بیست و هفت شاخه گل؛ یک گلوله

نویسنده
رهیار شریف

» مراسم تولد ندا آقا سلطان در نقاط مختلف جهان

ایرانیان سبزدر سراسر جهان، روز شنبه 3 بهمن، همراه با خانواده ندا آقاسلطان، بیست و هفتمین سالگرد تولد وی را گرامی داشتند. در مراسم مختلفی که به این مناسبت در تهران و دیگر شهرهای جهان برگزار شد، ایرانیان با در دست داشتن شمع، گل و روبان های سفید به نشانه صلح و دوستی، همراه یاد و خاطره این شهید جنبش سبز شدند.

در تهران، خانواده ندا، جمعی از مادران عزا و دیگر همراهان جنبش سبز بر سر مزار او در قطعه 257 بهشت زهرا، گرد هم آمدند و برغم حضور نیروهای امنیتی، سالگرد ندای ایران را گرامی داشتند؛به گزارش خبرنگار روز در تهران در این  روزهمچنین تعدادی از جوانان سبز، برغم تدابیر شدید امنیتی، خود را به چهار راه امیر آباد رساندندو محل شهادت ندا را گلباران کردند.

در خارج از ایران، ایرانیان مقیم کشورهای اروپایی و آمریکایی به پیشنهاد “کاسپین ماکان”، نامزد ندا آقا سلطان گرد هم آمدند. آنان با در دست داشتن شمع و گل و روبان های سفید به نشانه  صلح و دوستی، همراه یاد و خاطره این آزاده راه سبز شدند.

در لندن و در هوای بسیار سرد زمستانی، عده بسیاری از جوانان سبز و دیگر آزاد اندیشان راه آزادی در مقابل ساختمان “پرس تی وی” اجتماع کردند تا با برافروختن بیست و هفت شمع و آراستن بیست و هفت شاخه گل سرخ، به نشانه بزرگداشت بیست و هفت سالگی ندا، اعتراض خود به حکومت ایران و رسانه های حکومتی را نشان دهند.

در این مراسم که از ساعت چهار بعد از ظهر لندن آغاز شد، نخست نامه ای از کاسپین ماکان نامزد ندا اقا سلطان قرائت شد. در این نامه که توسط  یک شهروند آلمانی قرائت شد، از جمله آمده بود: “… او به خوبی می دانست که چه می کند و چه می خواهد. چند روز پیش از مرگش، زمانی که سرکوب وحشیانه ی حکومت را دیدم، سعی کردم تا عقیده اش را تغییر دهم و او را از شرکت در تظاهرات اعتراضی منع کنم. من عاشقش بودم و هرگز دلم نمی خواست آسیبی به او برسد. از او پرسیدم اگر دستگیرت کنند چه؟ پاسخ داد: مهم نیست. گفتم: اگر به تو شلیک کنند و کشته شوی چه؟ و او  پاسخ داد که:باز مهم نیست. آنچه ما برایش می جنگیم ارزش بسیار بیشتری دارد. آنگاه که سخن از باز پس گرفتن حقوق به غارت رفته است، همه ی ما مسئولیم و نباید چیزی کم بگذاریم. میان من و دیگران فرقی وجود ندارد و این کار همه ماست.”

در ادامه این نامه، نگاه آخرین ندا که دنیایی را شگفت زده و متاثر کرد، نگاهی “شعورمدار و معصوم” خوانده شد. در مورد لحظات آخرین زندگی وی هم گفته شد: “در لحظات آخر زندگی اش، چشمانی کاملاً باز و هشیار داشت. صورتی خرم و به دور از خشم و کینه و نگاهی کاملاً آگاه و معصوم… اینها تمام صفاتی بودند که تا دم آخرین بدرقه اش کردند…”

پس از قرائت این نامه، ترانه هایی آشنا به همراهی حاضرین زمزمه شدند:  “سراومد زمستون، شکفته بهارون…“، “یه شب مهتاب، ماه می آد تو خواب”، … و دیگر ترانه هایی که سالهاست در لحظات دشوار زندگی همراه حافظه ی قومی ایرانیان بوده اند، این بار نیز زینت بخش مراسم تولد ندای آزادی خواهی ایرانیان شدند.

خبرهای رسیده از دیگر نقاط دنیا هم حاکی حضور سبز ایرانیان مقیم خارج از کشور در مراسمی مشابه در آلمان، فرانسه، ایتالیا، آمریکا، کانادا و… بود.