در احادیث مسلمانان ماجرایی به نام مباهله وجود دارد که شرح آنچنین است که می گویند در روز گار پیامبر اسلام بین مسیحیان نجران و مسلمانان قرار بر این گردید تا برای اثبات حقانیت خود یکدیگر را نفرین کنند، تا خداوند آن طرف را که دروغگوست، عذاب نماید. اما در روز موعد مباهله، وقتی مسیحیان دیدند که پیامبر اسلام به قدری مطمئن است که با نزدیکترین خویشان خود بر سر قراراین مباهله حاضر گردیده، بیمناک شدند و پذیرفتند که جزیه بپردازند.
اغراق نیست اگر بگوئیم انچه امروز بین ایران و امریکا می گذرد شباهت به ماجرای مباهله ای دارد که در روزگار پیامبر بین حق و ناحق گذشته است با این تفاوت که امروز در این مباهله به حکم خداوند آنکه محکوم به نابودی است نظام ولایی است که به دروغ خود را منتسب به اسلام و جق میداند واکنون در سراشیبی سقوط قرار گرفته آنچنانکه در واپسین لحظات نابودی خود، حتی حاضر به سازش و ایجاد رابطه با دشمن ۳۴ ساله خود می گردد که تا دیروز او را شیطان بزرگ می نامید.
این روز ها بار دیگررابطه با امریکا از سوژه های بحث بر انگیز جناح های قدرتمند در نظام جمهوری اسلامی گردیده، و کار بجایی رسیده است که بزرگترین مخالفان برقراری مذاکره بین این دو کشور،که پیش از این هر گونه بحث در این خصوص را جایز نمی دانستند و منوط به اجازه رهبری می خواندند، امروز بر سر ایجاد رابطه با شیطان بزرگ سینه می درانند ودر این باب سخنان تعجب برانگیز می گویند که مهمترین آن اظهارات اخیر محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوقبشر قوه قضائیه است که می گوید”اگر منافع نظام ایجاب کند با آمریکا حتی در قعر جهنم هم مذاکره خواهیم کرد” البته جناب لاریجانی برای کم کردن حساسیت چنین اظهاراتی اضافه می کند که “مذاکره با آمریکا تابو نیست که ممنوع باشد.” که از قضا درست هم می گویند چرا که این تابو را اولین بار کسی که امروز مورد خشم وغضب رهبری نظام است و دو فرزندش را به حبس و بند کشیده اند شکست.
در اخرین روز های پایان سال گذشته وچند روز مانده به نوروز ۹۱،باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی همراه با “دیوید کامرون” نخست وزیر انگلیس درارتباط با برنامه هستهای ایران و مذاکرات آتی قدرتهای جهانی با تهران گفت: هر چه بتوانیم برای حل موضوع پرونده هسته یی ایران به شیوه دیپلماتیک انجام خواهیم داد اما بلافاصله اضافه می کند بشرط آنکه در آن سوی میزکسی باشد که این تلاش ها را جدی بگیرد، بعبارتی دیگررئیس جمهورآمریکا با این گلایه نه تنها به چند دستگی وعدم هماهنگی درتصمیم گیری زمامداران جمهوری اسلامی اشاره می کند، بلکه برای پایان دادن به ۳۳ سال مناقشه، چراغ سبزی برای سران رژیم ایران روش می کند که تنها فردی که دردستگاه حاکمیت نظام ولایی، متوجه این سیگنال بر قراری ارتباط می شود، هاشمی رفسنجانی بود که بلافاصله به سبک و سیاق همیشگی خود که تمسک به خاطره گویی از آیت الله خمینی است، بار دیگرتلنگرضرورت برقراری رابطه با شیطان بزرگ را بر بدنه نظام می زند و حتی با اشاره به ماجرای سفر حود به عربستان،و نادیده گرفتن همه تلاش هایش دررفع کدورت ها با دولت سعودی، ان هم به این دلیل که مبادا ازاو بعنوان بانی تجدید روابط با عربستان یاد شود، این بار صراحتا به دشمنان خود اعلام می کند، هیچ چشم داشتی از مزایای سازش با دشمن ۳۳ ساله نظام نخواهد داشت و این افنخار را در بست در اختیار کسانی قرار می دهد که برای رهایی نظام از بن بست کنونی اولین گام را در مصالحه با بزرگترین ابر قدرت جهان بر دارد.و از قضا اولین گام از پس این فراخوان را، سایت محافظهکار “الف” وابسته به احمد توکلی٬ بر می دارد و در اقدامی بیسابقه اعلام می کند میزبان آلن ایر٬ سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا خواهد بود.
