محمود احمدی نژاد به کسی شباهت ندارد که آماده گفتگو درباره برنامه هسته ای باشد. بازی کردن با نظریه دست داشتن عوامل داخلی آمریکا در حمله به مرکز تجارت جهانی، آن هم چند چهار راه دورتر از محل وقوع این حادثه، ممکن است در نواحی قبیله ای پاکستان کاری بزرگ به نظر برسد، اما به هیچ وجه برای یافتن دوست و گسترش نفوذ در سازمان ملل مناسب نیست.
حضور امسال رئیس جمهور ایران در نیویورک با مجموعه ای از گمانه زنی ها در خصوص آمادگی ایران برای بازگشت به پای میز مذاکره همراه بود. او ابتدا سارا شورد کوهنورد آمریکایی را از زندان آزاد کرد و سپس به کریستین امانپور گفت ایران طرحی برای از سرگیری مذاکرات با ایالات متحده، روسیه، چین، انگلستان، فرانسه و آلمان موسوم به گروه 5 بعلاوه 1 در دست دارد. اگر واقعاً چنین طرحی وجود دارد، معلوم نیست نمک پاشیدن به زخم قدیمی حادثه یازده سپتامبر چگونه می تواند به عملی شدن آن کمک کند. این اقدام تنها می تواند سبب اجماع ملت ها برای کارآمدتر کردن تحریم ها منجر شود. علی القاعده این آخرین چیزی است که باید اتفاق بیفتد.
دولت آمریکا با قصد آشکار مهار کردن ایران، در آستانه انجام بزرگترین معامله تسلیحاتی با عربستان سعودی است. این چیزی به جز ادامه سیاست های جورج بوش رئیس جمهور سابق ایالات متحده نیست. این رویداد می تواند اثرات کوتاه مدتی داشته باشد اما ایران را در دراز مدت بیشتر به چین وابسته می سازد، نتیجه ای که به نفع منافع ایالات متحده نیست. ضمناً باور این مطلب هم خیلی مشکل است که با سرازیر شدن تسلیحات به خاورمیانه، ثبات این منطقه بیشتر شود.
این معامله تسلیحاتی ر درعین حال می توان به عنوان راهی برای مهار انگیزه اسرائیلی جهت بمباران و پاکسازی تأسیسات هسته ای ایران درنظر گرفت. درحالیکه از نظر خرید تسلیحاتی هم اسرائیل و هم عربستان سعودی در یک سوی ماجرا قرار می گیرند، اما در گفتگوهای صلح این دو در دو طرف ماجرا قرار دارند. این گفتگوها به منظور عادی سازی روابط میان اسرائیل و جهان عرب برای تشکیل کشور فلسطینی در چهارچوب مرزهای سال 1967 انجام می شود. عربستان سعودی چندین بار پیشنهاد جایگزین شدن به جای مصر در امر میانجیگری میان حماس و فتح را مطرح کرده است. این رویکرد، کنار گذاشتن شاخه های منفی نگر از جنبش ملی فلسطین را برای آمریکا و اسرائیل دشوارتر می کند. استفاده از تسلیحات برای مهار ایران می تواند پیامدهای منطقه ای حساب نشده ای در پی داشته باشد.
گروه پنج بعلاوه یک هیچ توجه جدی به توافق تحت میانجیگری ترکیه و برزیل با ایران در خصوص صادرات نیمی از اورانیوم خلوص پائین به خارج برای ادامه غنی سازی نکرد. اما اگر بنا بر ازسرگیری گفتگوها باشد، واضح است که ایران بخشی از اورانیوم غنی شده را پیش خود محفوظ نگه خواهد داشت. احمدی نژاد امکان عملی شدن هر گزینه معقولی را در این زمینه دشوارتر می کند. آمریکا و ایران از دیرباز در ایجاد تنش متقابل مهارت داشته اند. بنابراین مسأله فوری، کاستن از تنش هاست. اگر احمدی نژاد از تمایلش برای گفتگو سخن می گوید، اوباما باید آن را بلوف بخواند.
منبع: گاردین- 25 سپتامبر