امید معماریان
info
عباس حکیم زاده دبیرسیاسی دفترتحکیم وحدت به عنوان بزرگترین تشکل دانشجویی مستقل درکشور، درگفت وگویی مفصل با روز به شرح وضعیت دانشجویان در دانشگاه های مختلف پرداخته و باذکر جزییاتی از آن آنچه بر آنها می رود و تحلیل وضعیت سیاسی کشور تصویری دقیق از رفتار سیاسی این تشکل ارائه می دهد. این گفت وگو را می خوانید.
نحوه برخورد مقامات دولتی ووزارت علوم درهفته های اول بازگشایی دانشگاه ها چطور بوده است؟ چه مشکلات وموانعی بر سر حضور دانشجویان فعال در عرصه های سیاسی در دانشگاه ها به وجود آمده است؟
اگر چه از ابتدای سال تحصیلی جدید چند هفته بیشتر نمی گذرد ولی در همین ابتدای سال شاهد برخوردهای مختلفی با فعالین دانشجویی در دانشگاه های مختلف بوده ایم. ضمن اینکه بسیاری از مشکلات فعلی دانشجویان ناشی از برخوردهایی است که در پایان سال تحصیلی گذشته و در تابستان با آن ها شده بود. در تابستان امسال همزمان با بازداشت های دانشجویی در سراسر کشور، در تبریز هم 6 نفر از دانشجویان هویت طلب، که بعضی از آن ها اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تبریز بودند، بازداشت شدند. در حالی که دانشجویان بازداشت شده در بقیه نقاط کشور اعم از تهران، مشهد، زنجان و… به تدریج آزاد شدند اما دانشجویان دانشگاه تبریز همچنان در زندان به سر می برند. خانواده این 6 دانشجو در طول تابستان از وضعیت فرزندانشان تقریبا در بی خبری کامل به سر بردند، تا اینکه اخیرا اعلام شد آن ها به زندان تبریز منتقل شده اند. اخبار رسیده از طرف خانواده ها و دوستان آن ها حکایت از این دارد که در طول مدت بازداشت با آن ها بدرفتاری شده و این دانشجویان در وضعیت مناسبی به سر نمی برند. در پی همین مسئله هفته گذشته تجمعی اعتراض آمیز در دانشگاه تبریز برگزار شد که بلافاصله پس از این تجمع یکی دیگر از دانشجویان هم بازداشت شد. انجمن اسلامی دانشگاه تبریز هم که یکی از باسابقه ترین انجمن های دانشجویی بود اواخر سال تحصیلی گذشته به طور غیرقانونی لغو مجوز شد و اخیرا شنیده ایم که دانشگاه مقابل درب این انجمن دیوار کشیده است. ما نسبت به این مسئله و ادامه بازداشت دوستانمان در تبریز شدیدا اعتراض داریم. همچنین 6 نفر از دانشجویان کردزبان هم مدت هاست که در بازداشت به سر می برند و هیچ پاسخگویی در این زمینه وجود ندارد.
