کبود وند یعنی همه فعالان حقوق بشر

نویسنده

samanrasoulpour.jpg

سامان رسول پور

S. com

محمد صدیق کبودوند روزنامه نگار و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان که از یک سال پیش در بازداشت ‏بسر می برد، روز گذشته به اتهام تاسیس و اداره این نهاد حقوق بشری از سوی شعبه 15 داگاه انقلاب تهران به 11 ‏سال زندان محکوم شد. صدور حکمی چنین سنگین که در سالهای گذشته برای فعالان حقوق بشر کم سابقه بوده، ‏اعتراض و نگرانی های زیادی را بین فعالان مدنی ایران دامن زده است. این فعالان در گفت و گو با روزاین حکم را‎ ‎‏”تکان دهنده و شوک آور” خوانده اند. ‏

nasrinsotodeh.jpg

نسرین ستوده، یکی از وکلای محمد صدیق کبودوند، محمد علی دادخواه عضو کانون مدافعان حقوق بشر، پروین ‏اردلان، فعال حقوق زنان، عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی، مهندس حسین شاه اویسی ‏عضو شورای مرکزی حزب ملت ایران، اجلال قوامی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر و کاوه کرمانشاهی عضو ‏هیئت اجرایی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در گفتگو با روز، با تاکید بر “غیرعادی” و “غیر منتظره” بودن ‏این حکم، خواستار آزادی کبودوند شده اند. ‏

‏ ‏

‎ ‎نسرین ستوده: شوکه شده ام‎ ‎

نسرین ستوده، یکی از وکلای محمد صدیق کبودوند درباره اتهامات وی و صدور این حکم می گوید:“واقعا حکم تکان ‏دهنده و شوک آور بود. اتهام آقای کبودوند در مراحل رسیدگی، تاسیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان بوده که ‏فعالیتی کاملا مسالمت آمیز و حقوق بشری بوده است. واقعا صدور این حکم من را شوکه کرده است. پیامی که چنین ‏احکام سنگینی می رسانند این است که از رادیکالیزه شدن جنبش های اجتماعی استقبال می شود؛صدور چنین احکامی ‏خلاف مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی و سیاسی و نیز برخلاف اصول آزادی بیان است. من انگیزه ‏صدور چنین حکمی را نمی دانم اما می دانم که نتیجه عملی این احکام این است که حرکتهای اجتماعی را رادیکالیزه می ‏کند و این چیزی است که فعالان حقوق بشر از آن پرهیز دارند. امیدوارم در مرحله تجدیدنظر، دادگاه با رعایت ضوابط ‏قانونی، حکم مذکور را نقض و برای آقای کبودوند حکم برائت صادر کند”. ‏

‏ ‏

‎ ‎محمد علی دادخواه: تشکیل نهاد مدنی جُرم نیست‎ ‎

محمد علی دادخواه، وکیل دادگستری و عضو کانون مدافعان حقوق بشر تاکید دارد که تشکیل گروه و اجتماع افراد در ‏آن جرم نیست. دادخواه می افزاید: “اصولاً در هنگام بررسی پرونده ایشان باید به چند نکته توجه داشته باشیم. نخست ‏آنکه برابر با اصول قانون اساسی هر کس می‌تواند در راستای امر به معروف و نهی از منکر عمل نماید. ضمناً برابر با ‏قانون اساسی اجتماع اشخاص در قالب گروه جرم نیست مگر آنکه دارای مشی مسلحانه باشند یا در راستای حمله و ‏خدشه وارد نمودن بر کیان اسلام اقدام کنند. از سوی دیگر این حقوق در ماده 6 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 14 ‏میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و نیز ماده 5 منشور آفریقایی حقوق بشر ذکر گردیده لذا چه از منظر قواعد حقوق ‏بشر و یا حتی حقوق داخلی صرف تشکیل حزب یا سازمانی که اهداف آن ضد امنیت و استقلال نباشد نمی‌تواند عامل ‏تعقیب از سوی‌ دادستان یا دیگر مقامات قضایی گردد. زیرا آزادی بیان، اندیشه و گفتار در زمره نخستین مواردی‌ست ‏که قانون برای هر انسانی معتبر دانسته؛ مضاف بر اینکه هر کس حق دارد که شخصیت او در همه جا به عنوان یک ‏انسان در مقابل قانون به رسمیت شناخته شود. بنا بر این مراتب انتظار ما آن است که دستگاه قضایی نسبت به آزادی ‏بلاشرط محمدصدیق کبودوند رئیس سازمان حقوق بشر کردستان اقدام نماید.“‏

