنش سیاسی باشد. یا اینکه در دور دوم هر دو یعنی موسوی و کروبی می روند دور دوم که باز هم رأی گیری موضوع نیست و رقابت هم بین این دو نفر است و در دور اول و دوم باید انتخاباتی رفتار کرد و از کسی که دوست دارید حمایت کنید. بنابراین دو مرحله شدن انتخابات یعنی اینکه نقش شما را در منطق رأی آوری بلاموضوع می کند. اگر آراء نسبی بود یعنی هر کی بیشتر رأی می آورد انتخاب می شد اینجا دقیقا باید به منطق رأی آوری توجه کرد اما چون انتخابات دو مرحله ای است در دور اول مطلقا نیازی نیست به منطق رأی آوری نگاه کرد. از این زاویه مطلقا به کسی نمی گویم در دور اول که چون رأی فلانی بیشتر است بیایید به او رأی دهید. ضمن اینکه این منطق در دور اول اشکال دارد. در دور اول پایه رفتاری تان باید انتخاباتی باشد نه رأی گیری. از هر چیزی که به دموکراسی و حقوق بشر کمک می کند باید دفاع کرد نه فقط از نفی احمدی نژاد. اما عبور کردن از منطق رأی آوری به نفع منطق رأی آوری در دور اول است. چگونه ممکن است که احمدی نژاد در دور اول رأی نیاورد و راه آن این است که سبد رأی را بالا ببریم و مشارکت را افزایش دهیم.

عباس عبدی در ادامه سخنان خود گفت: اینکه از مردم رأی بخواهیم به این معناست که ما دیگر از جای دیگری مشروعیت نمی گیریم. اینکه می گویم از بنیان انتخابات و دموکراسی دفاع کنید دفاع از این ارزش ها است. در این انتخابات باید این ایده ترویج شود که کاندیداها طالب رسیدن به قدرت باشند اما رفتار شان باید مبتنی بر قواعد حقوقی، اخلاق و انسانی برای رسیدن به قدرت باشد. اینکه بگوییم اصرار می کنند و ما نمی خواهیم بیاییم درست نیست. طرح من این بود که احزاب نیایند از یکی از این دو کاندیداها حمایت کنند و بگذاریم که هر دو رقابت مثبت کنند و حتی در ستاد ها فعال شویم اما هر شخصی مطالبات را بهتر جواب داد و شیوه های بهتری داشت از آن دفاع کنیم و بازی را بین این این دور دربیاوریم. …این مشارکت ما است که قضیه انتخابات را پیش می برد نه حمایت. دفاع از زندانیان و دانشجویان تبدیل می شود به طرح حقوق شهروندی. ما با مشارکت خودمان است که فضا را می سازیم. برای همین است که دوستان در ستاد آقای موسوی گیر دارند یا باید حمایت کنند که نمی شود یا باید مشارکت کنند که باز هم نمی شود. برای همین است که دوستان با خودشان هم مسئله پیدا کردند.

عبدی سپس گفت: دور اول بنای ما باید روی انتخابات باشد و دور دوم رأی آوری است و هر کسی رفت ما هم به او ملحق می شویم.

مصطفی تاج زاده، اما با تاکید بر اینکه «نظارت استصوابی از کاندیداها گذشته و به شهروندان رسیده است» اظهار داشت: امروز تیغ حذف دارد کندتر می شود. و به دلایل داخلی و بین المللی این تیغ خیلی بیشتر از این کارایی ندارد و دو انتخابات دیگر به سمتی می رویم که این مشکل حل شود. اتفاق مهمی که با ورود شما دارد می افتد این است که نظارت استصوابی به شهروندان رسیده است و هدف حذف شهروندان توسط اقتدارگراها است و می خواهند میزان کمتری از مردم در انتخابات شرکت کنند. تا الآن هیچ مناظره سازنده ای بین کاندیداها برای روشن شدن مواضع از صدا و سیما پخش نشده است و برنامه هایی هم از شبکه ها پخش می کنند که ضد تبلیغ است.همچنان در روش تبلیغ از توزیع پول استفاده می کنند در تبلیغات هم در رسانه ها از روش های غیرانسانی بهره می گیرند. برای اینکه مردم را از صحنه حذف کنند. ورود شما به انتخابات موثر است که دانشگاه را بسیج کنید و بیانیه بدهید و می تواند با استراتژی کاهش مشارکت مقابله کنید. سقف آراء آقای احمدی نژآد محدود است و هر چه قدر مشارکت کمتر شود احتمال پیروزی بیشتر است و هر چه بیشتر شود احتمال رفتن کاندیدای اصلاح طلب به مرحله دوم بیشتر می شود.

