سفری که احمدی نژاد بهتر است انجام ندهد

نویسنده

mohsenaminzadeh.jpg

‎ ‎نکته اول : سفرهای خارجی رهبران کره شمالی‎ ‎


درساختار کره شمالی سمتی به عنوان رئیس جمهور وجود ندارد. هنگامیکه کیم ایل سونگ رهبر انقلابی کره ‏شمالی درگذشت، کیم جونگ ایل جانشین پدرشد، اعلام کرد که پست ریاست جمهوری از آن رهبر انقلاب بوده و ‏هرگز او برجایگاه بزرگ پدر نخواهد نشست و پست ریاست جمهوری در کشور برای ابد متعلق به رهبر انقلاب ‏کره باقی خواهد ماند. بعد از این تحول برخلاف کیم ایل سونگ که رهبرکبیر و رئیس جمهور کره شمالی بود ‏جناب کیم جونگ ایل که از دوران ولیعهدی رهبر دوست داشتنی لقب گرفته بود از اشغال پست ریاست جمهوری ‏کشور خودداری نمود و فقط رهبر دوست داشتنی باقی ماند. درعین حال ساختار کشور نیازمند یک عنوان اجرایی ‏بود و درنتیجه در این کشور پستی تحت عنوان رئیس پریزیدیوم اختراع شد که آنرا همتای رئیس جمهوری اعلام ‏کردند اما چون این سمت فاقد هرگونه اختیار عملی و واقعی در امر حکومت بود، از سوی همه تشریفاتی تلقی ‏گردید. ‏


از ویژگی های کیم ایل سونگ آن بود که ایشان از سوار شدن به هواپیما هراس داشت و در نتیجه در تمام طول ‏حیات خود تنها یک بار به اتحاد جماهیرشوروی آنهم به وسیله قطار سفر کرده بود. این ویژگی در دوره مسئولیت ‏رهبری جدید هم تداوم یافت و ایشان تنها در سال های اخیر و درمسیر بهبود روابط این کشور با همسایگان به کره ‏جنوبی و چین سفر نمود. یعنی همواره شیوه رهبران کره شمالی جز در موارد استثناء در خانه ماندن و به ‏کشورهای دیگر سفر نکردن بوده است. البته این خصوصیت پس از جنگ سرد با شرایط کره شمالی نیز کاملا ‏سازگاری داشت چون هیچکس از میزبانی رهبران این کشور چندان خشنود نمی شد. ‏


چند سال پیش مقامات کره شمالی تصمیم گرفتند که در یک اقدام ابتکاری برای مقامات عالی کشورشان سفرهای ‏خارجی جور کنند و به چند کشور از جمله هند، پاکستان ، ایران و احتمالا چند کشور دیگر اعلام کردند که رئیس ‏پریزیدیوم آن کشور قصد دارد یک دیدار رسمی عالی حکومتی (‏State Visit‏)از کشورهای دوست کره شمالی ‏داشته باشد. معنای این پیشنهاد آن بود که رئیس پریزیدیم به عنوان عالی ترین مقام رسمی کشور کره شمالی از ‏سوی دیگران پذیرفته شود. در ایران کره ای ها مدعی بودند که رهبر دوست داشتنی همتای رهبری ایران است و ‏بطور طبیعی رئیس پرزیدیوم همتای رئیس جمهور ایران محسوب می شود. با توجه به اینکه این سمت کاملا ‏تشریفاتی بود و عملا در هیچ جای قوانین کره شمالی نیز رئیس پریزیدیم عالی ترین مقام کشور در روابط خارجی ‏تعریف نشده بود، این پیشنهاد پذیرفته نشد و پیشنهاد گردید که معاون رئیس جمهور میزبان ایشان باشد. این سفر به ‏دلیل عدم آمادگی ایران برای میزبانی در سطح تشریفاتی مورد انتظار آنان نهایی نشد و عملا کره ای ها هم آنرا ‏راه کردند. بعدا معلوم شد که هند و پاکستان و سایر کشورهای مورد نظر کره ای ها نیزدلایل دیگر زیر بار سفر ‏رئیس پریزیدیوم کره شمالی نرفته اند. کره ای ها ظاهرا حتی حاضر شده بودند که رئیس پریزیدیوم تشریفاتی آنان ‏همتای رئیس جمهور تشریفاتی هند باشد اما هندی ها زیر بار نرفته بودند. طبعا سفر رئیس پریزیدیوم کره شمالی ‏به هیچ کشوری انجام نشد و کره ای ها هم بعد از پافشاری اولیه محترمانه خودشان کنارکشیدند و آنرا دنبال نکردند ‏و خیال دوستانشان را هم که نمی دانستند چگونه از زیر بار این درخواست شانه خالی کنند راحت کردند. من فکر ‏می کنم اگر رهبر کره شمالی هم قصد سفر به این کشورها را داشت حداقل کشورهای دیگر زیر بار این میزبانی ‏هم نمی رفتند و بهانه دیگری برای عقب انداختن سفر ایشان اقامه می کردند. کره ای ها درآن حد با تجربه و ‏مغرور بودند که شرایط را درک کنند و کشورهای نامزد میزبانی هم از اینکه کره شمالی شرایط خود را درک ‏کرده و مسئله را رها نموده بود خشنود شدند.‏