درمورد دانشگاه زنجان چطور؟ بعد از رسوایی معاونت دانشگاه در خصوص تعرض به یکی از دانشجویان فشار زیادی به دانشجویان وارد آمد تا ماجرا را کنار بگذارند؟
در زنجان علیرغم توافقی که رئیس این دانشگاه با دانشجویان بر سر غائله سوء استفاده معاون دانشگاه از موقعیتش جهت تعرض به یک دختر دانشجو کرده بود، در تابستان شاهد بازداشت 5 نفر از دانشجویان این دانشگاه بودیم. در کنار برخورد قضایی و امنیتی با دانشجویان، دانشگاه هم برخوردهایش را با اعضای انجمن شروع کرد. جالب آنکه دانشگاه آن قدر برای برخورد با دانشجویان عجله داشت که حتی منتظر نماند آن ها از زندان آزاد بشوند و در همان مدت بازداشت به بعضی از آن ها در زندان فرم های کمیته انضباطی داده و از آن ها خواسته شده بود دفاعیه خود را بنویسند. از ابتدای سال تحصیلی هم که تاکنون اجازه ثبت نام به آقای بهرام واحدی، دبیر انجمن اسلامی زنجان، سورنا هاشمی و علیرضا فیروزی، اعضای انجمن اسلامی زنجان، داده نشده است. علاوه بر این مرتبا از نهادهای مختلف با خانواده های آقای هاشمی، اکبری و خانم اصفاری تماس گرفته می شود و آن ها را تهدید می کند. رئیس دانشگاه زنجان در پاسخ به دانشجویان به صراحت گفته است که بر خلاف توافق صورت گرفته عمل می کند. در دانشگاه زنجان، به جز برکناری معاون دانشجویی متخلف، ظاهرا هیچ گونه تغییری در سیستم مدیریتی دانشگاه به وجود نیامده و همان سیاست هایی که معاون دانشجویی متخلف، آقای مددی، بر مبنای آن عمل می کرد توسط افراد دیگری در حال پیگیری است. واقعا باید برای مدیران دانشگاهی زنجان متاسف بود که این گونه رنگ عوض می کنند. همین چند ماه پیش بود که رئیس دانشگاه زنجان برای پایان دادن به اعتراضات به حق دانشجویان حتی آماده استعفا شده بود، اما اکنون به پشتوانه قدرتی که پشت سرش احساس می کند و خلأ تعطیلی دانشگاه ها این گونه با دانشجویان برخورد می کند.
یکی دیگر از دانشگاه ها که در تابستان برخورد با آن گسترده بود و تا همین امروز هم ادامه پیدا کرده دانشگاه تربیت معلم تهران است. وضعیت کنونی دانشجویان دراین دانشگاه چطور است؟
در این دانشگاه هم بر سر مسایل صنفی اعتراضات بالا گرفت، مدیریت دانشگاه با دانشجویان توافقاتی انجام داد اما دقیقا مثل قضیه زنجان زیر کلیه توافقات زده شد. تعدادی از دانشجویان معترض در تابستان برای مدتی بازداشت شدند و برای بسیاری از آن ها به صورت غیابی احکام سنگین چند ترم محرومیت از تحصیل صادر و اجرا شد. این معنایش آن است که مدیران انتصابی دانشگاه ها هیچ شکل از اعتراض و فعالیت انتقادی دانشجویان را نمی توانند تحمل کنند و به راحتی دانشجوی منتقد را از سطح دانشگاه حذف می کنند. فعالیت های انجمن اسلامی با سابقه دانشگاه تربیت معلم هم بر اساس یک حکم فراقانونی معلق شد و در ابتدای سال تحصیلی هم شنیدیم که اموال انجمن توسط مدیریت دانشگاه ضبط شده است. امیدوارم مدیران دانشگاه ها، فعالین دانشجویی را به مرحله ای نرسانند که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته باشند.
در شیراز هم شاهد برخوردهایی با دانشجویان بودیم. در پی اعتراضات سال گذشته دانشجویان در تابستان 4 نفر از اعضای انجمن اسلامی علوم پزشکی شیراز به دادگاه انقلاب احضار شدند. آیا آنها مساله شان حل شده یا درحال رفت وآمد به دادگاه هستند؟
دادگاه آقایان احمدی و دیناری برگزار شده و آقایان خیراتی و امیری منتظر تشکیل دادگاه هستند. 3 نفر از دانشجویان علوم پزشکی پیش از این به کمیته انضباطی احضار شده بودند. حراست این دانشگاه از همین ابتدای سال اقدام به تهدید دانشجویان ورودی جدید کرده است. همچنین در دانشگاه شیراز 4 نفر از فعالین دانشجویی به دلایل واهی از خوابگاه محروم شده اند، در همین ابتدای سال 5 نفر به دلایل واهی به کمیته انضباطی احضار شده اند و تلاش های زیادی جهت ایجاد مشکلات آموزشی برای فعالین دانشجویی و اخراج آن ها به این بهانه ها صورت گرفته که تاکنون موفق نبوده است. رئیس دانشگاه شیراز بعد از گذشت 6 ماه همچنان از تایید انتخابات نمایندگان دانشجویی کمیته ناظر بر نشریات طفره می رود. کلاس های عمومی دانشگاه شیراز هم تفکیک جنسیتی شده و کلاس دختران و پسران دانشجو به صورت جدا از هم برگزار می شود.
