روایت زمزمه های امروز، مرورخاطره های دیروز
ترانه ی “ پاییز”، انتخاب “ترانه ی امروز” ما و ترانه ی”فریاد” نیز، انتخاب ما از میان “ترانه های دیروز” است.
ترانه ی امروز: پاییز
شاعر :روزبه بمانی –آهنگساز وتنظیم کننده : علیرضا افکاری - خواننده : امین بانی
ترانه ی “پاییز” آخرین اثر مشترک “روزبه بمانی” و “علیرضا افکاری” ست. ترانه سرا و آهنگسازی که با همکاری ادامه دارشان طی سالهای اخیر به مجموعه ی شناخته شده ی گروه های ترانه سازی تاریخ ترانه پیوسته اند.
اما بامروری بر آثار این گروه، آنچه در نگاه اول به ذهن متبادر می شود، فضای مشابه شعر و آهنگسازی و از همه مهمتر ارکستراسیون ترانه هایشان است.
درواقع این شباهت، قبل از آنکه به منزله ی “امضادار ” شدن آثار ایشان تلقی شود، بازتابنده ی مقوله ی “تکرار” در نوع کار ترانه سازی محسوب می شود.
طرح ترانه های “روزبه بمانی” همچنان عاشقانه های هجران زده است. مشکلات ترانه سرایی او مانند یکدست نبودن بندها ی ترانه از حیث شاعرانه گی، استفاده از برخی ترکیب ها ی سرهم بندی شده جهت حفظ وزن شعر ِ سروده شده روی ملودی، همچنان پابرجاست.این مساله در کنار، عدم تمایل او به پرداخت طرح های متفاوت ترانه، مبنای شکل گیری این “تکرار” شده، که در آستانه ی “ملال آور ” شدن نیز قرار گرفته است.
به عنوان یک نمونه از این دست، می توان به بند “یک روز تنها شی بهت میگم / تنهاییِ یک مرد یعنی چی”دراین ترانه اشاره کرد.
این مساله را می توان در نوع ارکستراسیون “علیرضا افکاری” نیز ردیابی کرد. ملودی های زیبا و گوش نواز “علیرضا افکاری”، همچنان در ارکستراسیون، برمبنای آکوردهای گیتار وپیانوو زیرسازی زهی تکرارشده که در این ارکستر، صرفا سلوی “کمانچه” و “ویلن” –شاید تحت تاثیر ارکستر زیبای ترانه ی “لالایی” – در همنوازی سازها، رنگ تازه ای به ارکستر بخشیده است.
اما مشخصه ی اصلی این ترانه صدای “امین بانی” است. او ابتدا با خواندن چند ترانه ی قدیمی مانند “دیگه دیره ” و یا “به سوی تو” و در قالب چند ویدیوی خصوصی ِپخش شده در فضای مجازی مشهور شد. هویت مجهول او، نوع پوشش و فضای پس زمینه ی این ویدیوها و از همه مهمتر صدای رسا و قدرتمند او، به ویژه در گام های بالا، خیلی زود به محبوبیت اوانجامید.
اجرای زیبای او در ترانه ی “پاییز”، هرچند که در گام صدای مختص به او ساخته نشده، نشان دهنده ی قدرت صدا و نوع تحریرهای اوو از همه مهمتر تکنیک او در اوج و فرود آوردن صدایش است.
ترانه ی “پاییز” با چنین مشخصاتی، ترانه ای دوست داشتنی برای فصل پاییز است.
ترانه ی دیروز : فریاد
شاعر: فاروق امیری - آهنگساز : فریدون خشنود- تنظیم کننده : منوچهر چشم آذر - خواننده : نوش آفرین
جلد آخرین آلبوم نوش آفرین قبل از انقلاب
“نوش آفرین”از سینمای بد قواره فارسی برخاست و در ترانه صاحب نام شد. هرچه سینمای فارسی، محل انفجار ابتذال بود، ترانه، محل تطهیر و غسل تعمید بود. او با “فریدون خشنود” آغاز کرد و تا آخرین نفس ترانه در وطن، نیز با او همراه ماند.
“فریاد” یکی از زیباترین نفس های آنها به جان ترانه بود.شعر ترانه، زودتر از زمان، متولد شد. از غربتی می گوید که جان نگرفته بود. “وای از این نقش بد دربه دری / تلخی و خسته گی و بی ثمری”
و “نوش آفرین” این غربت را چه زیبا “فریاد” کرده، ارکستر “منوچهر چشم آذر” به پاساژ زهی ها می رسد، “فرنچ هورن” همراه می شود و صدا اوج می گیرد.
اوج این ترانه در همین “فریاد” است.
ترانه ی “فریاد” از غربت سال های بعد می گوید. “نوش آفرین” در هندوستان، “فریدون خشنود” بر مسند “الله اکبر” “منوچهر چشم اذر” در کاباره ها ی شهر فرشته گان و “فاروق امیری” در گمنامی !