بهرحال به رغم همه دوستی ها کشور بحران زده ای مثل کره شمالی نمی توانست انتظار داشته باشد که دیگران با ‏میزبانی رهبران آن کشور، هزینه هایی را متقبل شوند که ناشی از سیاست های درست یا غلط اتخاذ شده توسط ‏کره شمالی باشد. طبیعی است که کشوری که با سیاست هایش به تحریم های بین المللی و اجماع جهانی علیه خود ‏کشیده می شود، باید آماده باشد که هزینه های آن سیاست ها را هم بپردازد و البته دوستان چنین کشوری نیز حق ‏دارند که احتیاط کنند و زیر بار پرداخت هزینه های ناشی از تصمیمات کشور دوستشان نروند. . در ایران هیچکس ‏چنین مطالبی ابراز نکرد. ابهامات تشریفاتی واقعی بود و همین ابهامات هم باعث شد که مسئله به بحث های دیگر ‏کشیده نشود. مطمئن نیستم که در کشورهای دیگر هم با صراحت با آنها سخن گفته شده باشند اما من فکر می کنم ‏اگر مسئولان کره شمالی پافشاری خود را ادامه می دادند بهرحال دیریازود یکی به آنها میگفت که از پافشاری ‏دست بردارند و اگر واقعا معتقدند که باید روابط در سطح عالی با دنیا داشته باشند، اول خود را با جامعه بین المللی ‏حل کنند و بعد مسئولان سیاست خارجی کره شمالی نیز در این زمان که چیزی به پایان دردناک مقاومت بی ‏سرانجام کره شمالی باقی نمانده بود، به اندازه کافی تجربه داشتند زیرا مشکل آنان محدود به سفر رهبرانشان نبود ‏و سفارتخانه های اندک این کشور در خارج و مسئولان سیاست خارجی این کشور نیز که فرصت بیرون رفتن از ‏مرزهای این کشور را پیدا می کردند با تمام وجود شرایط پرفشار و تلخ و کمر شکن یک کشور منزوی شده را در ‏سطح بین المللی لمس می کردند. شرایط پرفشاری که حتی صحنه های ورزشی بین المللی را برای ورزشکاران ‏کشور منزوی بسیار تنگ می کرد. ‏


‎ ‎نکته دوم : آداب سفر روسای کشورها‎ ‎


سفرهای خارجی روسای کشورهای جهان بر4 دسته هستند. ‏


‏1. سفرهای عالی حکومتی (‏State Visit‏) که دارای عالی ترین مراحل تشریفاتی است و در کشورهای اروپایی ‏آداب و رسوم مفصلی دارد و در کشورهای دیگر هم کم و بیش آداب ویژه ای دارد که آنرا از سایر سفرهای ‏مقامات عالی متمایز می کند. این سفرها به دعوت رسمی ازعالی ترین مقام کشور در روابط خارجی توسط همتای ‏خود در کشور میزبان انجام می شود. معمولا تشریفات چنین سفری هرچند سال یک بار و معمولا برای هر رئیس ‏کشور در هردوره مسئولیتش یک بار تدارک می شود و حتما روال متقابل دارد. ‏


‏2. سفرهای رسمی کاری (‏Official Visit‏) به لحاظ آداب دعوت روال سفرهای حکومتی را دارد اما به لحاظ ‏تشریفات ساده تر از سفرهای عالی حکومتی برگزار می شود و برنامه های تشریفاتی آن خیلی محدود تر است. ‏اگر به اقتضای ضرورت یک رئیس کشور دو سفر متوالی به کشور دیگری انجام دهد یا دیدارهای متقابل مقامات ‏عالی دو کشور مکرر شود این عنوان برای سفر آنان استفاده می شود و عملا تشریفات به حداقل می رسد.