و دانشگاه علامه؟
دانشجویان دانشگاه علامه هم در ابتدای سال تحصیلی شاهد صدور سه حکم سنگین انضباطی برای فعالین دانشجویی این دانشگاه بودند. آقایان علیرضا موسوی، مجید دری و کوروش جنتی از جمله دانشجویانی هستند که پیش از این هم احکام سنگین انضباطی دریافت کرده بودند. علاوه بر آن ها آقای صادق شجاعی و خانم مهدیه گلرو، دبیر و نایب دبیر انجمن اسلامی علامه، و دانشجویان دیگری مانند آقای سعید فیض الله زاده و.. هم بیش از یک سال است که از تحصیل محروم شده اند. متاسفانه بسیاری از احکام صادره در دانشگاه علامه به اخراج دانشجویان منجر خواهد شد. رئیس دانشگاه علامه در برخوردهای خود روی همه سرکوبگران اندیشه و آزادیخواهی را سفید و در برخورد با دانشجویان مظلوم این دانشگاه، خوش خدمتی خود را به حد کمال به دولت اثبات کرده است. واقعا باید برای وضعیت فعلی دانشگاه ها با چنین مدیرانی متاسف بود.
وضعیت دیگر دانشگاه های کشور چگونه است؟
در دانشگاه لرستان نیز در پی یک اعتراض صنفی دانشجویان برای سه نفر از اعضای انجمن اسلامی این دانشگاه حکم محرومیت از تحصیل صادر شده است و سه نفر دیگر نیز منتظر اعلام نظر کمیته انضباطی هستند. در دانشگاه اصفهان نیز 6 نفر از دانشجویان به اتهام شرکت در تجمع بزرگداشت 8 مارس به کمیته انضباطی احضار شده اند که 3 نفر از آن ها حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرده اند. در دانشگاه تهران بعضی از دانشجویان به کمیته انضباطی احضار شده اند. در برخی دانشکده های دانشگاه تهران محدودیت های غیرمنطقی و فراقانونی در خصوص نحوه پوشش و آرایش دانشجویان در حال اعمال شدن است. گیت های امنیتی جهت کنترل ورود و خروج دانشجویان در داخل دانشگاه و دوربین های زیادی در دانشگاه و خوابگاه ها جهت کنترل دانشجویان نصب شده است و همین مسایل فضای دانشگاه تهران را به شدت امنیتی کرده است. امیدواریم رئیس دانشگاه تهران تفاوت سمت های قبلی و فعلی خود را درک کند.
در دانشگاه بیرجند نیز در سال تحصیلی گذشته 6 نفر از اعضای انجمن اسلامی به کمیته انضباطی احضار شدند که یک نفر از این دوستان که در آستانه فارغ التحصیلی هم بوده برای ترم جاری حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرده است. در دانشگاه تربیت معلم سبزوار نیز دوربین های فراونی نصب شده است که نگرانی های دانشجویان را برانگیخته است. در دانشگاه امیرکبیر هم همچنان از فعالیت انجمن اسلامی جلوگیری می شود، نشریات دانشجویی از زمان جعل 4 نشریه همچنان اجازه چاپ ندارند، کانون های فرهنگی هنری تعطیل شده اند. تعدادی از اعضای شورای صنفی، تنها نهاد دانشجویی منتقد موجود در دانشگاه امیرکبیر، در همین ابتدای سال تحصیلی به کمیته انضباطی احضار شده اند و یکی از فعالین صنفی نیز در ترم جاری حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرده است. آقای علی عزیزی از فعالین این دانشگاه نیز در انتظار دادگاه تجدیدنظر در خصوص حکم سنگین سه سال حبس تعزیری خود به سر می برد.
همچنین امسال بار دیگر بسیاری از دوستان ما ستاره دار و از ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر محروم شدند. آن چه مایه تاسف است برخوردی است که این هفته با آن ها شد. به جای آنکه نمایندگان مجلس صدای اعتراض و دادخواهی این دانشجویان را بشوند، پاسخ تجمع آرام و چند نفره آن ها با ضرب و شتم و گاز اشک آور و بازداشت و… داده شد. از اعضای قدیمی شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت آقای درخشندی و جهاندار هم بیش از دو سال است که در بازداشت به سر می برند و اخیرا اخبار نگران کننده ای از انتقال آقای درخشندی به بند زندانیان خطرناک شنیده شده است. وضعیت پزشکی آقای جهاندار از یک سال پیش تاکنون اصلا مطلوب نیست ولی مسئولین زندان به این مسئله هیچ توجهی نمی کنند.
