جیمز گلنز – آلیسا جی روبین
در جنگ دولت عراق با نظامیان شیعه وفادار به مقتدی الصدر در شهر جنوبی بصره، شاید هیچ عبارت دیگری نمیتواند پیچیدگی منازعات در عراق را به این اندازه روشن کند که: ایران و ایالات متحده، هردو خود را در یک سوی ماجرا می بینند.
دلایل این همگرایی را باید در منطق منفعت خود جستجو نمود، هر چند این منطق در جایی به کار می رود که حتی بدیهی ترین استدلال ها هم همیشه درست از آب درنمی آیند. اصولاً، ایالات متحده اینگونه محاسبه می کند که باید از دولتی که خود بوجود آورده، حمایت کندو قدم های لازم را برای مراقبت از نیروهای نظامی و مقامات غیر نظامی ایالات متحده بردارد.
به نظر می رسد انگیزه های ایران هم احتمالاً در این خلاصه می شود که پیروان نظامی و سیاسی آقای صدر در انتخابات استانی فصل پاییز، زمام قدرت را در دست خواهند گرفت. به این ترتیب در ایجاد منطقه هماهنگ در جنوب عراق مانع ایجاد خواهد شد و این در راستای منافع ایران است.
همسو بودن آمریکایی-ایرانی در عین دشمنی های دو طرفه، توجه بیشتری را به خود جلب می کند. ایالات متحده می گوید ایران از هزاران حمله علیه نیروهای آمریکایی در بغداد پشتیبانی کرده، به تندی در برابر برنامه هسته ای ایران موضع گرفته و در صورت عدم تغییر سیاست های ایران، بمباران این کشور را رد نکرده است. در آن سو هم، حداقل در سطح مقامات عالیرتبه، ایران ایالات متحده را به طوری جدی با عنوان شیطان بزرگ کره زمین توصیف می کند.
اما هردوطرف از موضوع جنگ آقای صدر، یکی از قدرتمندترین روحانیون شیعه عراق، بهره برداری می کنند. به دنبال دراختیار گرفتن آخرین نواحی از شهر بصره که تحت کنترل نظامیان صدر است و به عنوان نتیجه تلاش های یک ماهه، سفیر ایران در عراق- حسین کاظمی قمی- با اقدامی غیر معمول، به حمایت مستحکم از موضع دولت عراق دست زد و جنگجویان صدر را به عنوان افراد قانون شکن معرفی نمود.
وقتی نوبت به این سوال می رسد که ایران و ایالات متحده مایلند کدام رهبر شیعه را در کانون قدرت ببینند، هر دوی آنها حداقل در شرایط فعلی، رشد صدر را در هیچ جای دیگر به اندازه منطقه نفت خیز بصره و مرکز پرجمعیت ترین ناحیه عراق در منطقه شیعه نشین کشور، یک تهدید مشترک نمی بییند.
هرچند گروه های متنوعی در عراق حضور دارند، شیعه- سنی- ترکمن- کرد، اما عراق کشوری با اکثریت شیعه است و از نظر محاسبات ژئوپلتیک، ایران و ایالات متحده باید بدانند که می خواهند چه نوع دولت شیعه ای را در این کشور ببینند.
جناح مورد حمایت ایران و ایالات متحده، مجلس اعلای اسلامی عراق نام دارد که یک رقیب جدی برای جنبش سیاسی صدر محسوب می شود و توانسته در راستای منافع هر دوی این کشورها رفتار کند. تحت قانون اساسی عراق، استان ها می توانند با استقلال قابل توجهی نسبت به بغداد، مناطق خود را تشکیل دهند. مجلس اعلاء منطقه وسیع و نسبتاً همگنی از جنوب، و نیز کردستان در شمال را نمایندگی می کند که شامل نه استان است. از آنجا که بسیاری از رهبران این مجلس در زمان حکومت صدام حسین در ایران به حالت تبعید به سر می بردند، روابط سیاسی مناسبی میان ایران و این گروه وجود دارد.
