امید معماریان
info
صادق شجاعی، عضوشورای عمومی دفترتحکیم وحدت و دبیرانجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی درگفت وگو با روز با اشاره به افزایش فشارها بر جنبش دانشجویی تاکید دارد که این برخوردها یک جریان دوسر باخت برای حاکمیت ودانشگاه است. به اعتقاد این فعال دانشجویی، تشدید فضای سرکوب دردانشگاه ها به دنبال پیروزی های ماه های اخیر فعالان دانشجویی بوده و عملا به نوعی انتقام گیری شبیه است. این گفت وگو را می خوانید.
طی دو ماه گذشته تعداد دستگیری های دانشجویی افزایش چشمگیری داشته است. به نظرشما دلیل فشاربرروی تشکل های دانشجویی و همچنین فعالیت های صنفی دانشجویان چیست؟
اول اینکه حاکمیت در تابستان ها با توجه به اینکه دانشگاه ها خالی است و امکان واکنش نشان دادن به میزان زیادی از دانشجویان سلب می شود سعی می کند برخورد ها را تشدید کند. دوم اینکه جنبش دانشجویی طی چند ماه گذشته یک حرکت تازه ای را شروع کرده بود وپیروزی های پشت سرهمی را هم به دست آورده بود. این موضوع حاکمیت را ترساند وباعث شد تا با فرارسیدن تابستان چنین واکنشی را نشان بدهد. شما نگاه کنید به قضیه دانشگاه زنجان. بعد ازاینکه تحصن تمام شد وشورای متحصنین پایان تحصن را اعلام کرد سه نفر از دانشجویان این دانشگاه بازداشت شدند. این طور که من شنیدم دانشجویی که آن اتفاق به خاطرش افتاده بود نیز دستگیر شد. یا در دانشگاه سهند تبریز که از اردیبهشت ماه تحصن هایشان تمام شده بود و دانشگاه با خواسته های متحصنین موافقت کرده بود، ما خبربازداشت دو تن از دانشجویان فعال را گرفتیم - درواقع همان دانشجویانی که درتحصن شرکت کرده بودند. به همین جهت به نظرمی رسد این برخوردها یک نوع انتقام گیری است به خاطر پیروزی های جنبش دانشجویی در بهار.
دقیقا منظورتان از پیروزی چیست؟
ما مدتها بود که هر وقت خواسته ای را مطرح می کردیم بی پاسخ می ماند. بعد از مدتها دردانشگاه سهند تبریز، تربیت معلم وتا حدی دانشگاه زنجان وهمدان به صورت پیاپی وقتی اعتراضات صنفی انجام شد و دانشجویان پای آن ایستادند مسوولان دانشگاه کوتاه آمدند و به خواست دانشجویان تن دادند. اینها شاید پیروزیهای کوچکی به نظر برسند اما مدتها بود که به دست نیامده بودند.
با بازشدن دانشگاه ها به نظرشما آیا این برخوردها همچنان ادامه خواهد داشت یا اینکه ممکن است از حجم برخوردها کاسته شود؟
دو نگاه وجوددارد. یک نگاه حاکمیت که انتظار دارد با برخوردهایی که درتابستان انجام میدهد و ایجاد فضای خفقان، دانشگاه ها از اول مهر بسیار آرام و سوت وکور باشند. یک بخشی هم نگاه حداکثری ما به حقوق خودمان است که در راستای آن، طبعا جنبش دانشجویی با شروع دانشگاه ها به تلاش های بیشتر اقدام خواهد کرد. اگر دوستان وهمکلاسی های ما بازداشت باشند برای آزادی آنها تلاش خواهیم کرد و پیگیری حقوق ضایع شده دانشجویان دردستور کار خواهد بود.
