بانکی که فیلم می سازد…
زنده یاد علی حاتمی در قسمتی از فیلم کمال الملک از زبان مظفرالدین شاه می گو ید:“همه چیزمان به همه چیزمان می آید.”
با این مقدمه و جمله تاریخی از یک فیلم سینمایی می خواهم یک بحث جالب فرهنگی و اقتصادی را شروع کنم .
شاید هنگامی که سرمایه اولیه تأسیس بانک در کشور ابتدا از 60 به 350 میلیارد تومان رسید و پس از آن شورای پول و اعتبار به دلیل ایجاد انگیزه در بخش خصوصی آن را به 200 میلیارد تومان کاهش داد، هیچ کس تصور نمی کرد روزی فرا برسد که تعداد تقاضا برای تأسیس بانک به مرز عدد 100 برسد. بانکهای دی، تات، گردشگری، ایران زمین، حکمت ایرانیان، مهر و انصار در کنار چند بانک دیگر طی دو سال اخیر مجوز فعالیت دریافت کردند تا حضور آنها در جمع 26 بانک کشور نمایان باشد.
تاکنون تعداد زیادی تقاضا برای تأسیس بانک خصوصی توسط اشخاص حقیقی و حقوقی و یا مؤسسات مالی و اعتباری مختلف به بانک مرکزی ارائه شده است و در انتظار بررسی به سر می برد .
چیزی که در این میان قابل پیشبینی است رقابت فشرده بانکهای تازه تأسیس یا در حال تأسیس برای جذب مشتری است .
با توجه به ثابت بودن و بخشنامهای بودن نرخ خدمات مختلف از جمله بهره وام در کلیه بانکها و ابلاغ آن توسط بانک مرکزی ،رقابت بر سر نرخ خدمات توسط بانکها کارکرد و کارایی چندانی ندارد و بنابراین بانکها باید از طریق سایر راهکارها دست به جذب مخاطب و مشتری بزنند.
تبلیغات و اطلاع رسانی در مورد خدمات مختلف و تلاش برای نوآوری در خدمات از جمله مهمترین برنامههایی است که در دستور اغلب بانکهای کشور وجود دارد.
تبلیغات غیرمستقیم با مسئولیتهای اجتماعی
اخیراً تعدادی از بانکها با تکیه بر مسئولیتهای اجتماعی خود تلاش دارند تا از این منظر نیز دست به جذب مشتری و مخاطب بزنند .
با اتخاذ این راهکار بانکها تلاش می کنند با مشارکت در برنامههای فرهنگی و هنری و حضور در جشنوارهها و فستیوالهای مختلف ضمن پرداخت بخشی از هزینههای آن، به صورت غیر مستقیم به معرفی خدمات خود بپردازند .
حضور و مشارکت فعال “بانک سامان” در برگزاری چند کنسرت موسیقی در دوسه سال اخیر مؤید همین نکته است.
“بانک اقتصاد نوین” نیز از طریق شرکتهای اقماری خود به ویژه “بیمه نوین” معمولاً در اینگونه برنامهها مشارکت می کند . مشارکت در جشنواره موسیقی فجر و بخشی از فستیوال فیلم فجر از جمله موارد مشارکت بانک اقتصاد نوین در یک مسئولیت اجتماعی بود.
بانک پاسارگارد بانکی عجیب
اما عملکرد بانک پاسارگاد در میان سایر بانکها از همه عجیبتر و قابل اعتناتر است. یکی از اقدامات جالب این بانک تأسیس موزه نگهداری آثار هنری و ورود به موضوع خرید و فروش آثار هنری بود.
خرید آثار “پرویز تناولی” و فروش آن در حراجیهای معتبر دبی از جمله اتفاقاتی بود که پیش از این اخبار آن در رسانهها منتشر شده بود.
رفیعی مدیر روابط عمومی بانک پاسارگاد در نشست خبری پیش افتتاحیه نخستین گنجینه هنری بخش خصوصی کشور متعلق به بانک پاسارگاد در اسفند 87، گزارشی از عملکرد بانک پاسارگاد در این حوزه را اعلام کرد.