این منطقه از عراق به خاطر اشتراک میراث شیعی با ایران، نفوذ این کشور را در منطقه نفت خیز عراق تسهیل نموده است.
پشتیبانی ایالات متحده از مجلس اعلاء هم تا حدودی به شاخه نظامی این مجلس- سازمان بدر- باز می گردد که هرگز با نیروهای ایالات متحده درگیر نشده است. همانطور که یکی از ژنرال های آمریکایی گفته است: “آنها سعی نمی کنند ما را بکشنند.” چنین سخنانی را نمی توان در مورد ارتش مهدی متعلق به آقای صدر بر زبان آورد. به اعتقاد ایالات متحده، این ارتش در پشت برخی از پیچیده ترین و مرگبارترین حملات به نیروهای آمریکا قرار داشته است.
دوم اینکه آمریکایی ها از همان ابتدای جنگ با صدام حسین، با مجلس اعلاء مانند یک متحد رفتار نمودند. اعضای این مجلس هنگام انتقال از ایران به داخل عراق، از امنیت برخوردار شدند و جزء اعضای اصلی بدنه اولین دولت عراقی پس از تهاجم آمریکا وسقوط دولت صدام قرار گرفتند. از آن زمان، ایالات متحده به پشتیبانی از دولت عراق پرداخته که به نوعی، مترادف با در قدرت ماندن مجلس اعلاء در سیستم پارلمانی کشور است.
معذالک، چنین موقعیتی می تواند تحت شرایط ناخواسته دچار آسیب شود. ممکن است ایالات متحده به سوی یک نزاع درون گروهی شیعه سوق پیدا کند. و ممکن است یک منطقه وسیع و تحت نفوذ ایران در جنوب عراق به وجود بیاید.
در جریان انتخابات سال 2005، بسیاری از حامیان آقای صدر در انتخابات استان های جنوبی شرکت نکردند. بنابراین هرچند خیل عظیمی از حمایت ها در این نواحی وجود دارد، اما این طرفداری در دولت های محلی جلوه گر نشد.
در نقطه مقابل، مجلس اعلاء به تشویق حامیان خود برای شرکت در رای گیری ها پرداخت و آنها حتی در نواحی که از طرفداران اندکی برخوردار بودند نیز به برتری دست پیدا کردند. اگر حامیان آقای صدر در انتخابات بعدی که برای ماه اکتبر برنامه ریزی شده مشارکت داشته باشند، این اطمینان را دارند که بسیار بهتر از موقعی که نامزدی را معرفی نکردند عمل خواهند کرد و احتمالا مجلس اعلاء بخشی از قدرتش را از دست خواهد داد.
در این میان، محاسبات سیاسی که ایالات متحده و ایرانی ها را در سوی شیعه ها در جنوب عراق قرار داده است، در پایتخت از هم می شکند. بهترین مثال هم آن چیزی است که در شهرک صدر می گذرد: منطقه غبارآلود، فقیرنشین و دربرگیرنده بیش از 2 میلیون نفر جمعیت شیعه در شمال شرقی بغداد و جایی که ارکان قدرت آقای صدر را تشکیل می دهد.
در آنجا، نیروهای عراقی و آمریکایی در تلاش برای بیرون راندن جنگجویان اصلی مهدی هستند که در خیابان های بصره به دام افتاده بودند. آتش آمریکایی ها در اینجا تندتر است، زیرا ارتش مهدی از شهرک صدر و مناطق اطراف آن به عنوان جایگاه پرتاب راکت به دفاتر عراقی ها و آمریکایی ها در منطقه سبز استفاده کرده بود.
با همه این ها، در مورد شهرک صدر یک تفاوت اساسی با بصره وجود دارد: نیروهای آمریکایی سهم بسیار بیشتری را در جنگ برعهده دارند. برای ایرانی ها که همواره مخالف حضور نیروهای آمریکایی در عراق بوده اند، این تفاوت با عواقبی همراه است.
منبع: نیویورک تایمز – 21 آوریل 2008