به نظر شما این آمریکای جهانخوار عامل همه مشکلات ماست؟ یا هیچ غلطی نمی تواند بکند؟
اول توضیح بدهم که برای من هیچ فرقی نمی کند. چه آمریکا عامل همه مشکلات کشور ما باشد، چه هیچ غلطی نتواند بکند، از نظر من علی السویه است. فقط مشکل من این است که ذهنم نمی تواند قبول کند که همزمان آمریکا هم عامل همه مشکلات و بدبختی های ما باشد، هم هیچ غلطی نتواند بکند. از امروز صبح تا اسم آمریکا را می شنوم، همه اش دارم یک مشت کاغذ پاره را تصور می کنم که توی هوا بال بال می زند، یا یک مشت آهن پاره که دارد روی امواج دریا پیچ و تاب می خورد. از یک طرف قطعنامه های سازمان ملل آمریکایی که بقول احمدی نژاد یک مشت کاغذپاره است، و یک مشت دلار ناقابل 2000 تومانی که باز هم بقول احمدی نژاد کاغذ پاره است و هیچ اعتباری ندارد، و یا بقول سردار سلامی که گفته است: “ ناوهای آمریکا آهن پاره اند.”
البته این شناخت عمیق و دقیق از تجهیزات و سلاح های دشمن تازگی ندارد. قبلا هم سردار نقدی در سخنان عمیق خودش گفته بود که “ ناوهای آمریکا لگن هستند.” چه بهتر. اصلا آهن پاره که هیچ، تو بگو پیت حلبی. دیگی که برای ما نجوشه، بگذار کله سگ توش بجوشه. بقول همولایتی ما، مال بابام که نیست، بگذار به جای ناوگان پیت حلبی باشد، آهن قراضه باشد. مگر من می خواهم با آن بروم ماهیگیری؟
همه اینها درست، منتهی مشکل من این است که چرا این آمریکایی های بی سواد و نالایق و بی خرد و چند تا فحش خواهر و مادر آبدار و کشدار، به جای اینکه نیروی شان را روی ساختن چیز مهمی مثل ناو هواپیمابر متمرکز کنند، هی نیروی شان را هرز می دهند روی کارهای دیگر. مثلا همین آب و هوا و آلودگی هوا.
آقای بهرام صناعی رئیس محترم سازمان هواشناسی کشور که یک جای مهمی در طول تاریخ محسوب می شود، دیروز گفته که “ آمریکا با تخریب تالاب ها، محیط زیست و کشاورزی عراق، در زمینه ورود گردو غبار به ایران مقصر است.” یعنی این آمریکایی های دردگرم خورده، ازده سال قبل که به عراق حمله کردند، و خودمان هم به آنها با اجازه مقام معظم رهبری کمک کردیم، داشتند برای اینکه ده سال بعد هوای کشور ما را آلوده می کردند نقشه می کشیدند و از قضا نقشه شان هم موفق از کار درآمد، ولی بلد نیستند یک ناو هواپیمابر درست کنند.
یا مثلا همین قضیه کمبود مرغ مملکت که یک دفعه در هفته گذشته در اصفهان با امدادهای غیبی 200 تن آن غیب شده است، و فرمانده کل پلیس کشور اعلام کرده که صدا و سیما تحت تاثیر عوامل خارجی وداخلی با پخش تصویر خوردن آن مردم را علیه دولت تحریک می کند، یکی از توطئه های استکبار جهانی به سرکردگی آمریکاست. به همین دلیل هم برادر رحیمی گفته است که “ دانش آموزان باید توجیه شوند که تحریم ها علیه مردم است نه دولت” البته دشمن که از این تحریم ها قصد بدی نداشته. چون بقول رهبر جمهوری اسلامی مردم ایران در مقابل تحریم ها واکسینه شده اند. مثلا همین الآن شما اگر ده تا ظرف زرشک پلو با مرغ، اشکنه یا جوجه کباب را جلوی مردم ببرید، همه شان بطور اتوماتیک اشکنه را انتخاب می کنند، چون از بس واکسینه شده اند، تا قیمت یک چیز بالا می رود، به آن حساسیت پیدا می کنند و اصلا نمی توانند لب به آن بزنند.