مصطفی تاج زاده در ادامه سخنان خود گفت: انتخابات سه مرحله دارد: یک مقطع زمانی وقتی است که نامزد ها به صحنه می آیند وسخنرانی می کنند تا روز برگزاری این انتخابات که باید حداکثر استفاده از آن بشود و مستقل از این است که در انتخابات چه می گذرد. در این دو ماه بسیار در مورد دانشجوی ستاره دار بحث شده است و هیچ کس هم از ستاره دارها دفاع نمی کنند حتی اگر اصولگرا باشند. از مطالبات دانشجویی شروع  و پر رنگ می شود که حتی اگر کاندیداهای اصلاح طلب رأی بیاورد می گوید با این شعارها رأی آورده ام و حتی اگر رأی نیاورد تبدیل به مطالبات مردمی شده است و ارتباط خوبی با مردم برقرار کند. سم این فرصت این است که به همدیگر بپردازیم و یا تخریب کنیم. هر کاندیدایی نقطه ضعفی دارند اما به هم نپردازیم و هر چه قدر می توانیم باید برای صیانت آراء بکوشیم. بسیج جدی برای روز انتخابات می تواند سلامت آن را حفظ کنید.نکته سوم هم برای بعد از انتخابات است و باید به گونه ای عمل کنیم که بعد از انتخابات بتوانیم در چشم هم نگاه کنیم. چون سرنوشت مشترک در سرکوب داریم باید از هم دفاع کنیم در برابر موج سرکوب. برای اینکه بتوانیم مقاومت کنیم.

تاج زاده افزود:اگر بتوانید مشارکت را افزایش دهید و گام اساسی را برای پیروزی اصلاح طلبان بردارید به نفس کشیدن جامعه کمک کرده اید. سعی کنید بدون تخریب دیگری تبلیغ کنیم چون در دور دوم و بعد از انتخابات باید با هم کار کنیم و در دور دوم یک کاندیدا باید رأی بیاورد و به گونه ای نباشد که اگر از آن کاندیدا حمایت کردید همه تعجب کنند. چه ببریم و چه ببازیم باید فکر کنیم یک کار اخلاقی کار کنیم.اینکه در ۲۲ خرداد چند درصد مردم شرکت کنند ما در آن موثریم ولی دست ما نیست، اینکه به چه کسانی رأی بدهند ما در آن موثریم ولی عنصر تعیین کننده نیستیم و عوامل دیگری در آن دخیل هستند. اینکه قبل از انتخابات چکونه رفتار کنیم که بعد از آن احساس کنیم کار خودمان را کرده ایم، وحدت بیشتری ایجاد کردیم مسئله مهمی است. من فکر می کنم اگر آقای احمدی نژاد در دور بعد رأی بیاورد خیلی از کارهایی را می کند که در دور اول انجام نداده است چون دیگر نگران دور بعد انتخابات نیست. من تصورم این است که یک احمدی نژآد ضعیف برای این از کانون قدرت حمایت می شود که در مرحله دوم می تواند به طور جدی ابزار تحقق خواسته هایی باشد که حتی در این ۴ سال نتوانستند اجرایش کنند چه برسد به ۲۶ سال گذشته.

