رژه ساپورت پوشان و تذکر لسانی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

کمی فکر کنید. شما به چه چیزی می گوئید “رژه”؟ احتمالا اگر آدم با استفاده از مغزش حرف بزند، رژه به حرکت صد یا هزار یا پنج هزار آدم که معمولا اسلحه دارند و بطور منظم و هم شکل راه می روند گفته می شود. معمولا یک موسیقی نظامی هم این رژه را همراهی می کند. حالا فرض کنید تعدادی خانم محترم با مانتوهای خوشرنگ و روسری های هماهنگ با مانتو و کفش و کیف زنانه و آرایشی که ممکن است کم یا زیاد یا حیلی زیاد باشد، هر کدام به تنهایی، یا با شوهر و برادر و مادر و پدر یا نامزد و دوست پسرشان در خیابان قدم می زنند، هیچ کدام هم احتمالا همدیگر را نمی شناسند و کارشان هم رفتن به سرکار یا خرید یا هر قدم زدن در خیابان است. اسم این کار می شود، قدم زدن برای خرید، یا گردش در خیابان، یا رفتن سر کار یا رد شدن از خیابان یا هر چیز دیگر. ولی اسمش هر چه باشد “ رژه” و راهپیمایی و مانوور نیست. انصار حزب الله طی بیانیه ای اعلام کردند: “با رژه ساپورت پوشان و پسران زیرابرودار مقابله می کنیم.” من می خواهم به خانم های ساپورت پوش محترم و خوش سلیقه اطمینان بدهم که کسی با شما کاری ندارد. این انصار حزب الله به گفته خودشان وقتی با ساپورت پوشان کار دارند که حداقل صد یا هزار ساپورت پوش همزمان در وسط خیابان با همدیگر یک دو سه چهار، پاهای شان را تا نوک دماغ شان بالا بیاورند و نظر به راست رژه بروند. من نمی گویم، خودشان می گویند.

از طرف دیگر، وقتی ده یا سی یا پنجاه نفر موتورسوار، بطور هماهنگ، با چماق و اسپری بیهوش کننده و پنجه بوکس و چاقو و با سی سانت ریش و چهل کیلو اخم و نیم لیتر عرق بدن شان که از همه جا شروشر می ریزد، خیابان را قرق می کنند، یا بیست نفر بیست نفر سر راه را می گیرند و خشتک مردم و روسری و شلوار و عینک و ماتیک و رژلب و ابرو و مدل موی زن و مرد را کنترل می کنند، به این کار می گویند “رژه موتوری” شبه نظامیان یا “سر گردنه گرفتن” یا حداقل “ایست بازرسی بزن بغل” نامش هر چیزی ممکن است باشد جز “تذکر لسانی” انصار همان حزب الله در همان بیانیه اعلام کردند: “تذکر لسانی نیاز به مجوز ندارد.” برادر من! شما چرا وقتی حرف می زنید زیر چشم آدم بادمجان سبز می شود؟ چرا وقتی تذکر لسانی می دهید مردم زخمی می شوند؟ چرا وقتی فریاد می کشید بوی گاز اشک آور می آید؟ اصلا چرا به راه رفتن زنان تنها یا زن شوهردار یا خواهر و برادر، یا دو تا نامزد، یا یک زن و دوست پسرش در خیابان می گوئید “رژه” و به حمله مغولها می گوئید “تذکر لسانی”؟ کلمات معنی دارند. خیابان را که به گند می کشید، زبان را دیگر به گند نکشید.

 

نهضت ادامه دارد

بحران گرمای تابستانی که مغز یا هر چیزی توی جمجمه امت حزب الله بزن و بگیر احتمالا هست را به جوش می آورد و بطور خودجوش می ریزند به خیابان که ملت را دچار وحشت کنند. اعلام شد که بعد از ماه رمضان گشت های امر به معروف آغاز خواهد شد. آقای قالیباف هم مجددا بر جداسازی فضای خواهران کارمند از برادران تاکید کرد و گفت خانمهای کارمند برای اینکه راحت تر کار کنند می توانند بروند خانه و برای اینکه خعلی خعلی راحت شوند می توانند یا باید کار نکنند با به قول احمدی نٰژاد دورکاری کنند، همان کاری که الان خودش انجام می دهد مردم هم خیلی ازش راضی هستند. مردان هم می توانند در همان اتاق شان به کار ادامه بدهند که اگر خواستند به همدیگر فحش خواهر و مادر بدهند از خانمها خجالت نکشند. خانم لاله افتخاری یکی از عناصر ستون پنجم بانوان در مجلس که در جوانی دو خواستگارش جلوی در خانه شان با هم بزن بزن کردند از بس لاله خانم خواستنی بود، گفت: “طرح شهرداری تهران در خصوص عدم حضور بانوان در برخی سمت ها ارزشمند است.” یکی از آگاهان توضیح داد: منظور از بعضی سمت ها کارهای بیخودی مثل منشیگری، کارشناسی، مدیریت، مهندسی شهری، حسابداری و کلا هر کار اداری است که در بیرون خانه انجام می شود. خانم افتخاری ادامه داد: “این طرح در کشورهای دیگر نیز انجام شده است.” وی برای مثال به کشورهایی مثل افغانستان در دوره طالبان، عربستان سعودی، منطقه تحت اشغال داعش در عراق، سودان، منطقه تحت اشغال بوکوحرام در نیجریه اشاره کرد و خیال ما را راحت کرد که این اندیشه عمیق و دقیق و غلیظ و شدید یک تفکر بین المللی است. واقعا زنان ایرانی با همین یک زن نماینده، چه نیازی به مردان زن ستیز دارند؟ این دوست که از صد تا دشمن بدتر است. البته در واحد برادران هم نهضت ادامه داشت. آیت الله مکارم شیرازی در مورد حضور زنان تماشاگر علاقمند به ورزش در استادیوم های ورزشی گفت: “ورزشکاران پوشش مناسبی ندارند. زنان باید مسابقات را از رسانه ها تماشا کنند.” یعنی این توجه حساب شده است که دهان آدم را نیم متر گشاد نگه می دارد و آدم هیچ حرفی نمی تواند بزند. یعنی اینکه اگر خانمی در ورزشگاه از فاصله صد متری نوک زانوی مردان ورزشکار را ببیند، اتفاق بسیار تلخی می افتد و گناه بزرگی مرتکب می شود، در حالی که اگر از تلویزیون تصویر همان ورزشکار را از فاصله دو متری با همان لباس ببیند، هیچ مشکلی اتفاق نمی افتد. یعنی طرف فکر می کند کسی که حرفش را می خواند، عقل ندارد؟

