راهکار جلوگیری از تنش در زندان

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» زندانیان رجایی شهر همچنان در اعتصاب غذا

پنج زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر همچنان در اعتصاب غذا هستند، آنها خواستار انتقال دو زندانی دیگر این سالن به بندی دیگر هستند. دو زندانی که روز شنبه آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده اند. تاکنون مسوولان زندانی به این خواست آنها پاسخی نداده اند. منصوره اتفاق، همسر سعید مدنی به روز می گوید که حتی تنبیه معمول چنین مواقعی هم متوجه ضاربان نشده است.

با کیوان صمیمی اما درباره ریشه های بروز چنین اتفاقاتی در زندان و چگونگی جلوگیری از این مسائل مصاحبه کرده ام. روزنامه نگار سرشناس و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات که بیش از ۶ سال در همین زندان زندانی بوده و با این زندانیان زندگی کرده می گوید که راهکار بسیار ساده است ولی متاسفانه برخی مسولان زندان و نیروهای امنیتی نمی خواهند فضای زندان به خصوص بند سیاسی آرام و دور از تنش باشد.

سعید مدنی. سعید رضوی فقیه، کامران ایازی، جعفر اقدامی و بهزاد عربگل ۵ زندانی سیاسی زندان رجایی شهر هستند که در اعتصاب غذا به سر می برند. عکس های منتشر شده از سعید مدنی و سعید رضوی فقیه حکایت از جراحاتی در صورت و گردن آنها دارد.

روز گذشته منصوره اتفاق، همسر سعید مدنی به روز گفته بود که این زندانیان از سوی دو زندانی دیگر مورد ضرب و جرح قرار گرفته و در اعتراض به این مساله دست به اعتصاب غذا زده اند و خواسته انها انتقال دو زندانی ضارب از بند آنها به بند دیگری است. او حالا به روز می گوید که تاکنون به این خواسته توجهی نشده: علیرغم اینکه از سوی دادستانی گفته بودند رسیدگی می کنند کار خاصی انجام نداده اند. تنبیه عادی که باید بکنند هم نکردند مثلا برای کسی که چاقو کشیده براساس همان آذین نامه زندان و قوانین زندان تنبیهی در نظر بگیرند یا منتقل کنند جای دیگر هم تاکنون نکرده اند و آقای مدنی و بقیه همچنان در اعتصاب غذا به سر می برند.

یکی از دو زندانی ضارب هم در جریان این درگیری از ناحیه بینی دچار اسیب شده بود که براساس گزارش های رسیده به روز او به بهداری منتقل و تحت معاینه قرار گرفته اما از انتقال سعید مدنی و سعید رضوی فقیه به بهداری هم ممانعت به عمل آمده همسر اقای مدنی که خود روز گذشته از طریق دادستانی پی گیر مساله بوده می گوید: درخواست داده ایم از دادستانی که آقای مدنی و بقیه را پزشکی قانونی معاینه کند قبول کرده اند ولی تاکنون که هیچ اقدامی نکرده اند و منتظریم ببینیم فردا چه می کنند.

اما چرا چنین برخوردهایی به وجود می آید و چطور می توان جلوی چنین مسائلی را در زندان گرفت. کیوان صمییمی که سالها هم بند زندانیان سالن ۱۲ زندان رجایی شهر بوده می گوید که این اولین بار نیست که چنین اتفاقی می افتد و بارها چنین اتفاقاتی از سوی برخی از زندانیان در این سالن و بند سیاسی ها اتفاق افتاده. او اشاره می کند که وقتی یک زندانی بیش از ۱۰ سال در زندان به سر می برد فشارهای زیادی روی او است و این تنها فاکتور نیست و نباید توجیهی برای رفتارهای غیرانسانی و نامعقول افراد باشد: اما زیاد هم داریم افرادی که بالای ده پانزده سال در زندان هستند و رفتارهای اخلاقی و انسانی و معقول دارند. به این میزان سنوات زندانی فاکتورهای دیگری هم باید اضافه کنیم فاکتورهای اخلاقی و انسانی تا مجموعه این فاکتورها بتوانند رفتار زندانی را توضیح بدهند.

او سپس به اتفاق روز شنبه در بند سیاسی زندان رجایی شهر اشاره می کند و می گوید: این اتفاق دیروز متاسفانه اولین موردی نبود که توسط حتی همین دو زندانی انجام شده باشد و ۵ سال قبل هم نمونه هایی از این نوع برخوردها از همین دو زندانی دیده شد. بنابراین در بررسی علت برخورد خشونت آمیز و غیرانسانی فقط یکی از عوامل، عامل فردی است و طولانی بودن زندان و تاثیرات آن.

