عزت ملت ایران

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

مدتها نمی دانستم معنی “عزت” به معنای دقیق اش چیست. تا اینکه آقای کاظم صدیقی، امام جمعه عبور موقت تهران گفت: “مرگ بر تفکری که از عزت ملت ایران صرف نظر کند.” و از همین جا بود که به فکر فهم معنی عزت افتادم. در دهخدا در مقابل واژه عزت نوشته: “عظمت و بزرگواری و ارجمندی و ارج و سرافرازی.” خلاصه اش که کنیم یعنی بزرگی و عظمت و افتخار. یعنی اگر کسی بزرگی و عظمت و افتخار را از مردم ایران بگیرد، خدا الهی بکشدش. این معنی حرف امام جمعه تهران است، البته اگر خودش فهمیده باشد که چه گفته است. حالا یک بررسی بکنیم ببینیم ملت ایران، نه دولت ایران، بلکه بطور خاص ملت ایران، توسط چه تفکری و در چه زمانی بزرگی و عظمت و افتخارش را از دست داده است؟

بگذارید چند تا مثال بزنیم، مثلا اگر ملت ایران از نظر دانش پیشرفت کرد، یا از نظر ایمانی پیشرفت کرد، یا رفاه و ثروت و آسایش بیشتری داشت، اگر ارزش پولش بیشتر شد، اگر قدرت انتخابش بیشتر شد، اگر صلاحیت پیدا کرد که لباس اش را خودش انتخاب کند، غذایش را خودش انتخاب کند، محل زندگی و همسر آینده اش را خودش انتخاب کند، اگر توانایی داشت که نماینده خودش را خودش انتخاب کند، اگر توانایی داشت که در جهان آبرو داشته باشد، اگر توانایی داشت که به بزرگانش افتخار کند و هزار تا چیز دیگر. یعنی خلاصه کنم. مجموعه چیز هایی که در این 35 سال مردم ایران سه برابر و در این هشت سال ده برابر از دست دادند، اسمش عزت است. یعنی یک حکومتی است به نام جمهوری اسلامی که کارش از بین بردن توانایی و قدرت ملت است. برای توضیح بیشتر بروید ته صف بعدا توضیح مفصل تر می دهم.

خلاصه قضیه اینکه اگر ارزش شناسنامه، ارزش جان، ارزش گذرنامه، ارزش رای، ارزش پول ملی، ارزش قانون و ارزش تاریخ یک ملت بیشتر شد عزت بیشتری پیدا کرده…. من را ببین که دارم چی را برای کی توضیح می دهم.

 