 

پرسش و پاسخ

 در ادامه مراسم مجری برنامه سئوالات مختلفی را از عبدی و تاج زاده پرسید؛ از جمله اینکه: دو سوالی که در مورد آقای کروبی و موسوی پرسیده می شود کابینه این دو کاندیدا است که بسیار برای دانشگاهیان مهم است و اینکه تیم آقای کروبی تیم خوبی است ولی ذخیره ندارد و تیمی که بخواهد جایگزین شود وجود ندارد چون با مجلس هشتم هم روبرو هستیم. از سوی دیگر بحث کابینه ترکیبی آقای موسوی است که وزارت علوم، اطلاعات و کشور به دست اصولگرایان قرار است بیفتد یا اصلاح طلبان؟

عبدی در پاسخ به این سئوال گفت: به نظرم این مسئله امروز ما نیست و حتی به این سوال فکر نکرده ام و مسئله این است که این انتخابات را چگونه به ۲۲ خرداد برسانیم اما پاسخ آن برایم هم روشن است.  دو عنصر روی پاسخ شما تأثیر دارد که اولی این است که اینها چگونه رئیس جمهور شوند و با چه قدرتی بالا بیایند خیلی موثر است و دومی این است آن فرد تا چه حد توانایی چانه زنی داشته باشد. به نظرم توان چانه زنی آقای کروبی در این قضیه بالاتر است.

پاسخ تاجزاده این بود: در این مرحله آنچه مهم است داستان ۲۲ خرداد است چون احتمالا اگر هر دو کاندیدا رأی نیاورند قطعا کابینه ای نخواهد بود که مورد نظر من یا شما باشد. این حرف درست است که هر چه رأی کاندیدا بیشتر باشد مطمئنا قدرت بیشتری خواهند داشت. اما آقای موسوی در مورد وزارت کشور روی دو مسئله حساسیت دارند  که یکی مسئله شوراها است و دوم مسئله انتخابات و نظارت استصوابی است که آقای موسوی بارها گفته اند با نظارت استصوابی مخالف اند و وزیری خواهند گذاشت که مدافع حقوق کاندیداها باشد. در مورد علوم هم آقای موسوی صراحتا گفته اند که دنباله کار آقای خاتمی را می گیرم که مدیریت دانشگاه را باید اعضای هیات های علمی تعیین کنند و تردید هم ندارم. با دانشجوی ستاره دار و انحلال تشکل ها هم مخالف است. در مورد وزرات اطلاعات هم خارج از اشل آقای یونسی نمی گذارند.

سئوال بعدی این بود:از نشست آبان ماه که آقای تاجزاده حضور داشتند ما بحث مطالبه محوری را پیگیری کردیم و بیانیه ای مفصل دادیم و مطالبات را تدوین کردیم و در دیدار با آقای کروبی مطرح نمودیم که ستاد ایشان هم پاسخ هایی داده اند اما در مورد آقای موسوی علیرغم مسئله دیدار با ایشان که تاکنون پاسخی نگرفته ایم، به مطالبات دانشجویان هم پاسخی داده نشده و هیچ جلوه ای در صحبت های ایشان نداشته است در صورتی که در دانشگاه ها هم از ایشان پرسیده شده است. چرا شما در مشارکت و سازمان مجاهدین این روند را طی نکردید که مواضع کاندیداها را شفاف کنید و بعد حمایت کنید و تنها موضع تان هم این باشد که آقای موسوی رأی آور تر است؟

تاجزاده در جواب این سئوال گفت: چون ما فکر می کنیم در شرایط کنونی باید در کشور توزیع قدرت صورت بگیرد چه با آقای موسوی و چه با آقای کروبی. قطار مدیریت کشور در ریل درست قرار گیرد که هر دو می توانند و سوم هم اینکه از حقوق شهروندی در حد مقدورات دفاع شود که هر دو باز هم می توانند. اینکه روی رأی آوری تأکید می کنیم برای این است که مثلا در امریکا هم روی این موضوع تأکید می کنند. وقتی کاندیداها حداقل ها را دارند باید بین دو کاندیدا شخصی که رأی آور است را انتخاب کرد.