گزارش اخیری که درمورد وضعیت دانشجویان منتشرکردید به چه منظور ارائه می شود و چرا دراین مقطع زمانی؟
دفتر تحکیم وحدت مرتبا از کلیه دانشگاه های کشور گزارشاتی در خصوص وضعیت آن دانشگاه، وضعیت فعالین دانشجویی و… دریافت و به فراخور این گزارشات را منتشر می کند. در پایان سال تحصیلی گذشته و در طول تابستان ما شاهد برخوردهای گسترده ای با دانشجویان در دانشگاه های مختلف بودیم، اما پراکنده بودن دانشجویان در فصل تابستان یک مقدار ارتباطات فعالین دانشجویی را با یکدیگر مختل می کند که امسال بازداشت دو عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم، برگزاری انتخابات سالانه این مجموعه و… نیز مزید بر علت شده بود. پایان تعطیلات تابستانی و بازگشایی دانشگاه ها فرصت مغتنمی است برای اینکه گزارشاتی که از دانشگاه های مختلف به دستمان رسیده را جمع بندی کنیم، به بحث و گفت و گو در خصوص آن پرداخته و به دنبال راه حل برای مشکلات موجود باشیم. همچنین با توجه به حجم گسترده برخوردها لازم دیدیم که گوشه هایی از گزارشاتی که دریافت کردیم را منتشر کنیم تا افکار عمومی هم در جریان برخورد با دانشجویان قرار بگیرند.
استراتژی برگزیده شده توسط مقامات امنیتی اطلاعاتی برای تحت فشار قراردادن فضای دانشگاهی، به نظر شما چیست وچه اهدافی را دنبال می کند؟
از ابتدای روی کار آمدن دولت نهم استراتژی دولت در برخورد با بسیاری از مشکلات، از جمله مشکلات دانشگاه ها، این بوده است که به سرعت همه چیز را تبدیل به مسایل امنیتی کرده و سعی می کند با سرکوب گسترده منتقدین و معترضین، مقابل هر گونه اعتراضی را بگیرد و همین قضیه مسایل را هم برای دولت و هم برای افرادی که با دولت درگیر هستند به شدت پیچیده و پرهزینه می کند. مثلا همین قضیه ستاره دار کردن دانشجویان را در نظر بگیرید. جدای از اینکه محروم کردن یک فرد از ادامه تحصیل در تناقض آشکار با اعلامیه جهانی حقوق بشر و مواد مختلف قانون اساسی است، من فکر نمی کنم اگر تمام این دانشجویان به دانشگاه می رفتند تا این اندازه که الان این قضیه برای دولت هزینه زا شده است، مسئله چندانی در بر می داشت. متاسفانه نوعی نگاه انتقام جویانه در بسیاری از مسئولین فعلی دیده می شود که بدون توجه به نتیجه عمل خود صرفا به دنبال مجازات منتقدین هستند. آن ها تصور می کنند با ادامه این برخوردها می توانند ریشه هر گونه انتقادی را در دانشگاه بخشکانند و هدف آن ها نیز همین است. غافل از اینکه انتقاد و اعتراض در ذات دانشگاه و دانشجو قرار دارد. تجربه چند سال گذشته نیز این مسئله را باید به آن ها اثبات کرده باشد ولی خصلت عمومی دولتمردان فعلی درس نگرفتن از تجربیات گذشته است.
هر سال در کل دانشگاه های کشور در مجموع چند نفر از تحصیل محروم می شوند؟
آمار ثابتی در این خصوص وجود ندارد بلکه متناسب با فعالیت های دانشجویان در هر دانشگاه و حساسیت موضوع، این آمار تغییر می کند. اما آنچه مشخص است اینکه در دو سال گذشته آمار محرومین از تحصیل به شدت افزایش یافته است. در آینده نزدیک دفتر تحکیم وحدت آماری از دانشجویان محروم از تحصیل در سال های اخیر ارائه خواهد کرد.
