سینمای جهان/ آرش آذر پور: رابین ویلیامز مرد. جسد او را صبح دوشنبه یازده آگوست در خانه اش در کالیفرنیا یافته اند. گمانه زنی های اولیه حاکی از خودکشی اوست. ویلیامز در سال های پایانی عمرش از افسردگی و اعتیاد رنج می برد.
رابین ویلیامز بی شک یکی از درخشان ترین بازیگران نسل خویش بود که همزمان در نقش های کمدی و تراژیک خوش درخشید. گستردگی دامنه کاری او را کم تر می توان در نزد بازیگر دیگری یافت.
او در آغاز با رها کردن دانشگاه علوم سیاسی به تحصیل تئاتر پرداخت و سپس کار خود را با نمایش های خیابانی شروع کرد. خیلی زود پایش به تلویزیون باز شد و با ایفای نقش یک آدم فضایی در سریال کمدی مورک و مندی توجه همه را به خود جلب کرد و برای آن برنده جایزه گلدن گلوب شد جایزه ای که به خاطر نقش آفرینی هایش در تلویزیون و سینما چهار بار برنده آن شد.
موفقیت او در تلویزیون زمینه ساز حضور او در سینما شد و از آن جمله پمپی ( ملوان زبل ) ساخته رابرت آلتمن و نقش متفاوتش در گارپ ساخته جرج روی هیل.
در اواخر دهه هشتاد با بازی در نقش مجری رادیویی در صبح بخیر ویتنام نامزد جایزه شد و با نقش آفرینی در فیلم کالت انجمن شاعران مرده یک بار دیگر نامزد این جایزه شد به اوج رسید.
ده نود دهه اوست. دهه موفقیت های بزرگ در گیشه و سرانجام کسب اسکار. درکمدی خانم دابت فایر با ایفای نقش مرد زن پوش و یا بزرگ سالی کودکی که در یک بازی گیر افتاده در جومانجی، خنده را بر لبان تماشگران در سراسر دنیا می آورد و هم زمان با وودی آلن و کوپولا و تری گیلیام و اسپیلبرگ کار می کند.
در میانه این دهه است که در فیلم ویل هانتینگ در کنار بن افلاک و مت دیمن به مانند فیلم انجمن شاعران مرده باز در نقش یک معلم ظاهر می شود و این بار موفق به کسب جایزه اسکار می شود.
با پایان سال های نود کارنامه او افت وخیز بیشتری را به خود می بیند . در نقش دوم های بیشتری ظاهر می شود، کمدی های که در این سال ها کار می کند لااقل در گیشه به پای کار های قبلی اش نمی رسند به استثنای فیلم های شبی در موزه که البته نقش اصلی به عهده بن استیلر است که سومین قسمت آن در پایان سال به نمایش در خواهد آمد.
در این سال ها فیلم های جدی او بیشتر قابل توجه هستند. به مانند بی خوابی کریستفر نولان که بر خلاف روال کارنامه هنریش در نقش منفی ظاهر می شود و در هیات یک قاتل روانی برابر آل پاچینو در نقش کارآگاه قرار می گیرد و یا شخصیت پیچیده و بیمار کارمند لابراتوار عکاسی در فوتو اوبسسیون.
رابین ویلیامز با ایفای نقش های متفاوت خاطرات بسیاری را برای همیشه در ذهن سینما دوستان یه یادگار گذاشته است اما امروز بیشتر از همیشه جان کیتینک به یاد می آید. معلم رومانتیک و دوست داشتنی فیلم انجمن شاعران مرده . معلمی که در مدرسه شبانه روزی که بر آن دیسیپلین خاصی حاکم است، شاگردانش را به نگاهی دیگر فرا می خواند به این که قواعد را می توان زیر پا گذارد به این که میز برای آن نیست که تنها پشت آن بنشینم می توان حتی روی آن ایستاد! در پی خودکشی یکی از شاگردانش مدیریت دست به اخراج او می زند و از او می خواهد که با رعایت سکوت کامل برای جمع کردن وسایلش به کلاس برود. قبل از بیرون آمدن جمعی از شاگرانش به روی میز های می ایستند و با او وداع می کنند:
“کاپیتان اوه کاپیتان “
پس با چشمانی نمناک به ایشان نگاه می کند، تشکر می کند، در را می بندد و می رود.
خداحافظ کاپیتان