کیوان صمیمی راه جلوگیری از بروز چنین مسائلی را راهی ساده توصیف می کند و می گوید: راه جلوگیری از این اتفاقات آسان است اما متاسفانه مسولانی که می خواهند تشنج در زندان باشد این راه را انتخاب نمی کنند. ما بارها و بارها در این چند سالی که من انجا بودم راجع به چهار پنج نفر خاص از جمله این دو نفر صحبت کردیم درخواست دادیم بعضی وقت ها اکثریت جمع و بعضی وقت ها کسانی قدم جلو می گذاشتند به مسوولان توجه دادند که جنس این چند نفر با جنس بقیه زندانیان سیاسی و عقیدتی فرق دارد. بارها و بارها درخواست کردیم که اینها را که اتهام سیاسی و عقیدتی ندارند یعنی پرونده سیاسی و عقیدتی ندارند را از بند ما جدا کنند. اما توجهی نشد. دستوراتی که از بالا می آید اجازه نداده این افراد را از بند ببرند. ببرند. حتی یکی دو بار یکی از مدیران زندان رجایی شهر خیلی صریح گفت که من هم خیلی تلاش کردم که این چند نفر را از بند شما ببرم چون می خواهم این بند آرام باشد و این برای مدیریت خود من هم خوب است اما اجازه ندادند و گفتند نباید اینکار را بکنی. می بینیم همانطور که در جامعه عده ای از تشنج آفرینی نان می خورند. بعضی نیروهای امنیتی از خارج از زندان هم هستند که از این راه و از استراتژی به اصطلاح اختلاف بینداز و حکومت کن سود می برند.

او در باره این چند نفری که بدانها اشاره دارد توضیح می دهد که بعضی های شان یک زمانی پرونده سیاسی و امنیتی داشتند ولی هم پرونده ای هایشان اعلام برائت کرده اند از اینها. گفته اند اینها سالهاست دیگر سیاسی نیستند. مثلا فلان شخص پرونده ای داشت ۱۰ - ۱۵ سال پیش اما به مرور در زندان وارد مافیای فروش مواد مخدر شده و برای خودش آنجا پدرخوانده ای است و دستور می دهد و ارتباطات پیچیده ای با زندانیان عادی بند دارد و با نیروهای امنیتی زندان. خب این را دیگر نمی توان گفت زندانی سیاسی یا عقیدتی. از طرفی اینها ضدیت خیلی زیادی با بچه های سبز و اصلاح طلب دارند. یکی از همین زندانی ها مثلا در حیاط زندان راه می رفت به آقای خاتمی و اصلاح طلبان بد و بیراه می گفت و زندانیان اصلاح طلب و سبز را همدستان نظام می خواند و.. همین ها مشکل ایجاد می کند. مشکلی که به مرور تبدیل به جنجال و اغتشاش می شود.

سوال می کنم زمانی که شما در زندان بودید این مسائل به چه شکلی کنترل می شد: کیوان صمیمی توضیح می دهد: وقتی ا منتقل شدیم به رجایی شهر ابتدا در بند عادی بودیم و بعد از مدتی درخواست و پی گیری ها جمع مان کردند در سالنی. بلافاصله نشستیم براساس اعتقادمان به کار جمعی، آئین نامه ای نوشتیم ابتدا ۳۰ نفر بودیم بعد به ۱۰۰ نفر هم رسید و در طی زمان کم و زیاد شد اما به هرصورت شورایی تشکیل دادیم و انتخاباتی گذاشتیم به صورت ادواری که این شورا بند را اداره می کرد. ولی مواردی پیش می آمد که افراد متخلف که هیچ نظمی را قبول نداشتند، از تصمیمات و مصوبات سرپیچی می کردند با نیروهای امنیتی هم ارتباط می گرفتند و باعث اذیت و آزار بقیه می شدند. بعضی وقت ها با کدخدامنشی مسائل را جمع می کردیم بعضی وقت ها اما درگیری می شد، بارها و بارها افرادی را زدند و مضروب کردند و همین دو نفر که حالا چنین رفتاری کرده اند بارها مشکل ایجاد کردند. و سابقه و رفتار اینها اینقدر غیرقابل دفاع است که همفکران خودشان در زندان هم از آنها اعلام برائت کرده اند.

حشمت الله طبرزدی هم که سالها در این بند زندانی بوده روز گذشته به روز گفته بود: برخی درگیری ها در سالن ۱۲ زمان ما هم وجود داشت متاسفانه زندانان ها با اینکه می دانند ممکن است برخی از این افراد برای زندانیان سیاسی و عقیدتی مشکل ایجاد کنند، ولی جدایشان نمی کنند.