اینکه در سال گذشته بیش از ۲۰۰ دانشجو دستگیر شده اند که نسبت به سالهای گذشته افزایش بی سابقه ای را نشان می دهد مبتنی بر چه سیاستی است و چه نتیجه ای را دنبال می کند؟
متاسفانه در سال گذشته برخوردهای شدیدی با دانشجویان صورت گرفت و همان طور که شما اشاره کردید بیش از 200 دانشجو فقط بازداشت شدند که اگر آمار احضارها به کمیته انضباطی، احکام محرومیت از تحصیل، برخورد با تشکل های دانشجویی، تعطیلی نشریات دانشجویی و… را در کنار این موضوع قرار دهیم مشاهده می کنیم که چه هجمه عظیمی به دانشجویان در طول یکی دو سال گذشته وارد شده است. بر اساس تحلیل های تایید نشده ای که در برخی سایت ها مطرح شده این حجم گسترده برخورد و بازداشت، انتقاد و اعتراض برخی از مسئولین را هم به همراه داشته است. به قول معروف آش آن قدر شور شده که صدای آشپز هم درآمده است. برخی نهادها بر اساس تحلیلی غلط سیاستی پرهزینه و پراشتباه را در پیش گرفته اند. آن ها قصد داشتند با برخورد گسترده ای که با دانشجویان می کنند یک بار برای همیشه از شر جنبش دانشجویی و دانشجوی منتقد خلاص شوند. این سیاست اگر چه فشارهای زیادی به دانشجویان وارد کرد و بخش اعظمی از نیروی دانشجویان را متوجه خود ساخت اما به نتیجه مطلوب آن نیروها نیز نرسید و هزینه های زیادی را هم روی دست آن ها گذاشت.
آیا روایاتی که توسط برخی روزنامه ها مطرح شده مبنی براینکه دفترتحکیم وحدت فعالیت سیاسی را کنار می گذارد درست است؟ وفکر می کنید چرا چنین مباحثی مطرح می شود؟ در واقع یک دفتر تحکیم غیر سیاسی به چه معنایی خواهد بود؟
خیر، متاسفانه تیتر یکی از روزنامه ها در خصوص بیانیه دفتر تحکیم وحدت، که به مناسبت بازگشایی دانشگاه ها صادر شد، موجب سوء برداشت های زیادی در این زمینه شده است. دفتر تحکیم وحدت قصد تعطیل کردن فعالیت های سیاسی خود را ندارد. اما در کنار آن قصد دارد توجه بیشتری به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی بکند. چرا که معتقدیم این حوزه ها، حوزه های مهمی است که تاکنون از آن ها غفلت شده و موجب محدود شدن دانشجویان و نگاهشان به چند بعد خاص شده است. ما در کنار فعالیت های سیاسی خود، که همواره مبتنی بر نگاهی مدنی به فضای سیاسی بوده است، فعالیت های خود را در حوزه های فرهنگی و اجتماعی نیز گسترده تر از قبل خواهیم کرد.
چه محورهایی نقاط تمرکز دفتر تحکیم وحدت در سال جاری تحصیلی خواهد بود؟
محورهای عمده فعالیت و تمرکز دفتر تحکیم در سال جاری تحصیلی در بیانیه اول مهر آمده بود. برای ما مسایل حقوق بشری در اولویت نخست قرار دارد. دفتر تحکیم وحدت همچنین حقوق پایمال شده دانشجویان و مسایل صنفی دانشگاه ها را، که در اثر برخوردهای صورت گرفته بسیار گسترده هم شده است، به جد پیگیری خواهد کرد. همان طور که عرض کردم نگاه ما به فضای سیاسی کشور از حوزه فعالیت های مدنی بوده و شکل انتقادی دارد. به بیان روشن تر دفتر تحکیم به دنبال فعالیت حرفه ای سیاسی نخواهد بود بلکه سعی خواهد کرد نقش دیده بانی خود را به نحو احسن ایفا کند. فعالیت در حوزه فرهنگی و اجتماعی نیز یکی دیگر از نقاط تمرکز دفتر تحکیم در سال جاری خواهد بود.
