ونسان ژور
استراتژی لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، در طول مذاکرات ژنو که در تاریخ ۲۴ نوامبر منجر به توافق شد چه بود؟
“حمله به ایران؟ اسراییل دیگر توان این کار را ندارد: این به مانند یک خودکشی سیاسی است.” درست پس از امضای توافق مقدماتی میان جمهوری اسلامی و گروه شش کشور در تاریخ ۲۴ نوامبر در ژنو – که در آن کاهش فعالیت های هسته ای ایران در ازای تعلیق تعدادی از تحریم های اروپا و آزادسازی برخی دارایی های توقیف شده توسط آمریکا پیش بینی شده است – یکی از مسؤولان عالی رتبه فرانسه خاطرنشان کرد که به مهم ترین هدف مذاکرات نائل شده ایم: به گفته او، تهدید حمله اسراییل حداقل طی یک سال آینده وجود نخواهد داشت و این زمان لازم را برای انجام مذاکرات نهایی و رسیدن به یک توافق جامع به وجود خواهد آورد. او افزود: “این مهلت برای کاهش تنش ها در منطقه ضروری و لازم است. ولی دراساس هنوز هیچ چیز فرق نکرده.”
این توافق قبل از هر چیز برای آرام کردن اسراییلی ها انجام شد ، که نگران از دست دادن انحصار هسته ای خود در خاورمیانه هستند. لوران فابیوس در اولین سفر خود به ژنو در تاریخ ۹ نوامبر که مورد تحلیل و انتقاد بسیاری قرار گرفت، مسایل را درخصوص بسیاری از نکات کلیدی روشن کرد.
ابتدا شاهد وعده رسمی تهران بودیم ، مبنی بر اینکه “ایران تحت هیچ شرایطی به دنبال سلاح اتمی نخواهد رفت”. منبع ما می گوید: “در کمال تعجب، هیچ یک از شرکای ما خواستار چنین تعهداتی از ایران نشدند.” برخی نسبت به کارآیی واقعی اقدامات فرانسه تردید داشتند، ولی فرانسویان در نهایت افتخار آن را داشتند که شاهد درج این خواسته ها در قالب یک جمله در مقدمه «طرح اجرایی مشترک» باشند.” درواقع ایران از مدت ها قبل – حداقل در روی کاغذ – از دستیابی به بمب صرف نظر کرده، چرا که پیمان منع گسترش اتمی در سال ۱۹۶۸ ازسوی شاه امضاء شده بود. مسؤول دیگری می گوید: “همین طور است، ولی اگر مسجل شود که ایران در یک سال آینده، یعنی در پایان مهلت داده شده، همچنان برنامه اتمی نظامی خود را ادامه داده، اسراییل و دیگر کشورها این بار حق حمله علیه ایران را برای خود جایز خواهند شمرد.” آیا فرانسه هم این حق را برای خود جایز خواهد شمرد؟
لوران فابیوس و هیأت مذاکره کننده فرانسه که ژاک اودیبر، مسؤول سیاسی وزارت خارجه در رأس آن قرار داشت، همواره برای اطمینان دادن به اسراییلی ها تلاش های خود را روی توقف ساخت رآکتور آب سنگین اراک متمرکز کرده بودند. به نظر می رسد این تأسیسات که درحال ساخت می باشد، سال ها پیش مورد نگرانی کارشناسان نبوده. چرا ناگهان فرانسه براین مسأله اصرار ورزید؟ زمانی که ساخت کارخانه اراک به اتمام برسد [یک تقارن تاریخی جالب توجه: درست به مانند رآکتور دیمونا در اسراییل که به صورت پنهانی در سال های ۱۹۵۰ توسط فرانسوی ها ساخته شد]، می تواند ترکیبات غنی پلوتونیوم تولید کند. و این درحالی است که پلوتونیوم سریع ترین و ساده ترین راه برای ساخت یک بمب است و تمامی کشورها، ازجمله فرانسه و ایالات متحده، برای ساخت اولین سلاح اتمی خود از همین شیوه پیروی کرده اند. ولی مهم آن است که بتوان پلوتونیوم مورد نظر را از ترکیبات به دست آمده جدا کرد. کارشناسان براین باورند که ایران هنوز به این دانش دست نیافته. یک کارشناس دیگر فرانسوی می گوید: “امسال زمانی که دستگاه های اطلاعاتی کشف کردند که مهندسان ایرانی پیشرفت زیادی در این زمینه کرده اند، همه چیز تغییر کرد.” فشار فرانسه نیز به همین دلیل بود. او می گوید: “هدف ما این بود که قبل از اینکه اسراییل تصمیم به حمله بگیرد، ساخت رآکتور اراک به طور کامل متوقف شود.”
مذاکرات ساده نبود ، زیرا برخی وزرای خارجه غربی وضعیت را چندان نگران کننده قلمداد نمی کردند. به گفته یکی از دیپلمات های پاریس، “آنها حتی پذیرفته بودند که ایران آزمایشاتی را در اراک انجام دهد. اگر به حرف آنها گوش می دادیم، مهندسان ایرانی به کار خود ادامه می دادند و به لحظه ساخت بمب پلوتونیومی نزدیک می شدند”. فرانسه توانست ممنوعیت انجام این آزمایشات را به دست آورد که از این حیث باعث رضایت تل آویو شد.
