نمایشگاه نقاشی محمودحمزان لوی با عنوان “طبیعت سیاه و سفید”این روزها درگالری لاله تهران برپاست.این نمایشگاه که حاوی 19 تابلو با تکنیک رنگ و روغن است، فرمی از طبیعت با برداشت های خصوصی نقاش را درمقابل دیدگان بازدیدکنندگان قرارمی دهد. همکار ما در تهران گزارشی اختصاصی از این نمایشگاه تهیه کرده که می خوانید.
شکست معنا
امیل زولا می گوید: “هنرعبارت است از طبیعت که از خلال مزاج و روحیه شخص دیده شود.“اما تعریف هگل اهمیت و اعتبار هنرمند را بیشتر می کند زیرا که او به ذهن خلاق هنرمند ارزش می دهد. او معتقد است: “هنر اندیشه است که می خواهد بر ماده سرکش چیره گردد. یا اینکه هنر امر محسوس را روحانی و امر روحانی را محسوس جلوه می دهد. “از نظر او انسان به منزله بخشی از طبیعت از محیط خارجی خود تعین می پذیرد و تا اندازه بسیاری به انگیزه نیازهای گوناگون مادی و جسمانی خود عمل می کند زیرا که گرفتار آن دستگاه کلی ضرورتی است که طبیعت نام دارد. پس زیبایی طبیعت بیشتر به سبب پایان ناپذیری اعیان طبیعی، ناقص است. از این رو اگر ذهن آدمی بخواهد که مطلق را درصورت محسوس به حد کمال دریابد باید از طبیعت بالاتر رود و خود اعیان زیبا بیافریند. اینجاست که ضرورت هنرآشکار می شود…
محمود حمزان لوی در خلق آثار خود تلاش بسیار برای درک زیبایی و مستند ساختن آن بر روی بوم نقاشی می کند. او در انتقال احساسات خود بر روی بوم نگاهی ژرف به درون مایه های طبیعت انداخته و با همان نگاه قلم را برروی بوم چرخانیده است. تکنیک رنگ و روغن مورد بهترین انتخاب از دید نقاش برای انتخاب و ارائه نقوش در گالری است. برهمین اساس است که کارآیی رنگ و مانوری که او در تابلوها دارد بیش از هر چیز برجسته است. بر روی اغلب تابلوهای حمزان لوی عنصر رنگ نمود و زیبایی خاصی دارند و زمینه بیشتر کارهای ایشان به عنوان آفریینده تابلوها سبز و تاکید فراوان بر این رنگ به سادگی قابل رویت است. نکته ای که در تابلوهای نقاشی دیده می شود و بیش از هرچیز توجه مخاطب را به خود جلب می سازد نوع طراحی ها و شکل ساختمان یک تابلو به عنوان اثری هنری است. نقاش در ارائه آثار پیچیدگی ها و خطوط محو طبیعت را با ظرافت هر چه تمام تر طراحی و آنها را به عنوان عنصر فضاساز به کار می برد. با چشم پوشی از چند استثناء تمامی نقاشی های حمزان لوی با توجه به جلوه بصری ویژه شان، که اندیشه او را منعکس می کند،خلق شده اند.اگر چه به نظر می رسد نقاش به هنگام نقاشی طبیعت، خود را آزاد از قید و بندهای موجود می داندبا وجود این نسبت به آنچه در طبیعت مشهود است وفادار مانده.
