گفت وگو♦ تئاتر

نویسنده

حمید مظفری تولد 1327 شهرستان کازرون، از بازیگران قدیمی تئاتر ایران است. او در سال 1356 نشان درجه یک ‏هنری را دریافت کرده و پژوهش، نویسندگی، کارگردانی و بازیگری تئاتر، تلویزیون و سینما را در کارنامه خود دارد. ‏با او درمورد مقوله بازیگری به گفتگو نشسته ایم

hamidmozafari.jpg

‎ ‎انقطاع دو نسل بازیگری‎ ‎

از نظر تاریخی استعداد در امر بازیگری طی این چند دهه اخیر ایران چه تحولات و تعریفی را پیموده ‏است؟

ما در عرصه نقالی یا سخنوری بهترین بازیگران را داشته ایم.حال این سخنوران چه جوهره ای را برای نگاه داشتن ‏مردم در چنته داشتن بماند. مسئله مهم این است که چنین مراسم و آئین هایی نتوانسته است به بعد از زمان خودش راه ‏پیدا کند. اما آنچه که ما به آن رجوع می کنیم حدوداً از دوران دارالفنون اتفاق افتاده است. اولین نمایش ها برای دوبار ‏اجرا می شده است، آثار فرنگی آداپته شده اند.عین این اتفاق در لبنان هم افتاده است. اما چیزی که مهم ترین پاسخ به ‏سوال شماست تلاش عده ای از هنرمندان برای پیوند بازی بازیگران به بازی های میدانی گذشته است که از این میان ‏می توان به بهرام بیضایی و داوود میرباقری اشاره داشت.‏

فکر می کنید شیوه میدانی و نوع بازیگری موسوم به سنتی می تواند امروزه کارکرد داشته ‏باشد؟

از لحاظ شکل فرهنگی دیگر امکان ندارد.چون در زمان گذشته مردم برای دیدن تعزیه متعهدانه می آمدند. اما الان این ‏طور نیست. امروزه بازیگران ما می خواهند بدانند داستین هافمن چگونه بازیگری می کنند تا از او تاثیر بگیرند. زیاد ‏هم درپی ایجاد تاثیر در مخاطب نیستند.‏

به نظرتان مهم ترین مسائلی که باعث عدم پیشرفت بازیگری در ایران می شود، چیست؟

از زمانی که تئاتر در ایران شکل گرفت و درام نویس و بازیگر پیش آمدند، همیشه یک فقر اساسی وجود داشته است. ‏فقر فرهنگی در زمینه کسب دانش و امکان بروز بازده آن. من معتقدم در زمینه بازیگری استعدادهای درخشانی وجود ‏دارد ولی فقر فرهنگی مورد اشاره هم در کنار آن است.‏

hamidmozafari2.jpg

به نظر شما بازیگران ایرانی قدرت این را دارند تا بتوانند تکنیکی را از خود بروز دهند؟

بله.‏‎ ‎ما قبلا در تعزیه این را ثابت کرده ایم. در نقالی و پرده خوانی. اینها تکنیک های ما هستند. بله می شود. همین کاری ‏را که به عنوان آموزش در تئاتر امروز جهان انجام می دهیم. یعنی کار هنرپیشه برروی صدا و بیان هنرپیشه. ما آنها را ‏به خدمت می گیریم تا بتوانیم صدای صاف و صحیحی داشته باشیم.‏

مهم ترین دغدغه بازیگران امروز تئاتر ایران چیست؟

دغدغه آنها وضعیت مالی است. هیچ امنیتی درمورد ساعت تمرینات گروه ها هم وجود ندارد و این خیلی بد و تاثیرگذار ‏است.‏

از نظر تکنیکی چه تفاوت هایی را میان بازیگری قبل و بعد از انقلاب می بینید؟

نگاه به بازیگری در قبل از انقلاب تا حدود زیادی مشخص است.پس از انقلاب وقتی اختیارمان به دست خودمان افتاد ‏چیز دیگری جان گرفت. عده ای که پیش از انقلاب فعالیت داشتند ارتباط شان با انقلابی ها قطع شد. اتفاقی که بعد از ‏انقلاب با این انقطاع به وجود آمد یک رشد جهشی بود. قدیمی ترها فقط فرصت این را داشتند که تجربیات خود را به ‏جوان ها بگویند و فرصتی برای تجربه و نشان دادن نبود. پس تحول بازیگری در جامعه ما به طور جبری مسیر طبیعی ‏را پیموده است. بازیگران خلاقه ما می توانند در آزمون های بزرگ تری باشند.‏

hamidmozafari3.jpg

خلاقه به چه معنا؟

شاید یک از معناهایش مسلط بودن به دانش روز باشد. اگر بازیگر مربوطه احاطه به رفتارش داشته باشد مطمئنا اوضاع ‏بدتر نخواهد شد.‏