 

داعش آمریکایی و صهیونیست

معلوم نیست این آقایان تئوریسین تروریسین با کجای وجودشان واقعیات را تحلیل می کنند؟ و اگر چنین تحلیل می کنند، چرا به آن نتیجه ای که منطقا باید برسند نمی رسند؟ یک نظریه مهم در میان سران جمهوری اسلامی و بیشتر جناح تندرو این است که به گفته سردار پهناور اسلام فیروزآبادی: “داعش نهضتی ساخته و پرداخته اسرائیل و آمریکا برای تامین مرزهای صهیونیسم است.” البته من قصد ندارم اثبات کنم که داعش جریانی فرقه ای است که از هزار سال قبل در عراق سابقه داشته و همین کارها را نه با این توان ولی در ابعاد کوچکتر بارها انجام داده است. اصلا نمی خواهم چنین چیزی بگویم. اتفاقا قصد دارم این نظر را تائید کنم که داعش اصلا اند صهیونیسم و امپریالیسم و آمریکا و انگلیس و فرانسه است. کاملا درست، با این فرض چرا شما دوست دارید اسرائیل که چند صد یا چند هزار کیلومتر دورتر از ایران است نابود کنید بخاطر اینکه اسرائیل مسلمانان را می کشد و اماکن دینی و شیعی را نابود خواهد کرد، ولی همین الآن نمی روید این گروه صهیونیست را که در فاصله سیصد کیلومتری مرز ایران دارند شیعیان را سر می برند و تهدید کردند که اماکن مقدس شیعیان را نابود می کنند، از میان ببرید. آمریکا و عراق هم که با دخالت نظامی ایران در عراق مشکل ندارند. اگر اینها صهیونیست هستند بروید از عراق محوشان کنید. همین حالا

از طرفی حسین شریعتمداری با هزار استدلال، با استناد دروغ به حرفهای اسنودن گفته که “داعش طرحی آمریکایی برای ساقط کردن دولت شیعه مالکی است.” و طبیعتا آقای شریعتمداری خیلی دوست دارد دولتی مثل دولت مالکی که طرفدار و همراه ایران است، بر سر کارش باقی بماند. آیا این درست است که دولت ایران برای حفظ مالکی، در شرایطی که هیچ کس در دنیا مخالف نیست، از دولت عراق در مقابل داعش حمایت نکند. نمی شود که شما بگوئید اسرائیل برای بالا بردن امنیت خودش مرزش را با ایران از ۱۵۰۰ کیلومتری به سیصد کیلومتری مرز کشور منتقل کرده، بعد ما به جای اینکه در سیصد کیلومتری با اسرائیل بجنگیم، آن هم در نزدیکی خانه خودمان، برویم به ۱۵۰۰ کیلومتری که اصلا نه می توانیم عملیات کنیم و نه مقابله. زود تند سریع! بروید و داعشی های صهیونیست را نابود کنید، بعدا در مورد اینکه واقعا صهیونیست هستند یا نه با هم بحث می کنیم. بروید. من منتظرم ها!

 

گلواژه های امروز

مرتضی آقا تهرانی: “منافع برخی در بازی با ولی فقیه است.”

جانشین نماینده ولی فقیه سپاه قم: “شعار مرگ بر آمریکا نوعی دعا محسوب می شود.”

سفیر اسرائیل در سازمان ملل: “سربازان اسرائیلی باید جایزه صلح نوبل بگیرند.”

بادامچیان: “در زندان انفرادی با زیباکلام بودم، او را تخلیه اطلاعاتی کردم، چون خیلی شیرین حرف می زد.”