‏3. سفرهای عبوری: گاه رئیس یک کشور به دلیل ضرورت کاری یا ملاحظات تبلیغاتی و امثال آن اعلام می کند ‏که قصد دارد در سرراه سفر به جایی دیگر، توقفی در یک کشور داشته و با مقامات دیدار کوتاهی داشته باشد. این ‏سفر عملا بدون دعوت رسمی انجام می شود و بخصوص اگر سفر متوالی یک رئیس جمهور به کشور دیگر باشد ‏و یا به دلیل یک ضرورت فوری بین المللی تدارک شده باشد مناسب است و مشکلی ندارد. درچنین مواردی کشور ‏میزبان آداب تشریفات را درحد ممکن بجا می آورد اما طبعا نشان می دهد که مشتاق سفر میهمان خود نبوده و ‏درخواست سفر از سوی میهمان صورت گرفته است. اینگونه سفرها چند ساعته است و معمولا بیشتر از نصف ‏روز طول نمی کشد. اگر رئیس کشوری به دلیل عدم دعوت رسمی او از سوی یک کشور دیگر، دست به چنین ‏سفر بی دعوتی رسمی بزند و عملا خودش را به کشور میزبان تحمیل کند، به لحاظ تشریفاتی عمل میهمان ‏ناشایست بوده و خلاف شئونات ملی خواهد بود. ‏


‏4. سفرهای تفریحی و یا خصوصی (والبته زیارتی): مقامات عالی و روسای کشورها مرخصی و تفریح و اوقات ‏فراغت هم دارند و برخی کشورها برای این برنامه های روسای کشورها هم تدارکاتی دارند. مثلا عربستان ‏سعودی در ایام حج از روسای کشورهای اسلامی و خانواده آنان ( هر سال 4 یا 5 رئیس ) را برای شرکت در ‏مراسم حج و تعداد خیلی بیشتری را برای سفر عمره دعوت می کند تا آداب دینی خود را به عنوان میهمان امیر به ‏ا نجام برسانند و در کاخ های مشرق به حرمین شریفین میهمان امیر باشند. ( مثل چهارمین سفر رئیس جمهور به ‏عربستان سعودی) . کشور سوئیس از سفر روسای کشورها در ایام اسکی استقبال می کند. کشورهای میزبان بازی ‏های جهانی و المپیک از روسای کشورها برای مراسم افتتاح دعوت می کنند تا هم به مراسم افتتاح بازی هایشان ‏جلوه سیاسی بیشتری ببخشند و هم درعین حال فرصت فراغتی برای روسای کشورهای دوست فراهم کنند. ( مثل ‏سفر اول رئیس جمهور به قطرکه تنها رئیس جمهور پذیرنده دعوت میزبان برای شرکت در افتتاح بازی های ‏آسیایی قطر بود.) و موارد متعددی از این دست که به وضع کشور میزبان و مزیت هایش بستگی دارد. ویژگی این ‏سفرها این است که براساس پذیرایی از میهمان بنا شده و بنابرآن است که به میهمان خوش بگذرد. طبعا روسای ‏کشورهای میزبان به اقتضای ضرورت، با میهمانان عالی مقام خود دیدار تشریفاتی هم می کنند و او را به شام یا ‏نهاری دعوت می کنند اما معمولا قرار نیست که در این سفرها کاری از پیش برود و مسئله اصلی تفنن و افزایش ‏تاثیرات انسانی در روابط میان رهبران کشورهاست.‏