بازیگری از نظر شما چیست؟

بازیگری یکی از حرفه هایی است که به خاطر سخت و پیچیده بودنش رابطه برنمی دارد.درست است که شاید خیلی ها ‏از راه های میان بر با عنوان یدکی بازیگر خود را تا نقطه دیده شدن برسانند، اما ماندگاری در هنر بازیگری به ‏خصوص بازیگر تئاتر با معیارهای دیگری سنجیده و ساخته می شود.‏

پانته آ بهرام بازیگری را از تئاتر شروع کرد. بعدها پا به دنیای سینما گذاشت. او همیشه به بازیگری و فعالیت در تئاتر ‏عشق می ورزد و همواره از دوران و آثار تئاتری خود به عنوان بهترین پشتوانه ها یاد می کند. با او در رابطه با مقوله ‏بازیگری و اقتصاد تئاتر گپ زده ایم…‏

pantea1.jpg

در تلاش معاش!

در قیاس بازیگری تئاتر ما در کجای تئاتر دنیا قرار داریم؟

من فکر می کنم که باید با یک قرارداد پیش برویم. بیایید فکر کنیم، ایران اصلا یک سیاره جدا است. نه یک کشور ‏جدا.وقتی به عمق مسائل نگاه می کنیم می بینیم به لحاظ بازیگری، حتی ما با هندوستان و ترکیه نیز قابل مقایسه نیستیم. ‏فکرمی کنم اگر ایران را جدا از سایر کشورها ببینیم بهتر می توان بحث را پیش برد. چون ما در قیاس با هر جای دیگر ‏جهان شکست خواهیم خورد. چه به لحاظ آموزش چه به لحاظ شرایط عمومی و بیشتر به رخ کشیدن بازیگری. اگر این ‏را به عنوان بخش غم انگیز ماجرا بپذیریم آن وقت می توانیم بگوییم حالا در مملکتی که چنین شرایطی را داراست، چه ‏کار می شود کرد. اگر این روش را در پیش نگیریم، آن وقت مدام باید بگوییم ما از دیگر کشورهای دیگر دنیا عقب ‏هستیم، ما نمی بینیم، نمی شناسیم، نداریم و…‏

جدا از امکانات، باید به کمبود کارشناسان زبده هم اشاره کرد.

بله. کلاس های بازیگری ما بیشتر شبیه کارگاه شده است. یک مجموعه دور هم جمع می شوند و تجربیات شان را ‏دراختیار یکدیگر می گذارند. چیزی به نام متد واقعاً وجود ندارد.‏

به نظرتان مهم ترین رکن برای یک بازیگر چه می تواند باشد؟

جدا از اصالت و سنت، تمرکز مهم ترین عنصر برای بازیگر است. در حقیقت داشتن فرصت برای بازیگر جهت فکر و ‏تمرین برروی نقش می تواند بخش بزرگی از مشکل آموزش یک تکنیک را حل کند و او را توانمند سازد. مثلا یک ‏شخصی به نام اکرم خان در پاکستان توانسته از ترکیب عمیق جنس بازیگری کاتاکالی و حرکت های دیگر یک تئاتر ‏ریتمیک که شیوه ای از بازیگری است به وجود بیاورد.‏

علت این امر را در چه می بینید؟

شناخت ریشه ها. وی از کودکی به عنوان یک بازیگر توانسته و فرصت داشته است که موسیقی و حرکت را بشناسد و ‏در حرفه خود تمرکز داشته باشد.‏

pantea2.jpg

به نظرتان از این دست اتفاقات در ایران نمی افتد؟

بله. جمله مناسبی را به کار بردید. اتفاقا این ها فقط به صورت اتفاق می افتد و دیگر ادامه پیدا نمی کند.مثلا در نمایش ‏‏”شازده کوچولو” به کارگردانی علی اصغر دشتی بود که استفاده از خوانش های تعزیه، بیان و صحنه تعزیه صحیح و ‏به جا بود.درنهایت ما شاهد این بودیم که در جنس بازی ها تاثیر تراژیک تعزیه نیز وجود داشت.‏

