کشاورزانی که در زمینهای حاصلخیز اصفهان کار میکردند از این پس باید برای امرار معاش فکر دیگری بکنند، چراکه رودخانه بزرگ شهر دیگر آب ندارد. به جای اینکه محصولات کشاورزی کشت شده با آب زاینده رود را بفروشند به آنها پول میدهند که کف خشک رودخانه را تمیز و آشغالهایش را جمع کنند.
بیش از هزار سال است که زایندهرود در مسیر خود از کوههای زاگرس به سمت گاوخونی در جنوب اصفهان، از وسط این شهر میگذرد. اما حالا بستر این رودخانه تبدیل به یک زمین خشک و آفتاب خورده شده است.
افشین در حالیکه علفهای کف رودخانه را میکند میگوید: “وقتی رودخانه آب نداشته باشد یعنی مجبورم زمینهای کشاورزیم را در شهر ورزنه ترک کنم و بخاطر روزی پانزده هزار تومان برای شهرداری کار کنم”.
مصطفی حاجهفروش رئیس کمیته کشاورزی اتاق بازرگانی اصفهان میگوید، خشکسالی زاینده رود باعث شده دو میلیون نفر در ساحل این رود درآمد خود را از دست بدهند.
آبی که بیشتر به خاطر سوءمدیریت و استفاده بیش از حد ناپدید شده، پشت سدهای زایندهرود برای مصارف خانگی و صنعتی نگه داشته میشود و یازده پل تاریخی این شهر را فقط به عنوان نمادی از آنچه دیگر موجود نیست باقی گذاشته است.
خشک شدن این رودخانه تاثیر زیادی بر این شهر که پیرامون زایندهرود ساخته شده گذاشته است. لندن نیز در اطراف رود تیمز ساخته شده و پاریس پیرامون سن.
اما اصفهان تنها بخشی از بحران خشکسالی است که در چهارده سال گذشته گریبان ایران را گرفته است. ایران تنها کشوری نیست که دچار بی آبی شده، اما مشکلاتش بسیار حاد است. افزایش جمعیت و کوچک شدن اقتصاد شرایط را سختتر کرده است و قرارگیری این کشور در مرکز منطقه بیثبات سیاسی که رقابت برای آب در آن شدید است، شرایط را به طرز خطرناکی ناپایدار کرده است.
بر اساس خبرگزاریهای داخلی، هزاران روستا وابسته به آب تانکر هستند. طی بیست سال آینده حداقل ده استان ایران مجبور خواهند شد به خاطر خشکسالی تخلیه شوند، مگر اینکه به این مشکل به طور جدی رسیدگی شود.
عیسی کلانتری وزیر اسبق کشاورزی ایران میگوید: “اگر نابودی سریع منابع آبهای زیرزمینی ادامه یابد، ایران با هفت هزار سال تاریخ، طی بیست سال غیرقابل سکونت میشود.” وی میافزاید کمبود آب تهدید بزرگتری نسبت به بحران هستهای، اسرائیل یا آمریکا ایجاد به حساب می آید.
بحران آب نگرانیهایی را در مورد خطر درگیری در ایران که همسایگانش نیز همگی با کمبود آب مواجه هستند ایجاد میکند.
حسن روحانی از ابتدای ریاستجمهوری خود گفته است باید با این بحران مقابله کرد. اما اصلاحات به پول نیاز دارد و اقتصاد ایران تحت فشار تحریمهای بینالمللی قرار دارد.
متخصصان بینالمللی میگویند، مقامات غربی تمایلی به کمک در بخش حفاظت آب ندارند. گری لوئیس، نماینده مقیم برنامه توسعه سازمان ملل در تهران میگوید: “حمایت از کسانی در ایران که میخواهند مشکلات مدیریت محیط زیست را از بین ببرند و تهدید تغییرات آب و هوا را کاهش بدهند، در جهت منافع سیاره، از جمله ایران است. چالشهای محیط زیست، خصوصا آب، باید اولویت امنیت انسانی در آینده ایران باشد.”
ایران با دویست میلیمتر باران که حدود یک سوم میانگین جهانی است و سه چهارم آن تنها در یک چهارم کشور میبارد، تاریخ قابل توجهی از مهندسی آب دارد. این کشور سدهای بزرگی ساخته و سیستم باستانی قنات را اختراع کرده است. با این حال جمعیت از چهل سال گذشته دوبرابر شده و تغییرات آب و هوایی که باعث کاهش شانزده درصدی بارش باران در این مدت شده، این سیستم را تحت فشار قرار داده است.
اما بزرگترین مشکل ایران نظام سخاوتمندانه یارانههاست که موجب اسراف در مصرف منابع آبی شود. این مشکل بیشتر در بخش کشاورزی است که حدود نود درصد آب ایران را برای پانزده درصد تولید ناخالص ملی مصرف میکند. مشوقهایی برای استفاده از سیستمهای حافظ منابع آب وجود ندارد و کشاورزان با آبهای زیرزمینی که به سختی جایگزین میشود از سیستم غرقآبی استفاده میکنند.
بنا بر آمار سازمان کشاورزی و غذای سازمان ملل، استفاده از آبهای زیرزمینی در سی سال گذشته، چهار برابر و تعداد چاهها پنج برابر شده است.
با اینکه بحران آب ایران مربوط به دهها سال قبل است اما در دوران احمدینژاد، با سپردن مدیریت آب به مدیران استانها، مشکلات بسیار بیشتر شد.
منبع: فایننشیال تایمز - 22 اوت