آیا دفتر تحکیم وحدت از حضور آقای خاتمی در انتخابات حمایت می کند؟
دفتر تحکیم با توجه به جایگاه و وظیفه ای که برای خود تعریف کرده است کارش معرفی کاندیدا، حمایت از کاندیداها و… نیست. معرفی کاندیدا، ارائه لیست انتخاباتی، حمایت از یک کاندیدا مشخصا وظیفه احزاب است. البته مجموعه ما مجموعه ای سیال است و تصمیم گیری های آن از پایین به بالاست. لذا در حال حاضر نمی شود حکم کلی در مورد مسایل داد. اما با شناختی که از مجموعه دارم گمان می کنم دفتر تحکیم وحدت نه از آقای خاتمی و نه از هیچ فرد دیگری در انتخابات آینده حمایت نخواهد کرد. بلکه سعی می کند برنامه ها و ایده های مختلف را بشنود و با بحث و بررسی به نقد آن ها بنشیند. دفتر تحکیم در حال حاضر در حال رصد کردن فضای سیاسی کشور و موضع گروه های مختلف در خصوص انتخابات ریاست جمهوری آینده است. مسلما ما نسبت به بسیاری از موارد از جمله ایده هایی که تاکنون مطرح شده، نحوه برخورد احزاب مختلف با انتخابات و.. نقدهایی داریم که پس از جمع بندی آن ها را مطرح خواهیم کرد.
آیا فشارهای وارد شده به فعالیت های سیاسی دانشجویان ونیز انجمن های دانشجویی باعث ریزش فعالان دانشجویی شده است؟
نمی توان ادعا کرد فشارهای گسترده وارد شده بر دانشجویان تاثیری در میزان نیرو و فعالیت های آن ها نداشته است. به هر حال شما نمی توانید از یک فعال دانشجویی انتظار داشته باشید که مثل یک چریک عمل کند و از همه چیزش بگذرد. مجموعه های دانشجویی، خصوصا دفتر تحکیم وحدت، در سال های گذشته آماج حملات گسترده، بی وقفه و غیرقابل باوری بوده اند. فضای انقباض سیاسی حاکم بر کشور اگر چه تا حدی بعضی از فعالین دانشجویی را خانه نشین کرده و آن ها را به سکوت واداشته است، اما مسئله مهم این است که دانشجویان همچنان بر سر آرمان های خود ایستاده اند و این فشارها آن ها را مضمحل نکرده است. فعالین دانشجویی که در شرایط فشار حضور خود را حفظ می کنند و به مبارزه ادامه می دهند، اگر چه ممکن است کم تعدادتر باشند، ولی به لحاظ کیفی عناصری بسیار ارزشمند و توانمند هستند و در مقاطع بعدی می توانند مفید واقع شوند. فعالیت در شرایط فشار، در کنار تمام محدودیت ها و مشکلاتی که برای دانشجویان داشته، تجربیات ارزنده ای را نیز برای آن ها به جا گذاشته است. به عنوان مثال حفظ استقلال از حاکمیت و ادامه فعالیت بدون کوچکترین وابستگی از نقاط برجسته و ارزشمند فعالیت های دانشجویی در مقطع فعلی است. تجربه استقلال، تجربه ای است که حتی در مقاطع آتی نیز بسیار به کار دانشجویان می آید.
محبوبیت آقای احمدی نژاد را دردانشگاه ها چطور ارزیابی می کنید؟
در دانشگاه ها به سبب آگاهی دانشجویان و اساتید از وضعیت کشور و سیاست های غلط دولت، آقای احمدی نژاد از محبوبیت چندانی برخوردار نیست. همین مسئله هم سبب شده تا مثلا جلوی انتخابات آزاد بسیاری از انجمن های اسلامی در سطح دانشگاه ها گرفته شود. چرا که برگزاری انتخابات آزاد یک تشکل دانشجویی به معنای رفراندومی کوچک در سطح یک دانشگاه است و چون همواره در این انتخابات دانشجویان منتقد برگزیده می شوند دولت به شدت جلوی آن ایستاده و بهانه های واهی مختلفی را در این خصوص مطرح می کند. یا از همان ابتدایی که دولت نهم بر سر کار آمد انتخاب رئیس دانشگاه ها از سوی اساتید عضو هیات علمی متوقف شد. در حال حاضر وزارت علوم برای انتصاب روسای دانشگاه ها حتی از اساتید نظرخواهی هم نمی کند.