‏ ‏

parvinardalan731.jpg

‎ ‎پروین اردلان: مقاومت کبودوند ستودنی است‏‎ ‎

پروین اردلان، فعال حقوق زنان و برنده جایزه اولاف پالمه هم در گفتگو با روز، این حکم را ناعادلانه می داند و می ‏گوید:“اعلام حکم 11 سال زندان برای آقای کبودوند، جدا ا‍ز آنکه برای یک روزنامه نگار و فعال حقوق بشری در ایران ‏بسیار سنگین و ناعادلانه است خبر از تنگ شدن بیشتر عرصه فعالیت برای فعالان حقوق بشری و روزنامه نگاران در ‏روزهای آتی نیز می دهد. اگر تا دیروز به اتها م زنی علیه روزنامه نگاران و فعالان جامعه مدنی و حقوق بشری و ‏زندانی کردن آنها اعتراض داشتیم انگار اکنون باید برای کاهش حکم های عجیب و غریب برای این فعالان اقدام کنیم. ‏طی همین چند روزه با صدور احکامی این چنین برای هانا عبدی فعال حقوق زنان ( 5 سال تعزیر در تبعید )، سعید ‏متین پور از فعالان حقوق اقلیت های قومی ( 8 سال تعزیر)، امیر یعقوب علی فعال کمپین یک میلیون امضا (یک سال ‏تعزیری) رو به رو بوده ایم. بنابراین صدور این حکم ها اتفاقی نیست و به همین دلیل هم می گویم هدفمند و برنامه ‏ریزی شده است و باید نسبت به آنها اعتراض کرد. امروز نوبت آقای کبودوند است و فردا دیگری. هرچند مقاومت ‏آقای کبودوند و خانواده ایشان ارزشمند و ستودنی است و هزنیه گزافی را هم بر آنها تحمیل کرده است اما باید در برابر ‏این فشارها مقاومت های جمعی را افزود. ‏