 

 

مناظره دوم

در مناظره دوم حامیان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، محمدرضا تاجیک و غلامحسین کرباسچی به مناظره پرداختند.در آغاز این بخش از جلسه،مجری با اشاره به اینکه انجمن های اسلامی دانشجویان  ۵۴ دانشگاه کشور با صدور بیانیه ای اعلام کردند که ادامه شرایط موجود کشور را به نابودی خواهد کشاند ولذا  احمدی نژاد باید کنار گذاشته شود،بحث را بااین سوال آغاز کرد که:   به چه کسی رأی بدهیم؟

محمدرضا تاجیک برای شروع این بحث،به برشماری مزایای موسوی پرداخت و از جمله گفت:

شرایط کنونی شرایط تصادم بزرگ سیاسی است که این تصادم نابرابر است و رقابتی است که طرفین بازی از کارت های متعددی که در دست دارند استفاده می کنند و بعضی از بازیگران کارت های بسیاری دارند و برخی نه تنها از قدرت گفتمانی که از قدرت پشت گفتمان هم بهره می برند و شبکه های انسانی، امکانات و رسانه های گوناگون بهره می برند اما هدف باید پیروزی باشد.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه« باید اولین هدف ما خود انتخاب باشد»اظهار داشت:دومین حرکتی که در شرایط کنونی باید انجام داد این است که جنبش اصلاحات را باید انتخاب کنیم و نگذاریم بی حضور تو این جنبش بمیرد. نگذارید این درخت تناور خشکیده شود. اگر آلترناتیو جامعه ما برای تغییر یک جنبش اصلاحی است و دیگر به انقلاب نمی اندیشیم باید به تغییر اصلاحی فکر کنیم و باید جنبش اصلاحات را پاس بداریم. نفس حضور شما نشان می دهد که روزنه های تغییر وجود دارد و از رهگذر گفتمان می توان حرکت توفنده ایجاد کرد. دیگر نمی توان منطق تغییر را از لوله تفنگ دید و جریان های رادیکال از راه گفتمان به دنبال تغییر هستند. ما هم باید بیندیشیم که این جنبش باید پابرجا بماند. مسئله اول ما انتخاب جنبش اصلاحات است و با هر فردی جنبش زنده می ماند باید به آن توجه کرد. باید بیندیشیم چگونه می توان جنبش را حفظ کرد و این موضوعی است که آقای خاتمی روی آن تأکید داشتند….بحث سوم هم این است که گفتمان را انتخاب کنیم. قبل از انتخاب فرد، گفتمان را باید انتخاب کرد. گفتمان معنا و رنگ و بو دارد. گفتمان یک نظام معنایی است و ترکیبی از علائم روانشناختی و ماوراء روانشناختی است. آیا گفتمان منطبق با روح زمانه و آینده جامعه ما هست یا نیست؟ منطبق با متغیرهای بی بدیلی که در جامعه ما دارد ظهور می کند هست یا نیست؟ آیا چنین نظام گفتمانی می تواند تولید معنا کند؟ آیا چنین نظام گفتمانی می تواند هویت های متکثر جامعه ما را مانند یه زنجیر به هم وصل کند؟ نه اینکه همه یک هویتی شوند. چگونه می توان گفتمانی ایجاد کرد که همه آحاد جامعه را در خود جای دهد. بعضی از گفتمان ها سطح فراگیری شان جغرافیا نمی شناسد.باید به گفتمانی توجه کرد که در شرایط کنونی جامعه ما از استعداد هژمونی شدن برخوردار باشدو بتواند گزینه اول جامعه باشد و پیروز شود و در لایه های مختلف جامعه نفوذ کند. و اینکه این گفتمان بتواند نقش کلید داشته باشد و مشکلات جامعه امروز را پاسخگو باشد. گفتمانی که کارآمد باشد. وقتی که  انتخاب می کنید گفتمانی را انتخاب کنید که این خصوصیات را داشته باشد. گفتمانی باشد که امکان تحقق آن وجود داشته باشد.چهارم اینکه باید جامعه را انتخاب کرد و به فکر آینده جوانان باشیم. باید نسبت به آینده ایران حساس باشیم و باید فکر کرد چگونه می توان تغییر ایجاد کرد. باید شرایطی را به وجود بیاوریم که یک گام به جلو برداریم و آهسته و پیوسته شرایط را تغییر دهیم. باید بتوانیم که یک حرکت را به انتها برسانیم. باید فکر کنیم تغییری که می خواهیم به وجود بیاوریم که انتها داشته باشد.در مرحله آخر هم فرد را انتخاب کنید که من فکر می کنم باید آقای موسوی را انتخاب کرد اما شخصیت هایمان را نباید دچار خودشیفتگی کنیم. باید شخصی را انتخاب کرد که حامل این گفتمان باشد و کارگزار آن باشد و بتواند تغییر ایجاد کرد.