اگر چه یادآوری ضرورت برقراری رابطه با دشمن دیرینه نظام برای هاشمی تبعات سختی در بر داشت اما بی شک او را باید اولین فرد از دل نظام دانست که برای تجدید روابط با دشمن دیرینه نظام در این راه گام بر داشته است و بعد آن بود که در بین اصحاب قدرت جمهوری اسلامی، سخن گفتن درباره برقراری رابطه با امریکا آسان گردید که در ابتدا غالب این اظهارات با توپ و تشر به هاشمی که چرا چنین پیشنهادی را داده است،شروع می شد و در نهایت سخن را به همان نقطه از هشدار و ضرورت ایجاد رابطه با دشمن می رساندند که هاشمی برای اولین بار گفته بود.
اما بعد از هاشمی تنها فردی که از سوی نظام آن همدرصحنه بین المللی صراحتا پیشنهاد برقراری رابطه بین دو کشور را مطرح می کند محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور منتخب رهبری است که در یک جلسه گفت و شنود در حاشیه آخرین سفرخود به نیویورک روشنتر از همیشه از تمایل جمهوری اسلامی به برقراری مناسبات با آمریکا سخن می گوید و اعلام می کند که ایران آمادگی قدم برداشتن در راه بهبود سریعتر روابط میان دو کشور را دارد.اما این سخنان در حالی از سوی رئیس جمهور تحمیلی بر ملت ایران خطاب به دولتمردان آمریکا گفته می شودکه دیگر هیچ تمایلی از سوی این دشمن دیرینه برای مذاکره دیده نمی شود به ویژه که نفی موجودیت اسرائیل همچنان از محورهای سیاست منطقهای جمهوری اسلامی است.
محمود احمدی نژاد هم اگر چه پیش از اعلام چنین اظهار تمایلی به دلیل نافرمانی های دیگر دچارخشم و غضب رهبری قرار گرفته بود اما با این اعلام ناخواسته همچون هاشمی از سوی ولایتمدارانی که رابطه با امریکا را فقط در حیطه تصمیمگیری شخص حضرت “اقا” می دانستند به ملامت گرفته می شود ودر مظان اتهام دیگری نیز قرار می گیرد و عرصه بر او تنگ تر می گردد.
اما امروز با تاثیر گذار بودن تحریم ها و بسته شدن همه راه های گریز نظام از این بن بست، گویا مشاوران رهبری جام زهر را به دست حضرت “اقا” داده اند که اجازه سخن گفتن درباره ایجاد رابطه با امریکا مجاز می گردد و برخی حتی از هم اکنون در باب چگونگی این رابطه سخن می گویند طرفه آنکه امروز دیگر آن نگرانی “اقا” که این فتح الباب رابطه مبادا از سوی جناح مطرود (اصلاح طلبان) برقرار گردد وجود ندارد و هر چه هست خودی است و گوش به فرمان ولی امر مسلمین جهان اما با این همه این پرسش مطرح است که بر فرض تجدید روابط با شیطان بزرگ ایا رهبری نظام بدینگونه باقی خواهد ماند؟ ایا ساختار نظام در صورت تعاملات بین دو کشور دست نخورده باقی می ماند؟واین پرسشی است که از هم اکنون پاسخ آن واضح و مبرهن است.