ریچارد مورفی
سناتور هیلاری کلینتون و سایر اعضای تیم سیاست خارجی اوباما باید بدانند که چگونه روابط جدید ایران و آمریکا می تواند منافع آمریکا در عراق و افغانستان و حتی فرآیند صلح فلسطین و اسرائیل را ارتقا دهد.
تحقق این امر آسان نخواهد بود. سی سال از زمان پیدایش انقلاب ایران گذشته و در این مدت هیچگونه روابط رسمی دیپلماتیک و یا گفتگوی مستمر بین تهران و واشنگتن وجود نداشته است و سوء ظن های متقابل همچنان بین دو کشور وجود دارد.
بنابراین، تغییر نگرش آمریکا نسبت به ایران به اندازۀ تغییر نگرش ایران نسبت به آمریکا مهم است. ما این عادت را پیدا کرده ایم که تصور می کنیم خاورمیانه “حیاط خلوت آمریکا”ست و به راحتی منافع سایر کشورها، از جمله ایران، را در منطقۀ خودشان نادیده می گیریم.
این یکی از دلایلی است که تهران با کل طیف احزاب شیعۀ عراق دست دوستی داده و باعث ایجاد تنش های داخلی و افزایش مشکلات احتمالی مربوط به عقب نشینی نظامیان آمریکایی از عراق شده است. ایران بواسطۀ واگذاری تسلیحات، آموزش نظامی و سرمایه گذاری اقتصادی، در سوریه، لبنان و غزه نیز نفوذ پیدا کرده است. حمایت از حماس و حزب الله نیز از دیگر موارد افزایش نفوذ ایران در منطقه است که باعث پیچیده تر شدن درگیری فلسطین و اسرائیل و از بین رفتن اتحاد فلسطینیان شده است (ما نیز سهم خود را در اختلاف فلسطینیان داشته ایم). برنامۀ هسته ای ایران و لحن تهدیدکنندۀ محمود احمدی نژاد باعث نگرانی غرب و جهان عرب شده و بسیاری از اسرائیلی ها را متقاعد کرده است که ایران مهم ترین چالش موجود برای آنها بشمار می رود.
در مجموع، ایران در موقعیتی است که می تواند عناصر مخالف با صلح اسرائیل و فلسطین و یا موافقتنامۀ صلح اسرائیل و سوریه را فعال کند و در کل، باعث افزایش تنش ها میان اسرائیل و همسایگانش شود. از طرف دیگر، ایران در موقعیتی است که می تواند به کاهش تنش ها کمک کند و راه یافتن راه حل ها را بگشاید.
دولت بوش سیاست ایران خود را بر موضوع هسته ای معطوف داشته و بر تحریم ها تأکید کرده است و به تازگی رویکرد متحدان اروپایی خود را در خصوص ترغیب ایران به دادن اجازۀ بازرسی های همه جانبه از برنامۀ هسته ای خود اتخاذ کرده است. اما این ترکیب هویج و چماق تاکنون واکنش مثبتی نداشته و برنامۀ هسته ای ایران حتی سریع تر از چند ماه قبل توسعه یافته است.
تحریم هایی که تاکنون بر بانک ها و سایر شرکت های ایرانی اعمال شده اند، بیش از آنکه به رژیم ضربه زده باشند، به رشد اقتصادی این کشور و مردم عادی ضربه زده اند. به همین ترتیب، بکارگیری زور نیز بر ضد ایران توسط آمریکا و متحدانش بیش از آنکه باعث حل مشکلات شود، باعث تشدید آنها خواهد شد.
چندین روش برای نشان دادن علاقۀ ما به رویکرد جدید وجود دارد: گسترش مبادلات آموزشی و رویدادهای ورزشی. گفتگوی رسمی نیز باید میان مقامات رده پایین دو کشور آغاز شود، اما همین مقامات باید مجوز گفتگو از طرف دولت هایشان را داشته باشند. مذاکرات نیز باید به گونه ای باشد که تنها این تصور را ایجاد نکند که “ما تلاش کرده ایم” و اکنون چاره ای جز برگشتن به همان سیاست های خصمانۀ گذشته را نداریم.
در نظر واشنگتن، حفظ گفتگوی میان ایران و آمریکا مستلزم آن خواهد بود که ایران از تهدیدهای خود بر ضد اسرائیل دست بردارد و آمادگی خود را برای حمایت از صلح اسرائیل و فلسطین اعلام کند. اما واشنگتن نمی تواند انتظار داشته باشد که این سیاست یا سایر سیاست های ایران بعنوان پیش شرط گفتگوی با تهران تغییر کند. راه پیشرفت روابط ایران و آمریکا ناهموار خواهد بود، اما منافع احتمالی دو طرف آشکار است. اکنون زمان شروع است.
منبع: واشنگتن پست، 19 دسامبر