آرمین عارفی
روز سه شنبه ده ها قرص و کپسول در برابر مقر سازمان ملل در نیویورک بر زمین گذاشته خواهد شد. در داخل آنها هیچ ماده شیمیایی وجود ندارد، بلکه پیام هایی است که از قبل چاپ شده. مردم ایران از نبود دارو در کشور متحمل سختی های بسیاری می شوند: مادری که به دلیل کمبود لاکتوز نگران تغذیه فرزند شش ماهه خود است یا خانواده ای که برای نجات جان دخترشان که مبتلا به تصلب شرایین است سرخورده شده اند. هنرمند ایرانی ساناز سهرابی و سازمان های غیردولتی “هوار“و “زندگی در تحریم” داستان های غم انگیز ده ها ایرانی را، که قربانی تحریم های بین المللی اعمال شده علیه جمهوری اسلامی و برنامه اتمی اش شده اند، گردآوری کرده اند.
ساناز سهرابی دراین رابطه به لوپوئن گفت: “هدف این کمپین نشان دادن واقعیتی است که پشت کلمه «تحریم» پنهان شده. این کمپین فرصتی را در اختیار تمامی کسانی که می خواهند زندگی روزمره خود را به جهانیان نشان دهند قرار می دهد.” این مسأله به واقع غم انگیز است. در ماه نوامبر، منوچهر اسماعیلی-لیوسی ۱۵ ساله به دلیل نبود دارو برای بیماری هموفیلی در جنوب غربی ایران دار فانی را وداع گفت. در ماه سپتامبر نیز شهاب گیلانی، محقق برجسته دانشگاه گیلان، به این دلیل که سرطانش مورد مداوا قرار نگرفت فوت کرد.
افزایش قیمت ها به میزان ۴۰۰ درصد
رییس سازمان غیردولتی “زندگی در تحریم” به لوپوئن می گوید: “امروز اگر امید به حیات در نزد بیماران در حد بسیار پایینی قرار دارد، دلیل آن عدم سرمایه گذاری دولت ایران در زمینه واردات داروهای خاص برای درمان هموفیلی و سرطان است.” او در ادامه می گوید: “این درحالی است که قبل از مرگ شهاب گیلانی گفته می شد وضعیت سلامتی او تحت کنترل است، به جز اینکه او به شدت نیاز به یک داروی بسیار خاص داشت که تنها در خارج از کشور وجود دارد. مورد این دانشجو رسانه ای شد، زیرا او دوستانی داشت که دراین زمینه فعال بودند. موارد بسیاری دیگری نیز وجود دارد که در سکوت خبری باقی مانده اند.”
افرادی که لوپوئن با آنها در تهران تماس گرفته تأکید می کنند که جدا از داروهای “کمیاب”، بسیاری از قرص های متداول [مانند ضد سرماخوردگی، ضدکلسترول و دیابت] نیز کمیاب شده اند. و زمانی که در داروخانه ای پیدا می شوند، قیمت شان ۴۰۰ درصد افزایش یافته. این کمبودی است که مشکل بتوان آن را درک کرد، زیرا داروها مورد تحریم قرار نگرفته اند؛ چرا که تحریم ها صرفاً بخش های بانکی، نظامی، نفتی و هسته ای جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار داده اند.
تأثیر غیرمستقیم تحریم ها
فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، دراین خصوص به لوپوئن گفت: “ایران درحال حاضر با مشکلات بزرگی در زمینه بازار دارو روبروست که درواقع تأثیر غیرمستقیم تحریم های بین المللی هستند.” جمهوری اسلامی ۹۰ درصد مواد اولیه [ترکیبات فعال] لازم برای تولید داروهای ساخت خود را وارد می کند. خاوند در ادامه می افزاید: “مشکلاتی در زمینه واردات این مواد اولیه وجود دارد، زیرا انتقال وجه به بانک ها امکان پذیر نیست.”
دلیل غیرمستقیم دیگر: کاهش قابل توجه صادرات نفتی به دنبال توقف واردات نفت ایران ازسوی اتحادیه اروپا که از اول ژوئیه مطروحه گردید. پیامد فوری آن این بود که در سال ۲۰۱۲ درآمدهای نفتی جمهوری اسلامی نصف شدند و در سال جاری به ۴۰ میلیارد دلار رسید. فریدون خاوند می گوید: “این کاهش صادرات تأثیر مستقیمی بر واردات محصولات اولیه و ضروری، به ویژه دارو، داشت.”