آیا چنین برخوردهایی باعث نمی شود که دانشجویان سعی کنند خودشان را از فعالیت های صنفی وسیاسی جدا کنند؟ با توجه به هزینه های هنگفتی که تا اخراج و زندانی شدن طولانی مدت برخی از دانشجویان ممکن است پیش برود؟
به هرحال موثر است. الان درهمین دانشگاه علامه که من دبیر انجمن اسلامی آن هستم این مشکل را داشته ایم. مخصوصا با توجه به مجازات های بسیار ظالمانه ای که به عنوان منع موقت ازتحصیل -که همان تعلیق است- دانشگاه ها انجام می دهند و سعی می کنند دانشجویان وخانواده هایشان را از ادامه فعالیت سلب کنند. ولی اینها، باعث نمی شود کسانی که در توان خودشان می بینند وحاضرند برای اهداف عالیه خود هزینه بدهند از پیگیری حقوق خودشان دست بردارند. پی گیری حقوق افراد ستاره دار، دانشجویان تعلیق شده و افراد دیگری که به هر نوعی حق تحصیل از آنها سلب شده از برنامه های کلی جنبش دانشجویی به صورت عام و دفترتحکیم وحدت به صورت خاص است. یعنی خود این موضوعی است که پیگیری خواهد شد و دفتر تحکیم وحدت تا آنجا که توان داشته باشد به صورت جدی بر احقاق این حقوق پافشاری خواهد کرد.
مهمترین خواسته های دانشجویی هم اکنون درچه مواردی خلاصه می شود؟
یکی از مشکلاتی که در خیلی از دانشگاه ها وجود دارد همین ممنوعیت حق تحصیل است که به شکل های مختلفی اعمال می شود. در حقیقت معروف ترین برخوردی که خیلی تکرارمی شود ستاره کردن دانشجویان و تعلیق برخی دانشجویان است. مشکل دیگر برمی گردد به مدیریت ناکارآمد وزارت علوم که باعث شده مشکلات صنفی دانشجویی بسیار شدید تر ازقبل باشد و وضعیت موضوعاتی مانند غذا وخوابگاه ومساپلی از این دست عملا بسیار بدتراز گذشته است. نکته دیگر حق تدریس است. متاسفانه وزارت علوم به استاد های زیادی به دلیل تفاوت سلیقه های اجازه تدریس نمی دهد. بازنشستگی پیش ازموعد ویا حتی اخراج اساتید در همین راستاست.
چرا وزارت علوم به جای حل مساپلی صنفی به تشدید وضعیت از طریق برخورد می پردازد؟ با توجه به اینکه عملا حل مساپل صنفی به بهبود کیفیت نظام آموزشی منجر خواهد شد که باید یکی از اهداف این وزارتخانه باشد؟
حقیقتش این است که ما هم این سوال را داریم. اما شاید آنها فکر می کنند -به صورت خودمانی بگویم- که نباید مثلا ”روبدهند” به دانشجویان برای حرکت های بعدی. ضمن اینکه مسوولان همیشه نگاه توطئه ای دارند وفکر می کنند که پشت مساپل صنفی هم مساپل سیاسی وجود دارد. شما می بینید که در مساله دانشگاه زنجان وزارت علوم تمام قد می آید ومی گوید که این ماجرا توطئه است. این توهم توطئه باعث شده که مسوولان، صنفی ترین وطبیعی خواسته های دانشجویان را سیاسی ببینند. بعد دیگر قضیه این است که به دلیل مدیریت ناکارآمد در وزارت علوم توان حل مشکلات صنفی وجود ندارد. وزارت علوم هم از انباشت چنین مطالب صنفی می ترسد. به همین خاطر تنها راه حل مساله از دید آنها برخورد با مطالبات صنفی است به جای پاسخگویی و احساس مسوولیت برای حل آنها.
اینکه مدیریت ناکارآمد اینچنین برخورد می کند ومثلا درواقعه زنجان که عملا صورت مساله مشخصی داشت آن را توطئه می داند و به قلب واقعیت می پردازد تاثیرش بر روی دانشجویان چیست؟
این به ضرر دانشگاه و حاکمیت است. اتفاقی است که هر دوسر آن باخت است. باعث می شود فضای دانشگاه ها افسرده شود، هم ازنظر علمی وهم از نظر صنفی. شیوه مدیریتی سرکوب کننده وسلبی دردراز مدت برای مجموعه دانشگاه وکشور مضر خواهد بود.