پاسخ غلامحسین کرباسچی اما چنین بود:من با گفته های آقای تاجیک موافقم و گزاره های کلی را قبول دارم و شخصا خوشحالم که دوستان پیشگام آزادی خواهی و مطالبات دانشجویی در این مسیر گام برداشتند و این را از برکات دولت آقای احمدی نژاد می دانم. ما در ستاد آقای کروبی از زمانی که آنجا بودیم تلاش کردیم که یک سری اسنادی را تهیه کنیم که با چشم باز حرکت کنیم. اولین برگ این سند را آوردم که نشان دهم که با گزاره های آقای تاجیک موافق هستیم و اهداف ما به این شرح است:

۱)عبارت است از رئیس جمهور نشدن آقای احمدی نژاد

۲)رئیس جمهور شدن آقای کروبی

۳)تبدیل شدن جناحی که فعالیت می کند به مجموعه ای که نمایانگر اصلاحات باشد

۴)یکپارچه کردن نیروهای اصلاحات

۵)تقویت نهاد انتخابات به معنای واقعی کلمه به مثابه یک راه حل دموکراتیک

کرباسچی ادامه داد:باید مطالبه محوری را جدی تر از کاریزما سازی بگیریم و قطعا به لحاظ شخصی علاقه بیشتری به آقای موسوی دارم اما برای انتخاب با توجه به برنامه ها آقای کروبی را انتخاب می کنم. در بین خودمان نباید دچار احساسات شویم و اگر ما دنبال برنامه محوری نباشیم نباید امیدوار بود جامعه را بتوان به سمت مطالبه محوری سوق داد.در دست جناح چپ غیر ازعنوانش و بحث هایش و انگیزه ای که می تواند در بین مردم ایجاد کند چیزی وجود ندارد. نه پول، نه دستگاه های اداری و… .  قطعا اگر این شرایط تحقق پیدا کند و بتوانیم در نیمه راه شخصی را که شرایط دشواری به وجود آورده از قدرت پیاده کنیم نشان داده ایم که بخشی دموکراسی از قدرت پیاده کردن است نه فقط به قدرت رساندن. در درون گفتمان باید خیلی شفاف باید آن را مطرح کنیم که بخش زیادی از آن صنفی است که باید برای ان جواب داشته باشیم و بخشی هم مربوط به کل کشوراست. چند بحث مهم وجود دارد که اگر بتوانیم کاندیداها و مشاورین آنها را مجبور به پاسخگویی کنیم شفاف می توانیم تصمیم بگیریم چه کسی را انتخاب کنیم:

۱)چالش هسته ای که باید شفاف بگوییم که چه می خواهیم بکنیم. آیا ادامه روال موجود؟

۲)بحث روابط خارجی

۳)پرداختن به سیاست اصلی در گرایش دولت و اینکه یک اقتصاد آزاد خواهیم داشت یا دولتی؟در مورد سرمایه گذاری خارجی چه خواهیم کرد.