فساد مالی
درحقیقت، سقوط در میزان صادرات که با مشکل پرداخت ارزی نیز تؤام گشته، باعث شده تا کمبود دلار به شدت محسوس شود. ارزش واحد پولی ایران در ماه سپتامبر به شدت سقوط کرد و باعث اعتراض بازاری ها شد. امروز مردم توجه خود را صرفاً به سوی اسکناس سبز [دلار] که در نظر آنها تنها پول باثبات است معطوف داشته اند. این تورم روزافزون باعث نرخ های تبدیل سرسام آوری شده که شرایط را مشابه زمان جنگ ایران و عراق کرده است.
اگر یک دلار در خیابان ۲۵۰۰ تومان فروخته می شود [نرخ آزاد]، برخی از واردکنندگان محصولات اولیه و ضروری از نرخ ۱۲۲۶ تومان بانک مرکزی بهره می برند. فریدون خاوند دراین خصوص می گوید: “این درحالی است که این واردکنندگان که مجوز واردات دارو را در دست دارند از ارز دولتی برای وارد کردن محصولات لوکس به کشور استفاده می کنند.” این استفاده متقلبانه اخیراً ازسوی رییس سازمان مواد غذایی و دارو محکوم شده. احمد شیبانی به دنبال سوءاستفاده از ارز این سؤال را مطرح کرد که چرا این نرخ های دولتی باعث شده تا بجای دارو، اتومبیل های لوکس، محصولات آرایشی، و غذا برای سگ و گربه وارد شود.
تنها راه حل علیه جنگ
فریدون خاوند براین باور است که: “تحریم ها بی شک به نفع برخی شرکت های مافیایی [نزدیک به حاکمیت] و سپاه پاسداران بوده است. بدین ترتیب می توان گفت که کمبود فعلی دارو در کشور نیز به دلیل فسادی است که مردم ایران همواره از آن رنج برده اند.” ولی اظهارنظر رییس سازمان غیردولتی “زندگی در تحریم” قدری منتقدانه تر است. او می گوید: “در چنین وضعیتی، فساد مالی بوسیله تحریم ها ایجاد می شود و ارتباطی به کشور ندارد. حکومت ایران که در حالت عادی گوش شنوایی نسبت به خواسته های مردم خود ندارد، از این فرصت طلایی که در آن می تواند تقصیر را نیز بر گردن غرب بیندازد استفاده می کند.”
پس حتماً اتفاقی بوده که سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس ایران نسبت به اعمال تحریم های بین المللی موضع گرفت و گفت: “تحریم دارو که علیه جمهوری اسلامی اعمال شده نقض آشکار حقوق بشر است.” سلیمان عباس همچنین افزود: “کشورهای غربی دسترسی بیماران ایرانی به دارو را محدود کرده اند تا جایی که به قیمت جانشان تمام شود.” فرانسوا اولاند، رییس جمهور فرانسه، در ماه اکتبر در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی درخصوص استراتژی کشورهای غربی در قبال ایران که بان کی مون نیز در آن حضور داشت، تحریم ها را “کارآمد” خواند و گفت که این تحریم ها جدا از حکومت تهران بر مردم ایران نیز تأثیر گذاشته است. او در پاسخ به سؤال لوپوئن گفت: “این تنها راه حل برای جلوگیری از دستیابی حکومت تهران به سلاح اتمی است.”
رییس سازمان غیردولتی “زندگی در تحریم” می پرسد: “غربی ها به دنبال چه هستند؟ به دنبال این هستند که مردمی که به لحاظ اقتصادی در تنگنای شدید قرار گرفته اند علیه حکومت شورش کنند؟” او در ادامه می گوید: “برعکس، این رویکردها طبقه متوسط را باز هم بیش از گذشته تضعیف خواهد کرد و فراموش نکنیم که طبقه متوسط همان کسانی هستند که در ژوئن ۲۰۰۹ به خیابان ها آمدند و علیه محمود احمدی نژاد و حکومت جمهوری اسلامی به اعتراض پرداختند.”
منبع: لوپوئن، ۱۷ دسامبر