یکی از موفقترین تدابیر تبلیغاتی ستاد حسن روحانی، هنگام انتخابات ریاست جمهوری، فیلم کوتاهی بود که در آن وی را در حالتی غیررسمی در یک خودروی سواری نشان میداد که صدای محمدرضا شجریان پخش میشود و روحانی هم از علاقهاش به این استاد بزرگ موسیقی ایرانی میگوید. اما حالا سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نظرات رییس دولت در ایام تبلیغات، همنظر نیست. او به صراحت خواستار جبران رفتارهای گذشته از سوی شجریان شده و عنوان کرده شجریان از مردم و نظام فاصله گرفته است.
نمیشود منتقد باشد و فعالیت هنری هم بکند!
در روزهایی که خلف وعدههای رییس دولت و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در عرصه سینما و عقبنشینی در برابر تندروها، حساسیتبرانگیز شده، محمد حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد هم موضعی همسو با صدا و سیما و رسانههای اصولگرا گرفته و به نوعی خواستار توبه شجریان شده تا پس از آن امکان فعالیت در ایران برایش میسر شود.
نوشآبادی در نشستی خبری که عصر روز سهشنبه، نهم دی ماه در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد به موضوعات مختلفی از جمله مسایل حوزه موسیقی پرداخت. او با معرفی شجریان به عنوان یک چهره هنری که “خدمات خوبی به هنر ایرانی و توسعه هنر این مرز و بوم داشته و منعی هم برای فعالیت او نبوده است”، گفت: “شجریان در دهه اول انقلاب حضور خوبی داشت و برنامههای خوبی ارائه داد، اما رویکرد خود او و نوع رفتارهایی که در دهه دوم انقلاب به بعد موجب شد که او از مردم و نظام فاصله بگیرد و جدا شود.”
سخنگوی وزارت ارشاد توضیح داد: “اگر کسی بخواهد در این کشور فعالیت کند، باید یکسری الزامات را هم بپذیرد. نمیشود هم منتقد شدید باشد، هم معترض باشد، هم ضوابط حاکم بر کشور را نپذیرد، اما انتظار فعالیت هنری هم داشته باشد.”
او با بیان این که “خود شجریان مسوول فاصله گرفتن از نظام و مردم است و خودش هم میتواند مشکل را حل کند”، افزود: “راه ورود به عرصه هنر برای او و امثال او باز است، به شرط اینکه بیایند متعهدانه به هنر ایرانی اسلامی خدمت کند و به چارچوبهای نظام متعهد باشد. وی باید تصمیمهای شجاعانه بگیرد که رفتارهای گذشته خود را جبران کند و به موسیقی و هنر اسلامی و ایرانی برگردد. اگر چنین شود ما هم استقبال میکنیم.”
شجریان پس از ۸۸
محمدرضا لطفی درباره شجریان گفته بود: “شجریان هرگز سیاسی نبود و هرگز ما بحث سیاسی با هم نداشتیم.” اما در سالهای اخیر محمدرضا شجریان -چه بخواهد چه نخواهد- یکی از سیاسیترین چهرههای موسیقی ایران بوده است. او در دهه هشتم زندگی، کنسرتهایش را در خارج از ایران برپا میکند و اثر جدیدی هم روانه بازار موسیقی ایران نکرده است.
البته اصطکاکهای شجریان و صدا و سیما مسبوق به سابقه است. در زمانی که علی لاریجانی، سکان شبکههای رادیویی و تلویزیونی جمهوری اسلامی را در اختیار داشت، با درخواست استاد موسیقی اصیل ایرانی مواجه شد که میخواست لاریجانی به شبکههای مختلف رادیو و تلویزیون دستور دهد به جز دعای “ربنا” که در ایام ماه رمضان و هنگام افطار از شبکههای مختلف روی آنتن میرود، از پخش آثار دیگر او خودداری کنند.