‏ ‏

ejlaleghvami.jpg

‎ ‎اجلال قوامی: کبودوند تهدید نیست، فرصت است‎ ‎

اجلال قوامی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر که از دوستان محمد صدیق کبودوند است، در گفتگو با “روز” از ‏فعالیتها و کارنامه وی سخن می گوید و معتقد است صدور این حکم، به معنای تحمل نشدن فعالیتهای مسالمت آمیز است. ‏اجلال قوامی می افزاید: “اولین میدان عمومی کبودوند، هفته نامه پیام مردم بود که به همت خودش و با همکاری برخی ‏از دوستان منتشر شد. محور این نشریه، جامعه مدنی و حقوق بشر بود که پس از 12 شماره به یکی از پرمخاطب ترین ‏نشریه ها در مناطق کردنشین تبدیل شد. اگر از این منظر به نوشته های وی طی سالهای 83، 82 و 84 نگاه کنیم، شاید ‏تصویری متفاوت نزد دیدگانمان جلوه گر شود؛صراحت و شفافیت نوشته های کبودوند را عده ای نمی پسندیدند، ولی ‏کدام فرد است که مستقل از ویژگیهای فردی خود بتواند رفتار کند. وی بیش از آنکه اهل سیاست باشد، دربند حقیقت ‏بود. برخی علاقمندند چنین رفتاری را تندروانه خطاب کنند ولی به نظر من کبودوند بیش از آنکه دربند تندروی یا ‏کندروی باشد، درمقام دفاع از حقیقت بود. آیا رفتاری را که داغ تندروی بر پیشانی اش زده شده است، به صرف چنین ‏امری می توان محکوم کرد؟ فرض کنیم آنچه که او نوشته یا گفته است، تندروی باشد، در اینصورت این تقاضای مردم ‏را که ناشی از یک نیاز است، چه کالایی پاسخ خواهد داد؟ بنابر این از این جهت کبودوند، نبایدیک تهدید تلقی شود بلکه ‏باید محمد صدیق کبودوند را یک “فرصت” ارزیابی کرد. مارکس در ایدئولوژی آلمان می نویسد:جامعه مدنی کانون ‏راستین و تئاتر تمامی تاریخ است. تفکیک حوزه خصوصی از حوزه عمومی، آزادی، سلطه بازار، تقدس حقوق و… ‏نشانه های جامعه مدنی اند. از نظر توکویل، مهمترین وسیله کنترل دولت، وجود انجمن های اجتماعی است. گرامشی ‏نیز می گوید:انقلاب اکتبر 1917 شوروی بدین علت رخ داد که بین دولت تزاری و مردم روسیه، جامعه مدنی وجود ‏نداشت. اما در اروپا جامعه مدنی، سپر بلای دولت است؛آن دولتها با سرکوب و محو جامعه مدنی خود را شکننده و ‏آسیب پذیر ساخته اند. فضایی وجود نداشت که در آن به شیوه های ظریف بتوان تولید رضایت کرد. بنابر این سیر ‏مطالبات تحول خواهی مردم، بجای آنکه در حوزه ی جامعه مدنی بریزد، بر سر آن رژیم ها ریخت و نتیجه آن شد که ‏تاریخ گواه داد. بنابر این کسانی که دل خوش داشته اند به تحدید جامعه مدنی، باید بدانند این کار اگر شدنی هم باشد، ‏پرهزینه و بی فایده است و حاصل ناچیزی به بار خواهد آورد. من به عنوان یکی از همکاران کبودوند در کار ‏مطبوعات و مجموعه فعالیتهای حقوق بشری، معتقدم صدور چنین حکمی در حقیقت مهر تاییدی بر تحمل ننمودن ‏گفتمان مدنی و مسالمت آمیز است و به نوعی به رشد رادیکالیسم در منطقه مدد می رساند. امید است که دستگاه قضایی ‏با سعه صدر بیشتری نسبت به تجدید نظر در حکم صادره برای آقای کبودوند مساعدت نماید”. ‏

