محمود احمدینژاد ۸ سال وعده ریشهکنی بیکاری داد و در نهایت هنگامی دولت را تحویل داد که نه تنها بیکاری از بین نرفت بلکه در تمام این سالها نرخ بیکاری حتی یک رقمی هم نشد. حالا دولت روحانی از یک رقمی شدن نرخ بیکاری خبر داده و ارائه این آمار با اعتراض و انتقاد برخی رسانهها و کارشناسان مواجه شده است. این بار تنها رسانههای اصولگرا نیستند که صحت آمار ارائه شده را به چالش کشیدهاند، بلکه اقتصاددانی مثل حسین راغفر نیز در زمره منتقدان است.
کاهش بیکاری در عین کاهش شغل؟
مرکز آمار ایران به تازگی جزئیاتی از نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در تابستان را اعلام کرده که بر مبنای آن نرخ بیکاری جمعیت ده ساله و بیشتر کشور، در فصل تابستان ۹.۵ درصد و تعداد بیکاران هم ۲ میلیون و ۲۵۷ هزار و ۱۹۴ نفر بوده است. این رقم برای تابستان سال گذشته ۱۰.۴ درصد و برای بهار امسال ۱۰.۷ اعلام شده بود.
همچنین آمار نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله نیز حاکی از آن است که ۲۰.۲ درصد از جمعیت فعال این گروه سنی بیکارند. این شاخص در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است.
در توزیع استانی هم نرخ بیکاری در ۱۵ استان تک رقمی و به کمتر از ۱۰ درصد رسیده و نرخ بیکاری در ۱۶ استان دو رقمی و بیشتر از ۱۰ درصد است. بیشترین نرخ بیکاری در استان خراسان شمالی به میزان ۱۶.۲ درصد و کمترین نرخ بیکاری در تهران به میزان ۵.۱ درصد ثبت شده است.
پس از اعلام این آمارها، محمدباقر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهوری به تشریح اقدامات دولت برای تکرقمی کردن نرخ بیکاری پرداخت. او عنوان کرد که با سرمایه گذاری های انجام شده توسط بخش دولتی و خصوصی، در ۶ ماهه نخست امسال برای ۴۰۰ هزار نفر اشتغالزایی شده است.
او با توضیح چگونگی محاسبه نرخ بیکاری در کشور توسط مرکز آمار، از زیر سوال رفتن آمارهای اعلام شده انتقاد کرد و گفت: “ در حالی که دشمنان نسبت به حقوق حقه ملت ایران بی توجهاند، اگر بخواهیم در این آمار و عملکرد دولت تردید و تشکیک ایجاد کنیم، در واقع این پیام را به دشمنان میرسانیم که تحریمها اثرگذار بوده است.”
این آمار مورد دفاع حسن روحانی هم قرار گرفت اما حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا آن را زیر سوال برده و پرسیده است: “ در تعداد مطلق مشاغل، گفته می شود، ۷۰۰ هزار شغل کم شده است. به این ترتیب، چطور می شود که شغل کم شده باشد و نرخ بیکاری هم کاهش پیدا کند؟”
او گزارش مرکز آمار را نامناسب، غیرقابل استفاده و دارای شائبه سیاسی توصیف کرده است: “ در وضعیتی که رکود در کشور حاکم است و خود گزارش مرکز آمار، حاکی از این است که در شهرهای صنعتی مثل اصفهان، تعداد مشاغل کم شده و بیکاری بالا رفته، چطور ممکن است که در کل کشور، بیکاری کم شده باشد.”
او همچنین تخمینی از نرخ بیکاری و انواع آن ارائه کرده است: “ آنچه که عمدتا در آمار ها بیان میشود، اندازه گیری بیکاری مطلق است و کسانی که اشتغال ناقص دارند، به حساب نمیآیند. به این ترتیب، باید انواع و اقسام بیکاری، ترسیم و ارائه شود. قانون می گوید در حالت عادی، فرد شاغل ۴۴ ساعت در هفته کار میکند. بنابراین هرچه قدر افراد کمتر این ساعت در هفته کار کنند، باید در طبقه اشتغال ناقص قرار بگیرند. به همین دلیل هم اگر رقم اشتغال ناقص گزارش شود، این ارقام چیزی حدود ۳۵ درصد خواهد شد.”
استناد به آمار سال ۹۰
یکی از دیگر استنادهای مخالفان آمار ارائه شده، پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس است. این مرکز پیشتر، پیشبینی کرده بود در صورتی که نرخ رشد اقتصادی تا پایان سال و پس از خروج اقتصاد ایران از رکود به عدد ۵ درصد برسد، نرخ بیکاری به عدد ۱۴.۶ درصد خواهد رسید. این درحالی است که براساس گفتههای معاونت نظارت راهبردی رئیس جمهور در حال حاضر نرخ رشد اقتصادی کشور یک درصد است. اما با همین نرخ رشد اقتصادی، نرخ بیکاری به عدد ۹.۵ درصد رسیده است.
خبرآنلاین هم گزارش داده که اختلافها از تفاوت آماری جمعیت نیروی کار آماده فعالیت کشور ناشی میشود. چرا که در فرمول محاسبه نرخ بیکاری، جمعیت نیروی کار آماده فعالیت کشور در “مخرج کسر” و جمعیت شاغلان در “صورت کسر” قرار میگیرد. مرکز آمار ایران براساس اطلاعاتی که در جریان آمارگیری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ انجام داده، جمعیت فعال کشور را ۲۲ میلیون ۵۷۰ هزار نفر در نظر میگیرد. اما در سوی مقابل محافل کارشناسی و حتی برخی نهادهای دولتی اعتقاد دارند جمعیت آماده فعالیت (فعال) کشور در سال ۱۳۹۳ به عدد ۲۶ میلیون نفر رسیده است. بنابراین در صورتی که این عدد ۲۶ میلیون نفری در مخرج کسر قرار بگیرد، حتی اگر عددی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر به جمعیت شاغلان کشور طی یک سال و نیم گذشته افزوده شده باشد، نرخ بیکاری تک رقمی نمی شود.
آمارهای دولت احمدینژاد، آمارهای دولت روحانی
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در آخرین اظهارنظر خود عنوان کرده که “ موضوع بیکاری امروز در کشور قابل کتمان نیست.” علی ربیعی همچنین توضیح داده است: “ بیش از ۴ میلیون دانشجو داریم که در حال ورود به بازار کار هستند. متاسفانه در مقطعی اتوبانی از پذیرش دانشجو در دانشگاهها صورت گرفت و میلیونها نفر وارد دانشگاهها شدند. با جمعیت خواستار کاری مواجه هستیم که مهارت ندارند و کاراییها پایین است.”
او مهر ماه سال گذشته هم از “بحران بیکاری” سخن گفته و نسبت به بیکاری در میان جامعه فارغالتحصیلان دانشگاهی هشدار داده بود. ربیعی در ابتدای وزارتش صحت آمارهای دولت نهم و دهم را زیر سوال برده و گفته بود: “من الان نمیدانم دقیقا چقدر بیکار در کشور وجود دارد چرا که پایههای آماری جابهجا شده است.”
حالا پس از گذشت بیش از یک سال، درحالی که تک رقمی شدن نرخ بیکاری باید یک دستاورد بزرگ برای وزارتخانه تحت مدیریت ربیعی و دولت حسن روحانی باشد، آمارهای این دولت هم زیر سوال رفته است.