۴)کاهش تمرکز قدرت و گرایش واگذاری کارها به مدیران محلی، شوراها و مردم در قالب ان جی او و جمعیت های تخصصی و به نوعی حرکت به سمت فدرال اداره کردن کشور.

اینها را از کاندیداها شفاف باید پرسید.

 وی ادامه داد:در شرایط موجود باید اعلام کنیم تغییر قانونی اساسی سخنی که اسمش را نباید آورد نیست. همان طور که در زمان انقلاب بعد از ده سال تغییر اساسی در قانون اساسی در مورد تغییر نخست وزیری به رئیس جمهوری شکل گرفت و به اداره کشور و تثبیت نظام کمک کرد. الآن هم می توانیم بگوییم بعد از بیست سال مثلا چند اشکال دیگر هم وجود دارد که تغییر آنها به اداره بهتر کشور کمک می کند. بنابراین در این زمان انتخابات اگر این بحث را زمینه ذهنی اش را در جامعه فراهم نکنیم به صورت کاری که تثبیت حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی می تواند باشد فرصت از دست می رود. البته تثبیتی که با اراده مردم باشد و با خدمت بهتر کردن نه با مسائل امنیتی و بگیر و ببند. اینها آثار و نتایج انتخابات است.

در ادامه این جلسه از کرباسچی و تاجیک سئوالاتی پرسیده شد، از جمله اینکه:در ستادهای  آقای موسوی افراد متعددی حول ایشان حضور دارند. دوستانی که از انتهای جریان راست و چپ هستند. بعد از رأی آوردن آقای میرحسین کدام یک این افراد برنامه های خود را در دولت اجرا می کنند؟ اگر گفتمان هایی دچار تناقض باشند در مرحله عملیاتی شدن خیلی راحت تناقضات را نشان می دهد و پس از آن هم طرفداران کنار خواهند رفت.آقای موسوی می گویند بنده اصولگرای اصلاح طلب هستم. چه مولفه هایی از این دو کنار هم قرار گرفتند؟

تاجیک در پاسخ به این سئوال اظهار داشت: ما که دغدغه تغییر گفتمان ایشان داریم توجه دوستان را به مانیفست آقای موسوی که این هفته منتشر خواهد شد جلب می کنم. اگر از من سوال می کنید که یک چهره شناخته شدم و بیشترین ادبیات را در زمینه اصلاحات منتشر کردم. الآن مشربی داریم که پست مدرن هستیم که تمام دوانگاری ها را به هم می ریزد. گفتمانی که که بین دوگانه ها ایجاد کرده ایم. آیا اینکه یک گفتمان هویت های مختلف را در خود جای دهد اختلاطی محسوب می شود؟ آیا معیاری داریم که میزان اختلاطی و کدر بودن آن را نشان دهیم؟ آیا گفتمانی که از دموکراسی، حقوق شهروندی، توزیع قدرت و کثرت گرایی استفاده می کند کدر نیست؟

مجری جلسه سپس سئوالی را در  مورد مهدی کروبی مطرح کرد و اینکه گفته می شودوی شعارهای بسیار رادیکالی را مطرح می کنند و این در حالی است که موانع زیادی مانند سپاه و نهاد های امنیتی  و شورای نگهبانی وجود دارد . آیا آقای کروبی فقط برای اخذ رأی این شعارهای رادیکال را می دهند یا به این مسئله اندیشیده اند که چگونه آنها را اجرایی کنند؟

