“بزرگترین چیزی که وجود نداشته باشد از کوچکترین چیزی که موجود باشد، کوچکتر است”.
انتخابات ریاست جمهوری در ایران از یک نقطه نظر، خود ویژه و آغازگر راهی جدید است. در این انتخابات نیروهایی تصمیم گرفتند بجای عدم شرکت و یا حمایت بدون شرط از این یا آن کاندیدا با چهره، برنامه و خواست های خود به صحنه بیایند. این اولین بار نیست که این نظر مطرح شده و یا حرکتی در این راستا صورت میگیرد اما اولین بار است که نیرویی گسترده در این راه قدم می نهد. اطلاعیه نیروهای مطالبه محور و همگرایی جنبش زنان در طرح مطالبات برجسته ترین اقدامات در این راستاست.
زنان با خواست رفع تبعیض به میدان آمده و میکوشند مهر خود را بر روند انتخابات و نتایج آن بزنند. این اقدام با انتقاد کسانی که به دو راهی تحریم یا حمایت بی شرط خو گرفته اند مواجه میشود. استدلال میشود “طرح مطالبه زمانی معنا دارد که راه های عملی قانونی تحقق مطالبات در قوانین اساسی و ساختار عقیدتی یک حکومت وجود داشته، زمانی که چنین امکانی وجود ندارد طرح این مطالبات در انتخابات توهم زا و منفی است.”
در روزهای گذشته، جنبش همگرایی زنان با استدلالهایی مشابه مورد نقد قرار گرفت. استدلالهایی که این حرکت را تحقیر و خواست تغییر رژیم را تنها حرکت شایسته و بزرگ میدانند. گفته میشود، از آنجا که با حاکمیت کنونی امکان برآورده شدن کامل خواسته ها عملی نیست، طرح و مبارزه برای تحقق آنان در شرایط کنونی نادرست و مضر است. در این استدلال راه پیگیری خواستهای اجتماعی تنها از طریق تغییر حاکمیت گشوده و پس از این تغییر آغاز می شود.
آیا میتوان بدون طرح مطالبات، بدون جنگیدن سنگر به سنگر، شرایط تحقق خواسته هایمان را فراهم کنیم؟ مبارزه برای مطالبات معین، یعنی مبارزه برای تحقق آن در همین شرایط کنونی. کسانی که برای آزادی زندانیان سیاسی مبارزه میکنند، این خواست را همین امروز در برابر همین رژیم قرار داده اند ومیکوشند آنرا در همین شرایط عملی سازند. آزادی همه زندانیان سیاسی تنها در یک شرایط دمکراتیک عملی است و این مبارزه هر چند امروز به آزادی کامل زندانیان سیاسی منجر نخواهد شد اما میتواند دستگیری و زندانی کردن فعالین سیاسی اجتماعی را پرهزینه کرده، شرایط زندانیان را بهبود بخشید و از همه مهمتر اعتراض به وجود زندانی سیاسی را گسترش بخشد. مبارزه مطالباتی هیچ معنایی جز قرار دادن خواست های مشخص در برابر نیروهای حاکم و به وجود آوردن نیروی اجتماعی برای تحقق آن نیست.
کسانی که مبارزه علیه تبعیض را هدف خود قرار دادهاند واقفند که پیروزی در این راه نیازمند تغییراتی بنیادین است و حتی در شرایط وجود یک رژیم دمکراتیک نیز به پایان نمیرسد. مبارزه علیه تبعیض، امروز تنها خواست گروه کوچکی از زنان نیست. این خواست گسترده شده و این گستردگی منجمله با کوشش گام به گام کسانی که در این راه کوشیدهاند عملی گردیده. یکی از موثرترین راههای طرح این خواست در سطح جامعه و تلاش برای تحقق عرصههایی از آن، مطرح کردن خواستههای مشخصی در این زمینه در شرایط انتخابات و مورد سوال قرار دادن کاندیداها در این رابطه است. باید شرایطی بوجود آورد که کاندیداها مجبور شوند در این زمینه موضع گیری کرده و عناصری معین را در برنامه خود وارد سازند. دمکراسی و رفع تبعیض راهی است طولانی و دشوار که نیاز به پیگیرانی دارد تا این مسیر را طی کنند و نمیتوان آنرا به فردای نامعلوم موکول کرد.
کاندیدا شدن افرادی چون خانم ژیلا شریعتپناهی اقدامی است شجاعانه و درست آنست که مورد حمایت قرار گیرد. واکنش به حذف ایشان و دیگر کاندیداهای مخالف تبعیض از هزاران مقاله، سخنرانی و تظاهرات در اعتراض به شرایط غیردمکراتیک حاکم بر انتخابات، در اعتراض به نقش شورای نگهبان در تصمیم گیری به جای مردم موثرتر است.
حرکت مشترک تشکلهای مختلف زنان در طرح خواستهای مطالباتی خود در سطح کشور، سوال از کاندیداها در این رابطه و کوشش برای بوجود آوردن شرایط مناسبتر جهت مبارزه علیه تبعیض اقدامیاست که جا دارد همه آنانی که به تبعیض در کشورما معترضند صرف نظر از سمتگیری سیاسی نظریشان، آنرا مورد حمایت قرار داده و در جهت تقویت آن بکوشند.