او با اشاره به کارنامه این مؤسسه مالی و اعتباری و مشارکت در فعالیتهای هنری از جمله جشنوارههای هنری، همچون جشنواره سیمرغ و تهیه جوایز جهت هنرمندان، خاطرنشان کرد: «این مؤسسه آمادگی حضور جدی در عرصه حمایت از هنرمندان کشورمان را دارد و با تمام توان و امکانات خود در این عرصه می ماند.»
در ادامه این مراسم، امین تفرشی عضو هیأت مدیره و سرپرست نگارخانه بانک پاسارگاد، با اشاره به عملکرد بانکها و مؤسسات خصوصی در سرمایه گذاریهای هنری و در اختیار داشتن بزرگترین مجموعهها و گنجینههای هنری در کشورهای اروپایی یادآور شده بود: «ما می خواهیم در ایران نیز این شور و هیجان را ایجاد کنیم.»
تفرشی برنامههای آتی این مؤسسه را حمایتی عملی از اقتصاد هنر در ایران، حمایت از نخبگان در سطوح مختلف دانشگاهی، تأسیس اولین دانشگاه فوق تخصصی به عنوان یک حرکت عظیم آموزشی و عملی توسط بخش خصوصی در کشورمان، حمایت از ورزش و ورزشکاران ایرانی و سرانجام تأسیس نگارخانه بزرگ آثار هنری و زمینه سازی ورود هنر ایران به بازارهای بین المللی عنوان کرد و گفت: «اندیشه ورود جدی به عرصه اقتصاد هنر از نزدیک به دو سال پیش در بانک پاسارگاد عملی شد و با استفاده از نظرات کارشناسان برجسته هنری امروز به نقطه ای رسیدهایم. ما جایگاهی را در مجموعه و کلکسیون جمعآوری شده به دست آوردهایم که قابل استفاده برای همه هنرمندان و هنردوستان ایرانی باشد و تصمیم داریم این حرکت را استمرار بخشیده و گنجینه موجود را از طریق خرید آثار با ارزش و نفیس هنری غنیتر سازیم و آثار را به طور مستمر جایگزین و روزآمد کنیم.» او هدف نهایی این رویکرد را ورود آثار هنرمندان ایرانی در عرصه بازارهای بینالمللی معرفی کرد و اولین نمونه این حرکت را عرضه مجسمه استاد پرویز تناولی به بالاترین قیمت ممکن در خاورمیانه توسط این بانک، در حراج کریستی دبی شمرد که رکورد جهانی جدید را به نام ایران ثبت کرد.
تفرشی در خصوص موزه بانگ پاسارگاد افزود: «بیش از 150 اثر هنری، در این موزه عرضه می شود و در صورت پیشنهاد خرید، این آثار به فروش نیز می رسند.»
تفرشی همچنین گفت: «ما تنها آثار هنرمندان ایرانی را جهت این گنجینه هنری خریداری می کنیم و این به دلیل تعهد و رسالت بزرگی است که در حمایت از هنر کشورمان احساس می کنیم.»
بانک پاسارگاد و ورود به فیلمسازی
اما تأسیس موزه و خرید آثار هنری، همه فعالیتهای بانک پاسارگادر در حوزه به اصطلاح اقتصاد هنر نبود.
بانک پاسارگاد در حوزه سینما نیز با سرمایه گذاری در دو فیلم سر و صدای زیادی به پا کرد. فیلم اولی که بانک پاسارگاد در آن سرمایه گذاری کرد فیلی با نام “میزاک ” به کارگردانی “حسینعلی لیالستانی” و تهیه کنندگی “جهانگیر کوثری” بود که به هنگام اکران در جشنواره فیلم فجر با اعتراض شدید خبرنگاران و درگیری بازیگران و خبرنگاران مواجه شد و بسیاری از خبرنگاران مشارکت بانکی خصوصی را در پرداخت هزینههای چنین فیلم ضعیف و
سخیفی را زیر سئوال بردند.