کرباسچی جواب داد: تاکنون ۴ تا بیانیه و ۳۵ سیاست در مورد اقتصاد و فرهنگ و سیاست داخلی و خارجی آقای کروبی داده اند و ما بررسی کرده ایم که همه اینها برای رئیس جمهوری که از مردم رأی بگیرد در یک زمان بندی قابل پیگیری است. هم اجرایی بودن و هم شفاف بودن مفاهیم مطلق نیستند ولی انتخاب گر باید نسبی انتخاب کند. همه شعارها را ببینید که کدام شفاف تر است و کدام نیست و کدام اجرایی تر است و کدام نیست.اینکه ما از حوض گرم رادیکالیزم ناگهان به حوض سرد اصولگرایی شیرجه بزنیم خیلی بد است ولی بدتر از آن این است که بخواهیم یک پا در حوض اصولگرایی و یک پا در حوض رادیکالیزم شنا کنیم. این کار نشدنی است. هر مدیری باید جهت گیری هایش در این جامعه ای که یک عده اصولگرا هستند و یک عده اصلاح طلب مشخص باشد. در کشور ما همواره مفهوم چپ و راست وجود داشته و تغییر نیروها نیز داده است اما آیا ما به اسم تغییر شرایط موجود و تحولخواهی ما تحولخواهی داریم یا می خواهیم شرایط موجود حفظ شود؟حتما باید نسبی نگاه کرد. اما کشور با درست کردن یک مخلوط اداره نمی شود. می توان کار را یک مدت دست انسان هایی داد که ادعای اصلاح طلبی دارند داد و اگر توانستند دوباره رأی بگیرند حاکم باشند.

 

ورود کروبی، غیبت موسوی

 در این بخش از جلسه،مهدی کروبی به جمع حاضرین پیوست و مجری جلسه ضمن خوشامد به وی گفت:البته ما از آقای میرحسین موسوی هم دعوت کرده بودیم که تشریف بیاورند.

وی سپس ادامه داد:در مورد آقای میرحسین موسوی تک گفته هایی وجود دارد. مثل اظهاراتی که در مورد قانون مطبوعات و یا رد صلاحیت های مجلس هفتم داشتند. اما آقای موسوی بارها تأکید کردند که به قانون اساسی پایبند هستند و به نظر ما قانون اساسی علی رغم نقدهایی که به آن داریم  ظرفیت های بسیاری دارد .اما آقای تاجیک طبق این قانون اساسی راهپیمایی و تجمع اگر بدون حمل سلاح و بدون زیر سوال بردن مبانی مقدسات و اسلام آزاد است، مطبوعات آزاد هستند و هیچ شخصی حق ندارد دیگری را به اتهام داشتن  عقیده ای  به زندان بیندازد.بنابراین اگر آقای موسوی رئیس جمهور شود و دفتر تحکیم وحدت درخواست مجوز تجمع برای ۱۶ آذر در مقابل سر در دانشگاه تهران کند، آیا وزارت کشور ایشان قبول می کنند؟ آیا وزیر علوم ایشان ۷۰ تشکلی را که در دولت نهم تعطیل شدند و یا غیرقانونی اعلام شدند به رسمیت خواهد شناخت و اجازه فعالیت به آنها خواهند داد؟

پاسخ تاجیک به این سئوال، مثبت بود.مجری ادامه داد: در  دولت نهم به ناحق و برخلاف قوانین  تشکل هایی چون انجمن های اسلامی و حتی کانون های فرهنگی تعطیل شدند.  در دانشگاه علوم پزشکی شیراز همین چند ماه پیش انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه را طی روندی غیرقانونی تعطیل کردند و یک شبه انتخابات برگزار کردند نشست طیف جعلی شیراز نیز آنجا برگزار شده است. گاها افرادی از طیف جعلی شیراز و یا کسانی که انجمن های دانشجویان را تعطیل کردند در ستاد آقای موسوی مشغول به کار هستند. آیا با روی کار آمدن آقای موسوی این تشکل ها با وجود اینکه جعل کنندگان آن در ستاد آقای موسوی هستند به دانشجویان برگردانده می شود؟

تاجیک گفت: از نظر من آقای موسوی مبنای کار را قانون می دانند و به هر تشکل و حزبی که در چارچوب قانون و مجاز باشند اجازه فعالیت می دهند. آقای موسوی صریحا اعلام کردند که با تعطیلی تشکل ها مخالف هستند و با زندان رفتن دانشجویان به دلایل سیاسی هم مخالف هستند. خانم رهنورد هم پشت تریبون رفتند و اعلام کردند که اگر ما بیاییم تمام زندانیان سیاسی را آزاد خواهیم کرد. آقای موسوی در چارچوب قانون تشکل هایی که آزاد هستند را پاس می دارند و تلاش می کنند هیچ تعرضی به آنان صورت نگیرد.