این سفرها با همین هدف تاثیرات خوبی دارد و باعث تشدید دوستی مقامات عالی و رهبران کشورها می شود. این ‏سفرها می تواند جنبه رسانه ای پیدا نکند و به صورت کاملا خصوصی برگزار شود و اکثر موارد هم به همین ‏شکل انجام می شود. خبری کردن آن بیش از هر چیز به تمایل میهمان بستگی دارد. مثلا درگذشته دولت ایران از ‏مقامات عالی و رهبران کشورهای خلیج فارس برای شکار در ایران دعوت می کرد و همین شیوه متعارف را ‏برای سفر آنان اعمال می نمود. حتی دعوت کننده گاه استاندار فارس یا بوشهر بودند و مقام میهمان تفریح و شکار ‏خود را در همان جنوب انجام می داد و به کشورش باز می گشت. ترک ها بخصوص از وقتی وضع اقتصادی ‏بهتری پیدا کرده اند، چنین برنامه هایی را بیشترتدارک می بیننند. آنان در ایام تابستان ( آگوست یعنی 11 مرداد تا ‏‏10 شهریور ) که ماه مرخصی در اکثر کشورهاست برنامه دعوتی دارند از مقامات عالی و رهبران کشورها که ‏بر آن نام برنامه آگوست یا چیزی شبیه این نهاده اند. این دعوت برای همان تفنن و تفریح تدارک شده است و ‏روسای کشورهای آسیای میانه و قفقاز معمولا از مشتریان پروپاقرص این برنامه ها در سال های گذشته بوده اند. ‏از ویژگی های دعوت روسای کشورها در ماه آگوست توسط مقامات ترکیه، این است که دعوت به استانبول انجام ‏می شود نه به آنکارا پایتخت آن کشور و برنامه های تدارک شده برای میهمانان برنامه های تفریحی و تفننی مورد ‏علاقه آنهاست. رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه هم اگر طرفین وقت و حوصله داشته باشند و یا ضرورت ‏داشته باشد در دفاتر خود در استانبول که مربوط به ایام تعطیلی و مرخصی آنان است، با میهما نا ن خود دیدار می ‏کنند. اما همه تشریفات تدارک شده به وضع نشان می دهد که این دیدار یک دیدار عالی حکومتی و یا حتی یک ‏دیدار رسمی کاری نیست بلکه دعوتی است برای چیزی در حد گردشگری دیپلماتیک.


‎ ‎نکته سوم : بی آدابی ها در سفرهای رئیس جمهور‎ ‎


درمیان سران کشورهای همسایه ایران، بخصوص رهبران پاکستان و ترکیه همواره اهمیت زیادی برای دیدارهای ‏دوجانبه درسطح عالی با ایران قائل بوده اند. رهبران این دو کشور معمولا به صورت رویه سفر به ایران را ( ‏حتی گاه بدون رعایت نوبت سفر متقابل سران کشورها) در زمره اولین دیدارهای خارجی ضروری خود پس از ‏رسیدن به قدرت دانسته و همواره از دیدار متقابل رهبران ایران از کشورشان قویا و به گرمی استقبال می کرده ‏اند. این رویه پس از انقلاب اسلامی نیز کم و بیش متعارف بوده و همواره از سوی رهبران این کشورها رعایت ‏می شده است. به دلایلی که طبعا به موقعیت عمومی ایران در صحنه بین المللی مربوط است در سه سال گذشته ‏این کشورها و همچنین هند، حاضر به دعوت از رئیس جمهوری ایران برای دیدار رسمی از این کشورها نشده ‏اند. با فشار مسئولان ریاست جمهوری کشورمان، تلاش زیادی از سوی مسئولان وزارت امور خارجه برای جور ‏کردن چنین سفرهای دنبال شده اما بی نتیجه مانده است. نهایتا رئیس جمهور ایران در ماه های گذشته به سفرهای ‏عبوری به دو کشور پاکستان و هند تن داد و در دو دیدار نصف روزه در مسیر سفر به سریلانکا به این کشورها ‏سفر کرد. طبعا به دلیل آنکه این سفرهای بجای دیدارهای عالی حکومتی انجام می شود برای جمهوری اسلامی ‏ایران تحقیر کننده بود و نشان می داد که تا رهبران ایران شدیدا به دعوت کشورهای دیگر برای سفر خارجی ‏محتاجند و حاضرند برای عملی کردن سفرها از تمامی ملاحظات متعارف بین المللی برای رعایت احترام متقابل ‏هم دست بردارند. ‏