به نظر من با ظهور جریانی مثل تئاتر دیجیتالی؛ تعریف بازیگری تئاتر کمی متزلزل و دستخوش تغییرات شده است.من ‏همیشه به خودم می گویم در هرحال اگر من به عنوان بازیگر نتوانم تماشاگرم را بهت زده کنم، اصلا چرا بازی می کنم؟ ‏این هم یکی از مسائل مهم بازیگری است که متاسفانه کمتر به آن توجه می شود. شاید بخشی از جزییات را در برمی ‏گیرد، اما یک اساس را تشکیل میدهد.تکنیک یک ابزار است.قبول.اما براساس قرارداد شرقی بنا شود یا متد غربی؟ ‏اتفاق اصلی برای من واژه‏‎ ‎‏”تکرار” است. در صورت نبود امکانات و امکان بروز، قرارداد و تکنیک چگونه می تواند ‏یک بازیگر را به اوج برساند. ما در ایران با این معضل اساسی مدام دست به گریبانیم.‏

شما به عنوان بازیگر وقتی نقشی را می پذیرید در راستای رسیدن به عمق آن چه کاری را انجام می ‏دهید؟

معاش یک هنرمند در شرایط کنونی باعث شده است تا به این ظرایف فکر نکند.شما به عنوان بازیگر وقتی از سالن ‏خارج می شوید تبدیل به کس دیگری می شوید. دنبال دغدغه معاش خود می روید.بازیگر باید فرصت کار روی خود و ‏نقش را داشته باشد. اما این اتفاق در شرایط امروز ما کمتر رخ می دهد.‏

آیا تا به حال پیش آمده که برای تلاش رسیدن به نقش مورد توجه دیگر بازیگران و یا عوامل یا اصلا هر فرد ‏دیگری قرار گیرید؟

بله(می خندد) می گویند دیوانه. می گویند شما دیوانه اید که در جایی که نه امنیت فکری و نه امنیت مالی وجود دارد این ‏طور سمج ایستاده اید و رنج می برید.‏

نظرتان در مورد دانشجویان امروزی رشته تئاتر چیست؟

آنها براین امر آگاهند که دارند وارد فضایی می شوند که هیچ امنیتی ندارند.پس شرایط آموزش و یادگیری تحت چنین جو ‏نامطمئنی تضعیف خواهد شد.هیچ کس نباید فکر کند که چیزی برای ادامه دادن و یا اوج گرفتن وجود دارد. همه چیز ‏مربوط به خودشان است.‏

pantea3.jpg

نظرتان درمورد شیوه گزینش دانشجویان تئاتر در دانشگاه ها و تزریق آنها به بازار کار چیست؟

چون مرحله ای به نام گزینش، آموزش واقعی و استعدادشناسی وجود ندارد این دسته آدم ها مبدل به خوش شانسی هایی ‏می شوند که از فرصت های دیگران استفاده می کنند. این اتفاق در زمینه بازیگری تئاتر بسیار فاجعه است.‏

به نظر شما آنها حق ندارند در تئاتر بازی کنند؟

من می گویم ریشه آنها از تئاتر نیست. من معتقد به زحمت کشیدن هستم.به نظر من تئاتر و بازیگری دو علم هستند.چون ‏خیلی چیزها سهل و آسان شده است پس لزومی هم نمی بینند که خیلی چیزها را یاد بگیرند.‏

خانم بهرام به عنوان یک بازیگر یک برش از این دانسته ها را که باید یک بازیگر بداند را بیان می ‏کنید؟

یادم هست زمانی که در دوره آموزش نزد خانم گلاب آدینه بودم ایشان به من گفتند که کتاب تاریخ تئاتر ویل دورانت را ‏حتی اگر شده یک بار ورق بزنم.علت را جویا شدم و ایشان در جواب گفتند که تو به عنوان یک بازیگر باید بدانی در ‏طول تاریخ چه بلایی بر سر بشر آمده است. خب اگر بازیگری این چیزها را هم نداند که مغزش پوک می شود.‏

‏ ‏

‏.‏