 سوال بعدی خطاب به کرباسچی مطرح شد و با این مضمون که: آقای کروبی در قانون مطبوعات حکم حکومتی را پذیرفتند. اما آقای کروبی شعارهایی می دهند که امکان دارد به حکم حکومت دیگری بینجامد. در آن زمان آقای کروبی چه کار می کنند؟

کرباسچی در پاسخ گفت: در مورد حکم حکومتی اگر می گوییم در اداره کشور خوب نیست یعنی اگر کسی را با حکم حکومتی خواستند امتیازی به او بدهند او هم نپذیرد، مثلا اگر شخصی رد شد با حکم حکومتی خواستند بیاورند بگوییم نه. ما هیچ وقت به این مسئله ایراد هم نگرفتیم و آن طرف قضیه هم کسی نگفته که حکم حکومتی است. در زمانی به رئیس مجلس تلفن شده است که به مصلحت نیست این لایحه الآن مطرح شود، اگر شخص دیگری جای ایشان بود حتی ابراز نمی کرد که این حکم حکومتی است و خودش بر عهده می گرفت. اتفاقا این شفافیت آقای کروبی است که مسئله را بیان می کند که علاقه ندارد خواست نمایندگان مجلس را از دستور کار خارج کند اما چون رهبری این موضوع را اعلام کردند و قائل به قانون اساسی هستم آن را می پذیرد. این شفافیت دو خاصیت دارد. اول اینکه اگر باری در این قضیه هست چه خوب یا بد معلوم شود که چگونه است و بعد از بحث قانون مطبوعات چند لایحه دیگر با این موضوع وجود داشت که مثلا لایحه ای با حکم حکومتی به مجلس نیاید؟ هر مسئول دیگری هم می خواست با سیاست و عاقلانه تصمیم بگیرد و شفاف باشد راه دیگری غیر از این نداشت و ما بنا نداریم در کشور که یک مرتبه رفتارهای غیر معقول و به هم ریخته ایجاد کنیم. به هر حال قاون اساسی است و باید به آن تن داد اما شفاف و عاقلانه باشد. بدون اینکه بخواهم اسمی ببرم اما مسئولان زیادی بودند که مورد علاقه ما هستند این کار را انجام داده اند اما علنی نکرده اند کسی هم نمی داند.آقای کروبی بارها گفتند که بنده در اداره کشور مثل زمان آقای موسوی، هاشمی و خاتمی بوده است، قصد ندارم به هیچ وجه از حکم حکومتی استفاده کنم.

در ادامه همین بحث تاجیک گفت: آمار در کشور ما نشان می دهد که به نظر ۶۰ درصد مردم ما مسئولین قبل و بعد انتخابشان دو فرد هستند. قبلش مواضع شفاف دارند و مردمی هستند ولی بعد از آن اینطوری نیست. اما من می گویم که اگر شخصی روایت بعد از انتخابش کاملا متحول شد هیچ الزامی ندارم که پابرجا باشم. حتما آقای موسوی شخصی نیست که حرفی بزند که نخواهد انجام دهد و به نظرم گفته های ایشان هم پوشانی اش با گفتمان اصلاحات کاملا مشخص است. دیدگاه های اصولگرا هم دارند و همه دارند. اینکه شما می فرمایید که این مسائل باید شفاف بیان بشود موافقم اما نباید کاری کنیم که تقاضاهای جامعه تشدید شود و بعد که عملی هم نشد، نا امیدی در همه جا پخش شود.