بسیاری ازکارهای نقاش درنمایشگاه به سمفونی های رنگین شباهت دارند و برخی از آنها به الگوهای آبستره گرایش پیدا می کنند، ولی نقاش در هیچ یک از نقاشی ها ابزار تجسم را فراموش نکرده است و این گرایش به تجسم، پیوند او را به زمین و طبیعت می نمایاند. نکته ای که در تابلوهای حاضر در گالری لاله به چشم می آید انتقال کلی حسی است که در مراحل دقیق ترمعنای خود را تغییر می دهد و به نظر می آید این بزرگ ترین و برترین ویژگی این نمایشگاهی با موضوع طبیعت است. آرامش و متانت در نگاه اول به چشم و ذهن مخاطب جلوه ای از یک نمایشگاه کاملا معمولی از درختان و گل ها و گیاهان می دهد، اما مکث در مقابل هرتابلو و دقت در چگونگی خلق آن نگاه تماشاگر را به آثار تغییر می دهد. تنوع در ریزه کاری ها و ایجاد خطوط سخت و شکسته به همراه سایه روشن هایی که هر گوشه از تابلوها را به نقد و بررسی وا می دارد برداشت های بازدیدکندگان از آثار حمزان لوی را نسبتا تغییر می دهد.
گفت و گو با نقاش
چندمین نمایشگاه نقاشی شما است؟
این نهمین نمایشگاه من در تهران است که قبلا 3 نمایشگاه انفرادی و مابقی نمایشگاه های جمعی بوده اند.
نقاشی ها شما براساس تکنیک های رنگ وروغن است.آیا در خلق آثار خود معمولا از این تکنیک استفاده می کنید؟
هرکسی بنا برمطالعات و تجربیات خود به شناختی از مواد نقاشی و طراحی می رسد که از آنها برای ارائه کارهای خود سود می برد. به نظرم رنگ و روغن در تصویر ساختن موضوع مورد نظر من که همان طبیعت است می توانست به من کمک زیادی کند. البته در نهایت امر این تئوری به کارم آمد و به نظرم در ارائه آنها بهتر عمل کردم.
چه شد که به سراغ چنین موضوعی رفتید؟
”طبیعت خود هنرمند بزرگی است” این سخن گوته شاعر آلمانی است که طبیعت را منبع بزرگ الهام هنرمندان می داند و حتی به آنها توصیه می کند که برای آنکه اثر هنری خود را با معیارها و ارزش های زیبایی پایه ریزی کنید، بایستی ابتدا طبیعت را مطالعه نمایید، زیرا که طبیعت، تمام فرمول ها و قواعد هنر را به هنرمند دیکته می کند، و برای انسان، نخستین جلوه های زیبایی را معرفی می نماید. گر چه به نظرم زیبایی در طبیعت مدارج و مراحلی دارد که برخی برای انسان ظاهر وآشکارند و برخی دیگر در زیر نقابی پنهان هستند، اما آنهایی که در رابطه نزدیک تری با انسان می باشند مانند موجودات زنده، حیوانات و گیاهان، زیبایی خود را سریع تر عیان می سازند.این ها مدت ها دغدغه من است و لازمه احساس هایی که در مورد موضوعات نقاشی هایم در گالری دیده می شوند.
به نظرتان زیبایی طبیعت در یک تابلوی نقاشی چگونه پدید می آید؟
زیبایی طبیعت را زمانی می توان به صورت کامل درک کرد که جلوه های خارجی و رموز داخلی آن به خوبی شناخته شود. جلوه های طبیعت اعم از چهره های خارجی و وضعیت درونی مرتبا دست خوش تغییر و تحول است و ضمنا دارای رمز و رازی است که هنرمند را به سوی خود جذب می نماید.
این رمز و رازی را که می گویید در تابلوهای شما به نوعی قهارانه دیده می شود. آیا این جزو تکنیک های شما است؟
بله. روی این مساله تلاش های زیادی کرده ام تا گذشته از خلق یک اثر آن را خلاقانه بروز دهم. البته نمی دانم چقدر در این امرموفق بوده ام ولی اعتقدم این است که طبیعت دارای نمونه هایی است که چشم آدمی به ندرت می تواند در اولین نگاه رمز و راز آن را دریابد. گاهی نمونه هایی دیده می شوند که از مبانی ریاضی بسیار پیچیده ای برخوردارند و کار هنرمند کشف و انتقال آنهاست.