توافق امضاء شده در تاریخ ۲۴ نوامبر، به منظور بازداشتن ایران از ساخت پنهانی سلاح اتمی یا حداقل مواد شکافت پذیر لازم برای تولید یک بمب، محدودیت هایی را برای تهران درنظر گرفته: تعلیق برنامه غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصدی، “خنثی سازی” ذخایر اورانیوم ۲۰ درصدی که می تواند در ظرف چند هفته به ترکیبات لازم برای تولید سلاح تبدیل شود، و ممنوعیت در ساخت سانتریفوژهای اضافی و یک نظارت بین المللی روزانه از تأسیسات اصلی هسته ای ایران. پس چرا بنیامین نتانیاهو این توافق را “اشتباه تاریخی” خواند؟
اسراییل مایل به رسیدن به توافق مقدماتی نبود ، و بیم آن داشت که ایران مذاکرات را برای رسیدن به یک توافق کلی کش دهد و در عین حال که تحریم ها کاهش یافته، به صورت پنهانی به برنامه اتمی خود ادامه دهد. مقامات در اورشلیم به دنبال راه حلی از نوع لیبیایی آن بودند. سرهنگ قذافی در سال ۲۰۰۳ از بیم پیروزی آشکار آمریکا در عراق، از کل برنامه هسته ای خود صرف نظر کرد و تا بدانجا پیش رفت که تمامی سانتریفوژهایی را که از پاکستان دریافت کرده بود به ایالات متحده تحویل داد. اسراییلی ها معتقدند که توافق مقدماتی با ایران مشابه معامله ساده لوحانه بیل کلینتون در سال ۱۹۹۴ با مقامات کره شمالی است: پیونگ یانگ در ازای توقف مثلاً دائمی برنامه اتمی خود، یک کمک غذایی بسیار کلان دریافت کرد. و البته این مانع از آن نشد که ۱۲ سال بعد در سال ۲۰۰۶ اولین آزمایش اتمی خود را انجام دهد.
آیا همین خطر نیز در مورد ایران نیز وجود دارد؟ وقوع چنین حالتی مردود نیست، زیرا در توافق امضاء شده در ژنو برچیده شدن کامل برنامه اتمی ایران پیش بینی نشده است. یک مسؤول فرانسوی دراین خصوص می گوید: “شاید ده سال پیش نیز، زمانی که ویلپن و فیشر، وزیر خارجه آلمان، مذاکرات را با تهران آغاز کرده بودند، می توانستیم به چنین راه حلی دست یابیم. در آن زمان ایران هنوز سانتریفوژهای خود را نصب نکرده بود. ولی دولت آمریکای وقت، به ریاست جرج بوش، آغاز مذاکرات با جمهوری اسلامی را رد کرد و هیچ پیشرفتی حاصل نگردید.” امروز وضعیت کاملاً تغییر کرده. ایران ۱۹ هزار سانتریفوژ تولید و نصب کرده و تهران با توجه به تجربه عراق صدام حسین، چندان احساس درگیری نظامی نمی کند. شاید مصالحه ژنو آن طور که مورد نظر تل آویو است نباشد، ولی آن طور هم که نتانیاهو ادعا می کند، خطرناک نیست.
بی شک ایران می تواند به غنی سازی اورانیوم تا میزان ۳ ممیز ۵ درصد ادامه دهد و مجموعه سانتریفوژهای خود را حفظ کند؛ بدین ترتیب، همواره این امکان وجود خواهد داشت که ایران به طور مخفی برنامه غنی سازی خود را فراتر از آستانه مجاز پیش ببرد [اورانیوم ۹۰ درصد برای تولید بمب]. ولی این حالت خیلی زود مشخص می شود، زیرا بازرسی های روزانه از سایت های مورد نظر در توافق ژنو لحاظ شده است. دیگر نگرانی اسراییل: در توافق امضاء شده در تاریخ ۲۴ نوامبر آمده است که در صورت رسیدن به توافق جامع، ایران می تواند به غنی سازی اورانیوم برای مصارف انرژی که همواره یکی از خواسته های حکومت تهران بوده ادامه دهد. ولی در متن توافق آمده که این توان غنی سازی باید “محدود” و “شفاف” [بازرسی به طور مرتب] باشد و با “نیازهای” صلح آمیز واقعی که چارچوب آن از قبل تعیین شده، سنخیت داشته باشد.
البته این همه داستان نیست. فعلاً تحریم های اصلی که اقتصاد ایران را تحت فشار گذاشته اند، کاهش نیافته یا لغو نشده اند. تهران برای کاهش یا لغو این تحریم ها باید در توافق نهایی بپذیرد که حاشیه مانور اتمی خود را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. و در صورتی که رد کند؟ یک مسؤول فرانسوی می گوید: “این بدین معنی است که رهبر انقلاب از دستیابی سریع به سلاح اتمی منصرف نشده. و بلوایی که دراین زمینه به راه می افتد، غیرقابل اجتناب خواهد بود.” و اگر بپذیرد؟ همین منبع می گوید: “قدرت های جهانی خواستار بازرسی سرزده از تمامی سایت های هسته ای و توقف کامل مرکز اراک یا تعطیلی مرکز فوردو خواهند شد.” مسؤول دیگری می گوید: “ایران با چنین محدودیت هایی شاید بتواند به صورت مخفی بمب تولید کند، ولی این اتفاق قبل از چند سال آینده نخواهد افتاد. و در این صورت نیز، دستگاه های اطلاعاتی آمریکا مطمئن اند که می توانند به موقع از چنین انحرافی مطلع شوند.”
ولی آیا اسراییل به توانایی دستگاه های اطلاعاتی آمریکا دراین زمینه اطمینان کامل دارد؟
منبع: نوول ابزرواتور، ۵ دسامبر