یا مثلا همین هدفمند سازی یارانه ها که یکی ازبرنامه های بسیار موفق و دقیق و حساب شده و بی نظیر دولت بود و اصولا انقلاب ایران برای اجرای همین طرح واقع شد و پیامبر اسلام مبعوث شد تا طرح هدفمندسازی یارانه ها را اجرا کند. بقول برادر رحیمی “ اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانه ها به کمک عوامل داخل و خارج فعلا متوقف است.” می بینید این اسرائیلی ها و آمریکایی ها چه آدمهای بی سواد و بی شعوری هستند؟ بلد نیستند یک ناو هواپیمابر بسازند، بعد تمام طرح هدفمندسازی یارانه های کشور را متوقف می کنند. حالا آدم به این بی سوادها چه بگوید؟
خب! آقای اوباما، شما به جای اینکه هوای ایران را آلوده کنی، یا مرغ را گران کنی، یا مانع اجرای هدفمندسازی یارانه ها بشوی، برو یک ناوگان درست و حسابی بساز که مردم نگویند لگن است یا آهن پاره است. البته فکر نکنید آقای رحیمی این حرف را از خودش درآورده که گرانی ها و توقف طرح یارانه ها کار آمریکا و اسرائیل است. اصلا این طور نیست. ایشان اطلاعات دقیق دارد. آن هم نه اطلاعات معمولی که ویکی لیکس هر روز محرمانه و خیلی محرمانه اش را توی جوب های استکهلم ریخته و هر ننه قمری تا عمق خشتک سیا و موساد را با ذره بین جولیان آسانژ از صبح تا شب رصد می کند. به این سادگی که نیست. آقای رحیمی اسناد دقیق دخالت اسرائیل و آمریکا را در گرانی مرغ و افزایش قیمت ها و توقف طرح یارانه ها پیدا کرده و تا دو هفته دیگر، شاید هم یک هفته دیگر اگر مردم یادشان مانده بود، همه را می گذارد کف دست مردم. آقای رحیمی گفته: “ چند جلد کتاب از صهیونیست ها در وزارت اطلاعات در دست ترجمه است تا مردم بدانند در پشت صحنه پلیدکارانی هستند که برای متوقف کردن ایران نقشه می کشند.”
حالا اینکه صهیونیست ها در چه زمانی این کتاب ها را نوشته اند که در آن پشت صحنه اتفاقاتی که هفته قبل رخ داده، شرح داده شده دیگر مساله ما نیست. و اینکه برای چی موضوعی این همه پنهان را نه در اسناد طبقه بندی شده و نشریات بکلی سری، بلکه در کتاب نوشته اند، یکی از ترفندهای اسرائیل است. فرض کنید که اسرائیلی های پلید این نقشه ها را در اسناد محرمانه و سری می نوشتند، طبیعی بود که جیک ثانیه بعد از اینکه این اسناد در دفتر موساد وارد کامپیوتر می شد، فورا ویکی لیکس منتشرش می کرد. اسرائیلی ها هم برای اینکه ویکی لیکس نتواند هک شان کند و آبروی شان را در همه دنیا ببرد، برداشتند همه کارهایی که علیه جمهوری کردند در چند کتاب خیلی عادی چاپ کردند که هیچ کس به آنها شک نکند. ولی از قضا ماموران وزارت اطلاعات این کتابهایی را که درباره توقف هدفمندی یارانه هاست، شش ماه قبل در فروشگاهی در انگلیس خریدند و الآن سه ماه است دارند ترجمه اش می کنند و تا آخر سال ترجمه 200 صفحه کتاب تمام می شود و تا آن موقع اگر کسی یادش مانده بود آقای رحیمی کی بود و مرغ قیمت اش از هشت هزارتومان امروز به هفتاد هزارتومان نرسیده بود، کتاب منتشر می شود و مترجم کتاب هم به جای نویسنده اش اعتراف می کند که قصد داشته از چه روش هایی به نظام لطمه بزند.
یعنی وقتی آدم می بیند که سینمای جمهوری اسلامی کلا آلت دست صهیونیست هاست، رهبران اصلاح طلب عوامل آمریکا هستند، رهبران جنبش سبز عناصر جاسوس آمریکا هستند، امروز هم که معلوم شده که آقای محمدعلی رامین به عنوان جاسوس دشمن دستگیر شده، بقول برادر طائب عربستان سعودی به دستور آمریکا مانع ظهور امام زمان شده است، مخالفان دولت سوریه هم آمریکایی هستند، محمد مرسی هم عامل آمریکاست هم دشمن آمریکا. گوگل و مایکروسافت و اپل شرکتهای جاسوسی آمریکا هستند، هوای ایران به وسیله آمریکایی ها آلوده می شود، همه این کارها را آمریکای جنایتکار می کند، ولی بلد نیست یک ناو بسازد و ناوگان اش می شود آهن پاره، واقعا این درد را به کجا ببریم؟ می گوئید تنگه هرمز؟ چشم.