ایران و آمریکا باید رفتارشان را تغییر دهند

نویسنده

senator.jpg

ریچارد دبلیو مورفی ‏

سناتور هیلاری کلینتون که خود را برای اجرای وظایف وزیر خارجه آمریکا آماده می کند، و نیز سایر ‏اعضای تیم سیاست خارجی اوباما باید توجه کنند که رابطه جدید آمریکا- ایران، تا چه حد می تواند به ‏پیشبرد منافع واشنگتن در عراق، افغانستان و نیز فرآیند صلح اعراب- اسرائیل کمک کند. ‏

این کار ساده ای نخواهد بود. از زمان وقوع انقلاب در ایران و در کار نبودن هیچ گونه رابطه ‏دیپلماتیک و یا مذاکره مستمر میان واشنگتن و تهران سی سال می گذرد، و بدگمانی دوطرفه همچنان ‏سر جای خود باقیمانده است. ‏

ایران می تواند به سادگی از اقداماتی که ما در گذشته انجام دادیم، نظیر حمایت از صدام حسین در ‏جنگ دهۀ 1980 میان ایران – عراق و نیز تصویب بودجۀ پیشبرد دموکراسی در ایران از سوی ‏کنگره که به عنوان دلیلی از تمایل آمریکا به سرنگونی رژیم ایران تعبیر می شود- یاد کند. ‏

آمریکائی ها هم خاطرات تلخی از تسخیر سفارت خود و به اسارت گرفتن کارکنان آن در تهران در ‏سال 1358، نقش مشکوک ایران در ماجرای گروگانگیری دهه های 1980 و 1990 در لبنان، تأمین ‏تسلیحات و آموزش گروه های خاصی در لبنان و عراق از سوی ایران دارد. بااینحال، عدۀ کمی از ‏آمریکائی ها به یاد می آورند که ایران پس از اشغال افغانستان در سال 2003 چگونه با حمایت از ‏کنفرانس بن برای بازسازی افغانستان و حمایت از تصمیم مجلس آن کشور برای برگزیدن کرزای به ‏عنوان رئیس جمهور، به آمریکا کمک کرده است. ‏

به همین دلیل، تغییر رفتار آمریکا در برابر ایران به اندازۀ تغییر رفتار ایرانی ها در برابر آمریکا ‏دارای اهمیت است. ما عادت کرده ایم در مورد خاورمیانه طوری فکر کنیم، که گوئی «حیات خلوت» ‏آمریکاست و این باعث نادیده انگاشتن منافع کشورهای دیگری از جمله ایران در منطقه خودشان شده ‏است. ‏

این یکی از دلایل سود بردن ایران از وجود احزاب شیعه، ایجاد نزاع داخلی و اضافه کردن به ‏مشکلات برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از آنجا بوده است. ضمناً ایران از طریق تأمین ‏تسلیحات، آموزش و سرمایه گذاری اقتصادی به گسترش نفوذ خود در سوریه، لبنان و غزه دست زده ‏است. سرپرستی ایران در مورد حزب الله لبنان به توسعه این نیروی شبه نظامی منجر شد که توانست ‏در سال 2006 دربرابر ارتش اسرائیل بایستند و از آن پس، دولت لبنان را در حاشیه قرار دهد. ایران ‏از طریق رابطه مشابهی با حماس ، بر مشکلات مناقشه اعراب واسرائیل افزوده و اتحاد فلسطین را ‏خدشه دار کرده است. (البته آمریکا هم در ایجاد این انشعاب نقش داشته است.) برنامه هسته ای ایران و ‏اظهارات تهدید آمیز محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور این کشور، نگرانی غرب و جهان عرب را در ‏پی داشته است و بسیاری از اسرائیلی را متقاعد کرده که ایران تهدیدی علیه موجودیت آنهاست. ‏

ایران در مجموع در مقابل فرآیند صلح اسرائیل- فلسطین و توافق صلح سوریه- اسرائیل قرار گرفته و ‏عموماً سبب تشدید اختلاف اسرائیل با همسایگانش شده است. در نقطه مقابل، ایران در موقعیتی است ‏که می تواند سبب کاهش همه این تنش ها و باز شدن راهی برای حل و فصل این معضلات شود. ‏

دولت بوش در ارتباط با ایران، تمرکز خود را بر روی برنامه هسته ای این کشور و اعمال فشار برای ‏اتخاذ تحریم ها گذاشت. این اواخر هم تمهیدات مورد نظر اروپائی ها برای تشویق ایران به باز کردن ‏راه انجام بازرسی ها از برنامه هسته ای خود را پذیرفته است. اما این مجموعه از هویج ها و چماق ها ‏تا کنون نتوانسته نتیجه مناسبی بدست آورد و بر اساس گزارش ها، برنامه هسته ای ایران نسبت به ‏چند ماه قبل با سرعت بیشتری گسترش پیدا کرده است.‏

تحریم های اعمال شده علیه بانک ها و سایر مراکر به نرخ رشد کشور لطمه زده است و به مردم ایران ‏‏- که همواره نسبت به آمریکائی ها ابراز نزدیکی کرده اند- بیش از رژیم آن کشور آسیب رسانده است. ‏استفاده آمریکا و متحدانش از زور علیه ایران نیز به روش مشابه می تواند مشکلات بیشتری به وجود ‏بیاورد تا اینکه بتواند گره ای باز کند. ‏

راه های متنوعی برای روشن کردن منافع ما در اتخاذ یک رویکرد جدید وجود دارد: مثلاً وسعت دادن ‏به مبادله دانشجو و رویدادهای ورزشی. گفتوهای رسمی هم می تواند در سطوح پائینتر با مسؤولان ‏ایرانی آغاز شود اما باید اطمینان حاصل کرد که این نمایندگان به طور مشخص اجازه صحبت کردن به ‏نمایندگی از دولت خود را دارند. ‏

مذاکرات نباید نصفه و نیمه انجام شود و این احساس را به وجود بیاورد که «ما سعی خودمان را ‏کردیم» ، و حالا باید به سراغ سیاست های بی نتیجه قبلی مان برگردیم. ‏

از نظر واشنگتن لازمۀ اینکه گفتگوی آمریکا- ایران تداوم پیدا کند، تعهد ایران به دست برداشتن از ‏زبان تهدید علیه اسرائیل و نیز اعلام آمادگی آن کشور برای پشتیبانی از توافق بالقوه آینده میان ‏فلسطینی ها و اسرائیلی هاست. با اینحال، واشنگتن نمی تواند انتظار داشته باشد تغییر این سیاست و یا ‏سایر سیاست های تهران به عنوان یک پیش شرط برای گفتکوها درنظر گرفته شود. ‏

از طرف دیگر، ایران نیز انتظار تغییر سیاست آمریکا درقبال کشورش و نیز کل منطقه را خواهد ‏داشت. بررسی امکان بروز این تغییرات و چگونگی انجام آنها درصورتی امکان پذیر است که ‏مذاکرات در حال انجام باشد. ‏

جادۀ بهبود روابط آمریکا- ایران سنگلاخی است، اما منافع احتمالی هر دو طرف در آن مشهود است. ‏زمان آغاز این رویداد همین الان است.‏

ریچارد مورفی، پژوهشگر مؤسسه خاورمیانه است. او سفیر سابق آمریکا در سوریه و عربستان سعودی و نیز ‏دستیار وزیرخارجه آمریکا در روابط خاورنزدیک آسیای جنوبی بوده است. ‏

منبع: واشنگتن پست، نیوزویک- 19 دسامبر ‏