آقای خامنه ای و مایه سرافکندگی

نوشابه امیری
نوشابه امیری

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از “پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا” گفته اند: “ابراز نفرت مردم دنیا از سران استکبار نشانگر این است که افکار عمومی دنیا شعارهایی همچون حقوق بشر و دموکراسی را از آنان باور نمی کند…. کسانی دم از حقوق بشر می زنند که ابتدایی ترین حقوق انسانها را در زندانها و در سراسر دنیا و حتی در مورد ملت خود لگدمال، و شکنجه را رسماً قانونی می کنند. آیا این مایه سرافکندگی برای یک کشور نیست؟”

این گزارش اگرچه با یک “دروغ” آغاز می شودو آن هم اینکه آقای خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی است، که چنین نیست [در زمان انقلاب 57 ، ایشان آخوند جوانی بود که حتی به شورای انقلاب هم راه نداشت. رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله خمینی بود. با پاره کردن عکس و حمله به بیت و مرکز نشر آثار وی هم این عنوان از آن کسی نمی شود. عناوین شغلی آقای خامنه ای، اینهاست: ولی مطلقه فقیه، رهبر جمهوری اسلامی و فرمانده کل قوا] ولی با یک سئوال اساسی ادامه می یابد که آقای ولی فقیه مطلقه مطرح کرده اندو خلاصه اش این است: پایمالی ابتدایی ترین حقوق انسان ها در زندان ها، به ویژه در مورد “ملت خود” مایه سرافکندگی نیست؟

سئوالی بسیار درست که یک پاسخ بیش ندارد: آری. مایه سرافکندگی ست.

پس ما به عنوان “خود ملت” از گوینده این سخنان می پرسیم:این مایه سرافکندگی نیست که ولی مطلقه فقیه حکومتی باشید که در آن ابتدایی ترین حقوق انسان ها در زندان هانقض می شود؟ این مایه سرافکندگی نیست که ماموران دولت تحت الحمایه “شکنجه را رسما قانونی” کرده اندو افرادرا دیگرحتی نه به دادگاه، که یک راست به زندان اوین “احضار” می کنند؟

این مایه سرافکندگی نیست که  درست همان زمان که می گویید “این مدعیان دموکراسی با مستبدترین و ارتجاعی ترین حکومتها در دنیا و از جمله در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا عقد اخوت می بندند و بعد هم دم از دموکراسی می زنند” نمایندگان حکومت تان، با کلید خزانه در جیب، چهار گوشه دنیا را در پی “مستبدترین و ارتجاعی ترین حکومت ها” می گردند تا به جهان، نشانش دهند و بگویند: این هم دوست؟
این مایه سرافکندگی نیست که “حفظ وحدت آحاد مردم را خاری در چشم دشمنان، و اصلی ترین نیاز کنونی” می دانیداماپاسخی به محمد خاتمی نمی دهید که به صراحت می گوید:شما رهبر یک جناح نیستید؟

این مایه سرافکندگی نیست که تأکید می کنید “اکنون کاملاً مشخص شده است، کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران در انتخابات ایستادند، از ملت نیستند بلکه افراد ضد انقلاب صریح و یا افرادی هستند که براثر جهالت و لجاجت خود همان کار ضد انقلاب را انجام می دادند و ربطی به توده مردم ندارند” اما یک کلمه نمی گویید این دو جوان مادر مرده که در تسویه حساب های شما بر دارشدند، اصلا نقشی در ماجراهای بعد از انتخابات نداشتند؟

آقا! باورکنید، جای سرافکندگی دارد؛ خیلی هم دارد. اگر نداشت که بزرگ ترین جشن انقلابی را که “انفجار نور” بود، در سایه بسیجی و امنیتی و اسلحه برگزار نمی کردید. اگر نداشت که زینب های این زمان که “همه مصائب و محنت های بسیار سخت مربوط به حوادث عاشورا، از قبل از آن تا به شهادت رسیدن عزیزترین عزیزان خود و بعد هم دوران اسارت فرزندانشان را تحمل کردند” و می کنند، در بند 209 اوین به بند نمی کشیدید؛ اگر نداشت که فرزند و برادر شهید را به میان اشرار نمی فرستادید و قلب رزمنده اسیر را، در چارچوب خانه اش نشانه نمی گرفتید؟دارد؛خیلی هم سرافکندگی دارد.

بیشتر هم می تواند داشته باشد اگر فردای 22 بهمن، مردمان ایران زمین بگویند: خون شهیدان ما می چکد از چنگ تو. پس؛ هشدار! هشدار! این روز، برای ملت ما روزی خواهد بود در میان روزهای فراوان مبارزه بااستبداد. روزهای این چنین در پس بسیار داریم و در پیش نیز. این روز اما برای تنهاترین ولی فقیه جهان، از روزهای آخر خواهد بود. از آخرین سرافکندگی ها. هشدار!