گفته می شود که قرار است رئیس جمهور به زودی دیدار دو جانبه ای از ترکیه داشته باشد. من تردید ندارم که اگر ‏ایران در وضعیت کنونی نبود ترک ها خیلی زودتر باشکوه ترین پذیرایی خود را برای رئیس جمهور ایران در ‏یک دیدار رسمی عالی حکومتی تدارک می کردند و اگر امروز متاسفانه وضعیتی مثل ماجرای سفر رئیس ‏پریزدیوم کره شمالی به کشورهای دوست به وجود آمده، صرفا ناشی از سیاست خارجی ایران و وضعیت نابسامان ‏ایران در صحنه بین المللی است. خبرها حکایت از آن دارد که این سفر نه تنها در وضعیت بهتری از سفرهای ‏اخیر دیگر نخواهد بود، بلکه متاسفانه وضعیت بدتری هم دارد. به دنبال فشار وزارت خارجه و سفارت ایران در ‏ترکیه، نهایتا مقامات ترکیه پذیرفته اند که رئیس جمهور ایران را نه برای انجام دیدار رسمی درحد عالی، بلکه در ‏چارچوب سفرهای تفریحی رهبران کشورها در ماه آگوست به استانبول و نه آنکارا ، دعوت کنند و قرار است ‏لطفشان این باشد که برنامه های سیاسی و دیدارهای طی سفر را قدری بیشتر از حد متعارف تدارک نمایند.

طبعا تصور نمی شود که رئیس جمهور ایران قصد داشته باشد از برنامه های تفریحی متعارف این سفرها استفاده ‏کند و به همین دیدار های دو جانبه دل بسته است ، اما تن دادن رئیس جمهور ایران به انجام چنین سفری که عرف ‏توریستی دارد، بجای سفر رسمی سطح عالی دوجانبه به کشور ترکیه، تاثیرات تحقیر کننده خود را خواهد داشت. ‏هرچند ممکن است با کمک رسانه های ملی این سفر در ایران بجای یک سفر متعارف در سطح عالی به کشور ‏ترکیه جا زده شود ولی مسلما، حداقل رهبران ترکیه و آگاهان سیاسی به خوبی درخواهندیافت که رئیس جمهور ‏ایران به دلیل عدم دعوت رسمی برای سفر به کشورهمسایه اش، حتی به استفاده ا ز چنین شیوه هایی نیز برای ‏نشان دادن تحرک سیاسی خارجی نیازمند شده است. تاثیر سوء چنین رویه های بر عزت و منزلت ملی ایران ‏بسیار جدی است.


‎ ‎نکته چهارم : پیشنهادی با خسارت کمتر‎ ‎


عدم تمایل کشورهایی چون همسایگان خوب ایران، یعنی ترکیه و پاکستان برای دعوت از رئیس جمهور ایران ‏نشانه خیلی بد و نگران کننده ای است و حکایت از وجود نارسایی های جدی و زخم های بدون التیام در روابط ‏خارجی ایران دارد. اما این نشانه، تنها نشانه نگران کننده و تکان دهنده اوضاع بسیار نابسامان ایران درصحنه بین ‏المللی نیست. همه دست اندرکاران سیاست خارجی که فهم حداقلی از رفتار تشریفاتی همراه با احترام متقابل دارند ‏می توانند گواهی بدهند که رفتار دیگران با آنان تغییر کرده و درحد شایسته و متناسب با احترام متقابل نیست. همه ‏ایرانیانی که پایشان را از مرزها بیرون می گذارند می توانند گواهی بدهند که هر کشور کوچک و بی هویتی هم ‏از اعمال ناشایست نسبت به آنان دریغ نمی کند . هر بازرگان و صاحب فعالیت اقتصادی که جای پایی در خارج از ‏کشور دارد می تواند گواهی دهد که رفتار ناشایست با بازرگانان و سرمایه داران ایرانی در کشورهای دیگر تلخ و ‏نگران کننده است. حتی فوتبالیست های ایران هم در ماه های اخیر طعم تلخ فوتبالیست یک کشور تحت تحریم را ‏چشیده اند و می توانند گواهی بدهند که کشور منزوی حتی با پرداخت پول هم نمی تواند رقیب بازی تدارکاتی برای ‏تیم ملی خود پیدا کند و هرروز یک کشور و یک تیم، به یک بهانه جدید شانه خالی می کند. ‏