جهانگیر کوثری در جلسه جنجالی بررسی این فیلم در فستیوال فیلم فجر؛ در پاسخ به این سوال که چرا روی چنین فیلمی سرمایهگذاری کرد گفت: ابتدا از حضور نویسندگان و منتقدان در این جمع اظهار خوشحالی میکنم، چون حضور این افراد در این جلسه نشاندهنده این است که سینما جایگاه خوبی دارد و پدیدهای است که بعد از انقلاب بهخوبی به کارش ادامه داده و در تمام ژانرهای موفق بوده و حتی در ژانرهای جدید هم مثل دفاع مقدس توانسته موفق باشد.
کوثری در پاسخ به این سوال که میزان شرافت فیلمها را چگونه اندازهگیری میکنید گفت: فیلمی که مبتذل نباشد، عوامفریبی نکند و دانش تماشاگر را متوقف نکند، فیلم شریفی است. اگر فیلمی تماشاچی را به فکر بیندازد و مسخره هم شود، باز هم ایرادی ندارد چون تماشاگر میتواند مسخره کند اما بدون عوامفریبی فکرش از کار باز نمیماند. این فیلم نوآوری دارد. نوآوریای که از ذهن کارگردانش درآمده من هم تهیهکنندهای هستم که فیلم اکران نشده زیاد دارم، اما شرافت را در کارم حفظ کردهام و به هیچ وجه قصد فریب مردم را نداشتهام.
وی همچنین در مورد بودجه این فیلم گفت: من به همراه بنیاد سینمای فارابی که به تمام پروژههای سینمایی کمک میکند و بانک پاسارگاد سرمایهگذاران این فیلم بودیم.
فیلم میزاک از آن موقع تاکنون موفق به اکران و حتی نمایش در شبکه نمایش خانگی نشده و هیچوقت معلوم نشد دلیل سرمایه گذاری و مشارکت بانک پاسارگاد در این فیلم به چه دلیل بوده.
اما ادامه فعالیت بانک پاسارگاد در این حوزه نشان داد که این بانک به راحتی حاضر نیست از میدان پا پس بکشد.
بانک پاسارگاد و جدایی نادر از سیمین
در دومین تجربه سرمایه گذاری ساخت فیلم، بانک پاسارگاد سراغ کارگردان نام آشنای سینمای ایران رفت و کل سرمایهگذاری فیلم را به تهیه کنندگی اصغر فرهادی وتوسط نگاراسکندرفرد به عنوان مجری طرح، انجام داد .
با اکران موفقیت آمیز فیلم در جشنواره فیلم فجر و نیز جشنواره معتبر برلین، فیلم در نوروز امسال در سینماهای تهران و شهرستانها به نمایش درآمد و موفق به فروش چند میلیاردی شد.
اصغر فرهادی با اشاره به سرمایهگذار «جدایی نادر از سیمین» که بانک پاسارگاد است،توضیح داد: تمام مسائل اقتصادی فیلم به بانک پاسارگاد مربوط میشود. این فیلم، فیلم پرخرجی بود و به اندازهی دو فیلم سینمایی مرسوم هزینه شد.
فرهادی دربارهیتأثیرگذاریسرمایهگذاریبانکپاسارگاد درساخت فیلم که برخلاف سرمایهگذاریهای مرسوم است، پاسخ داد: یکی از شانسهای فیلم سرمایه گذارش بود که بیشتر از اینکه به فیلم نگاه اقتصادی داشته باشد، نگاه فرهنگی داشت. این سرمایهگذار حتی کوچکترین تبلیغی در رابطه با بانک از ما نخواست.
وی یادآور شد: ما پیش از آنکه سرمایه گذار را پیدا کنیم در فیلمنامه شخصیت فیلمنامهمان کارمند بانک بود و با سرمایهگذاری این بانک خاص این پتانسیل وجود داشت که این کارمند بانک، کارمند بانک پاسارگاد باشد اما خوشبختانه دوستان دربانک حتی اشاره هم نکردند که این کارمند، در بانک پاسارگاد شاغل باشد. رفتارشان و برخوردشان با فیلم کاملاً فرهنگی بود، بنابراین من هیچ محدودیتی از سمت سرمایهگذار نداشتم و خیلی راحت و با فراغ بال کار کردم.