amomeni.jpg

‎ ‎عبدالله مومنی: دفاع از حقوق بشر نهی از منکر نیست؟!‏‎ ‎

عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی(ادوار تحکیم وحدت)در گفتگو با “روز” معتقد است ‏کبودوند حتی بر طبق قوانین فعلی هم بیگناه است. مومنی با اشاره به اینکه فعالیتهای حقوق بشری محمد صدیق ‏کبودوند، امر به معروف و نهی از منکر است، می گوید: “آنچه از نظر حقوقی قابل توجه است همان نکته اساسی است ‏که وکیل آقای کبودوند هم تاکید کرده اند و آن بیگناهی ایشان حتی با توجه به قوانین فعلی است که انتقادات زیادی به ‏آنها وارد است. از نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل نهادهای مدنی علی اصول منعی ندارد، نهاد حقوق ‏بشری هم یک نهاد مردمی و مدنی است. شاید از نظر قانون تشکیل احزاب نیاز به مجوز داشته باشد که ان هم از نظر ‏ما در تناقض با اصول حقوق بشری است از این منظر نهادهای مردمی که نیازی هم به بودجه دولتی ندارند و به طور ‏شفاف عمل می کنند نیازی به اخذ مجوز ندارند، چنانکه شما می بینید این همه هیات مذهبی در سراسر کشور وجود ‏دارد و فعالیت می کند مگر اینها مجوز دارند؟ اصل هم بر این مبنا گذاشته شده که برای فعالیت آنها نیازی به مجوز ‏نیست. این مساله از نظر موازین جهانی حقوق بشر و میثاق نامه های بین المللی هم که جمهوری اسلامی بدان ها ملحق ‏و متعهد شده است مورد تاکید و تایید است. اما متاسفانه مساله اینجاست که رویکرد حاکمیت در تشخیص راه صواب و ‏خطا و دوست و دشمن دچار اشکال و ایراد جدی است و ایراد کار دراین است که حاکمیت ترویج حقوق بشر و ‏شهروندی و افشای موارد نقض آن را بر هم زدن امنیت می داند. در صورتی که در کشورهای توسعه یافته متولیان و ‏نخبگان ودولتمردانشان به این واقعیت پی برده اند که امنیت ملی از رهگذر امنیت فردی تامین می شود و در این میان ‏نهادهای حقوق بشری نقش عمده ای می توانند ایفا کنند. ما شاهدیم که رفتار کنشگران حقوق بشری و نهادهای مدافع ‏حقوق بشر و شهروندی را در زمره تهدیدات امنیتی تلقی می کنند. در حالیکه دقیقا برخلاف نظر حاکمیت، نهادهای ‏حقوق بشری تضمین کننده امنیت ملی و حقوق آحاد جامعه هستند. از سوی دیگر در قانون اساسی امر به معروف و نهی ‏از منکر در جامعه به عنوان یکی از اصول آمده است، حال سوال اینجاست که اگر افشای نقض حقوق انسانی افراد امر ‏به معروف و نهی از منکر نیست پس در منطق اقایان چه چیزی امر به معروف و نهی از منکر است؟ بعلاوه تمام این ‏موارد که در مورد تمامی فعالان حقوق بشر صادق است. در مورد آقای کبودوند و چرایی صدور چنین حکم بی سابقه ‏ای همچنین باید گفت متاسفانه حاکمیت در طی این سالها ظلم مضاعفی به اقلیت های قومی وجریانات هویت طلب از ‏جمله کردها کرده و با تحمیل محرومیت های اقتصادی و اجتماعی و نقض حقوق مدنی و سیاسی بر آنها، آنها را با ‏مشکلات جدی روبرو نموده است. لذا وقتی فردی مانند آقای کبودوند به افشای این موارد نقض حقوق بشر ویا به ‏مطالبه حقوق اقلیت ها می پردازد ـ هرچند رفتار او در چارچوب قوانین هم باشد ـ با او برخورد می کنند، چون واقعا ‏پاسخی برای این ظلم های مضاعف ندارند. در واقع گناه آقای کبودوند طرح بیان مسائلی است که در قانون اساسی نیز ‏جزو مصادیق نهی از منکر محسوب میشود. ‏