سرداران نام آوران دارام دارام

واقعا من نمی دانم چرا ما مردم ناقابل نمی رویم مجسمه این سرداران عزیز سپاه را در ابعاد حداقل پنجاه متری بسازیم و بالای برج میلاد یا اصلا چرا راه نزدیک برویم، بالای قله دماوند نصب کنیم که یادمان نرود چه مواهبی هلوپی افتادند تو حلق ما. مثلا همین سردار سلامی که هفته قبل در یک سخنرانی برای نظامیان گفته است که “امنیت خیلی کشورها در اختیار ماست.” و منظورش هم این بوده که “ایجاد ناامنی” در خیلی از کشورها دست ماست. البته این نظر سردار سلامی نیاز به توضیح دارد. مثلا امنیت عراق دست ماست، این طوری که سپاه پاسداران هر وقت دلش بخواهد می تواند تا بغداد را با موشک که هیچ، با کلت هم هدف قرار دهد. اینقدر امنیت عراق دست ماست که تمام پناهندگان ایرانی از کوه می روند به عراق و در امنیت کامل سوار هواپیما می شوند و به اروپا می رسند. یا مثلا همین ترکیه که کل امنیتش دست ماست. یعنی اگر این تعداد از مخالفان ایرانی که در ترکیه هستند، به جای مخالفت با دولت ایران با دولت ترکیه مبارزه می کردند، الآن اردوغان باید به جزایر قناری پناهنده می شد. در مورد افغانستان هم که دیگر حرف ندارد. اینقدر امنیت این کشور دست ماست که تا به حال چند بار در موارد متعدد اعضای کنسولگری ایران را در افغانستان کشته اند. در مورد پاکستان همه چیز اینقدر اظهر من الشمس است که اصلا گفتن ندارد. مثلا نیروهای نظامی ایران هر وقت دوست داشتند می روند پاکستان، بعد که برگشتند در کرمان نیروهای تروریست ساکن بلوچستان آنها را می گیرند و می برند به پاکستان و از آنجا می توانند به هر کشوری که خواستند پناهنده شوند. یا مثلا همین امارات متحده عربی یا یمن یا بحرین که کلا امنیت اش دست ماست، البته تعدادی از طرفداران ایران را به عنوان جاسوس گرفتند و به سالها زندان محکوم کردند، ولی بحث ما اصلا برسر مصداق نیست، از نظر مفهومی ما امنیت کل منطقه خلیج فارس را در اختیار داریم. نه فقط امنیت همسایگان ایران، بلکه امنیت اروپا و آمریکا و استرالیا و سایر کشورهای جهان نیز چه بخواهند و چه نخواهند دست ماست. مثلا ما الآن داریم با آمریکا و اروپا توافق هسته ای می کنیم. چرا؟ چون عشقمان کشیده، چون حالش را می بریم. فرض کنید که ما نخواهیم با این کشورها توافق کنیم، چه اتفاقی می افتد؟ جنگ می شود. اگر جنگ بشود، امنیت چه کسی به خطر می افتد؟ طبیعی است که امنیت آنها به خطر می افتد، چون آنها به ما حمله می کنند و ما نابودشان می کنیم. صد بار کردیم و باز هم می کنیم.

سردار سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه گفت: “موشک های بالستیک ما علیه اهداف متحرک، «نقطه زن» شده اند که شاید این از نظر علمی غیرممکن باشد، اما این فناوری را غیر از ما شاید فقط روس ها داشته باشند و آمریکایی ها آن را ندارند.” یعنی ما الآن می توانیم با موشک های بالستیک مان هر نقطه ای را در هر جای جهان می زنیم. مثلا می توانیم از همین تهران سفارتخانه اسرائیل را در پاریس بزنیم. البته فکر کنم هنوز برد موشک های بالستیک مان از دوهزار کیلومتر بیشتر نشده. یعنی می توانیم تمام کشورهای همسایه مان را تا اسرائیل بزنیم. البته تا اینجا که ما دیدیم تحقیقات هسته ای و موشکی ایران تا حالا چهل نفر شهید داده که همه شان در مانوور به شهادت رسیدند، کسی در عملیات شهید نشد ولی مطمئنم که این آقایان حتما یک چیزی می دانند که این همه اصرار می کنند. البته اینها خیلی مهم است. یعنی معنی این موشک های دوربرد این است که ما این توانایی را داریم که عراق را نابود کنیم، در عوض خانم های ایرانی روی پل عابر پیاده نمی توانند بروند، چون پشت تابلوهای تبلیغاتی ناامن است. ما می توانیم اسرائیل را سوراخ سوراخ کنیم، ولی اگر مرزبانان مان را که بدون هیچ اسلحه ای در چادر وسط بیابان منتظرند که گروگان گرفته شوند، کسی بخواهد بگیرد جیک ثانیه بیشتر طول نمی کشد. امنیت همه جای جهان دست ماست غیر از امنیت قم و شیراز و یزد و زاهدان و اهواز و سنندج و تبریز و باز هم بگم؟ بگم؟ بگم؟

 

