کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی در پاریس دیروز همزمان با مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد بیانیه ای صادر کرد که در جمع ایرانیان معترض، در برابر سفارت جمهوری اسلامی در این شهر قرائت شد.در این پیام تاکید شده است «
بهارستان سبزی خود را باز خواهد یافت، چرا که آن را با سیاهی میانه ای نیست».
متن این بیانیه به شرح زیرست:>ساعاتی پیش، رئیس دولت کودتا در مجلس کودتاچیان سوگند ریاست جمهوری یاد کرد.
مجلسی که محصول خون پدران و مادران آزادیخواهمان است، امروز به خیالِ ناشایستِ نمایندگانش با تائید عامل سرکوب، مهر تائیدی می زند بر مرگ ِ آزادی. اینان مرگ را فریاد می کنند، اما، صدایشان فقط به سلطان می رسد. همان که سالهاست زندگی در چشمانش رنگ مرگ دارد.
سرکوبگران، امروز تمام خیابان های منتهی به میدان بهارستان را بستند تا مبادا حتی ذره ای روشنایی، جشن سیاهی شان را خراب کند. شرمتان باد که روزهایی را برای جشن پلشت تان برگزیدید که “آزادیخواهی مان” وامدار آن است و حاشا که همان مکانی را برگزیدید که کتاب های تاریخ، 103 سال پیش از اینش را “مرگ استبداد” نامیدند. گرچه شما را چه نسبتی است با تاریخ، جز سوزاندن آن!
دوماه گذشت. ابتدا کوردلی را فقط در رئیس دولتتان دیدیم و فریاد زدیم “تا احمدی نژاده، هر روز همین بساطه”. تنها هفت روز گذشته بود که سلطان، دستور کشتار را علنی جلوی دیدگان اندک قلیلی از غلامان چاپلوسش صادر کرد.
باورش نکردیم. تا اینکه 12 ساعت بعد، جنازه ی شهیدانمان را تحویلمان دادند . یکی نه . دو تا نه. سه تا نه …..
پلیدی را بدانجا رساندید که پیکر شهدایمان را پاره پاره تحویلمان دادید و نزدیکانشان را تهدید به مرگ کردید.
دادگاه های فرمایشی به راه انداختید تا کسانی که حتی ذره ای تا دیروز در نامشروع بودنتان تردید داشتند به یقین برسند.
و امروز این شما هستید که ناگزیرید رئیس دولت کودتایتان را از پاستور تا بهارستان با هلی کوپتر جا به جا کنید! از ترس ِ حتی کوچکترین لکه ی سبزی که تمامی هیبت سیاهش را دربرگیرد. پس کجایند آن 24 میلیون نفری که به او رای دادند؟!
دلمان خوش بود که دیگر لیاخوف ها را دهه هاست بیرون انداخته ایم تا دیگر کسی نباشد که توپ رودرروی مجلس، خانه ی ملت، بنشاند. دریغ و درد که امروز لیاخوف های وطنی، خانه ی ملت را نه تنها به تسخیر در آورده اند، بلکه خانه ی آبا و اجدادیمان، وطنمان، ایرانمان را به محاصره گرفته اند. خون جوانِ وطن می ریزند و بیگانه اش می خوانند. اما بدانید که بیگانه شماییدو آنقدر اندکید و حقیر که شما را راهی نخواهد بود جز فرار به آن کشورهایی که مجیزتان را می گویند.
بدانید، بهارستان سبزی خود را باز خواهد یافت، چرا که آن را با سیاهی میانه ای نیست.