برای اینکه بدانیم تیم ایرانی محمد جواد ظریف و تیم آمریکایی جان کری با چه دشواری بزرگی در مذاکرات لوزان مواجه بودند باید به این توجه داشت که رییس جمهور آمریکا در سخنرانی خود این مذاکرات را با مذاکرات بسیار پیچیده با اتحاد شوروی برای پایان دادن به جنگ سرد مقایسه کرد که به تغییرات وسیعی در سطح جهان منجر شد. اما از نگاه دیگری بیانیه یا توافقنامه لوزان را شاید بتوان با توافقنامه های بین المللی پس از جنگ جهانی دوم مقایسه کرد که متفقین پس از پیروزی در جنگ علیه آلمان و ژاپن متحد اعلام کردند و برخی از انها به رغم روابط دوستانه این دو کشور با غرب هنوز بعد از ۶۰ سال بی رودربایستی پا بر جا هستند. به این ترتیب می توان گفت که تیم جواد ظریف بهترین توافق ممکن را نهایی کرد که قابل تقدیر است و هنوز باید منتظر نهایی شدن این توافقنامه در ماه ژوئن بود.
با این حال، این توافقنامه با دشواری های ذاتی بسیار بزرگی مواجه است که از تفاوت کاملا آشکار لحن جواد ظریف و ریس جمهور آمریکا قابل ردیابی است؛ کلماتی که ظریف برای توضیح توافقنامه به کار برد به قدری با کلمات و عبارات اوباما و کری متفاوت بود که می شد احتمال داد ظریف به صورت هدفمند قصد دارد توجه را از برخی جزییات دور کند٬ اما تجربه عملی همواره ثابت کرده است که در صورت بروز اختلاف آنچه به آن استناد می شود تفسیر و قرائت آمریکاست که جنبه اجرایی می یابد. برای مثال ظریف اشاره کرد که سوخت راکتور آب سنگین اراک صادر می شود در حالی که در اصل، سوخت آن با نظارت دقیق آژانس از ایران خارج می شود تا ایران دیگر نتواند ذخایر غنی شده داشته باشد. در ضمن آنچه بعد از تغییرات از راکتورآب سنگین اراک باقی می ماند فقط احتمالا نام راکتور سنگین را با خود دارد.با این حال٬ بر اساس آنچه از سخنان اوباما استخراج می شود :
۱ـ تحریم های شورای امنیت بعد از راستی آزمایی های طاقت فرسا بتدریج و مرحله به مرحله برداشته می شود نه یک جا. اما همان تحریم هایی که برداشته شده اند در تفسیر اوباما فقط معلق شده اند نه اینکه لغو شده باشند٬ ضمن اینکه در صورت بروز اختلاف لاینحل بین ایران و آژانس، تحریم ها می تواند دوباره اعمال می شوند.لازم به یادآوری است که خود بازرسی های آژانس جنگ اعصاب دردناکی است که حداقل در مورد عراق همیشه باعث تنش در روابط آژانس و عراق می شد.
۲ـ اوباما تاکید کرد که آژانس دسترسی بی سابقه ای به همه تاسیسات ایران خواهد داشت و چند بار تاکید کرد که با شیوه ای مدرن؛عبارتی که قابل تفسیر است. وی تاکید کرد مبنای عمل ما اعتماد به ایران نیست بلکه مبنای عمل این توافقنامه راستی آزمایی است. راستی آزمایی بدین مفهوم است که آمریکا یا آژانس به هیچیک از گفته های ایران اعتماد ندارد و فقط بعد از اینکه ثابت شد آنچه ایران مدعی انجام آن شده صحت داشته است مورد تایید قرار می گیرد.
۳ـ ریس جمهور آمریکا صراحتا تاکید کرد که بحث حقوق بشر و موشک های بالستیک ایران دو موضوعی هستند که در مورد آن به توافق نرسیده اند و بعدا در توافقنامه نهایی ژوئن این دو موضوع نهایی خواهند شد. بحث حقوق بشر از جنجالی ترین موضوعاتی است که همواره ایران نیست به گنجانده شدن آن در مذاکرات هسته ای حساسیت زیادی داشت اما اکنون مشخص شده که از بند های مهمی است که در پایان ماه ژوئن باید تکلیف آن مشخص شود و بدون توافق بر سر آنها توافقنامه نهایی وجود نخواهد داشت.
۴ـ شاید مهم ترین نکته سخنرانی کوتاه و حساب شده اوباما این بود که چالش بر سر برنامه هسته ای ایران درخود آمریکا دقیقا از فردای تصویب آن در ماه ژوئن آغاز می شود و دولت آمریکا برای نهایی کردن آن در کنگره آمریکا با ماراتن سنگینی مواجه و شانس برد و باخت آن پنجاه پنجاه است. لازم به یادآوری است که بزرگترین تحریمی که اقتصاد ایران را فلج کرد تحریم های سال ۲۰۱۱ آمریکا بود نه تحریم های سازمان ملل. معنای عبارت فوق این است که در صورتی که رئیس جمهور آمریکا نتواند در لابی کردن علیه مخالفان توافق هسته ای با ایران در کنگره پیروز شود همه مذاکرات و توافقنامه لوزان با ایران بی اثر خواهد بود.
۵ـ شاید مهمترین نکته سخنرانی اوباما این بود که این توافقنامه راه بازگشت ایران به جامعه جهانی را هموار می کند و تاثیر آن بر روابط منطقه خاورمیانه به شکلی است که رئیس جمهور آمریکا برای تسهیل آن قرار است با پادشاه عربستان گفت و گو کند و در کمپ دیوید رهبران کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را نسبت به آینده روابط با آمریکا مطمئن سازد.
۶ـ برخلاف آنچه انتظار می رفت برخی از مفاد توافقنامه لوزان زمان بندی ۲۵ ساله دارد که نشان می دهد ۵+۱ در تلاش بوده است تا بیشترین ضمانت را نسبت به برنامه هسته ای ایران به دست آورد. هر چند برنامه هسته ای دشوار و پر هزینه و سوال برانگیز جمهوری اسلامی با چنان دشواری مواجه است که بعید به نظر می رسد هیچ نهادی در ایران دیگر جرات آن را داشت باشد دست از پا خطا کند با این حال حتی صداقت ایران باعث نخواهد شد که زمان بندی برخی از اهرم های کنترلی بر ایران کمتر از ۲۵ سال باشد.
در پایان باید بر این نکته تاکید داشت که اگر این توافقنامه نقائص یا مشکلاتی دارد محمد جواد ظریف و تیم او مسئول این ناکارایی ها نیستند. در واقع مسئول همه این سختی ها و تحریم هایی که هنوز بلاتکلیف هستند، کسانی اند که بی نظارت مردم و بدون پاسخگویی یا مطالعات فنی و تخصصی هر آنچه خواستند با در آمدهای نفتی ایران کردند و هر آنچه رویای اتمی داشتند را در بخش ساخت و ساز عملی کردند، غافل از اینکه در صورتی که روابط ایران و آمریکا تا این حد در تنش نبود همه این تسهیلات و تجهیزات اتمی را با یک دهم قیمت بازار سیاه بین المللی می شد با کمک خود آژانس در ایران راه اندازی کرد و از آن بهره برد. مانند هندی ها که در حال حاضر حداقل بیست برابر ایران تاسیسات و تجهیزات هسته ای دارند اما نه تنها تحریم بین المللی نشدند بلکه حتی یک پنجاهم ایران هم برای تاسیسات اتمی خود پول خرج نکردند.