تخصص موشکی رهبر

البته هر رهبری تا قبل از اینکه توسط رهبر بعدی برکنار نشده، در همه چیز بی نظیر است. یک وقت می بینی رهبری وجود دارد مثل “کیم جونگ اون” که مدل مو و فرم یقه اش هم بی نظیر است، اما رهبر جمهوری اسلامی در چیزهای دیگر بی نظیر است. علیرضا زاکانی به نقل از مرحوم حسن تهرانی مقدم گفت: “تخصص موشکی رهبر بیشتر از ده ژنرال روس است.” حالا شما معتقدید که آن ژنرال های روس را بریزیم توی کیسه زباله بگذاریم سرکوچه که از دست شان راحت شویم؟ یا رهبر را بگذاریم روی سرمان و حلوا حلوا کنیم، یا اصولا توجه کنیم که این رهبر در چه زمینه هایی دانشمند است. کیهان نوشته “رهبر جمهوری اسلامی در مدیریت بحران بی نظیر است.” البته اغلب این بحران ها را خودش ایجاد کرده. سید حسن نصرالله گفته است آیت الله خامنه ای در رهبری، تقوا، پرهیزگاری و اجتهاد بی نظیر است. حجت الاسلام مرادی معتقد است که ایشان در علم رجال بی نظیر است. وی معتقد است آیت الله خامنه ای کتابخوان کم نظیری است. حداد عادل معتقد است که آیت الله خامنه ای در ادبیات، شعر، لطایف و ظرایف شعری، نقد شعر، ادبیات داستانی ایران، ادبیات داستانی جهان، نقد رمان، اطلاعات وسیع در تاریخ ایران، اطلاعات وسیع در تاریخ تحولات معاصر ایران، تسلط به منابع اصلی ادبی و فقهی. شناخت جریانات روشنفکری و اطلاعات دقیق درباره تاریخ روشنفکری، شناخت دانشمندان فیزیک و دانشمندان سلول های بنیادین، اطلاعات وسیع درباره خواهر مرحوم مینوی…. علاوه بر اینها حجت الاسلام دانشمند گفته است که آیت الله خامنه ای بشدت مظلوم است و مصباح یزدی گفته است “ایشان اقرب به معصوم است.”…. یعنی شما فکر می کنید چند کارخانه دستمال سازی برای این همه تخصص لازم است. و توجه کنید که من فقط نیم ساعت وقت داشتم همه اینها را بکشم از اینترنت بیرون.

 

بیل گیتس در ایران

محسن رضایی گفته که: “اگر بیل گیتس به ایران بیاید ۴۸ ساعته شکست می خورد.” این که چیزی نیست، بسیاری از بچه های ایرانی در موسسات بزرگ تجاری و بخصوص آی تی میلیاردر شدند و خیلی هاشان تحصیلات شان را از ایران آغاز کردند. همین افراد اگر در ایران بودند، خیلی خیلی اگر شانس می آوردند مثل شهرام جزایری و محمد سعیدی و خیلی از تجار دیگری که زندگی شان به زندان گذشت، می رفتند زندان. یا برعکس همین محسن رضایی را بفرستیم آمریکا مطمئنم کل شبکه قاچاق سیگار آمریکا را برای آمریکای لاتین سروسامان می دهد. بدبختی گرفتار جبر جغرافیایی شدیم، محسن نامجو یک جور، من یک جور، بیل گیتس و محسن رضایی هم یک جور دیگر.

 

باز هم جهنم باز هم بهشت

داستان بهشت و جهنم همچنان ادامه دارد. صفار هرندی گفته: “مردم را نباید به زور به جهنم برد.” و من نفهمیدم چه کسی زور می آورد مردم به جهنم بروند. بچه ها که می خواهند وارد فیسبوک و اینترنت و طبعا جهنم بشوند، باید کلی پول خرج کنند و نبوغ به خرج بدهند. می خواهند یک مهمانی بزن و برقص راه بیاندازند پدرشان در می آید و کلی زحمت می کشندم، می خواهند دو تا کتاب جهنمی بخوانند باز هم در می آید، دو تا فیلم و موسیقی می خواهند گوش کنند و ببینند هم باید پول خرج کنند هم وقت بگذارند. در حالی که برای رفتن به بهشت هم کار به آدم می دهند، هم می روی برزیل، هم به دختر مردم انگشت می کنی، هم بورسیه الکی بدون امتحان می شوی، هم ساندیس ات به راه است. به جان خودتان رفتن به جهنم در ایران هزینه اش خیلی بالاتر است. من خودم اینکاره ام. عرض می کنم خدمت شما.