اما اختلافات از آنجا عمده و حاد شد که پس از پخش ویژه برنامههای تلویزیونی که درنظر جریانات اصلاح طلب و منتقد، بیشتر تبلیغاتی محسوب میشد تا بیطرفانه و مخصوصا نقشآفرینی رسانه ملی در وقایع پس از انتخابات، صدای اعتراض شجریان بلند شد. او در نامهای به ضرغامی، رییس وقت سازمان، بار دیگر خواستار پخش نشدن آثارش از رادیو و تلویزیون شد. او همزمان در مصاحبهای با بیبیسی از این هم فراتر رفت و گفت: “در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدی نژاد، خس و خاشاک به حرکت در آمده اند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.”
او همچنین عنوان کرد هربار که صدای خود را از این رسانه می شنود احساس شرم می کند و بدنش می لرزد.
شجریان با گفتن این جملات، حملات سنگین رسانههای امنیتی و اصولگرا را به جان خرید.حجم تخریبها و حملات در حدی بود که خانه موسیقی در دفاع از شجریان، بیانیهای با امضای همه اعضای هیات مدیره صادر کرد.
اما حتی “ربنا” که شجریان پخش آن را از صدا و سیما مجاز دانسته بود، با وجود طرفداران بسیار، از برنامههای ماه رمضان در سالهای بعد رادیو و تلویزیون هم حذف شد.
مرتضی میرباقری، مدیریت آن زمان تلویزیون در اظهارنظری مشابه سخنگوی فعلی وزارت ارشاد گفته بود: “آقای شجریان به خاطر مواضع ضد انقلابی و مواضع بدی که علیه مردم کشور خود گرفته دیگر صلاحیتهای کافی برای حضور در قلب مردم را ندارد و خودش وجه خود را مخدوش کرده است. ما امیدوار هستیم که همچنان تا فرصت باقی است، ایشان برگردند و به تبع آن نظام هم دست لطف خود را به سر ایشان بکشد.”
مقامات وزارت ارشاد هم در آذر ۱۳۹۰ با یک دستور تلفنی، مصاحبه با شجریان و نوشتن از او را در رسانهها ممنوع اعلام کردند. تا این که شجریان در بهار ۱۳۹۲ و در ایام تبلیغات انتخاباتی دوباره به مطبوعات برگشت. حسن روحانی که گویا تمایل زیادی داشت علاقهاش به شجریان را ابراز کند، در مصاحبهای با هفتهنامه چلچراغ گفت: “ تعداد ایرانیانی که صدای شجریان را نشنیده باشند زیاد نیست و شاید اصلا کسی نباشد که صدای او را نشنیده باشد. حداقل همه ایرانیان صدای ربنای او را بارها بر سفره افطار شنیدهاند. من نیز به نوای موسیقی او گوش دادهام. هم شکوه و گلایه او در “بیداد” را شنیدهام، هم به “دستان” او گوش دادهام، هم شعر سعدی را در “نوا” و مرکبخوانی او شنیدهام، و هم به هشدار او که “تفنگت را زمین بگذار” باور دارم. او هنرمند بزرگی است و عصاره دو قرن موسیقی ماست، با هنرمندان بزرگی کار کرده و آثار ماندگاری خلق کرده است. باید به او و خدماتش احترام گذاشت. هر چند برخی از سلایق سیاسی او خوششان نیاید.”
پس از آن هم صدای شجریان در یک فیلم تبلیغاتی روحانی مورد استفاده قرار گرفت. اما حالا یک مقام دولت روحانی برای فعالیت مجدد این آوازهخوان پرآوازه ایرانی شروطی تعیین کرده و او را دورافتاده از نظام و مردم دانسته است. احتمالا این سخنان واکنش محمدرضا شجریان را به همراه داشته باشد اما سکوت حسن روحانی، اظهارات او در ایام تبلیغات انتخاباتی را با یک علامت سوال بزرگ مواجه خواهد ساخت.