با آغاز شمارش معکوس برای نشست حساس خبرگان رهبری که طی آن قرار است رئیس این مجلس آنهم در شرایطی که شایعات درباره سلامت آیت الله خامنه ای بالاگرفته، برگزار شود، حملات جناح تندرو به هاشمی رفسنجانی، یکی از دو کاندیدای ریاست خبرگان به بالاترین میزان طی هفته های اخیر رسیده است. بهانه راستگرایان افراطی برای حمله به هاشمی، آن بخش از سخنان هفته گذشته اوست که طی آن “دلواپسان” را با “نتانیاهو” همصدا دانست.
هاشمی در آن سخنان جنجال برانگیز گفت که “نتانیاهو آنجا اوباما را تهدید میکند و اینجا هم دلواپسان میگویند که ما اسرار را میگوییم. البته ما نمیدانیم این چه سری است. تا تیم مذاکره کننده با طرف مقابل که آنها هم شیطنت میکنند به نتایجی میرسد، بعضی از این دلواپسان به جای استقبال در فرودگاه میآیند و حرفهایی میزنند. تریبون مجلس هم که باز است و هر چه بخواهند میگویند و میلیونها نفر از مردم میشنوند. و بعضی از دروغها نیز باور میشود”.(لینک)
حملات به هاشمی، در ابتدا از مجلس آغاز شد به طوری که حمید رسایی، نماینده دلواپس مجلس که چند پرونده تخلف مالی وی این روزها خبرساز شده اند، در واکنش به این اظهارات گفت: “آیا ما با نتانیاهو همنوا شدهایم یا کسانی که در کودتای فتنه سال ۸۸ با آنها همراه شدند و در جریان ضدسوریه دقیقاً اتهاماتی را که غرب به بشار اسد میزد را تکرار کردند؟ ملت ایران ملتی ساده نیست که هر دروغی را باور کند، کما اینکه شما دروغ گفتید که این نظام تقلب کرده ولی ملت باور نکردند و همان سال ۸۸ جوابتان را دادند و در انتخابات ۹۲ نیز به نظام اعتماد کردند و در انتخابات حضور یافتند؛ ثانیاً تریبون مجلس باز است، شما نگران این تریبون باز هستید. همه تریبونها را بستهاید و در درون خودتان هم، همه را خفه کردید. اکنون نیز اگر بتوانید این تریبون را نیز میبندید. اگر مجلس شما را مدح کند میگویید اینها نماینده ملتند اما اگر از شما انتقاد کند میگویید که باید دهانش بسته شود”.(لینک)
جار و جنجال های نمایندگان دلواپس در مجلس تا حدی بود که علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز ناچار به موضع گیری بر علیه هاشمی شد و گفت: “اگر عدهای از نمایندگان نگرانی در مسئله هستهای دارند از باب اهمیت موضوع در صیانت از این دستاورد ملی است که البته بنده به خاطر چارچوبهایی که برای مذاکرات مشخص شده است نگرانی ندارم و مقایسه این دلمشغولی برخی از نمایندگان و افراد با رفتار خصمانه رژیم صهیونیستی مقایسهای معالفارغ و غیرمنصفانه است”.
محمد حسن آصفری، یک دلواپس دیگر در مجلس هم گفت: “نمایندگان مجلس همیشه در آخرین سال از هر دوره مجلس شورای اسلامی شاهد چنین توهین هایی از سوی جبهه تخریب علیه مجلس هستند. این افراد و تیم حامی آنها به دنبال در دست گرفتن مجلس هستند و تخریب های خود را مدتی است که شروع کرده اند و نباید به مجلس که طبق فرموده امام خمینی در رأس امور است توسط این افراد توهین شود. شروع چنین حرکاتی از سوی شخصیت های نظیر آقای هاشمی این اجازه را به دیگران می دهد که بدون ذکر سند یا دلیلی و خارج از مجاری قانونی کل مجلس را زیر سوال ببرند؛ که باید از این رفتار ها پرهیز شده و شأن و جایگاه مجلس حفظ شود”.
مهرداد بذرپاش هم تلاش کرد تا از قافله عقب نمایند و گفت: “مردم قضاوت کرده و خواهند کرد که دلواپسان منافع ملی و معیشت مردم همراه نتانیاهو هستند یا آنها که نه غزه، نه لبنان سر دادند.دلواپسی برخی برای رژیم جنایتکار سعودی، دلواپسان منافع ملی را دلواپس کرده است. مردم ما آگاه هستند و درباره اینکه اظهارات و مواضع چه کسانی در راستای اهداف نتانیاهو است، قضاوت خواهند کرد”.(لینک)
در این میان اما، سرمقاله حسین شریعتمداری در روز پنجشنبه گذشته، آنچنان تند بود که واکنش هایی را در طرف مقابل ایجا کرد تا حدی یک مقام دولتی نیز به آن واکنش نشان داد.