و همه این ها، تازه اول ماجراست. هنوز تحریم های علیه ایران رسما به مقامات سیاسی کشور کشیده نشده است. ‏هنوز راه های ارتباطات خارجی ایرانیان مسدود نشده است. آنچه اتفاق افتاده تنها تاثیرات ضمنی تصمیمات علیه ‏ایران در زمینه های دیگر از جمله تحریم های اقتصادی و بانکی در صحنه بین المللی است. اگر واقعا رئیس ‏جمهور و مسئولان عالی کشور فکر می کنند که باید با دنیا رابطه خوب داشت و از بروز این نوع نارسایی ها در ‏سیاست خارجی نگران شده اند، بی جهت به مسئولان سیاست خارجی فشار وارد نکنند که برای جور کردن سفر ‏خارجی رئیس جمهور به هر شرط ذلت باری تن بدهند. بجای این کارها بنشینند و چاره درست کار را پیدا کنند. ‏فکر کنند کدام اشتباهاتشان باعث شده که کشور به سمت چنین انزوایی بی نظیری کشیده شود که پس از انقلاب ‏اسلامی ایران هم سابقه نداشته است. درجهت درمان بیماری اصلی و رفع عوامل اصلی بروز این نارسایی های ‏فزاینده در سیاست خارجی کشور گام بردارند. پنهان کردن واقعیت های تلخ و تکان دهنده این شرایط از مردم ‏ایران، به قیمت تن دادن به چنین رفتار تحقیر آمیزی در نزد خارجیان هم دوام چندانی نخواهد آورد. تا چندی دیگر ‏کشورها از رئیس جمهور ایران حتی به قیمت تن دادن به شرایط تحقیر آمیز و برای دیدار تفریحی و غیر رسمی ‏هم دعوتی به عمل نخواهند آورد و انجام سفر عبوری و بدون دعوت او راهم نخواهند پذیرفت. حضور رئیس ‏جمهور در اجلاس های بین المللی همچون موارد اخیر موجب وهن ملی خواهد شد و تدریجا همین حضور تحقیر ‏آمیز نیز ناممکن خواهد گردید. ‏


مسلما در اثر تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران ، کشورمان به سمت انزوای هرچه بیشتر در ‏صحنه بین المللی کشیده شده و این روند تا زمان رفع مشکلات ایران با جامعه بین المللی به شکل تند شونده ای ‏ادامه خواهد یافت. اگر تصمیم دولت تداوم سیاست خارجی کنونی بدون هرگونه تجدید نظری است، بهتر است که ‏به پیامدهای طبیعی این سیاست ها هم تن دهد و از تدارک سفرهای نمایشی با چنین هزینه های گزاف معنوی برای ‏رئیس جمهور خودداری کند. تجربه کره شمالی نشان می دهد که رئیس کشور منزوی، برای حفظ حداقل غرور و ‏عزت خودش و کشورش باید به محدود کردن سفرهای خارجی اش به تنها دو سفر طی مدت بیست سال هم تن ‏بدهد. منزوی بودن خوب یا بد اسباب و الزامات خودش را دارد. نمی شود هم کشور را به سمت انزوای کامل ‏کشاند و به دنبال جوکردن سفرخارجی بود و برای مردم کشور ادعای تحرک بین المللی نمود. ‏


بی تردید ایران کره شمالی نیست و این وضع نیز برای ملت ایران قابل تداوم نیست و دیریا زود ملت ایران و ‏نمایندگان ملت با رای خود دولت خود را مجبور خواهند کرد که روش خود را اصلاح کند و در جهت بازسازی ‏موقعیت کشور در صحنه بین المللی گام برداشته و این وضع نابسامان را سامان بخشد ، اما در وضع بحران ‏کنونی، توسل به چنین روش های تحقیر کننده ای به منظور جور کردن سفر خارجی برای رئیس جمهور ، می ‏تواند برای همیشه در خاطره جهانی و حداقل میزبانان باقی بماند و حتی با رفع مشکلات بین المللی ایران نیز به ‏آسانی پاک نشود. مسلما خسارت تعطیل کردن سفرهای رئیس جمهور پیش از آنکه دیگران آنرا تعطیل کنند، به ‏مراتب کمتر از خسارات ناشی از پذیرش این همه بی عزتی و توهین و تحقیر برای انجام این سفرهاست.‏

منبع: سایت امروز