فکر می کنید با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری فشار بر روی فعالین دانشجویی افزایش یابد یا کاهش ؟ چرا؟ وچه شواهدی وجود دارد؟
اصولا در مقاطع نزدیک به انتخابات، طبق سیاستی که همواره از سوی حاکمیت دنبال شده، سعی شده از شدت فشارهای حاکمیت بر جامعه کاسته شود. اقتدارگرایان سعی می کنند برای کم کردن از دامنه نارضایتی مردم، بخشی از فشارها را در آستانه انتخابات کاهش دهند. مثلا فعالین زن در 22 خرداد 84 توانستند به راحتی تجمعی را در سطح شهر ساماندهی کنند. اما با همین تجمع در 22 خرداد 85 به شدیدترین شکل ممکن برخورد شد. اما نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که حرکات دولت فعلی در بسیاری از مقاطع باری به هر جهت و پیش بینی ناپذیر بوده است. مثلا در آستانه انتخابات مجلس هشتم که همین چند ماه پیش برگزار شد فضا آن چنان باز نشد. در حال حاضر نیز هنوز نشانه هایی از باز شدن فضا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دیده نمی شود. حتی در تابستان این برخوردها شدتی بیش از پیش نیز یافت. باید پیش رفت و دید که فضا در آینده چگونه خواهد شد.
تاثیر افزایش فشار بردانشجویان روی انتخابات و آرای محافظه کاران چگونه است؟
مسلما انتقادات و اعتراضات دانشجویان گسترده تر خواهد شد. البته به نظر من اعتراضات دانشجویان، هر چه قدر هم که گسترده باشد، بر روی آرای سنتی محافظه کاران تاثیر چندانی نخواهد داشت. اما می تواند جلوی عوامفریبی آن ها را بگیرد.
نحوه رابطه خود با گروه های سیاسی اصلاح طلب و محافظه کاررا چگونه ارزیابی می کنید؟
در خصوص تعامل دفتر تحکیم با احزاب و جریانات سیاسی ما می توانیم احزاب و جریانات سیاسی را به سه سطح مختلف تقسیم کنیم. گروه اول احزاب و جریاناتی هستند که به دموکراسی خواهی و حقوق بشر بیش از دیگر احزاب اعتقاد دارند و در عمل نیز این مسئله را نشان داده اند. این گروه بیشتر به احزاب و جریانات تحول خواه موسوم هستند. دفتر تحکیم ضمن آنکه، طبق وظیفه دیده بانی جامعه مدنی خود، برنامه ها و حرکات این احزاب را نقد می کند اما با آن ها رابطه نزدیک تری دارد و می تواند در پروژه های حقوق بشری و مدنی وارد فعالیت مشترک با آن ها شود. گروه دوم احزاب و جریاناتی هستند که اگر چه خود را پایبند به اصول حقوق بشر و دموکراسی می دانند اما برای این اصول قید و شرط هایی می گذارند و در عمل گاه به دلایلی از این اصول فاصله گرفته اند. احزاب اصلاح طلب در این گروه جای می گیرند. دفتر تحکیم وحدت ضمن نگاهی انتقادی به برنامه این احزاب، عملکرد غلط گذشته آن ها را نیز همواره به آن ها یادآوری کرده و خواستار اصلاح این رفتارها و پایبندی بیشتر آن ها به دموکراسی، رعایت حقوق شهروندان و.. است. دفتر تحکیم وحدت در برخی از برنامه های احزاب اصلاح طلب شرکت می کند، با آن ها وارد گفت و گوی انتقادی می شود و از ایشان برنامه ای مشخص جهت حل مشکلات کشور می خواهد. در سطح سوم گروه های محافظه کار قرار می گیرند که به جد با دموکراسی و حقوق بشر مشکل دارند. دفتر تحکیم رابطه چندانی با این گروه ها ندارد و همواره عملکرد و مواضع آن ها را به چالش کشیده و به برنامه هایی که، در تضاد با حقوق بشر و منافع ملی است، و از سوی آن ها مطرح یا اجرا می شود انتقاد کرده است.