shahoveisi.jpg

‎ ‎حسین شاه اویسی : اندیشه را نمی توان با زور سرکوب کرد‏‎ ‎

مهندس حسین شاه اویسی، عضو شورای مرکزی حزب ملت ایران در گفتگو با روز صدور چنین احکامی را لطمه ای ‏به جامعه می داند و می گوید: “من فکر می‌کنم حفظ حقوق مردم عالی‌ترین قانون است. درباره حکم ناعادلانه و سنگین ‏علیه آقای کبودوند تنها می‌توانم بگویم درهیچ جامعه‌ای در شرایط عدم رعایت حقوق بشر، مجال تفکر خلاق نیز باقی ‏نخواهد ماند و این لطمه‌ای‌ست بزرگ به جامعه. متأسفانه در چنین شرایطی ناخودآگاه انسان از زندگی دور می‌شود و ‏سر بر دامان مرگ می‌نهد. باید به هوش باشیم از زمانی که رویای مرگ با این‌گونه رفتارهای مغایر با حقوق انسانی در ‏ذهن فرزندان ما به الگویی ماندگار تبدیل گردد، نخستین ضربه‌ی آن از یک سو به خانواده به عنوان نخستین واحد تشکیل ‏دهنده اجتماع و از دیگر سو به همبستگی ملی است. این‌گونه رفتارهای خشن با فرزندان کُرد ایران زمین به دور از ‏رأفت آگاهانه یا ناآگاهانه آبی است که به آسیاب بیگانه ریخته می‌شود. از تاریخ درس بگیریم که اندیشه را نمی‌توان با ‏زور سرکوب کرد. من امیدوارم در مرحله تجدید نظر این حکم ناعادلانه علیه این فعال حقوق بشر نقض شده و آقای ‏کبودوند به آغوش خانواده و عرصه‌ی جامعه بازگردد”. ‏

‏ ‏

kavehghasemi.jpg

‎ ‎کاوه قاسمی کرمانشاهی: جرم کبودوند، جرم همه ی ماست‏‎ ‎

کاوه قاسمی کرمانشاهی عضو هیئت اجرایی سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان هم ضمن ابراز “ناباوری” از ‏صدور این حکم، می گوید: “از شنیدن خبر لحظه‌ای خشکم می‌زند! آقای کبودوند را با تأکید تکرار می‌کنم تا مطمئن شوم ‏خبری که می‌دهد درباره اوست. از آن‌جا که طی این مدت در جریان اخبار دادگاه وی قرار داشتیم منتظر شنیدن اخباری ‏در این رابطه هم بودم، شخصاً با اعتقاد به عدم انجام هر گونه فعالیت خلاف قانون از سوی او تبرئه‌ی ایشان را به ‏انتظار نشسته بودم و در بدبینانه‌ترین حالت نیز احتساب این مدت یک ساله‌ی بازداشت‌شان را به جای محکومیت به ‏اتهاماتی که علیه وی مطرح شده بود و هیچ‌گاه از عرصه‌ی فعالیت‌های مطبوعاتی و حقوق بشری ایشان هم خارج ‏نگشت از نظر نمی‌داشتم. اما اینکه به یکباره خبر از محکومیت 11 ساله‌ی ایشان بدهند واقعاً برای‌ من غیر قابل باور ‏است! حکمی به غایت سنگین که با نوع فعالیت‌ها و اتهامات محمدصدیق کبودوند بسیار ناسازگار است. تشکیل نهادی ‏حقوق بشری با فعالیتی علنی و عملکردی مشخص که بیشتر فعالیتش را روی اطلاع‌ رسانی موارد نقض حقوق بشر در ‏مناطق کردنشین کشور متمرکز کرده ـ بدون توجه به اینکه از سوی حاکمیت صورت گرفته باشد یا اپوزیسیون و یا حتی ‏از سوی آن پدر و برادری که شرایط خودسوزی دختر خانواده را پدید می‌‌آورند ـ نمی‌تواند توجیه مناسبی برای ‏محکومیت 11 ساله‌ی بنیانگذار این سازمان باشد، که اگر چنین است پس به نام یک عضو سازمان حقوق بشر کردستان ‏صدور این حکم را علیه تمامی اعضای این سازمان دانسته و اعلام می‌دارم اتهامی که محمدصدیق کبودوند به خاطر آن ‏محکوم شده اتهام تک تک ما اعضای سازمان حقوق بشر کردستان نیز هست زیرا که اهداف مشترک‌مان در ارتقای ‏وضعیت حقوق بشر در کردستان و ایران انگیزه عضویت و فعالیت‌مان در این سازمان و در کنار آقای کبودوند بوده و ‏هست”. ‏