موفقیتهای بانک پاسارگاد
بعد از تجربه تلخ میزاک به نظر می رسد که بانک پاسارگاد از نظر هنری و اقتصادی موفق به کسب نتایج خیره کننده و شگفت انگیزی شده است.
همزمان با شروع اکران فیلم در تهران و شهرستانها، تمامی شعب بانک پاسارگاد با پخش تیزرهای جدایی نادر از سیمین به نوعی فضای مانیتوری شعب خود را در اختیار این فیلم قرار دادند تا مشتریان به هنگام انتظار برای دریافت خدمت، با این فیلم بیشتر آشنا شوند .
بعد از اکران میلیاردی فیلم در ایران، اکران جهانی فیلم شروع شد در کمتر از دوهفته فروش فیلم در فرانسه از مرز یک و نیم میلیون یورو عبور کرده و پیش بینی می شود این میزان حتی از دو برابر رقم فعلی نیز بالاتر برود . همچنین اکران جهانی فیلم در خاور دور و کشور تایلند نیز شروع شده و به تدریج در سایر کشورها نیز به نمایش در خواهد آمد.
طبق برآوردهای من این فیلم با اکران داخلی و جهانی حداقل 15 میلیارد تومان فروش خواهد داشت. فیلمی که بنا به اظهار کارگردانش حداکثر دو برابر فیلمهای معمولی و رقمی حدود یک میلیاردتومان هزینه داشته، توانسته سودی چند درصدی را نصیب سرمایه گذارانش یعنی بانک پاسارگاد کند.
شبهات
حالا سئوال این است که این برای رسیدن به موفقیت فعلی مطالعه صورت گرفته و یا مشارکت دراین فیلم نیزهمچون فیلم قبلی و به واسطه دوستی و آشنایی صورت گرفته است؟
اگر این فیلم نیز شکست می خورد و یا به هر دلیلی توقیف می شد، بانک پاسارگاد چه پاسخی برای سهام داران خود در مجمع عمومی سالیانه داشت ؟
اگر از منظر مسئولیتهای اجتماعی به این قضیه نگاه کنیم، حمایت بانک پاسارگاد از چنین فیلم فاخری ارزشمند است، اما اگر از منظر اقتصادی به این کار نگاه کنیم و خطرات فعالیت در سینمای ایران را نیز بپذیریم، حضور و مشارکت بانک در ساخت یک فیلم سینمایی مخاطره آمیز می نماید.
نکته جالب این که ترکیب قاسمی مدیرعامل بانک و رفیعی مدیر روابط عمومی در ساخت هر دو فیلم میزاک و جدایی نادر از سیمین مشارکت داشتهاند و با توجه به تفاوتهای فاحش این دو فیلم در حوزه محتوا و داستان و کیفیت ساخت این نکته به ذهن متنبادر می شود که عناصر تصمیم گیرنده در بانک حداقل با مولفه سینما به صورت کامل و دقیق آشنا نیستند و انتخابها برای مشارکت و سرمایهگذاری یا بر پایه روابط شکل می گیرد یا بر اساس تصمیمات آنی غیرکارشناسی .
حرف آخر
موفقیت و مشارکت بانک پاسارگاد در فیلم فاخر “جدایی نادر از سیمین” ارزشمند است و جای تبریک دارد . اما همین موفقیت می توانست به نتیجه نامطلوبی مثل پروژه “میزاک” تبدیل شود .
به عنوان حرف آخرباید دوباره به جمله ابتدایی خود اشاره کنم. فقط در کشوری که چیزی سرجای دقیق خودش نباشد، بانکها سرمایه گذار فیلم میشوند و در مقابل کار، درانجام وظایف معمول خود مثل دادن وام، دچارمشکل هستند .
زنده یاد علی حاتمی در قسمتی از فیلم کمال الملک از زبان مظفرالدین شاه می گو ید:“همه چیزمان به همه چیزمان می آید.”