شریعتمداری نوشته بود اظهار نظر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام “به اندازهای سخیف است که نمیتوان باور کرد، این اظهارات بیپایه و عوامانه مورد قبول خود ایشان نیز باشد. یعنی آیتالله هاشمی با آن سوابق چند ده ساله و حضور در مسئولیتهای بلندپایه نظام به این نتیجه رسیدهاند که آمریکا اصرار دارد در توافق پیشروی به ایران امتیازات فراوانی بدهد! ولی نتانیاهو از اینکه آمریکا با ایران از در دوستی درآمده و دشمنیها را کنار گذاشته، عصبانی و ناراحت است؟!… به یقین آقای هاشمی رفسنجانی در دورترین افقهای ذهن خود نیز بر این باور نیست. پس ماجرا چیست؟!”
او افزوده بود: “أسفآور است، ولی قابل انکار نیست که آیتالله هاشمی رفسنجانی امروز با رفسنجانی دهههای اول انقلاب تفاوت فراوانی دارد. ایشان دیگر به عنوان یکی از استوانههای نظام شناخته نمیشود، بلکه جایگاه پیشین خود را - به هر علت! - از دست داده است و از سکوی بلند «شخصیت سیاستساز و استوانه نظام» به «عضویت یک گروه سیاسی» تنزل یافته است. این «افول» البته که برای دوستداران انقلاب و نظام تأسفآور است و مشاهده ایشان در کنار پادوهای بیشخصیت سیاسی که هر روز به رنگی درمیآیند و بیشترین دشمنیها را نسبت به وی روا داشتهاند، سخت و ناگوار است ولی…اکنون باید توجه داشت که وقتی به اینگونه اظهارات آقای هاشمی از دریچه جایگاه قبلی ایشان نگاه میشود، تعجبآور به نظر میرسد و حال آن که اظهارات مورد اشاره از جایگاه بلند قبلی نیست بلکه - با عرض پوزش- اکنون دیگر اظهارات ایشان به عنوان اظهارنظر یک عضو از اعضای یک حزب سیاسی قابل ارزیابی است”.(لینک)
این حملات تند، آنهم در آستانه برگزاری نشست حساس خبرگان، موجب شد تا محمدرضا خباز معاون تقنینی معاونت پارلمانی رئیسجمهور در واکنش به آنها چنین بگوید: “سخنان آیتا… هاشمی کاملا درست و دلسوزانه است و نباید به این مطالب دلسوزانه جنبه سیاسی دهیم. همیشه بودهاند کسانی که به جای اینکه از حرفهای پدرانه حُسن استفاده را بکنند و نسبت به رفتار گذشته خود پشیمان باشند باز همان حرفهای گذشته خود را تکرار میکنند. نباید در برابر این دلسوزی، در برابر این نصیحت مشفقانه و در برابر این هدایت پدرانه هتاکی کرد چراکه این رفتار در پیشگاه ملت قابل پذیرش نیست”.(لینک)
سایت انتخاب نیز در دفاع از هاشمی رفسنجانی، خطاب به حسین شریعتمداری نوشت: “حسین شریعتمداری در ادبیات، پردازش و نتیجه گیری ای شبیه و نزدیک به مطالب «گنجیِ ایام اصلاحات» و البته چنان رویه ی پیشین «کیهان» در سالهای اخیر، به بهانه سخنان هاشمی در «نقذ منتقدان داخلی مذاکرات هسته ای» بار دیگر هاشمی را به چوب طعن و لعن بست و با تحلیلی مغرضانه و مغلطه آمیز از شخصیت وی، تلویحاً تاریخ مصرف «آیت الله» را پایان یافته تلقی کرد.او اما، پا را فراتر گذاشت و تا آنجا پیش رفت که «آیت الله هاشمی» را از لقب و وصف مشهور «استوانه ی نظام» خارج شده دانست”.
این سایت پرسیده “مگر هاشمی چه گفت که برخی را چنین آسیمه سر و آشفته کرد؟ پس از مطالعه این چند سطر از یادداشت مشعشع «کیهان»، نخستین پرسشی که به ذهن خطور می کند، این است که مگر عنوان «استوانه ی نظام» توسط آقای شریعتمداری به آیت الله اعطا شده که او اینک، گستاخانه، اهانت آمیز و غیرمجاز و با کرشمه ای از سر «منت» و موضع «عزت»، عنوان اهدایی خود را از آیت الله بازپس می ستاند؟! این عنوان نه از سوی افرادی با قد و قواره ی آقای شریعتمداری، بل از سوی سابقون، بزرگان، اندیشمندان و علمای انقلاب و اسلام، نثار این «استوانه نظام» شده است. اما نکند این بزرگان نیز با «مجوز» حضرت ایشان، چنین صفتی را به آیت الله سپرده اند؟”(لینک)